🌷خاطرات کوتاه ازشهید علی اکبر داداشی
❤️مادر شهید : دوران سربازی در کردستان بود که به دست منافقان دستگیر شد . دختر فرمانده منافقان دلباخته علی اکبر شد و همین امر سبب شد که بتواند از دست منافقان فرار کند .
🌸خواهر شهید : آخرین باری که داشت می رفت جبهه 900 تومان به پدرم داد و گفت هر وقت به کربلا رفتید آن را داخل ضریح بیندازید . وقتی جنگ تمام شد ، بعد از گذشت چندسال دیدم پدرم پول را آورد و با ناراحتی گفت : وصیت پسرم عملی نشد . می ترسم بمیرم و این پول را داخل ضریح امام حسین نگذارم . تصمیم گرفت پول را داخل ضریح امام رضا بیندازد . 400 تومان را به داخل ضریح امام رضا انداخت و 500 تومان دیگر را نگه داشت و گفت شاید راه کربلا باز شود و اینگونه هم شد و چندسال بعد پدرم به کربلا رفت و بقیه پول را داخل ضریح امام حسین (ع) انداخت .
دیدار آقای اسلامی استاندار سابق مازندران و وزیر راه و شهرسازی فعلی با والده شهید علی اکبر داداشی
@sangareshohadababol
🌸به یاد شهید داداشی و شهدا و رزمندگان عملیات کربلای پنج
🌹شهیدحاج حسین بصیر فرماندهان گردان و گروهان را آماده باش داده بود تا برای ادامه عملیات کربلای پنج بازدیدی از خط داشته باشند. رفتیم به خط و میشد دید که خاکریزها طوری دیگر طراحی شده اند. گاهی شلیک عراقیها ، نه مستقیم که از چپ و راست بود و این، کار را سخت میکرد.انگاری اشراف برپشت خاکریز داشند.
سر ظهربود .گفتم حاجی فرماندهانت در تیر رس اند و بگید که برن توی سنگر و منظم تر خط رو توجیه بشن!
با صدای بلند گفت :
آرامی اول تو شه بور سنگر ! همه بورن سنگردله!
به کانال نرسیده دو تا گوله ۶۰ از ما احوالپرسی کردند و شیرجه ام به کانال دیر شده بود. جفت پاهام ترکش خورد و دیگه مال من نبود. اونطرف هم داداشی بچه امیرکلا شهید شد. خودمو کشیدم به یه سنگر که پلیت و یه خرده خاک روش بود. آقا هادی بصیر با دو تیکه پارچه از رو شلوار پاهامو بست. تیمم و نماز و اون بی حالی ناشی از خونریزی و ...هادی گفت : اینجا وضعش خوب نیست و آمبولانس هم نمیآد . خودتو بکش تا سنگر اورژانس خط بکشون و اینچنین کردم به هزار زحمت. شرمم میومد که به من رسیدگی کنند. دیگران وضع بسیار خطرناک و بدی داشتند. یه پانسمان سر و پایی و یه وانت تویوتا و حمل ما. ده دوازده نفر رو ریختند تو یه وانت. سه راه مرگ رو رد کرده گفتم داداش این پاتو از رو صورتم بردار. آدم حسابم نکرد! سرمو بلند کردم که متوجه شدم ما با شهداء هم مسیریم. رسیدیم به جایی و قایقی و باز تویوتایی و بیمارستان صحرایی و این بار اما آمبولانسی و توی بغل آقا رضای دادپور و ...بیمارستان و فردایش فرودگاه و اعزام به مشهد بیمارستان شاهین فر...
یادش به خیر۴ بهمن ۱۳۶۵ بود.
✍️حاج مهدی آرام نژاد
@sangareshohadababol
🌹سردارشهید علیرضا نوری سال1331 در سراور ساری بدنیا آمد درسنین نوجوانی پدرش را از دست داد دررشته پلی تکنیک تهران راه وساختمان قبول شد بعنوان تکنسین راه آهن جذب شد ماموریت کاری اش او را به تهران کشاند واز همانجا وارد فعالیت های انقلابی شد در سال 55ازدواح کرد باشروع جنگ گروه 72نفره کارکنان راه آهن را به نیت 72شهیدکربلا آموزش داد ودرشکست محاصره سوسنگرد شرکت داشت تا به جانشینی لشکر 27رسول تهران رسید.
