┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_حسینی
✨امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
كام كودكانتان را با تربت حسين (ع) برداريد چرا كه خاك كربلا فرزندانتان را بيمه مىكند.✨
🆔 @sangareshohadababol
صفحه هشتاد و چهار قرآن کریم - KHAMENEI.IR.mp3
2.39M
🎙صوت تلاوت صفحۀ ۸۴ قرآن
@sangareshohadababol
چہجذبہایسٺدرآغوشتوکہاینگونہ
کِشآندهاۍبہتمآشاجهآنحیرانرا...
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
سلام امام زمانم❣
سلام ای نورِدیده💫☀️
📖 السَّلاَمُ عَلَى السَّيْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ...
🌱سلام بر مولایی که با تیغ عدالت، زمین دردکشیده را از دست ظالمان نجات خواهد داد،
سلام بر او و بر روزی که با دیدن روی ماهش، دردهای زمین تسلی خواهد یافت.
📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس.
سرشد بہ شوق وصل تو فصل جوانیَم
هرگـز نمے شـود ڪه از این در برانیَـم
یابـن الحسـن براے تـو بیـدار مے شـوم
روزٺبخـیـر اے هـمـۂ زندگـانیَـم💫
🚩@sangareshohadababol
☀️ صبح بخیر رفقا....
🌿 صبح بخیر میدان صبحگاه ...
🌱 صبح بخیر بچه های لشکر ...
.
👆📷 (عکس : محوطه میدان #صبحگاه #گردان امام محمد باقر (ع)
لشگر ویژه ۲۵ کربلا ...
🌴 #هفت_تپه خوزستان -- سال ۱۳۶۵
.
#لشکر_خط_شکن
#دلاورمردان_خطه_شمال
دوران جنگ تحمیلی
🇮🇷 @sangareshohadababol
1️⃣سالروز عروج ملکوتی
شهید نبی الله پورعلی
نام پدر : فیض الله
نام مادر: شهربانو قلی زاده
تاریخ تولد :1346/04/09
تاریخ شهادت : 1366/06/02
محل شهادت : کردستان میدان سرو
گلزار : میانرود مرزون آباد، بابل
🌺بعنوان یک برادر کوچک به همه برادران، دوستان و مسئولین سفارش می کنم در تمام کارها خدا را درنظر بگیرید و همه کارهایتان را برای رضای خداوند بزرگ ومتعال انجام دهید، که اگر کاری را برای رضای خدا انجام دادید، بزرگترین خدمت را به بشریت کرده اید. پیرو ولایت امامان باشید و لحظه ای از مسیر امامان دور نشوید.
پیرو راه امام خمینی و مطیع این بزرگ مرد باشید. خون شهدا را پاسداری کنید و راه شهیدان را ادامه بدهید.
از خواهران مسلمانم می خواهم که حجاب اسلامی را رعایت کنید.
از جوانان می خواهم که لحظه ای دست از پاسداری امام، اسلام و انقلاب اسلامی برندارید تا این انقلاب اسلامی بدست صاحب حقیقی آن آقا امام زمان (عج) برسد.
🌸
🌺🍃
🌼🍃🌼
@sangareshohadababol
2️⃣سالروز عروج ملکوتی
آزاده شهیدعباس تقی پورخطیبی
نام پدر: جلال
نام مادر: محرم تقی پور خطیبی
تاريخ تولد:1305/5/4
تاريخ شهادت : 1382/6/2
محل شهادت : بابل
شکنجه های حاصل از اسارت
گلزار:بالااحمدچاله پی ، بابل
🌺شهید حاج عباس تقی پور بهمراه آقای قاسم زاده ( برادر نماینده اسبق مجلس ) و شهید حاج باقر علی پور در کربلای ۵ حضور یافتند
در یکی از ضدحمله های بعثیون حاج باقرعلی پور به شهادت رسید
وحاج عباس به اسارت بعثیون درآمد
🌹از آنجاییکه جزو اسرای ثبت نام نشده توسط نمایندگان سازمان ملل بوده واثری ازآنان معلوم نبود
جزو مفقودین دفاع مقدس محسوب شده
و
درسال ۶۹ از بنداسارت آزاد شدند
و پس از مدتی ازآزادی ، دراثر شکنجه های حاصل از دوران اسارت بشهادت رسیدند
وکنار دیگرشهدای بالااحمدچال پی از جمله سرداران شهید
غلامعباس گلی و سیدکریم حسینی آرام گرفتند.
