1️⃣سالروز عروج ملکوتی
شهید محمد پور احمدعلی
نام پدر : برارجان
نام مادر:صغری خانم تقی نژادمقری
تاریخ تولد :1336/10/05
تاریخ شهادت : 1364/12/23
محل شهادت : فاو
گلزار:کمال محله
5️⃣6️⃣والفجرهشت
💗همسرشهید:محمد همسر خوبي بود. دركارهاي خانه و نگهداري بچهها كمكم ميكرد. هميشه ميگفت: از تو انتظار دارم فرزندان خوبي تربيت و تحويل جامعه دهي! او در كمك به ديگران كوتاهي نميكرد و كاملاً حقالنّاس را رعايت ميكرد.»
محمد در اردیبهشت 1361 در کسوت تخریبچی لشکر 27 محمدرسولالله، راهی منطقه بستان شد. او سه ماه بعد به عنوان رزمنده، در پادگان توحید به ادای تکلیف پرداخت.
محمد در 27 شهریور 1363، مجدد در سمت تخریبچی، راهی میدان نبرد با دشمن شده، دوشادوش دیگر برادران رزمندهاش به دفاع از وطن همت گمارد.
💚او در يكي از اعزامهايش، از ناحيه ران پا، مجروح و مدتي در بيمارستان مريوان و تهران بستري شد. محمد پس از بهبودي دوباره به جبهه اعزام شد.
و سرانجام، محمد در 23/12/64 طی عمليات والفجر 8 در فاو بر اثر اصابت تركش خمپاره به سينه به فیض والای شهادت نایل آمد.
@sangareshohadababol
🌷شهید محمد پوراحمدعلی :
🌺با سلام و درودبر رزم آوران اسلام درتمامی جبهه های حق علیه باطل که به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک گفتند وتا آخرین لحظه عمرشان و تا آخرین قطره خونشان بر این کلمه ایستادگی کردند.
به عنوان آخرین خواسته ها از شما میخواهم اول اینکه اگر به خواست خداوند بزرگ من به آرزوی دیرینه ام یعنی شهادت رسیدیم،وقتی این خبر را شنیدید اول دو رکعت نماز شکربخوان و هرگزپیش کسی گریه مکن و سیاه هم هرگز نپوش که اگر بپوشیدبرایم به روح برادر ولی الله قسم که شهادتش برای اولین بار قلبم را به درد آورده بودقسم میخورم تو رانمی بخشم مگراینکه خودتان اگر مجلسی برایم گرفته شدجزءخادم مجلس باشیدبه مادروخواهرم دلداری بدهیدکه میدانم میدهیدچون تا به حال حرفم را گوش کردیدومیدانم بعداز این هم گوش خواهیدکرد.
❤️از خداوند میخواهم که به تو ومادروخواهرانم صبرو شکیبایی عطا بفرمایدو درعوض از تومیخواهم که به پسرم بیاموزی که شهدا برای چه رفتندوتمام هستی شان را فدای چه کردندتا بتواندشهدا را بشناسدودر راه همین شهدا که خط سرخ تشیع و ولایت است زندگی کند مثل یک سرباز اسلام ان شا الله....
@sangareshohadababol
2️⃣ سالروز عروج آسمانی
شهید علیرضا حسن نتاج (سمت چپ )
نام پدر : حسین جان
نام مادر:خدیجه پورخانلر
تاریخ تولد :1343/06/12
تاریخ شهادت : 1364/12/23
محل شهادت : فاو
گلزار:کردکلای امیرکلا
6️⃣6️⃣والفجرهشت
🌺💐ای مردم ! شهادت مرگی با آگاهی کامل است و انسان باید عشق به خدا پیداکند تا این همه راه را بپیماید تا به شهادت برسد .
ای خواهران مهربان من ! بعد از مرگ من گریه نکنید به فکر زینب باشید که در یک روز هم حسین (ع) و هم اکبر (ع) ، اصغر (ع) و عباس و دیگر دلاوران را از دست داده است .
فرزندان خود را چنان تربیت کنید [که به ] جمع انصار الحسین (ع) در آیند .
پیام همه رزمندگان و شهیدان این بود که پیر جماران را دعا فرمایید .
شهادت ... مرگ آگاهانه است،فقط مردن نیست .چون انسان برای چند چیز شهید می شود و جهاد می کند
برای دفاع از اسلام و لبیک گفتن به امام و پیر جماران
دفاع از انقلاب و خاک اسلامی ایران
حفظ ناموس ، که قران در هر سه مورد واجب نموده است .
پس شهیدی که خونش به زمین می چکد با هدف و آگاهانه است .
