+ مامان چی شد که #اسرائیل نابود شد؟
- عزیزم همه چیز از شهادت
#سردار_سلیمانی شروع شد👑✌
@sangareshohadaa
💔
حاج قاسم میخواست سوار ماشین بشه که یکی از خانوم ها نوزادش رو به سردار سلیمانی داد و ازش خواهش کرد تا به گوششون اذان بگه.
حاجی همین طور که داشت اذان می گفت دست شو جلو صورت نوزاد گرفت تا نور خورشید اذیتش نکنه
سردار حواسش به همه چی بود
سردار حواسش به همه کس بود.
سردار حواسش به ما هست....
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#استوری #پروفایل😍
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞
#روایت_عشق
#سردار_سلیمانی: 🎤
*ما افتخار می کنیم که بی بی سکینه که جز یک فرزند قومی نداشت و ندارد، از ما کرمانی هاست* .
*زن زحمت کش سیه چرده ی پر از معنویت که امروز که افتخار* *شهر ماست؛ او مادر شهید ماست* *که با کار در کوره های آجرپزی* ، *فرزندش علی را بزرگ کرد* .
*کتاب مثل علی، مثل فاطمه را* *بخوانید تا ببینید این مادر* *چگونه علی شفیعی را بزرگ کرد* .
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
توی مسجد الرسول بسیجی بود. شب ها یک گونی می گذاشت روی کولش و می رفت در خانه ها را می زد و اثاث می گذاشت و می دوید تا صاحب خانه ها او را نشناسند.
من رنگ حقوقش را نمی دیدم که. هر ماه چیزی برایم می گذاشت و بقیه را به فقیر و فقرا می داد.
ده-پانزده روز از ماه گذشته می آمد سراغم و می پرسید: چیزی نداری؟
می گفتم: حقوقت را چه کار کردی؟!
می گفت: خدا پدرت را بیامرزد. آن وقت می فهمیدم که همه را داده.
چرا؟ چون خودش زجر کشیده بود. نداری کشیده بود. نان و آبلیمو می خورد.
ختمی می دانی چیه؟ این را می خیساند نان خشک هم قاطیش می کرد و می خورد...
*از طفولیتش بگو مادر!*
بچه های امثال ما طفولیت ندارند. یک پیراهن داشت، شبها می شستمش، خشکش می کردم و فردایش می پوشاندمش و می رفت مدرسه. دور علی چادر می پیچیدم و می گفتم غضه نخوری ها....
روای: مادر شهید
📚:مثل علی، مثل فاطمه
*شادی روح سردار شهید علی شفیعی و شادی روح مادر* *بزرگوارشان صلوات* 🌷
سنگࢪشہداツ
🌸 ⃟🌸@sangareshohadaa🌸 ⃟🌸