نفر سوم از سمت چپ آزاده شهیدحاج عباس تقی پور
🌸
🌼🍃
🌺🍃🌺
@sangareshohadababol
1⃣ نام خاطره 170000 صلوات برای شفای حاج عباس تقی پور ،،،،،
🌹تکریت یازده ، بند چهار ، سال 67 ،،، شهید حاج عباس بخاطر ترکش ریز و درشت بیشمار در سر و صورت ، و کهولت سن و مقداری در اثر شیمیایی ، جسم حاج عباس لاغر و نحیف شده بود تا اینکه در زمستان 67 ، یک غده بزرگی در گردن حاج عباس پدید آمد ، غده روز بروز بزرگتر میشد تا اینکه چرکی شده و حجمش به اندازه مشت بزرگ شده بود ، با پیگیری دوستان عراقیها مجبور شدند که حاج عباس را به بیمارستان منتقل کنند ، پس از طی آزمایش و کارهای پزشکی ، دکترای عراق به این نتیجه رسیدن که کار حاج عباس تمام است و تا جند روز دیگه این غده بزرگ چرکی شده و به مغزش آسیب میزند و عمرش خاتمه پیدا میکند .
🌷 وقتی دکترا به حاج عباس گفتند حاج عباس روح بزرگی داشت ، و نظر و نتیجه آزمایش ات و دکتر. را پدیرفت ، و خواهشی از عراقی ها کرد ، خواسته حاج عباس این بود که اگر قراره الان بمیرد او را ببرن اردوگاه در کنار دوستان خود بمیرد ، عراقیها اول مخالفت کردند ولی با اصرار حاج عباس عراقیها قبول کردند که حاج عباس را میان بچه ها در اردوگاه برگردانند ،، حاج عباس به میان بچهها برگشت و حالش خیلی وخیم شده بود ، متاسفانه در اردوگاه هبچ امکانات دارویی و بهداشتی وجود نداشت و هیچگونه غدایی بجز همون غدای بی کیفیت و قلیل اسارت هم چیزی نبود .
🌹حاج عباس روز بروز ضعیف و نحیف تر شد ،، تا روزی رسیده که دوستان تا پاسی از شب بالینش می نشستند ، و صبح هم که برای نماز بیدار میشدند اول پتوی سر حاج عباس را کنار میزدند که ببینند حاج عباس تمام کرده یا نه ،، الله اکبر ،، دوستان همه از همه چیز و همه کس نامید شدند ، جز لطف خدا متعال ،،، یکی از بچه های اصفهان شیر پاک خورده که اسمش را در حافظه ام ندارم ، او مقداری برای شفای حاج عباس نماز و دعا خواند و از دوستان هم خواست که برای شفای حاج عباس نماز نذر کنند و دعا کنند ، و روز بعد گفتن خدایا ما که چیزی نداریم در راهت برای شفای حاج عباس بدیم خدایا خودت کمک کن ،، این برادرما نظرش و نیتش آمد که هر نفر صد تا صلوات نذر و نثار حضرت ابوالفضل علیه السلام بکنند .
🌺روز دوشنبه بود ، گفت توسط آشپز ها به همه بچه های تکریت یازده اطلاع رسانی کنید که هر نفر صدتا صلوات نذر قمربنی هاشم کنند و تا شب جمعه ختم صلوات کنند ، الله اکبر ، این پیام توسط آشپز ها به همه بچه های اردوگاه رسانده شد و مورد استقبال همه قرار گرفت و نذر صلوات انجام شد ، تقزیبا هزار و هفتصد نفر بودیم و بهم دیگر قول دادیم که تا اذان مغرب شب جمعه ختم صلوات بشود ،، ختم صلوات از همه بند ها توسط آشپز ها اعلام شد و دوستان شب جمعه بعد نماز مغرب و عشا بطور انفرادی و تک تک برای شفای حاج عباس دعا کردند ، شام خوردند بعضی ها خواب بودند و بعضا بیدار بودند و چند نفری کنار بالین حاج عباس نشسته بودند و در حال دعا و امید و نامیدی بسر میبردند .
سر حاج عباس روی زانوی حاج سیف الله شعبانی بود و حاج سیف الله دست نوازش بر سر حاج عباس میکشید ،،،، اخه در اون شهر غربت زندان غربت و غم ، کس و باعثی نبود که دست نوازش بر سر حاج عباس بکشه ، نه مادر و خواهر ونه دختر و پسر و همسرش ، غربت و غم ،، حاج عباس تمام کرده بنظر میامد .