سردار علیرضا نوری دارای طبع شعر هم بود واز او شعرهایی بجا مانده از جمله درمورد سالارشهیدان
طفل بغلى لحن سخن را به من آموخت
افسوس كه تيرى به عبث حنجره اش دوخت
شاهنشه دين ناله برآورد، خدايا
کز ناله او رعشه بيفتاده به دلها
امروز چه روزى است؟ بلاخيز، بلاخيز
امروز چه روزى است؟ غم انگيز، غم انگيز
دل پاره شده، خون بچكد، ديده بسوزد
هفتاد و دو لب را كفر ظلم بدوزد
از غيب ندا آمد كى مرغ خوش آواز
روح از بدن زاغ رها گشته زآغاز
دل داده به باد و پر مشكين ز
#سالروزشهادت
@sangareshohadababol
🌱
هزار شب....
به سحر آمد و سحر شد شام
ولی شبی که تو رفتی
سحر نگشته هنوز
#سوم_بهمن_سالروز_شهادت
#شهید_امیرحسین_اکبری🌷
#نمازاول_وقت
#دفاع_مقدس
@sangareshohadababol
سنگر شهدا
🌱 هزار شب.... به سحر آمد و سحر شد شام ولی شبی که تو رفتی سحر نگشته هنوز #سوم_بهمن_سالروز_شهادت #شه
#زندگینامه🌱
🌷امیرحسین، در سال ۱۳۳۹ در خانواده ای متوسط و مذهبی متولد شد و تحصیلات خود را تا کلاس چهارم متوسطه ادامه داد، در ضمن تحصیل، تابستان ها کار کرده و مخارج خود را تأمین می نمود، تا این که در سال ۱۳۵۶ به علت گرفتاری خانوادگی ترک تحصیل کرد و در همین سال به استخدام نیروی هوایی در آمد و تا زمان اوج گيري انقلاب، در خدمت نیروی هوایی بود و بر ضد رژیم تبلیغات می کرد.
📃زمانی که امام خمینی فتوا صادر كردند که ارتشیان پادگان ها را خالی و به مردم بپیوندند، شهید اکبری از نیروی هوایی فرار کرد. هر کجا که تظاهرات بود حضور داشت به طوری که چندین بار شب ها با لباس آغشته به خون به خانه برمی گشت و همیشه به مجروحین تظاهرات کمک می کرد تا این که در شب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انقلاب به پیروزی رسید و در همان شب شهید و پدر گرامی شان به علت پایین آوردن مجسمه شاه، در كلانتري ۲۱ تهران بازداشت، اما فرداي آن روز آزاد شدند.
🔹هنگام تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در کمیته مسجد مسلم بن العقیل، واقع در خیابان نبرد مشغول انجام وظیفه شد. در آن زمان مطلع شد افرادی که در زمان شاه از ارتش فرار کرده بودند، می توانند مجدداً وارد ارتش شوند، بنابراین سال ۱۳۵۹ به نیروی هوایی برگشت و به درجه گروهبان دومی مفتخر گردید. مدت دو ماه از ازدواجش نگذشته بود که جنگ با رژیم عراق شروع شد، داوطلبانه به جبهه رفت و چون پدر شهید عازم سفر حج شده بود، برای سرپرستی خانواده مدت کمی در تهران ماند.
✔️سپس تصميم گرفت كه داوطلبانه به جبهه برود که به او گفتند چون دو سال شما در جبهه بودید، قسمت مربوطه با تقاضای شما موافقت ننمود و او هم از طريق لشکر ۲۱ حمزه، داوطلبانه به جبهه عازم شد و در تاریخ ۱۳۶۱.۱۱.۰۳ به علت اصابت ترکش خمپاره در زبیدات عراق و در منطقه عملیات محرم، روح پاکش به لقاء الله و جمع شهدا پیوست و در قلب تاریخ جای گرفت.
#سوم_بهمن_سالروز_شهادت
#شهید_امیرحسین_اکبری🌷
@sangareshohadababol
سی و چند سال گذشت
تارهای سپید زلف لیلاها هم از شماره گذشت
دیگر کسی نه خود لیلا ها را دید و
نه تار موی سیاهشان و نه سفیدشان را...
لیلا ها را کسی نه نوشت و نه سرود
عجب لیلا هایی...
@sangareshohadababol
✍️شهادتـــــ
بہ خون و تیر و ترڪش
نیستــــ...
آن روز ڪہ خدا را
با همہ چیز
و در همہ چیز دیدیمــ
شهید شده ایمـــ...
@sangareshohadababol
🌷خاطره ای از شهید سید حسین گلریز به نقل از مادرگرامی اش
شفا بدون بستن دخیل
🕌باهم رفتیم مشهد، دیدم همه مریض ها تو حرم دخیل بسته اند تا شفا پیدا کنند به حسین گفتم: «برو پارچه ی سبزی برام تهیه کن تا من هم دخیل ببندم، درد سرم شفا پیدا کنه.»
