سنگرشهدا
#امام_خامنه_ای شهید رجایے و شهید باهنر انصافا و حقا، الگوے دوچهره ے انقلابے مومن و خالص بودند وزندگ
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#کلامی_ازشهید_رجایی
✍رهبری در ایران مسئله مرجعیت است و این کلمه ولای فقیه ، به تعبیر یکی از دوستان، تنها مشخصه قانون اساسی جدید از قدیم می تواند باشد؛ یعنی آن جوهره انقلاب اسلامی است.ما ولایت فقیه را به عنوان عالیترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در قانون اساسی خود گنجانیده ایم.دولت نیز خود را موظف می داند که این قانون اساسی را که خون بهای صدها هزار شهید ، جانباز و اسیر و تبعیدی است با تمام قوا در جامعه پیاده کند.
#شهید_محمد_علی_رجائی
#رئیس_جمهور_ایران
#شهادت : ۱۳۶۰/۶/۸ - تهران
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🔴 اندیشکده آمریکایی هادسون: از امام دوازدهم شیعیان غافل نشوید!
🔻این اندیشکده در تحلیلی پیرامون چگونگی مقابله با روند اقتدار آفرین جمهوری اسلامی ایران نوشته است: در هنگام ارزیابی #سناریوی_بعدی_مقابله با ایران و روند اقتدار آفرین این کشور نباید از ایدئولوژی آخرالزمانی آن غافل شد! سیاستگذاران غربی باید دیدگاه آخرالزمانی جمهوری اسلامی ایران را جدی بگیرند، دیدگاهی که در آن معتقد به ظهور امام دوازدهم شیعیان هستند و این دیدگاه نقش مهم و راهبردی را در سیاستهای این کشور ایفا میکند. آمادهسازی زمینه برای #ظهور امام دوازدهم، فلسفه وجودی جمهوری اسلامی است.
↙️ منبع با فیلترشکن:
اندیشکده هادسون
🌐 bit.ly/2ZhgoDL
💢غربی ها به این نگاه آخرالزمانی و نقش ایران در #ظهور باور دارند و برنامه ریزی میکنند آنوقت عده ای در داخل همچنان سرشان در آخورشان است ...
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت4⃣2⃣ ✍نویسنده:می
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت5⃣2⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
امدادگران كارشان را شروع كردند. ساعت چهارونيم بامداد بود كه ما را با
قايق هاي تندرو به خاكريز عقب منتقل كردند. شب خسته كنندهاي بود. قدرت
صحبت كردن نداشتيم؛ زيرا مأموريت بسيار دشواري بود و مسافت طولاني هم
ما را خسته كرده بود؛ بنابراين به استراحت پرداختيم.
ساعت 00:09 بود كه بيسيمچي مرا صدا زد كه از خط مقدم كار فوري و
مهمي با شما دارند. خودم را به سنگر ديگر رساندم و بيسيم را گرفتم. از آن
سوي خط صداي ستوان صادقي را شناختم. او سراسيمه اطلاع داد كه گروه
رزمي شما ديشب گل كاشتند. گفتم:
ـ منظورت چيه؟
ـ امواج آب جزيره تمام كشته هاي ديشب عراقيها رو به خاطر وزش باد،
به سمت مواضع ما آورده. فوري خودتو به ما برسون.
خبر خوشحال كنندهاي بود. مراتب به رده هاي بالاتر نيز گزارش داده و قرار
شد گروه فيلمبرداري براي انعكاس اين عمليات در محل حاضر شوند. با
موتوسيكلت به اتفاق چند نفر از رزمندگاني كه شب گذشته با هم بوديم،
خودمان را به خط مقدم رسانديم. اجساد عراقيها در جلوِ سنگرهاي پدافندي ما
روي هم انباشته شده بودند و جالب اينكه همة آنها از ناحية سر و گردن مورد
اصابت تيرهاي ما واقع شده بودند.
طولي نكشيد كه فرماندة تيپ و جانشين عملياتي قرارگاه مقدم غرب، در
محل حاضر شدند و از اين حركت ما احساس غرور و رضايت ميكردند. اين نبرد
كوچك اما كارساز، موجب شد كه از آن تاريخ، پاي غواصان عراقي به مواضع
نيروهاي ايراني در منطقه به كلي كوتاه شود. آنان ديگر جرئت دور شدن از
مواضع خودشان را نداشتند و از طرف ديگر روحية آفندي رزمندگان ما نيز
تقويت شده بود. بعد از انجام كارهاي اطلاعاتي و شناسايي يكان و هويت اجساد،
آنها را براي دفن در گورستان مخصوص نيروهاي عراقي ـ به وسيلة قايق ها ـ به
عقب انتقال دادند.