حاج سیف الله و چندتا از دوستان که بالینش نشسته بودند اشک از چشمان سرازیر بود ،،، پاسی از شب گذشت ناگهان حاج عباس سر از زانوی حاج سیف الله برداشت و شروع کرد به گریه کردن اونقدر گریه میکرد و حاج سیف الله هم گریه میکرد دوستانی که کنارش بودند گریه میکردند حاج سیف الله دست نوازش بر سر حاج عباس میکشید ،،، حاج عباس زبان باز کرد گفت آقای شعبانی ، حاج سیف الله گفت جانم ، چی شده چرا اینقدر گریه میکنی ؟ حاج عباس که همچنان گریه میکرد و بغض در گلو داشت ، گفت آقای شعبانی من دیگر مطمئنم که اینجا نمیمیرم ،، حاج سیف الله گفت پناه بر خدا انشا الله ،، خوب بگو چی شده ، حاج عباس با گریه گفت من در عالم رویایی مرگ بودم ،، دیدم یک جوانی رعنا و قد بلند که دست در بدن ندارد ، همراهش یک پسر بچه نوجوان بود و توی دست اون نوجوان یک سرنگ آمپول بود ، اون نوجوان رو به اون جوان بی دست کرد و گفت ، آقا ، این آمپول باید به کی تزریق بشه ؟ اونجا که اون حوان رعنا دست در بدن نداشت با سر اشاره کرد به من و گفت عباس باید تزریق بشه ، و اون نوجوان آمپول به من تزریق کرد و دعا در حق من کرد و رفتند ، و منم بیدار شدم....ادامه👇
@sangareshohadababol
🌹2️⃣ناگهان همه بچه های. کنار حاج عباس زدند زیرگریه شکر خدا را بجای اوردن ،، و از فردای آنروز حاج عباس بهبود پیدا کرده و روز به روز بهتر و غده چرکی روی گردن حاج عباس بتدریج در طی چند روز محو شده ، والحمدولله حاج عباس بهتر از اول شده و هروز ساعت هواخوری ورزش هم میکرد دوستان همه خوشحال بودند ، همه حاج عباس را دوست داشتند
السلام علیک یاب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس ع ،،
🌸هیچکس نمیداندچه دردی میکشیدم درفراق،
هیچکس نمیداند ز سازو سوز واشتیاق،
خامه اندرکف بلرزد چون نگارم، شرح درد،
دردهجرانی که آتش زدبه جانم درعراق،
🌹ابیاتی که آن شهیدمعظم به زبان می آوردند
✍️راوی،: برادرآزاده پاسدار عابدین پوررمضان،بودند. ایشان هم بهمراه آن شهیدمعظم.دریک روز به اسارت نیروهای بعثی دراومدند وسپس بعداز۴ سال باتفاق هم به میهن بازگشتند
تصاویری از آزاده شهید حاج عباس تقی پور خطیبی
@sangareshohadababol
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی از لحظه اعزام آزاده جانباز حاج عباس تقی پور و همرزمانش به جبهه و لحظه شهادت آزاده جانباز شیمیایی حاج عباس تقی پور از روستای بالا احمدچاله پی بابل
@sangareshohadababol
🌹رهبر معظم انقلاب: امت مسلمان سعی کنند اندرزگو را بهتر بشناسند
♦️شهید سیّدعلى اندرزگو، چریک مبارز مسلمان، فرزند على بود، همنام على بود، همراه و همگام على هم بود.
♦️من لازم مىدانم به امت مسلمان سفارش بکنم سعى کنید این چهرههاى عزیز و ناشناخته را بهتر بشناسید. این مرد مسلمان مبارز در طول چهارده سال که مشغول مبارزه بود، چهارده سال زندگى مخفى با نهایت شدّت، دستگاه جهنّمى ساواکِ شاه بدبخت را آنچنان حیران و سرگشته کرده بود که کارش معجزآسا مىنمود.
♦️براى خدا مبارزه کرد، براى خدا از پیوستن به گروههاى مدّعى سر باز زد، براى خدا خطر ساواک و خطر بعضى از گروههایى که مایل بودند او را به طرف خود جذب کنند و حاضر نمىشد به آنها جذب بشود، این خطرها را براى خدا تحمل کرد و براى خدا هم شهید شد.