@sangareshohadababol
3️⃣سالروز عروج ملکوتی
شهید عسگری خیری میر(نفروسط)
نام پدر : ابراهیم
نام مادر:حکیمه رجب پور
تاریخ تولد :1344/10/03
تاریخ شهادت : 1363/12/23
محل شهادت : هورالهویزه
گلزار:چاری(12سال مفقود)
3️⃣1️⃣ عملیات بدر
🌺15 ساله بود كه از مدرسه رضايتنامه آورد تا پدر امضا كند و او راهي جبهههاي حق عليه باطل شود.پدرش موافقت نكرد و گفت:سنّات براي رفتن خيلي كم است.عسگري با دستكاري شناسنامه براي اوّلين بار در سن 15 سالگي به جبهه اعزام شد.پس از رفتنش به خانواده نامه نوشت و خبر سلامتياش را به آنها داد.از تاريخ 15/9/62 تا 23/12/63 درگردان مسلم جزو گروه ضربت بود و در منطقه هورالهويزه در حال جهاد. درعمليات والفجر 4 زخمي شدو مدتي را دربيمارستان اهواز و تهران بستري بود.
پس از بهبودي دوباره عازم جبهه شد. او در آخرين اعزامش در عمليات بدر منطقه هورالهويزه شركت كرد و درتاريخ 23/12/63 در اين عمليات به نداي حق لبيك گفت و شربت شهادت نوشيد.12سال طول كشيد تا خاك هورالهويزه از او دل بكند و بالاخره سال75سال پايان انتظار خانوادهاش بود.در اين سال عسگري به آغوش خانواده بازگشت و در گلزار شهداي روستاي چاري آرام گرفت.
@sangareshohadababol
5️⃣سالروزعروج ملکوتی
شهید مهرداد قنبرزاده بائی
نام پدر : قنبر
نام مادر: فرخنده قنبرزاده
تاریخ تولد :1344/06/29
تاریخ شهادت : 1363/12/23
محل شهادت : هورالعظیم
گلزار:گله محله(12سال مفقود)
4️⃣1️⃣ عملیات بدر
🕌بار خدایا می ترسم از خودم قبل از این که از عدالت بترسم. زیرا این منم که تورا وادار می کنم تا عدالت را بر من جاری کنی و می ترسم از آن روزی که عدالت را روا داری و من می دانم که نمی توانم طاقت بیاورم.
بار خدایا تو رحمانی و اگر گناهان ما را ببخشی چیزی از بخشنده بودنت کم نمی شود. پس بار خدایا تو را به حرمت خون شهیدان و تمام معصومین قسم می دهم مرا ببخش و قلم عفو بر اعمالم بکش
تصاویری از آلبوم شهید والامقام مهرداد قنبرزاده
@sangareshohadababol
6️⃣سالروز عروج ملکوتی
شهید اكبر مقری گردرودباری
نام پدر : علی
نام مادر:عالیه خمسه درزی
تاریخ تولد :1343/03/05
تاریخ شهادت : 1363/12/23
محل شهادت : جزیره مجنون
❤️جاویدالاثر❤️
5️⃣1️⃣ عملیات بدر
🌺برادران عزیز! سلام.گرچه برادری نبودم در نزد شما. گرچه بدی کردم. هرچند خدمتی می توانستم به شما بکنم نکرده ام. هرچند حرفهای آموزنده و انتقادهای سازنده به من می کردید من سر باز می زدم. بالاخره شما برادرانم خوبی مرا می خواستید از همه شما طلب حلالیت می نمایم و از همه شما می خواهم که مرا فراموش نکنید. برایم دعای کمیل بخوانید و از همه شما التماس دعا دارم. سلام مرا به تمام بستگانم و همسایه هایم برسانید. اگر ازمن بدی دیده اند مرا ببخشند.
درآخر از خانواده ام خواستارم کسانی که نماز نمی خوانند حق فاتحه خوانی بر سر قبرم را ندارند حتی از بستگانم باشند. امام را فراموش نکنید. سعی کنید در جلسه هایتان خودسازی باشد. از همه شما التماس دعا دارم. از همه برادران حزب الله خواستارم جبهه را خالی نکنند. امروز اسلام احتیاج به شما جوانان برومند دارد.
@sangareshohadababol
9️⃣ سالروز عروج آسمانی
شهید سید حسین موسوی نژاد(سمت راست)
نام پدر: سید جلیل
نام مادر: زبیده تقدسی آقامحلی
تاریخ تولد: 1347/4/5
تاریخ شهادت 1364/12/23
محل شهادت : فاو
گلزار: سرحمام
7️⃣6️⃣ والفجر هشت
🌺آری من پیرو همان علی (ع) هستم که درمقابل ظلم و ستم ساکت ننشست و بر علیه ظلم قیام کرد، وقتی که پیرو علی (ع) باشم نمیتوانم ساکت بنشینم تا اسلام در خطر باشدوغارتگران قرن به اسلام تجاوز کنند.
