eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
●زمستان سال۶۴درتهران زندگی میکردیم. اسماعیل دقایقی برای گرفتن برنج کوپنی می بایست مسیری راطی کند که جز ماشین های دارای مجوز نمی توانستند از آن محدوده عبور کنند. ●اوازناحیه پاهم ناراحتی داشت وحمل یک کیسه برنج باآن مسافت تقریبا یک کیلومتری برایش زجرآور بود. ازاوخواستم باخودروسپاه برودکه نپذیرفت،گفتم:حال شما خوب نیست وپاهایت درد دارد! ●گفت:اگرخواستی همینطور پیاده میروم وگرنه نمیروم. اوکیسه۲۵کیلویی برنج را روی دوشش نهاد و یک نایلون هم پرازچیزهای دیگر در دستش گرفت و به سختی به خانه آورد،اماحاضرنشد برای چند دقیقه از ماشین سپاه استفاده کند... ✍راوی:همسرشهید 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
💢 شما هم بعد قهرمانی ، به یاد ، گردان تک نفره، افتادید؟! ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
شهید همیشه روی آمادگے جسمانے خودشون ڪار میکردن هر روز به پیاده روی و ورزش مے پرداختند از ایشون پرسیدیم ڪه حاج آقا شما چرا انقدر ورزش مے کنید ڪه شهید فرزانه در پاسخ به ما گفتند: ما اگر اعتقادمون اینه امام زمان (عج) به سرباز نیاز دارند باید ورزش ڪنیم و از آمادگے جسمانے برخوردار باشیم چون آقا سرباز تنبل نمے خواهند. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
"هادے" اگر تویے ڪه‎ڪسے گُم نمےشود..! (ع)🌺🍃 🌺🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 بہ روایت غاده جابر قسمت:6⃣3⃣ 🍃از همه سخت تر روزهای جمعه بود .هر کس می خواهد جمعه را با فامیلش باشد و من می رفتم بهشت زهرا که مزاحم کسی نباشم .احساس می کردم دل شکسته ام ، دردم زیاد ، و به مصطفی می گفتم: تو به من ظلم کردی . از لبنان که آمدیم هرچه داشتیم گذاشتیم برای مدرسه .در ایران هم که هیچ چیز .بعد یک دفعه مصطفی رفت و من ماندم کجا بروم ؟شش ماه این طور بود ، تا امام این جریان رافهمیدند .خدمت امام که رفتیم به من گفتند: مصطفی برای دولت هم کار نکرد.هرچه کرد به دستور مستقیم خودم بود و من مسئول شما هستم.بعد بنیاد شهید به من خانه داد. خانه هیچی نداشت ."جاهد" یکی از دوستان دکتر، از خانه خودش برایم یک تشک ،چند بشقاب و... آورد تا توانستم با پدرم تماس بگیرم و پول برایم فرستادند .به خاطر این چیزها احساس می کردم مصطفی به من ظلم کرد . البته نفسانی بود این حرفم .بعد که فکر می کردم ، می دیدم مصطفی چیزی از دنیا نداشت ، اما آنچه به من داد یک دنیا است .مصطفی در همه عالم هست ، در قلب انسان ها . 🍃یادم هست یک بار که از ایران می آمدم ، در فرودگاه بیروت یک افسر مسیحی لبنانی با درجه بالا وقتی پاسپورتم را که به نام"غاده چمران" بود دید ،پرسید: نسبتی با چمران داری ؟گفتم: خانمش هستم. خیلی زیر تاثیر قرار گرفت ، گفت: او دشمن ما بود ، با ما جنگید ولی مرد شریفی بود. بعد آمد بیرون دنبالم .گفت: ماشین نیامده برای شما ؟ گفتم: مهم نیست.خندید و گفت: درست است ،تو زن چمران هستی !وگاهی فکر می کرد به همین خاطر خدا بیش تر از همه ،از او حساب می کشد ،چون او با مصطفی زندگی کرد ، با نسخه کوچکی از امام علی علیه السلام .همیشه به مصطفی می گفت: توحضرت علی نیستی .کسی نمی تواند او باشد.فقط حضرت امیر آن طور زندگی کرد و تمام شد.و مصطفی هم چنان که صورت آفتاب خورده اش باز می شد و چشم هایش نم دار ،می گفت: نه ، درست نیست ! با این حرف دارید راه تکامل در اسلام را می بندید .راه باز است .پیامبر می گوید هر جا که من پا زدم امتم می تواند، هر کس به اندازه سعه اش . 🍃همه جا مصطفی سعی می کرد خودش کم تر از دیگران داشته باشد ، چه لبنان ، چه کردستان ، چه اهواز . لبنان که بودیم جز وسایل شخصی خودم چیزی نداشتیم .