eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
102.1هزار عکس
8.2هزار ویدیو
98 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹ذوالفقارش كه می‌چرخید می‌گشود از سپاه دشمن بند 🌹میل اگر داشت با در خیبر قلعه راهم زجای خود می‌كَند @sangareshohadababol
♦️بعد آن شیر یزدان و امیر مردان تیغ در جهودان گذاشت و از چپ و راست ایشان را بخاک هلاک انداخت چندانکه جهودان هزیمت شده راه قلعه پیش داشتند و آن حضرت از قفاى ایشان مى تاخت که ناگاه در گرمکاه حرب جهودى از میان انبوه جلادتى کرد و ضرتب بر دست آن حضرت فرود آورد چنانکه سپر به زیر افتاد جهودى دیگر نیز دلیرى نمود آن سپر را بر بود و در حصار گریخت . ♦️على را از کردار او آتش خشم زبانه زدن گرفت ، گویند آنگاه که خشم کردى موى بدن مبارکش سر از چشمه هاى زره بر آوردى . ♦️بالجمله مانند هژبر غضبان از پس پشت جهودان حمله ور بگشت و ایشان به قلعه قموص گریختند، على چون به کنار خندق رسید بدان سوى جستن فرمود جهودان همدست شده به چالاکى دروازه قموص را ببستند، آن جناب با شمشیر کشیده به پاى دروازه آمد و بیتوانى چنگ زد و آن در آهنین را که هشتصدمن یاسى و سه هزار من بمیزان میرفت ، بگرفت و چنان جنبشى داد که تمامت آن قلعه را لرزشى سخت افتاد به حدى که صفیه دختر حى بن اخطب از فراز تخت بزیر افتاد و در چهره او جراحتى پدید آمد. ♦️بالجمله آن رد آهنین را به یک جنبش از جاى بکند و برفراز سربرده به گونه ای سپر منقلب همی داشت و لختى رزم بداد جهودان که چنین دیدند به بیغوله گریختند، پس على آن را در را بر سر خندق قنطره کرد و خود در میان خندق بایستاد و چون آن خندق پهناور بود، ان دراز کران تاکران را رسائى نداشت امیر المؤ منین آن در را به یک سوى خندق میچسبانیده و لشکریان را فرمان میداد تا برفراز در انبوه میشدند، آنگاه در را بدان جانب میچسبانید تا بیرون شده در پاى دیوار قلعه جمع میگشتند. بدینگونه ،جماعت را از خندق در گذرایند و در انجام این کار پاهاى مبارکش بر زمین نبود و سه روز بر آن حضرت گذشته بوده که گرسنه بود پس آن در را به چند ذراع دور افکند و این منقبتى است که عامه و خاصه نقل کرده اند و خود آن حضرت در روز شوراى به ان احتجاج کرد و کسى انکار ننمود و حسان و دیگر شعرا آن را به نظم در آوردند و یکى از شعرا گفته : ان امر حمل ارماح بخیبر یوم الیهود بقدرة لمؤ ید حمل الرماح رماح باب قموصها و المسلمون و اهل خیبر حشد فرمى به ولقد تکلف رده سبعون شخصا کلهم متشدد ردود بعد تکلف و مشقة و مقال بعضهم لبعض اددوا "1-اقبال الاعمال،ص668. 2-الهاشمیات و العلویات،ص97. 3-فدک فی تاریخ،ج1،ص131. 4-الازیه فی مدح النبی و الوصی و الآل،ص139 با اندکی تفاوت. 5-الامامه و التبصره،ج1،ص150. 6-بحار الانوار،ج21،ص18-19. 7-همان،ص3. 8-همان،ص37. 9-همان،ص16. 10-همان،ص2. 11-همان،ص18. 🇮🇷 @sangareshohadababol
🌹امروز به روایتی سالروز فتح قلعه یهودیان خیبر به دست امیرالمؤمنین است،خانه پوشالی صهیونیست های امروز هم طبق وعده صادق ولی امر کمتر از 25 سال اعلامی فرو خواهد ریخت،این‌بار به دست پیروان امیرالمؤمنین علیه السلام 🇮🇷 @sangareshohadababol
شهدای گلستان در 6 بهمن شهید اکبر بابایی پورآذرمهمقانی و علی اکبر حکیمی و کاظم صادق پورملک میان از گنبد قاسم قزل سفلو مینودشت @sangareshohadababol