ای پدرعزیز و مهربان و گوهربار من به آرزوی خودکه همان شهادت در راه خداست رسیدم.
ای برادران گرامی و عزیزم! من فقط چیزی که از شما می خواهم آنست که راه من را ادامه بدهید.
آنچه که هرکس چه درجبهه و چه درسنگر و حتی در بیرون جبهه و خارج از سنگر و بالاخره در هر مکانی و زمانی و هر لحظه ای باید بداند این است که انسان بایدخدای خویش را درنظر بگیرید،چه آنکه امید همه تاریکیهای زندگی انسان به روشنایی رسیده و امید به داشتن در همه نداشتن و امید همه تنهایمان خداست و رحمت خدا آن چنان وسیع و بزرگ است که در برگیرنده همه چیزهاست که نمی توان آن را وصف کرد..
@sangareshohadababol
🔟سالروز عروج ملکوتی
شهید علی اکبر جعفری رودباری
نام پدر : مردان
نام مادر: ننه همایون پور
تاریخ تولد :1345/05/10
تاریخ شهادت : 1363/12/23
محل شهادت : جزیره مجنون
گلزار:قران تالار(17سال مفقود)
6️⃣1️⃣ عملیات بدر
🌺برادر شهید:روزی او یک شلوار برای خود خرید و آن شلوار اندازه اش نبود و نزد خیاط برد و خیاط به او گفت: اگر این را دست بزنم خراب میشود، آورد و درکمدش گذاشت چند ماه درون کمد بود تا اینکه مادرم از او سوال کرد که چرا برای خودت شلوار نمی خری؟. با آن شلوار چه کردی؟ آن را تازه خریدی و هنوز نپوشیدی .او در جواب مادرم گفت: ما روزانه تعداد زیادی از جوانان وطن را از دست می دهیم مرا با این لباس می شناسندهمین که بر تن دارم برای من خوب است آن را برای جبهه هدیه کردم اگر یک رزمنده ای بپوشد و از او راضی باشد جای بسیار خوشحالی است.
شهیدجعفری:
پدرو مادرعزیزم! از شما میخواهم که همچون حسین (ع) و زینب (س) زمان باشید.
برادر عزیزم! پاره تنم! از تو میخواهم همیشه به یادخدا وشهدای کربلا و به یاد شهدای انقلاب ایران باشی چون با یاد این عزیزان، انقلاب اسلامی را به نحو احسن به پیش می رود.
@sangareshohadababol
دعابرای بیماران فراموش نشودپس بگو
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اعْدائَهُم اجمعین🙏
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء🌷
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء🌷
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء🌷
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء🌷
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء🌷
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜
@sangareshohadababol
شهید عبدالحسین برونسی
تاریخ تولد: ۳ / ۶ / ۱۳۲۱
تاریخ شهادت: ۲۳ / ۱۲ / ۱۳۶۳
محل تولد: تربت حیدریه
مزار: مشهد
محل شهادت: شرق بصره
فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع)
همرزمش میگوید
صحنه عاشورا و بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر قلبشو آتیش میزد همیشه میگفت آرزومه تیربخوره به گلوم و با خون گلوم بنویسم یا فاطمه..والفجر ۱،یک تیر تو آخرین حد گردنش خورد وقتی به عقب بردنش گفت آرزوی دیگه ای ندارم جز شهادت🕊همه دیدیم که با خون گلوش روی یه تخته سنگی نوشت یا فاطمه زهرا(س)،چون تیر از فاصله دورخورده بودتو حدگردن و گلوش شهیدنشداونو به بیمارستان بردن و خوب شد
روزقبل از عملیات روحیه عجیبی داشت مدام اشک میریخت خوابی دیده بود برایم تعریف کردو گفت:حضرت فاطمه زهرا (س) را دیدم که فرمود:فردا مهمان ما هستی، محل شهادت را هم نشان داد.همین چهار راهی که درمنطقه عملیاتی بدر (پد)فرود هلی کوپتر است و بطرف نفت خانه و جاده آسفالت بصره _ الاماره میرود✋🏻من در این چهار راه بایدنمازبخوانم تا به سوی خدا پرواز کنم🕊 و او نیز درهمانجا و همان وقتیکه گفته بود، در ۲۳ اسفند ۶۳ به زیبایی تعبیر شد.و با اصابت خمپاره به ملکوت اعلی پرواز کرد
@sangareshohadababol
🌹شهید ماه اسفند؛ سردار شهید عبدالحسین برونسی
🌹سهم خانواده من
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
#سالروزشهادت
#شهیدعبدالحسین_برونسی
@sangareshohadababol
🌹 سیمای"مهدی موعود" علیه السلام در قرآن
سوره صف آیه 8️⃣:
♦️ يريدونَ لِيُطفِئوا نورَ اللّهِ بِأفواهِهم وَ اللّهُ مُتِمُّ نورِهِ وَ لَو كَرِهَ الكافِرونَ.