حسین با اطمینان گفت: «این حرف ها چیه مادرجان! نمی خواد دخیل ببندی.»
گفتم: «پس میگی چيكار كنم؟»
🌷گفت:«امشب وقتی توی مسافرخانه می خواهيم بخوابيم. موقع خواب بگو يا امام رضا(ع) من از بابل، از راه دوری آمدم از تو شفا می خوام. يا جدّا، یا امام رضا(ع)، مرا دست خالی راهی نكن من از تو شفا می خوام من غريبم مرا نااميد نكن.»
همين جوری که حسین گفت، شب موقع خوابیدن به امام رضا(ع) گفتم و درد سرم شفا پیدا کرد.
شهید والامقام سید حسین گلریز،مشهد مقدس سال 1359
@sangareshohadababol
بابل در انقلاب
راهپیمایی شکوهمند مردم شهرستان بابل سال 1357 سه راه سنگ پل
دوستان با دست به هم داده صف جلو هستن ، کاپشن لی ،"آقای مهدی سجودی و سمت چپ ایشون بلوز یقه هفت "آقای علیرضا بیژن زاد
@sangareshohadababol
بابل در انقلاب
نوشته پرچم: ما خواهان حکومت اسلامی به رهبری #_امام_خمینی هستیم
راهپیمایی شکوهمند پیروزی انقلاب شهرستان بابل
@sangareshohadababol
#خاطره_نگاشت
🔰واکنش امام به پیشنهاد «سازش» توسط بازرگان
🔻محمد هاشمی با اشاره به روزهای حضور امام خمینی در پاریس میگوید: مهندس بازرگان و حسن شریعتمداری برای ملاقات و مذاکره با امام به پاریس آمده بودند. محـــور صحبتهایشان این بود که شاه برود و بختیار در سمت نخستوزیری بماند، فرح نایبالسلطنه شود، تغییرات و رفورمی انجام شود، شورای سلطنت شکل بگیرد اما نظام شاهنشاهی باقی بماند. در مقابل رژیم حاضر است یکی دو وزارتخانه را به انقلابیون بدهد! امام همان شب حین سخنرانی اشک ریختند و فرمودند: «اخیرا پیشنهادهایی به من شده که پیشنهاد سازش است. خمینی چگونه میتواند این را قبول کند؟... اگر خمینی هم سازش کند مردم سازش نمیکنند.»
@sangareshohadababol
🔰 حضرت آیتالله خامنهای در پیامی درگذشت عالم پارسا حجةالاسلام والمسلمین علوی سبزواری را تسلیت گفتند.
▫️متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
🔸درگذشت عالم پارسا و پرهیزگار جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای سیّدمحمّدحسن علوی سبزواری رحمةاللهعلیه را به خاندان مکرم و بازماندگان و ارادتمندان آن مرحوم و به عموم مردم عزیز سبزوار تسلیت عرض میکنم. همراهی آن عالم ربانی با حرکت مبارزان در دوران طاغوت و با فعالیتهای انقلابی در دوران جمهوری اسلامی، حسنهی ارزشمندی در محاسبات الهی و قدرشناسیهای مردمی است. علو درجات آن مرحوم را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۴ بهمن ۱۳۹۹.
@sangareshohadababol
کاش ؛
گناهان ما هم
مثلِ گناهان شهدا
ترک نماز شب و دیرشدنِ
#نماز_اول_وقت بود..!
#بحق_شهدا_الهی_العفو
#نمازاول_وقت
#دفاع_مقدس
@sangareshohadababol
1️⃣ تولد زمینی
شهید رومین رستمی
نام پدر : محمدعلی
نام مادر : کبری صادقی
تاریخ تولد : 1341/11/04
تاریخ شهادت : 1364/08/28
محل شهادت : شلمچه
گلزار : شهدای شیرسوار
@sangareshohadababol
2️⃣تولدزمینی
شهید سیداحمد شجاعیان
نام پدر : سید حسین
نام مادر: سیده طاهره فضل الله زاده
تاریخ تولد :1341/11/04
تاریخ شهادت : 1365/02/10
محل شهادت : فاو
گلزار: شهدای دیوکلا
❤️مادر گرانقدرم! امید است که در شهادت من ناراحت نباشی، زیرا این امانت را که از خالق خود گرفته ای به نحو خوبی و به طور کامل تحویل داده ای.