سخنان سردار حاج علی اکبرنژاد در باره حماسه مردم آمل در ۶ بهمن ۱۳۶۰ 🔹ساعت ۶ صبح به اتفاق حدود ۸ نفر با ۲ خودروی پیکان از بابل به آمل رسیدیم. ما که رسیده بودیم درگیری شدیدی بین مردم با کمونیست ها شدت گرفته بود و شهر در تب و تاب این درگیری ها بود. قبل از پل درگیری بود مرکز کمیته انقلاب اسلامی آمل هم نرسیده به پل واقع شده بود و اتفاقا درگیری شدیدی هم در این مکان بود از آنجایی که گروه ما همگی از نیروهای ذبده گشت شهری و تآثیر گذاری بود باید به مرکز ثقل این درگیری ها می رفتیم، به ناچار از راه کمربندی عبور کردیم و به مرکز این درگیری ها رسیدیم. فرمانداری در اشغال آنها بود. متوجه شدیم فرماندهی آنها در منزلی که صاحب آن پزشک بود مستقر است. در اطراف این منزل درگیری بود، در گوشه ای از آن که خلوت تر بود از دیوار بالا رفتم و با چند نفر درگیر شدم که سه نفر را به هلاکت رساندم و بلافاصله خودم را به درب منزل رساندم و درب را باز کردم تا دوستان ما وارد حیاط این خانه شدند. @sangareshohadababol
✍️در واقع اولین نفری بودم که به این خانه رفته بودم و پشت سر من 🌷شهید یوسف سجودی 🌷شهید ناصر باباجانیان حاج علی فردوس 🌷شهیدجواد نژاداکبر و دوستان دیگری بودند که وارد درگیری شدیم و خدا را شکر توانستیم نقطه کانون آنها را بزنیم. قائله تا قبل از ظهر تقریبا پایان گرفت و تا پایان روز شهر پاکسازی شد. 🔹اینکه چرا این درگیری ها در این نقطه روی داد این بود که جنگل منطقه ای بکر و نقطه امنی بود که به راحتی در جنگل پناه می گرفتند. از طرفی دیگر کشور در ۲ نقطه و در ۲ جبهه در گیر با دشمن بود و از غرب و کردستان و در جنوب کشور با صدام. جبهه سومی را خواستند شکل دهند که این مکان را انتخاب کردند. اما مازندران سرزمین علویان است. 🔹در این سرزمین نه مغول توانست عبور کند و نه عرب، سرزمین علویان به همین دلیل مردم شجاع و دلاوری دارد که تنها تفکری فقط شیعه در آن رشد نموده است و به این دلیل مردم آمل جلوی آنها ایستادند و درسی تاریخی به آنها دادند. @sangareshohadababol
🌹گرامیباد سالروز حماسه مردم غیور آمل در سال 60 🔴حماسه از منظر ولایت ♦️امام خمینی (ره) در مورد این حماسه تاریخی فرمودند «من از شهرستان آمل و مردم فداکار آن تشکر می کنم. دیدید مردم دلیر و مسلمان آمل چه به روزتان آوردند.» ♦️ هم چنین مقام معظم رهبری در مورد ششم بهمن می فرمایند: «نباید اجازه داد که این خاطره های پرشکوه، این حوادث بی نظیر و تعیین کننده تاریخ انقلاب، در ذهن ها کم رنگ شود. نسل جوان ما باید این خاطره ها را درست بشناسد، بتواند آن ها را تحلیل کند و آن ها را چراغ راه آینده پرماجرای خود و هدف بلند خود قرار بدهد. «شهر هزار سنگر» این تعبیر کمی است؟ حرف کوچکی است؟ قضیه ششم بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامه تاریخی خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنی فراموش نشود. حالا چرا فراموش نشود؟ برای این که حوادث تاریخی، هم درس است، هم عبرت است. قضایای جاری بر یک ملت، قضایائی است که در برهه های مختلف غالباً تکرار می شود». 