در لبنان رسم نیست کفششان را در بیاورند و بنشیند روی زمین.وقتی خارجی ها می آمدند یا فامیل ، رویم نمی شد بگویم کفش در بیاورید .به مصطفی می گفتم: من نمی گویم خانه مجلل باشد ،ولی یک مبل داشته باشد که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمانان چیزی ندارند ، بدبختند.مصطفی به شدت مخالف بود،می گفت: چرا ما این هم عقده داریم ؟چرا می خواهیم با انجام چیزی که دیگران می خواهند یا می پسندند نشان بدهیم خوبیم ؟این آداب و رسوم ما است ،نگاه کنید این زمین چه قدر تمیز است ، مرتب و قشنگ !این طوری زحمت شما هم کم می شود ،گرد و خاک کفش نمی آید روی فرش .از خانه ما در لبنان که خیلی مجلل بود همیشه اکراه داشت ... ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 21 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 28 📿 29 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾ 401 ✨ڪلام حق امروز هدیہ به روح✨ ✾شهید،‌‌⇦ 🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊 ว໐iภ ↬ @sangarshohada
من از آن روز ڪہ در بند تـــــوام آزادم... پادشاهم ڪہ بہ دست تـــــو اسیر افتادم... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
🌷تبریک به لب ز ره منادی آمد 🌷که ایّام سرور و فصل شادی آمد 🌷یعنی علی النقی امام هادی 🌷با علم رضا، جود جوادی آمد (ع) مبارک🌺 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
گردان مرتضے به گردان لوطی‌ها معروف بود. هر یک از فرمانـدهانِ گردان‌ها کہ به دلایلے نیروهایشان را رد مے ‌ڪردند، آن‌ها به این گردان مے فرستادند. علی‌رغم شیطنت‌هاے رزمندگان این گردان، یکے از بهترین گردان‌های خط شڪن بودند. این گروه درصبحگاه و آموزشے شرڪت نڪرده و نامنظم بود. قبل از آغاز عملیات والفجر یڪ، چندتن از فرماندهان شکایت گردان مرتضے را بہ شهید نجفی رستگار مے برند حاج کاظم گفت: ازشنیدن این سخنان ناراحت شدم ومرتضے را خواستم که برای توضیح بیاید. اولباس رزم مرتب وپوتین به‌پا نمیکرد لباسش را برروی شلوارمےانداخت وبایک کتانےگردانش رافرماندهےمیکرد. یک ربع بعد با همان نوع پوشش به اتاق فرماندهے آمد و گفت: سلام علیکم حاج آقا با دلخوری و صدای بلند شروع به اعتراض کردم و گفتم : «این چه وضع گردان است همه از گردان شما ناراضیند و شکایت دارند…» مرتضے تا انتهاے صحبت‌ها آرام بوده و به سخنانم گوش می داد. وقتی حرف‌هایم تمام شد جلوترآمد و گفت: داداش! بسیجےاز مسجد آوردن هنر نیست اگر از کوچه و خیابان بسیجےرا به جبهه آوردی هنر است. اگر از من ناراضے هستید حکمم را تحویل مے‌دهم حاج کاظم گفت: با حرف مرتضی گویے از خواب غفلت بیدار شدم و کمی آرام گرفتم.... ‌✍راوی: شهیدکاظم نجفی رستگار 📎پ ن : فرمانده گردان حضرت قاسم لشکر۱۰سیدالشهـدا 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯 📱👆 | ^'📜' | 『🌸』 هـمـه رفـتـنـی انـد✌🏻 چـقـدر خـوبـه کـه🌱 زیـبـا بـریـم...🕊 『🌸』 |🌷| |💚| ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
: نهیب مردانگی و شرف، لحظه ای که مرد را از نامرد تشخیص میدهند، من ، من ازجهان دست شسته ام، من از مرگ وحشتی ندارم و با بساطت به آغوش مرگ فرو می روم. ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