پدر گرامی! شما نیز صبر پیشه کنید. می دانم که فرزند خوبی برای شما نبوده ام و نتوانسته ام آنطور که باید حق فرزندی را بجا آورم و امید است که مرا عفو فرمایی.
پدر و مادر عزیزم! امیدوارم بتوانید در زندگی روشی را پیشه خود کنید که سعادت دنیا و آخرت را به دنبا داشته باشد.
برادرانم و خواهرانم ! ... همواره تقوی پیشه کنید. زیرا همانا خدا با متقیان است.
ای ملت عزیز! همواره امام را یاری کنید، همچنانکه تا به حال عمل کردید .... پیروی از روحانیت اصیل و در خط امام را همواره شعارتان قرار دهید. زیرا اگر این روحانیت اصیل نبود تا به حال چیزی از اسلام نمانده بود.
نسبت به امور اجتماعی بی تفاوت نباشید و همواره خود را مسئله بدانید، زیرا بدنبال آفرینش هر انسان مسئولیتی نیز بر عهده اش گذارده می شود.
@sangareshohadababol
3️⃣تولدزمینی
شهید شعبان علی غلامی دلاور
نام پدر : غلامحسین
نام مادر: صغری خانم شعبان پور
تاریخ تولد : 1343/11/4
تاریخ شهادت : 1365/10/19
محل شهادت : شلمچه
گلزار : دلاور کلا
🌸همسر شهید : شب آخری که می خواست به جبهه برود یک مقاله در قالب وصیت نامه نوشت به من داد و گفت بخوان اگر اشکالی دارد به من بگو تا برطرف کنم من به او گفتم این وصیت نامه است؟ لبخندی زد و گفت : نه ولی من متوجه شدم که این وصیتنامه اوست. من مانع او شدم گفتم: حداقل صبر کن تا فرزندت به دنیا بیاید و بعد برو ولی ایشان قبول نکرد و کاری کرد که من راضی شوم و به من گفت تو راضی میشوی اسلام و قرآن و به خطربیفتد ؟؟
❤️مادر شهید : شهید بسیار خوش رفتار بود . هر چه از او بگویم کم است وقتی صبح از خواب بیدار می شد اول نمازش را می خواند بعد می رفت به حیاط و درختان را آب می داد بعد هم به مدرسه می رفت وقتی من در منزل کارها را انجام می دادم به من می گفت : چرا اینقدر کار می کنی؟ خسته می شوی . خیلی بچه با معرفتی بود .
🌹برادر شهید : شهید بسیار خوش اخلاق بود وهمه از او راضی بودند . ایشان شورای محل و فرمانده پایگاه بسیج محل بود.
@sangareshohadababol
4️⃣ تولد زمینی
شهید اسماعیل كاظمی چناری
نام پدر : فرهاد
نام مادر: محترمه حمزه پور چناری
تاریخ تولد : 1349/11/04
تاریخ شهادت : 1367/05/10
محل شهادت : اهواز
گلزار : چناربن
@sangareshohadababol
5️⃣ تولد زمینی
شهید علی مهدوی شیرازی
نام پدر : عباس
نام مادر : کلثوم صالح طبری
تاریخ تولد : 1340/11/04
تاریخ شهادت : 1360/09/20
محل شهادت : گیلان غرب
گلزار : شهدای معتمدی
مطلع الفجر
🌺 پدر شهید: وقتی کوچک بود با هم برای نماز به مسجد می رفتیم من به او می گفتم اگر نماز بخوانی خدا به تو جایزه می دهد و یواشکی مقداری پول زیر جانمازش می گذاشتم بعد از پایان نماز می گفت : پدر جان خدا به من جایزه نداد من جانماز را می زدم کنار و پول را به او نشان می دادم و با این کارها او به نماز خواندن ترغیب می شد.
دوست شهید : شهید فردی راستگو بود . هیچ وقت دروغ نمی گفت . همیشه خوشرو و خوش خنده بود. با همه به خوبی رفتار می کرد .