آن روز به اتفاق رزمندگاني كه شب گذشته با هم بوديم و توانسته بوديم
دشمن مزدور را تنبيه سختي بكنيم، مسرور بوديم و احساس غرور ميكرديم. از
طرفي جاي دوستانمان كه شب گذشته با ما بودند و به شهادت رسيدند و ديگر
هيچ گاه اجسادشان هم يافت نشد، بسيار خالي بود. براي دوستان از دست رفتة
خود گريستيم و خاطرات و يادشان را گرامي داشتيم.
ستاد فرماندهي قرارگاه جنوب با فراخواندن ما، از ما قدرداني كرد و هدايا و
لوح هاي تقديري نيز به ما اعطا كردند. دليل اين كارشان نيز گشودن راه، انجام
عمليات ايذايي، نشان دادن قدرت رزمندگان به نيروهاي بعثي و بالا بردن
روحية رزمندگان خودي بود.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت5⃣2⃣ ✍نویسنده:می
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت6⃣2⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
يادي ديگر از جزاير مجنون
اواخر سال 1364 بود. رزمندگان ايراني با عملياتهاي برق آسايشان خطوط
و خاكريزهاي تسخير ناپذير صداميان را با آن همه تجهيزات و ادوات دفاعي در
هم مي كوبيدند. جهادسازندگي جبهه و جنگ، با ايجاد خاكريزهاي مختلف و
خشكاندن آب جزيره، گام هاي مهمي براي عمليات رزمندگان برميداشت. دراين
منطقه جاده هايي براي گرفتن تماس و پيشروي كشيده شده بود كه بعضي از
آنها هم به وسيلة دشمن كشف شده بود. غواصان آنها نيز هر شب قصد شبيخون
به مواضع ايراني ها را داشتند. در اين منطقه جاده هايي هم وجود داشت كه
به دليل درگيري ها و كشف شدن توسط دشمن، ناقص مانده بود كه بايد
شبانه روز از آنها حراست ميشد تا دشمن از طريق آنها وارد سنگرهاي ما نشوند.
نگهداري اين مواضع حساس و كشف شده، مستلزم جان فشاني و از خود
گذشتگي جواناني شجاع و مخلص بود. بارها با چشم خود شاهد بودم كه
رزمندگان با اينكه ميدانستند آن شب به شهادت خواهند رسيد، براي نگهباني
در اين قسمت از هم سبقت ميگرفتند. بسيجيان جان بركف كه در كنار
خطوط ما مستقر بودند، هر شب از 00:21 در سولهاي كه مسجد بود جمع ميشدند و بعد از دعاي توسل و نيايش، 20نفرشان داوطلب ميشدند به اين
قتلگاه بروند. اين موضع به گونه اي بود كه امكان سنگرگيري و فرار از تيررس
گلوله هاي تير مستقيم تانك هاي دشمن و كاتيوشاهاي آنها كه وجب به وجب
اين جاده را مي كوبيدند، نبود. تلفات انساني زياد بود؛ ولي چارهاي نبود. در
صورت تخلية آن نقطه، دشمن به سرعت براي خود جاي پا باز كرده، تمامي
خاكريزهاي ما را تصرف ميكرد و تمامي تلاش رزمندگان را در سالهاي
متمادي به خطر ميانداخت.
يكي از همين شب ها به حسينيه رفتم تا در مراسم دعاي توسل شركت
كنم. به راستي كه در آن مراسم، انسان دست از جهان مادي ميشست و جز به
خداي خود به چيزي نمي انديشيد. رزمندگان با شور و ايمان راسخ خود آمادة
شهادت ميشدند و بعد از روبوسي و درآغوش كشيدن يكديگر، از هم حلاليت
ميخواستند. آنان آنقدر گريه ميكردند كه دل انسان به درد مي آمد. آنان
ميدانستند كه امشب، شب آخري است كه در كنار يارانشان هستند. با
چشماني گريان، دوستانشان را پيدا ميكردند و وصيت نامه هايشان را به آنان
ميدادند. ساعت يك نيمه شب، كوله پشتي هايشان را پر از نارنجك و گلوله و
مايحتاجشان ميكردند؛ سپس قمقمه هايشان را پر ميكردند تا بتوانند 48ساعت
تمام از موضع خود دفاع كنند. بهطور معمول هر 48ساعت كه 20نفر بسيجي
به آن موضع ميرفتند، حدود 15نفر مجروح و شهيد داشتيم.