🔴مقابله با انقلاب ♦️پیروزی انقلاب اسلامی آغاز یک راه جدید برای ملت ایران بود که قرن ها زیر یوغ استعمار و استبداد به سر برده بودند و هرازگاهی به رهبری روحانیت قیام هایی در گوشه ای از این سرزمین اتفاق می افتاد، اما با دخالت استعمار این قیام ها سرکوب می شد. ♦️وقوع انقلاب اسلامی که ناشی از آگاهی و عزم ملت ایران برای تعیین سرنوشت خود بود و با رهبری امام خمینی (ره) به سرانجام رسید، دشمنان و ایادی داخلی آن ها را نگران کرد، زیرا تنها وقوع یک انقلاب مطرح نبود، تفکر ضد استکباری این انقلاب برای دشمن نگران کننده بود، لذا از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تلاش برای سرنگونی این نظام نوپا از سوی جریان های منحرفی چون منافقین و کمونیست ها صورت گرفت. 🔴حساسیت حادثه ♦️در این میان حادثه 6 بهمن سال 60 اتفاق مهمی در تاریخ انقلاب اسلامی بود که با درایت مردم آمل به سرانجام رسید، در روز 6 بهمن منافقین و کمونیستها تلاش کردند با تسخیر شهر و تثبیت مواضع خود، سایر شهرهای شمالی ایران را محاصره و تسخیر کنند و با حمایت شوروی این بخش ها را از ایران جدا کنند. ♦️در این زمینه منافقین با کمونیست ها یک صدا شدند تا در برابر جمهوری اسلامی بایستند و نظام نوپای اسلامی را با چالشی بزرگ روبه رو سازند، آن ها تلاش می کردند تا با مبارزه در نقاط شمالی کشور به نوعی تلاش رزمندگان اسلام در جبهه ها را تحت الشعاع قرار دهند، منافقین در کردستان نیز آشوب ایجاد کرده بودند و در واقع این توطئه دشمن در آمل برای غافل شدن جمهوری اسلامی از کردستان نیز بود. 🔴خیال خام ♦️منافقینی که در آمل دست به سلاح بردند، تصور می کردند در ظرف چند روز می توانند شمال کشور را از ایران جدا کنند و مردم را با خود همراه سازند، این ایده ناشیانه در سال 67 نیز به اجرا درآمد، در روزهایی که منافقین با کمک صدام می خواستند با یک حمله برق آسا تهران را تسخیر کنند، اما در عملیات مرصاد شکست تاریخی متحمل شدند. منافقین در سخنان خود اعلام می کردند که ما برای رهایی مردم ایران قیام کرده ایم و باید مردم به قیام ما بپیوندند. 🔴 قیام مردم ♦️اما در روز 6 بهمن نبرد مسلحانه ای در شهر شکل گرفت که مردم آمل پیشتاز این مبارزه بر علیه منافقین بودند، در روزهایی که به دلیل جنگ تحمیلی جمع زیادی از مردم آمل در جبهه ها حضور داشتند، فرزندان آن ها و زنان آملی مقابل منافقین ایستادند و در یک نبرد نابرابر با اهدای 40 شهید اجازه ندادند، این فتنه منافقین به نتیجه برسد. ♦️این مقاومت مردمی در شهر آمل موجب شد تا منافقین در معادلات خود تجدید نظر کنند، منافقین همیشه تصور می کردند در هر شهری که عملیات مسلحانه انجام دهند مردم به آن ها می پیوندند، اما مردم شهر آمل نشان دادند که نه تنها مردم این شهر بلکه سایر ملت ایران هیچگاه پذیرای منافقینی که دستشان به خون فرزندان این ملت آغشته است، نخواهند بود و با قدرت در برابر هرگونه فتنه گری دشمنان ایستادگی می کنند. 🇮🇷 @sangareshohadababol