هی نگاهت بڪنم، گم بشوم در چشمت گم شدن در شبِ چشمان تو پیدا شدن است... : دوست دارم اگر شهید شدم ؛ پیڪری نداشتہ باشم از ادب دور است ڪہ در پیشگاه سیدالشهدا با تنے سالم و ڪفن پوش محشور شوم... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 بہ روایت غاده جابر قسمت:7⃣3⃣ 🍃از خانه ما در لبنان که خیلی مجلل بود همیشه اکراه داشت . ما مجسمه های خیلی زیبا داشتیم از جنس عاج که بابا از آفریقا آورده بود.مصطفی خیلی ناراحت بود و خودمان دو تا همه آن ها را شکستیم .می گفت: این ها برای چی ؟ زینت خانه باید قرآن باشد به رسم اسلام . به همین.وقتی مادرم گفت: شما پول ند ارید من وسایل خانه برایتان می آورم .مصطفی رنجید ، گفت: مسئله پولش نیست.مسئله زندگی من است که نمی خواهم عوض شود.ولی من مثل هر زنی دوست داشتم ومی گفتم مستضعف قاشق و چنگال دارد ، ولی ما نداریم .شما اگر پست نداشته باشید ، ما چیزی نداریم . همان زیرزمین دفتر نخست وزیری را که مال مستخدم ها بود به اصرار من گرفت .قبل از اینکه من بیایم ایران مصطفی در دفترش می خوابید.زندگی معمولی که هر زن وشوهری داشتند ما نداشتیم .مصطفی حتی حقوقش را می داد به بچه ها .می گفت: دوست دارم از دنیا بروم و هیچ نداشته باشم جز چند متر قبر و اگر این هم یک جور نداشته باشم بهتر است .اصلاً در این وادی نبود ، در این دنیا نبود مصطفی . 🍃در این دنیا نبود ،اما بیشتر از وقتی که زنده بود وجود داشت ، اثر داشت و چقدر غاده خوابش را می دید .دیشب خواب دید مصطفی در صندلی چرخ داری نشسته و نمی تواند راه برود .دوید ، گفت: مصطفی چرا اینطوری شدی ؟گفت: شما چرا گذاشتید من به این روز برسم ؟چرا سکوت کردید ؟ غاده پرسید مگر چی شده ؟گفت :برای من مجسمه ساخته اند .نگذار این کار را بکنند برو این مجسمه را بشکن !بیدار که شد نمی دانست که مصطفی چه می خواسته بگوید .پرس و جو کرد و شنید که در دانشگاه شهید چمران از مصطفی مجسمه ای ساخته اند .می دانست در تهران هم یکی از خیابان های آباد وزیبا را به اسم مصطفی کرده اند .این ظاهر شهر بود و او خوشحال می شد ولی ای کاش باطن شهر هم این طور بود .گاه آدم هایی را در این خیابان ها می دید که دلش می شکست .می ترسید ، می ترسید مصطفی بشود یک نام و تمام ... ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 28 📿 29 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾ 402 ✨ڪلام حق امروز هدیہ به روح✨ ✾شهید،‌‌⇦ 🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊 ว໐iภ ↬ @sangarshohada
مثل نوری ڪه به سـوی ابدیت جاریست قصه ای با تو شد آغاز ڪه پایان نگرفت 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🔹 پنج مرداد ۱۳۶۷ منافقان به قصد تهران حرکت ڪردند ، اما در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه با شکستی مفتضحانه میدان را خالی کردند . ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
: برادران مسئول! كه به طـور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شبـانه روز فعالیت می كنید، به در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. «عدالت را فدای مصلحت نكنید.» 📎پ ن‌: سردار جاويدالاثر ، 🌷 ● ولادت:٥ مرداد ١٣٣٨ ،تبريز ● شهادت:٢٥ اسفند ١٣٦٣ ،شرق دجله ●عمليات :بدر 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی : « پس این کدام خلق هستند که از آنان سخن می ‌رود ؟ اینانند، حزب‌اللّهیان مسجدی میدان شوش و یا آنانند، شهوت ‌پرستان غفلت کده‌ های حاشیۀ‌ خیابان ‌ها ؟ آیا آن ‌کس عَلَم مبارزه را بر دوش دارد که نه به شرق وابسته است و نه به غرب و خود را عین تعلق و ربط به حضرت حق می ‌داند یا آن‌ کس که به غرب و شرق برای دستیابی به قدرت توسل می جوید ؟ آیا خلق این دلاور بسیجی گمنامی است که بار هشت سال جنگ را بر گرده‌ ستبر شهادت و جانبازی خویش حمل کرده است و یا خلق آن مرفه‌ زاده‌ بی دردی است که روحش را به نیازهای سخیف حیوانی ‌اش فروخته و در جستجوی غفلت کده‌ بی ‌تاریخی است که او را از مرگ و معاد پناه دهد ؟ اگر این بسیجی است که او اهل ولایت است و سخن را تنها از آن ‌کس می ‌پذیرد که در صورت و سیرت، سیر و سلوک، قیام و قعود و حیات و ممات نیز به رسول‌ اللّه {ص} ماننده باشد و اگر مقصود از خلق آن مرفه ‌زادگان غرب زده‌ بی ‌دردند آنها چون کرم‌ های لجن زار زمین و آسمان و حیات و مماتشان در همان لجنی است که به عمقش فرو رفته‌اند ما را با آنان سخنی نیست » جهاد ادامه دارد ..... مرگ بر منافقین در هر لباسی 📎پ ن : سلام و صلوات هدیه به امام و شهدا و هدیه به ارواح مطهر و ملکوتی تمام ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
▪️کشتار مصدومان بیمارستان ▪️سوزاندن مجروحان زنده ▪️رد شدن از روی مردم با تانک اینها تنها بخشی از جنایات منافقین در عملیات فروغ جاویدان است؛ 📎 مرداد ۱۳۶۷ سالگرد عملیات مرصاد ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 بہ روایت غاده جابر قسمت:8⃣3⃣ (اخر) 🍃این که خواب مجسمه چمران را دیدم این است که،گاهی فکر می کنم اگر تمام ایران را به اسم چمران می کردند این دلم را خنک می کند؟آیا این ، یک لحظه از لبخند مصطفی از دست محبت مصطفی را جبران می کند؟ هرگز !اما وقتی دانشگاه شهید چمران مثل چمران را بپروراند، چرا .مصطفی کسی نیست که مجسمه اش را بسازند و بگذرند .این یک چیز مرده است و مصطفی زنده است . در فطرت آدم ها ، در قلب آن ها است . آدم ها بین خیرو شر درگیرند و باید کسی دستشان را بگیرد ، همانطور که خدا این مرد را فرستاد تا مرا دستگیری کند. 🍃در تهران که تنها بودم نگاه می کردم به زندگی که گذشت و عبور کرد .من کجا ؟ ایران کجا؟ من دختر جبل عامل و جنوب لبنان ؟ من همیشه می گفتم اگر مرا از جبل عامل بیرون ببرند می‌میرم ، مثل ماهی که بیفتد بیرون آب . زندگی خارج جنوب لبنان وشهر صور در تصور من نمی آمد.به مصطفی می گفتم: اگر می دانستم انقلاب پیروز می شود و قرار به برگشت ما به ایران و ترک جبل عامل است نمی دانم قبول می کردم این ازدواج را یا نه . اما آمدم و مصطفی حتی شناسنامه ام را به نام "غاده چمران" گرفت که در دار اسلام بمانم و برنگردم و من ،مخصوصاً وقتی در مشهد هستم احساس می کنم خدا به واسطه این مردم دست مرا گرفت ، حجت را برمن تمام کرد و ازمیان آتشی که داشتم می سوختم بیرون کشید . ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 28 📿 29 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾ 403 ✨ڪلام حق امروز هدیہ به روح✨ ✾شهید،‌‌⇦ 🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊 ว໐iภ ↬ @sangarshohada
خنده ڪن تا بشوے سوژه ے نقاشے من من فقط شیوه ے لبخند ڪشیدن بلدم... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
: "قرآن، من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته‌ام که هر وقت در کوچه‌مان آوازت بلند می‌شود، همه از من می‌پرسند چه کسی مرده است؟ چه غفلت بزرگی که می‌پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است... 📎پ ن: آخرین نوشته محسن حاجی حسنی در وبلاگش؛ قرآن، من شرمنده توام 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
اگــر ڪسی صداۍرهبــر خود را نشنود به طور یقین صداۍامام زمـان(عج) خود را هم نمےشنود... و امروز خط قرمــز باید توجه تمام و اطاعت از ولےخود، رهبرۍنظام باشد. 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
❤️ روز امضا شدن نزدیک است تمـام ِ‌لذت ِ‌عمـرم‌ همین ‌است ڪہ ‌مولایم ‌امیرالمؤمنین (ع) است😍 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