در ميان بسيجيان، يك نوجوان با صورتي گندمگون نظر مرا به خود جلب
كرد. نگاهي نافذ و صدايي زيبا داشت. اگرچه سن و سالي نداشت، اما رفتاري
متين و افكاري بلند داشت. متوجه شدم بيشتر بسيجيان از او الگو ميگيرند و
سخنانش بر ساير افراد اثرگذار بود. به او نزديك شدم و خودم را معرفي كردم.
خواستم در شبهاي آتي براي مداحي به حسينية ما بيايد كه با تبسمي معنادار
گفت:
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت6⃣2⃣ ✍نویسنده:می
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت7⃣2⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
من در دعاهاي توسل زيادي شركت كردم و از خداي خود خواسته ام كه
اين آخرين دعاي توسلم باشد.
پس از مدتي كه وقت رفتن شد، خودش را به من رساند و گفت:
ـ اگه امشب شهيد نشم، قول ميدم براي مداحي بيام؛ ولي بازم ميگم كه
منتظرم نباشين!
ـ اين چه حرفيه! ما منتظر شما و ساير برادران هستيم.
سپس خداحافظي كردند و رفتند تا با رزمندگان قبلي تعويض شوند. پس از
48ساعت، شب هنگام با يكي از افسران به حسينية آنان رفتيم. سراغ رزمنده ها
را گرفتم. فرماندة محور آنها اعلام كرد در دو روز گذشته فشار دشمن بسيار زياد
و ارتباط بيسيم هم قطع شده است. ما هم نگران هستيم و قصد تعويض آنان را
داريم.
پس از ساعتي، رزمندگان تازه نفس به جلو اعزام شدند و لحظاتي بعد پيكر
خونين رزمندگان كه در دو روز درگيري با غواصان عراقي و آتش تهية دشمن
به شهادت رسيده بودند، به عقب تخليه شد. در جمع شهدا، پيكر خونين آن
بسيجي مداح را يافتم كه با تبسمي كه در گوشة لب داشت، بر اثر برخورد تير
مستقيم تيربار شليكاي دشمن، به شهادت رسيده بود. در دلم به او و ساير شهدا
آفرين گفتم. باوجودي كه ميدانست به شهادت خواهد رسيد و برگشتي وجود
ندارد، با تعلقات دنيوي وداع و دعوت حق را لبيك گفت. نگهداري اين مواضع
مهم و كليدي، تنها از رشادت و شجاعت رزمندگاني برميآمد كه با نثار خونشان
وجب به وجب خاك ايران را پاس داشتند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صدو_پنجاه_و_چهارمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿21📿23📿24📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_549_535)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
بنظرتون چند درصد از مشکلات جامعه حاصل از تحریمهاست؟
کارشناسان میگن تنها 20درصد مشکلات بخاطر تحریمه 80درصد بهدلیل بیتدبیری مسئولینه مثلا گوجه رو ببینید
#کشاورز داره التماس میکنه بیاید گوجههای منو کیلویی 500تومن بخرید، نمیخرن ازش
از طرفی گوجههای اضافی رو دارن میریزن تو بیابون جلوی #گاو و #گوسفند
از اون طرف قیمت رُب کیلویی 18هزارتومنه
این انصافا چه ربطی به تحریم و #ترامپ و این مسائل داره؟ این چیزی جز بیتدبیری مسئولینه؟
مثالهای شبیه گوجه و #رب فراوان است که هیچ ربطی به تحریمها نداره. حتی اگه کل تحریمها هم برداشته بشه. این مشکلات رو اگر مسئولین نخوان حل نخواهد شد.