📝گزیدهای از خطبههای نمازجمعه تهران ۵۹/۰۵/۱۰
🗓۲شهریور، سالروز شهادت حجت الاسلام اندرزگو
@sangareshohadababol
دوم شهریور؛
روزی که «سید علی اندرزگو» شهید شد
✴️از او چندان نشنیدهایم شاید هم شنیدهایم ولی به دلایلی امروز تنها نامی از او به خاطر داریم؛ دلایلی که شاید نمیدانیم یا ... شاید هم میدانیم؛ ولی حتما برخی از مسئولان میدانند. او که حتی برای بسیاری از مبارزان پیش از انقلاب هم تبدیل به اسطورهای شده بود اکنون دیگر برای بسیاری از ما اسطوره نیست ....
🔹«شهید حجتالاسلام والمسلمین سید علی اندرزگو» از جمله شاخصترین مبارزان انقلابی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده است که در ادامه این سطور سعی شده در مورد زندگی و فعالیتهای وی توضیح مختصری داده شود:
🔸«حجتالاسلام والمسلمین سید علی اندرزگو» در سال 1316 شمسی در یکی از محلات جنوب تهران دیده به جهان گشود. وی پس از طی تحصیلات ابتدایی به دلیل شرایط مالی خانواده، ناچار به ترک تحصیل شده و در کنار برادرش «سید حسن» که در بازار تهران مغازه نجاری داشت، مشغول به کار شد.
✳️ سید علی اندرزگو حدود 10 سال در این شغل ماند و در قیام 15 خرداد، به عرصه مبارزه با رژیم پهلوی گام نهاد و مورد تعقیب مزدوران ساواک قرار گرفت.
شهید اندرزگو پس از قیام 15 خرداد دستگیر شد و زیر شکنجههای سخت، لب به سخن باز نکرد تا آزاد شد.
🔹از آن زمان، وی وارد شاخه نظامی «هیئت مؤتلفه اسلامی» شد و در اولین اقدام، در اعدام انقلابی «حسنعلی منصور»، نخست وزیر وقت و عامل تصویب کاپیتولاسیون و تبعید امام خمینی، به همراه «صادق امانی»، «رضا صفارهرندی»، «مرتضی نیکنژاد» و «محمد بخارایی»، شرکت کرد.
پس از انجام این عملیات، نیکنژاد، صفارهرندی و امانی دستگیر و اعدام شدند و اندرزگو تحت تعقیب قرار گرفت.
❇️ اینگونه بود که وی به مبارزات خود علیه رژیم پهلوی ادامه داد و مهمترین کارش تا پایان عمر، فعالیت برای سرنگونی این رژیم بود.
شهید اندرزگو پس از خروج از ایران به عراق رفت و پس از چند ماه به ایران بازگشت و با نام مستعار «شیخ عباس تهرانی» در «حوزه علمیه قم» مشغول به تحصیل شد و همچنان به فعالیتهای مبارزاتی خود ادامه داد؛ اما حساسیت ساواک به کارهای وی باعث شد به «حوزه علمیه چیذر» در تهران برود و به صورت پنهانی به مبارزات خود ادامه دهد.
وی در حوزه علمیه چیذر نیز شناسایی شد و فشارهای ساواک موجب شد راهی مشهد شود و در آنجا با نام مستعار «سید حسین حسینی» در کنار تحصیل علم به مبارزات خود ادامه دهد
❇️ اندرزگو برای گسترش فعالیتهایش به لبنان نیز سفر کرد و به کمک «جلالالدین فارسی»، مقدمات آموزش نیروهای مذهبی را در سازمان «الفتح» مهیا کرد.
از آن پس، رژیم پهلوی، به شدت در تعقیب او بود و شهید اندرزگو مجبور بود دائماً جابهجا شود. این انقلابی نستوه برای این که مورد شناسایی ساواک قرار نگیرد، با نامهای مستعار و چهرههای متفاوت آشکار میشد.
🔹وی نقش مهمی در وارد کردن اسلحه به ایران برای مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی داشت و برای این منظور به کشورهای بسیاری سفر میکرد. شهید اندرزگو قصد ترور شاه را داشت که شهادتش مانع انجام این نقشه وی شد.
سرانجام پیگردهای بیشمار ساواک جواب داد و اندرزگو مورد شناسایی قرار گرفت و در دوم شهریور 1357 در 41 سالگی به شهادت رسید.