♦️ می خواهند نور خدا را با پُف دهانشان خاموش سازند و خداوند تمام کننده ی نور خود است هر چند کافران را ناخوش آید.
🌹 راوی می گوید: از امام کاظم علیه السلام درباره فرموده خدای عزوجل "می خواهند نور خدا را با پف دهانشان خاموش کنند"، پرسیدم، آن حضرت فرمودند:
🌹 يريدونَ لِيُطفِئوا وِلايَةَ أميرِالمؤمنينَ بِأفواهِهِم، قلتُ: "وَاللّهُ مُتِمُّ نورِهِ"، قالَ : وَاللّهُ مُتِمُّ الإمامَةَ لِقَولِهِ عزّوجلّ: "الّذينَ آمَنوا بِاللّهِ وَ رَسولِهِ وَ النّورِ الّذي أنزَلنا" فَالنّورُ هُوَ الإمامُ …"وَ اللّهُ مُتِمُّ نورِهِ" (بِ) وِلايَةِ القائِمِ "وَ لَو كَرِهَ الكافِرونَ" بِولايَةِ عَليٍّ…
♦️ می خواهند ولایتِ امیرالمؤمنین را با پف دهانشان خاموش نمایند، عرض کردم: "و خداوند تمام کنندهء نور خود است"، فرمود: خداوند تمام کنندهء امامت است به دلیلِ فرموده ی خدای عزوجل: "آنان که به خداوند و رسول او و نوری که نازل ساختیم ایمان آوردند" پس نور همان امام است… "و خداوند تمام کنندهء نور خود است" یعنی ولایت قائم (علیه السلام) را به مرحلهء تمام می رساند "و هر چند کافران را خوش نیاید" یعنی هر چند کافران به ولایت علی (سلام الله علیه) اکراه دارند…
📚 اصول کافی ۴۳۲/۱
#حضرت_مهدی (عج)
@sangareshohadababol
راهیان نور مجازی
1️⃣شهید عبدالمطلب اکبری
🌺شهرستان «خرم بید» در 180 کیلومتری شمالِ شیراز قرار دارد و روستایی موسوم به «شهید آباد» از توابع این شهرستان می باشد. جوانی ناشنوا به نام «عبدالمطلب اکبری» زمانی در این روستا زندگی می کرد. می گویند این بنده خدا زمان جنگ مکانیک بود .ایشان پسر عمویی داشت به نام غلامرضا اکبری . می گویند غلامرضا که شهید شد، عبدالمطلب با تعدادی از همرزمان شهید به زیارت گلزار شهدا رفت و سر قبرپسرعمویش نشست ، بعد با زبون کرولالی خودش سعی کرد چیزی را حالی رفقایش کند .
رفقا گفتند: چی می گی بابا ؟!
🌹مثل همیشه ، زیاد محلش نذاشتند. عبدالمطلب اما اصرار داشت که منظورش را به بچه ها بفهماند. اما چون فهمیدن اشاره ها و سر و صداهای عبدالمطلب سخت بود ، بچه ها زیاد جدی نگرفتند. آخرش دید نمی فهمند ، بغل دست قبرِ غلامرضا ، روی خاک با انگشتش یه دونه چارچوب قبر کشید و رویش نوشت : شهید عبدالمطلب اکبری .
دستخط شهید ناشنوا عبدالمطلب اکبری:
یک عمر هرچی گفتم به من می خندیدند..
یک عمر کسی را نداشتم باهاش حرف بزنم..
اما مردم حالا ما رفتیم بدونید...
@sangareshohadababol
راهیان نور مجازی
2️⃣شهید عبدالمطلب اکبری
🌺بعد به ما نگاه کرد گفت و با همان زبان گنگش گفت : نگاه کنید!
رفقا خندیدند، گفتند آره بابا ! نگهش داشتن واسه تو و... از این دست شوخی ها. واقعا کسی جدی اش نگرفت. می گویند ، عبدالمطلب که دید همه دارند می خندند، مثل همیشه ساکت شد و رفت توی لاک خودش. سرش را انداخت پائین . نگاهی به نوشته های خاکی اش انداخت و با دست پاکشان کرد.
❤️می گویند، عبدالمطلب ، فردای همان روز رفت به جبهه. حدود ده روز بعد هم جنازه اش برگشت. رفقا ، هیچ کدام در حال و هوایی نبودند که ده روز قبل را به خاطر بیاورند ، اما بعد از پایان مراسم خاکسپاری ، یواش یواش یادشان آمد. عبدالمطلب را درست همان جایی دفن کرده بودند که ده روز پیش با انگشت نشان داده بود.
شهید اکبری با زبان بی زبانی به همه گفت اینجا قبر من است.
@sangareshohadababol