حتی چیزایی که به تحریمها مرتبط هست روهم با تدبیر مسئولین میشه یا حلش کرد، یا مرتفعش کرد
مثلا #نفت رو ببینید
بله نمیتونیم با #نفتکش راه بیفتیم نفت ببریم اینور اونور. ولی میتونیم #فرآوردههای_نفتی رو بفروشیم با سود چند برابر. نیاز به کشتی هم نداره. مثلا #بنزین تولید کنیم با لولهکشی بفرستیم تو عراق، پاکستان، افغانستان و کشورهای دیگه. هیچکس هم نمیتونه جلوشو بگیره
ما 6000هزار کیلومتر مرز زمینی با کشورهای مجاورمون داریم. هزارتا کار میتونیم بکنیم
مشکل اینجاست که انقدر تحریمها رو بزرگ کردن و تاثیرش رو زیاد جلوه دادن، که همه مشکلاتمون و مشکلاتشون رو بندازن گردن #تحریم. هر اتفاقی میفته میگن تحریمیم. خیال خودشونو راحت کردن. درحالیکه 20الی30درصد مشکلات کشور بخاطر تحریمه. بخاطر 20درصد تاثیر تحریمها انقدر دارن خودشونو میکشن برن #مذاکره کنن؟ رو 80درصدی که بیتدبیری مسئولین هست جرا تمرکز نمیکنن؟
یه نکتهای هم بگم و ازش بگذرم. بحث تفصیلی اگر فرصت شد بعدا
#آمریکا و #فرانسه الان از لحاظ سیاست داخلی خودشون بیشترین نیاز به مذاکره با ایران رو دارن. قطعا اگه مذاکره شد و مشکلشون حل شد، تاریخ مصرف ایران تمام خواهد شد و مثل #برجام میزنن زیر همه چی
#حسین_دارابی
❣ @Mattla_eshgh
YEKNET.IR - Panahi-shab9moharam1394 (7).mp3
1.58M
🎧 #بشنوید🎧
🔳 #شور احساسی
🌴پاشو علمدار پاشو علمدار
🌴دیگه رقیه بعد تو میشه عزادار
🎤 #نریمان_پناهی
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#خاطرات_شهید
هر سال که نزدیک ماه محرم می شدیم مصطفی حسابی سرش شلوغ بود باید تدارک هیئتش رو می دید هر وقت خونمون می آمد، آروم و قرار نداشت، بس که فکرش درگیر کاراهاش بود دوست داشت به بهترین شکل ممکن برنامه ها و مراسم عزاداری انجام بشه و برای اربابش چیزی کم نذاره دورت بگردم دیدی اون همه خلوص و صداقت در کارها و رفتارت چه پاداشی داشت؟..."
#راوی_مادرشهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#فرمانده_گردان_عمار_فاطمیون
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت7⃣2⃣ ✍نویسنده:می
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت8⃣2⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
حماسة جاويد نبرد شياكوه
هر گاه كه منطقة عملياتي كرمانشاه را به ياد مي آورم، ناخودآگاه نبرد ماندگار
شياكوه در ذهنم تداعي ميشود. مأموريت بعدي لشكر58 تكاور ذوالفقار، منطقة
گيلانغرب بود. تيپ كماندويي 58 ذوالفقار، عمليات بزرگ محرم را انجام داد كه منجر به شكست دشمن و فرار عراقي ها به پشت مرزهاي بين المللي و آزاد شدن
مناطق وسيع سرپل ذهاب، قصرشيرين و گيلانغرب شد.
يكي از ارتفاعات بسيار حساس و اثرگذار منطقه، كوه معروف شياكوه است
كه ديدگاه معروف صدام بر روي آن قرار داشت. صلابت اين كوه به مردانگي و
شجاعت استوار احمدي بود كه اهل كرمانشاه و جمعي تيپ ذوالفقار ارتش بود.
او با شجاعت بين ظيرش و هدايت نيروهاي بسيار اندك تحت امرش حدود
22نفر مانع چيره شدن نيروهاي عراقي بر اين كوه شد و تعداد زيادي از
عراقي ها را به هلاكت رساند.