🌺روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد .🌺
@sangareshohadababol
🔴 آغاز هفته دولت و ياد و خاطره شهيدان رجائی و باهنر را گرامی میداریم
@sangareshohadababol
🌹امام خامنه ای:شهید رجایی و شهید باهنر انصافا و حقا، الگوی دو چهره ی انقلابی مومن و خالص بودند و زندگی و شهادتشان، درس آموز بود.
🌺هفته دولت
@sangareshohadababol
🌹گرامیباد 2 شهریور سالروز شهادت اولین شهید امربه معروف ونهی از منکر اصفهان شهید محمد محسنیان که در سال 1372 در جهت احیای ارزشهای اسلامی به شهادت رسید
🕊شادی روحش صلوات
🇮🇷 @sangareshohadababol
شهدای 2 شهریور سبزوار شهیدان
🌹 برات محمد انداده
🌹حبیب الله قاسم زاده حمال
@sangareshohadababol
☀️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
🗓امروز ۲ شهریور ۱۴۰۳ مصادفبا سالروز:
🌹شهادت شهید #موسی_کاظمی
🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات
🇮🇷 @sangareshohadababol
امام علی علیه السلام:
در معرفت آدمی همین بس که...
آگاه به زمان خویش باشد
میزان الحکمه، ج۱، ص ۱۳۳
#حدیث
🇮🇷 @sangareshohadababol
🌴 پیشواز #اربعین
💕 یاد آن روزهای خوب خدا بخیر ☘
🕌 آن روزهایی که می رفتیم راه کربلا را باز کنیم
⚪️ مادرها که به آسانی اجازه نمی دادند به جبهه برویم
رهایمان نمیکردند، بالاخره؛ اولاد، پاره جگر است❤️
اما کار به کربلا و باز شدن راه برای زیارت امام حسین(ع) که می رسید، راضی می شدند.
یا اینکه آنها را در رودبایستی قرار می دادیم :
.... که روز قیامت در مقابل حضرت زهرا(س) چه جواب می دهید، اگر آن حضرت بگوید: من حسینم را به راه خدا دادم، تو چرا از جوانت نگذشتی ....؟
🌿 عجب روزهایی بود ....
🌗 یاد شب عملیات... وقتی آماده می شدیم برای زدن #معبر_توی_میدان_مین ؛ این اشعار را زمزمه می کردیم
(چقدر رزمنده ها عاشقش بودند....
چقدر عاشقانه بود....) 👇👇
کربلا دلم برات پر می زنه
بال و پر به روی سنگر می زنه
کربلا دیدن تو آرزومه
آرزوی شب و روز مردمه
یا حسین قربون لطف و کرمت
کمکم کن تا بیام در حرمت
قبر شش گوشه تو در بر بگیرم
آنقدر حسین بگم تا بمیرم
💕 دوران #دفاع_مقدس
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✅ @sangareshohadababol
📩 پروردگارا خودت میدانی یک بنده گنهکارم یک بنده گنهکارم که دوست دارم بسوی تو ایم.خدایا دوست دارم که فردای قیامت با بدن پاره پاره و خونی پیامبر(ص) و مولایم را زیارت کنم تا وقتی چشمم به انها افتاد,شرمنده نباشم.
.
(🌷 #قسمتی از #وصیت_نامه #شهید فیض اله بزرگی اتویی از #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا... )
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💠 @hafttapeh
@sangareshohadababol
هدایت شده از حسن مهدی زاده
#سالروز_شهادت
🔖ما هنر شهادت را هم که نداشته
باشیم ; هنرِ عمل به وصیتنامه
شهدا را باید داشته باشیم ...خَلاص!
.
📸عکس : سردار شهید سید صادق شفیعی ( دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران) معاون گردان ادوات ؛ و فرمانده تیپ الحدید لشکر ویژه ۲۵ کربلا ؛ متولد : رودبار _ شهادت : جزیره مینو...
.
💡قسمتی از وصیت نامه شهید :
( #بهترین #لحظات #عمرم حضورم در #جبهه های نبرد حق علیه #باطل بود و تصور اینکه حتی لحظه ای از #جبهه دور #باشم برایم دردناک است . #همدیگر را دوست داشته باشید و #تقوا پیشه کنید و در خدمت #انقلاب باشید و پست و مقام وسیله #امتحان است ، اگر خدای نکرده خطا کنید در #قیامت باید #جوابگو باشید .
.
#وصیت_نامه
#دفاع_مقدس
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💠 @hafttapeh
@sangareshohadababol