@sangareshohadababol
6️⃣ تولد زمینی
شهید رمضان نیاز آذری
نام پدر : آقابزرگ
نام مادر : فرنگیس محمدی
تاریخ تولد :1348/011/04
تاریخ شهادت : 1364/06/24
محل شهادت : مریوان
گلزار : شهید اسماعیل پور کتی غربی
@sangareshohadababol
7️⃣تولد زمینی
شهید حسین ادب تبار فیروزجایی
نام پدر : نظرعلی
نام مادر: زینب ادب تبار فیروزجایی
تاریخ تولد : 1347/11/4
تاریخ شهادت : 1366/1/1
محل شهادت : شلمچه
گلزار: شهید اسماعیل پور کتی غربی
کربلای پنج
مزار نورانی شهید حسین ادب تبار ، گلزار شهدای کتی غربی
@sangareshohadababol
8️⃣ تولد زمینی
شهید سیدحسین آقامیرتبار
نام پدر : میر عباس
نام مادر : سیده معصومه میربابائی
تاریخ تولد :1347/11/04
تاریخ شهادت : 1366/02/10
محل شهادت : ماووت
گلزار : خشکرود
سیدحسین بسیار مهربان و دلسوز بود . پسرعموی شهید–سیدحسن - از گذشت شهید می گوید : ما باهم در یک حوزه درس می خواندیم البته ایشان از من بزرگتر بودند ولی باهم خیلی خودمانی بودیم. با اینکه از نظر وضعیت مالی بسیار مشکل داشت ولی سعی می کرد هر آنچه که خود داشت به دیگران هم می داد، حتی اگر غذای مختصری داشت سعی می کرد بین همکلاسی های خود تقسیم کند. یک روز باهم دربازار قدم می زدیم ، درمغازه چتر فروشی رفت و یک چتراعلا خرید ، به او گفتم چتر با قیمت مناسب تر هم هست .گفت :« نه ! می خواهم هدیه بدهم » و بدون اینکه من بدانم به شخص موردنظر داد.
@sangareshohadababol
🔴 تصاویری قدیمی از دوران جوانی فرمانده شهید، حاج «ابومهدی المهندس» در میان رزمندگان عراقی سپاه بدر
🚩 @sangareshohadababol
سیره شهدای عملیات کربلای ۵
✍️راوی، سردار کمیل کهنسال : درعملیات کربلای ۵ ،ما درغرب کانال پرورش ماهی بودیم.سختی عملیات این بود که ما فقط از یه جاده پشتیبانی میشدیم.هواپیما و هلی کوپترهای دشمن از بالا ما رو میزدن. آمارشهدا لحظه به لحظه بالا میرفت.بطورمثال یکی از اون روزها ،گردان حمزه به فرماندهی ولی الله نانواکناری (سردار) ،فقط تونست یه گروهان رو بیاره جلو .شرایط برای همه لشکرها ،علی الخصوص برای ماخیلی سخت بود.
🔹لشکر ما درکانال پرورش ماهی دو دیده بان داشت و قرار بودتمام آتیش خمپاره ای رو هدایت کنه روی تانکهای دشمن. یادمه ما وقتی از پیش این دو دیده بان رد شدیم و لحظاتی بعد برگشتیم دیدم هر دو نفرشون توسط گلوله تانک بشهادت رسیدن.همونطور که پیکرشهدا رو نگاه میکردیم، آقای ایروانی که با ما بود،چشمش به کاغذی خوردکه پیش شهدا افتاده بود .وقتی کاغذ رو گرفت،متوجه شد که دل نوشته است. درواقع این دل نوشته، قبل از شهادتشون نوشته شد.متن نامه👈سلام ما رو به امام برسونید و به امام بگوئید ایکاش هنگام شهادتمون، مقداری ازخاک زیرنعلینت رو برچهره ی خونین ما می پاشیدن
شادی روح شهدا صلوات.
✍️محسن پور
@sangareshohadababol
🔴 روایت سخنگوی نُجَباء از برنامهریزی تروریستها برای حمله به نجف و کربلا
♦️سخنگوی رسمی مقاومت اسلامی نُجَباء در گفتگویی تلویزیونی با شبکه "الاتجاه" عراق: این جنبش اطلاعاتی در دست دارد كه ثابت میكند گروه تروریستی داعش در حال بازیابی خود است.
♦️داعش بهدنبال هدف قرار دادن نجف، كربلا و پایتخت است.
♦️هماکنون تروریستها در منطقه كمربند بغداد مشغول آمادهسازی دو خودروی انتحاری هستند.
♦️ از پنج عنصر انتحاری، تنها دو نفر خود را منفجر كرده و سه نفر ديگر هنوز زندهاند.
♦️ یکی از دو عامل انتحاری عملیات اخیر، از مرز سوریه و درست از نقطهای به خاک ما نفوذ کرد که در اقدامی شبهعمد، یگانهای عراقی از آن نقطه جابجا شده بودند!
♦️ امنیت کشور و حفظ جان شهروندان عراقی، خط قرمز ماست. گروههای مقاومت اسلامی جنگ را به زمین كسانی میبرند كه میخواهند عراق را به آتش بكشند.
@sangareshohadababol