زندگی نامه شهیده طاهره هاشمی 🌷او در خانواده‌اي متديّن، مذهبي و طرفدار انقلاب و تحت تربيت پدر و مادري بزرگوار که هر دو از سادات منطقه‌ي هزار جريب ساري بودند، رشد و پرورش يافت. از کودکي با قرآن، نهج‌البلاغه و ساير کتب روايي شيعي انس و الفت پيدا کرد و به دليل جوّ فرهنگي و مذهبي خانواده روح تشنه‌اش با عميق‌ترين مفاهيم ديني و معنوي سيراب شد. 🌹او دختري مهربان، دلسوز و دانش‌آموزی نمونه و موفق و درس‌خوان بود. ودر کارهاي هنري ،نگارش مقاله، تهيه‌ي روزنامه ديواري و نيز اداره‌ي برنامه‌هاي فرهنگي مدرسه بسيار موفق بود و بسياري از برنامه‌هاي فرهنگي، اجتماعي و حرکت‌هاي سياسي مدرسه بر عهده‌ي او بود. در برخوردبا دانش‌آموزاني که تحت تأثير تبليغات گروهک‌هاي منحرف قرار گرفته بودند،بسيارمهربان، باحوصله و دلسوز بود و ازفرط مهر و دوستي، آن‌ها را به خودجذب مي‌کرد. 🌷و سرانجام درغروب روزششم بهمن‌ماه سال 1360 درحالي که چهارده بهار بيشتر از عمر کوتاهش نمي‌گذشت، درحالی به کمک نیروهای مدافع شهرشتافته بود،در درگيري خونين گروهک‌هاي معاند انقلاب با نيروهاي بسيجي و مردمي، با اصابت دو گلوله به فيض شهادت نايل آمد. @sangareshohadababol
💢 طاهره هاشمی ( ۱۴ ساله ) ۶ بهمن ۱۳۶۱ ، بدست کوردل : . ▪️خانم خراسانی (همکلاسی شهید) نقل می‌کند: لباس طاهره عبارت بود از: یک روسری سرمه‌ای، یک مانتوی معمولی، یک چادر مشکی ضخیم، یک کیف ساده که با قلاب بافته شده بود و یک کفش کتانی خیلی معمولی. روز ششم بهمن، روزی که به آسمان پر کشید، برای کمک به رزمندگان تلاش می‌کرد و تحرک بالایی داشت، با این حال، با یک عدد گیره، چادرش را به روسری‌اش محکم بست تا از سرش نیفتد، وقتی جنازه‌اش را به منزل آوردند، هنوز چادرش محکم به روسری‌اش بسته بود. . @sangareshohadababol
💢 سیدحسین‌حسنی نیا () : ۵ ۱۳۶۵ _ . ▫️برادر شهید : بعد از اینکه که به جبهه رفت بعد از 70 روز به منزل آمد و فصل ازگیل بود و ایشان رفت بالای درخت و مشغول خوردن شد دیدم کسی در می زند در را باز کردم دیدم نامه آوردند . وقتی از بالای درخت نامه را در دستم دید  گفت امام (ره) پیام دادند . به او گفتم تو تازه آمدی  20 روز هم مرخصی داری . ایشان گفت :«پیام امام ، پیام امام زمان است .» تازه 3 روز بود که آمده بود فردایش رفت. ▫️خواهر شهید :آخرین باری که می خواست به جبهه برود 2 ـ 3 ساعتی با هم صحبت کردیم . در مورد جبهه و پدر و مادر می گفت و واقعاً داشت وصیت می کرد . می گفت:« من را خوب نگاه کن دیگر نمی بینی . مراقب پدر و مادر باشید» و همیشه می گفت:« من مجروح نمی شوم و هنوز کسی زاده نشده تا سید حسین حسنی نیا را مورد هدف گلوله قرار دهد . من فقط شهید می شوم و خواب دیده ام .» گفتم نرو گفت:« باید تسویه حساب کنم . . @sangareshohadababol
هشت سال ایستادید و به دنیا ثابت شد ؛ شعار نبود آنکه گفته بودید: "یک قدم عقب نخواهیم نشست" @sangareshohadababol
💢 . ▪️سردار شهید غلامحسین رحمانی در عملیات کربلای 5 در کانال زوجی - در سمت راست کانال ماهی - ابتدا ترکش خورد و زخمی شد. او را روی برانکارد گذاشتند ولی در همان وضعیت نیروها را هدایت می کرد. ناگهان خمپاره ای دیگر در نزدیکی او اصابت کرد که باعث متلاشی شدن سرش شد و روی برانکارد به شهادت رسید. . 📩 قسمتی از وصیت نامه: ما ایرانیها مثل مردم بی وفای کوفه نیستیم که در کوفه حضرت مسلم (ع) و در صحرای کربلا امام حسنی(ع) را تنها گذاشتند. اکنون وقت انجام وعده هایی که من به خود داده ام فرارسیده است. با پیام حسین زمان, خمینی کبیر دیگر نتوانستم طاقت بیاورم و برای احیای اسلام عزیز و انجام وعده خود داوطلبانه به جبهه رفتم. ضمناً از جانب من مهدی, زهرا و مریم را بوسیده وبرای آنان داستانهای حماسه آفرینان را تعریف کنید. . @sangareshohadababol