آن زمان به عنوان بسيجي و در قالب نيروهاي داوطلب در اين عمليات
شركت داشتم. نيروهاي بسيجي و سپاهي، تحت امر و در قالب دسته هاي رزمي
ارتش انجام وظيفه ميكردند و هنوز عملياتهاي مستقل انجام نميشد. استوار
احمدي با دستة خود بعد از انهدام مواضع دشمن در بالاي كوه، مسئوليت
حراست و پدافند از اين ارتفاع را برعهده داشت. عراقيها در آن روزها بيش از
9بار به اين ارتفاع حمله كردند كه هر بار با استقامت دليرانة نيروهاي مستقر در
كوه، به شكست انجاميد. در دو روز اول ارتباط بيسيم با آنان به كلي قطع شد و
ما نميتوانستيم به آنان كمك برسانيم. از سرنوشت آنان نيز هيچگونه اطلاعي
نداشتيم و دشمن هم عمدة فشار خود را به اين كوه معطوف داشته بود. از
طرفي نيروهاي استوار احمدي هيچگونه دسترسي به آب و غذا نداشتند و
شرايط بسيار سختي در انتظار آنان بود. همة نيروهاي عملياتي به شدت نگران
سرنوشت آنان بودند و جز نگاه كردن به آنان با دوربين، كاري از دستمان
برنمي آمد. البته تلاشهاي مستمر و سختي براي خارج كردن نيروهاي بالاي
ارتفاع انجام ميشد كه متأسفانه نتيجه نميداد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت8⃣2⃣ ✍نویسنده:می
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت9⃣2⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
اين بود كه تعدادي از پاكترين جوانان ما در نبردي نابرابر به خاك و خون
كشيده شوند. دشمن 21روز تلاش كرد تا كوه را تصرف كند. آنان با استفاده از نيروهاي پيادة كوهستاني و پشتيباني آتش خود، به اين كوه يورش ميبردند،
ولي هر بار با عنايات الهي ناكام مي ماندند. نميدانستيم اين تعداد كم نيرو
چگونه ميتوانند بدون تداركات، تشنه و گرسنه در مقابل هجوم دشمن مقاومت
كنند. هيچ اميدي به پيروزي و زنده ماندن آنان نداشتيم. سرانجام با سازماندهي
بالگردهاي هوانيروز ارتش، محاصرة شياكوه شكسته شد و عراقي ها مجبور به
عقب نشيني شدند. نيروها براي ياري رساندن به افراد بالاي كوه حركت كردند.
دامنة كوه مملو از اجساد و ادوات عراقيها بود كه طي نبردهاي خونين نتوانسته
بودند به بالاي ارتفاع برسند. اجساد عراقي ها در هواي باز رو به اضمحلال بود.
وقتي به مواضع استوار احمدي رسيديم، با همان لهجة شيرين كرمانشاهي و
تبسمي كه هميشه بر لب داشت، به استقبال ما آمد. به اطراف نگاه كردم. تعداد
آنها بيشتر از انگشتان دست نبود. مقدار كمي آب را جيره بندي كرده بودند و بنا
به گفتة خودشان، تعدادي از رزمندگان براي پيدا كردن آب و مهمات باقي مانده
از دشمن به دامنة كوه مي آمدند تا قمقمة آب عراقي هاي كشته شده را براي
دوستانشان ببرند. سه روز بود كه هيچ آبي براي نوشيدن نداشتند. پيكر
شهداي گرانقدري كه تا آخرين رمق جنگيده بودند، هنوز در گوشة سنگرها
مانده بود. مجروحين نيز به همان وضع دفاع ميكردند. گروهبان احمدي كه
خود تكاور ارتش بود و دوره هاي جنگ در كوهستان و زندگي در شرايط سخت
را گذرانده بود، توانسته بود با انسجام نيروهايش كه سرباز و بسيجي بودند و
القاي اينكه خواهند توانست دشمن را شكست بدهند، مدت 21روز تمام، تشنه
و گرسنه از مواضع دفاع كنند و با جنگ كوهستاني، 9تك دشمن بعثي را با
شكست مواجه كنند.
استوار احمدي در مجموعة كوچك خود تدابيري بسيار حياتي انديشيده بود
كه يكانه اي بزرگ دشمن هم نتوانست استقامت و آرايش آنان را برهم بزند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صدو_پنجاه_و_پنجمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿2📿3📿4📿5📿6📿7📿8📿11📿12📿13📿14📿15📿16📿17📿18📿19📿20📿21📿22📿23📿24📿25📿26📿27📿28📿29📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_549_535)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحویل سال
به وقتِ #مُحَرّم است
حَوّل قلـُوبَنا
#بِبُکاءِ_عَلَی_الحُسـَین ..
#یااهلَالعالَمقُتِلَالحسینُبکربلاعطشانا😭
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#خاطرات_شهید
علاقه شدیدی به امام حسین علیه السلام داشت و همیشه می گفت:
" دلم می خواد روز محشر مثل اربابم بی سر باشم".
در آخر وصیتش هم نوشته بود این شعر را روی قبرم حک کنید.
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است
تن بی سر عجب نیست، رود گر در خاک
سر سرباز ره عشق به پیکر عجب است
وقتی بعد از دو سه هفته، در عملیات کربلای 5 پیکرش تفحص شد و برگشت، پیکرش همان طور که آرزو کرده بود، بی سر بود و این شعر زینت بخش سنگ قبر شد.
#شهیدمجیدلردان 🌷
#شهدای_حسینی
#شهدای_فارس
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
لطف ارباب به زائرش
حکایت خادم امام حسین(ع) و مرد عرب بادیه نشین
#یا_اباعبدالله
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