❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍بعد از ازدواج یقین پیدا کردم که محمد شهید خواهد شد. همیشه آرزوی شهادت داشت و هنگام عبادت ارتباط خوبی با خدا برقرار میکرد. برای غذا خوردن با هر لقمه بسمالله میگفت. از سحر تا طلوع آفتاب نماز و دعا میخواند. خیلی به دعای بعد از نماز مقید بود. آرامش خاصی داشت و خیلی متین بود.
✍ گاهی اوقات اگر من از دست بچهها عصبانی میشدم با خنده میگفت اینها بچه هستند خودت را ناراحت نکن. هیچوقت صدای بلندش را کسی نشنید. هر کاری و نظری داشتم خیلی متین و آرام گوش میداد بعد اگر درست نبود توجیه میکرد. خیلی راحت با مسائل و مشکلات کنار میآمد. حقالناس را خیلی رعایت میکرد حتی وقتی آب را باز میکرد تا وضو بگیرد. اگر سفره میانداختیم و چند قاشق غذا باقی میماند میبرد جایی برای مورچهها و پرندگان میریخت و میگفت اینها بخورند بهتر از دور ریختن است.
راوے : #همسر_شهید
#شهید_محمد_استحکامی🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
🔴🔍
#افراط_و_تفریط
🔻دیروز پنجم فروردین ماه
#آمد_نیوز بیش از ۱۸۰ پست
#سپهر_آزادی بیش از ۱۷۰ پست
و BBC بیش از ۵۰ پست
در کانال های خود منتشر کردند که اغلب این پست ها مربوط به سیل و باران و طوفان بودند.
🔸این آمار را بگذارید در کنار اخبار منتشر شده در خبرگزاری ها و کانال های داخلی خصوصا #صداوسیما
آنها در اخبار #افراط میکنند اینها در خبر #تفریط❗️
❓ولی مخاطب کدام را انتخاب می کند؟ آیا مخاطب می تواند صحت و درستی تمام این پست ها را بررسی کند؟
🔺چه پیام هایی در این میان به ذهن مخاطبان این کانال ها تزریق میشود... ذهن هایی که تشنه دریافت اطلاعات اند.
💢وقتی قواعد رسانه ای را نمیدانیم و کم کاریم، بپذیریم که قدرت دشمن در ضعف ماست.
⚠️از رسانه ها با آگاهی و هوشیاری استفاده کنیم.
#جنگ_رسانهای
#عملیات_روانی
#فریب_نخوریم
🔸🔹🔸🔹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🔴⚠️
عملیات روانی تکنیک #مضطرب_سازی
👁🗨 خوب نگاه کنید چگونه در حال ایجاد اضطراب و تنش در میان مردم هستند و مدام فشار روانی را روی مردم زیاد می کنند.
❓چرا شخصی که این اخبار تخیلی را گزارش کرده عکس یا فیلمی نفرستاده است؟
❓چرا برای چنین خبری از عکسی استفاده شده که مربوط به گذشته و یک روز تقریبا آفتابی است؟
💢لازم به ذکر است این شایعه توسط بخشدار درودزن تکذیب شده است.
http://www.iribnews.ir/00A0lz
#نشر_حداکثری
#عملیات_روانی
#هوشیار_باشیم
#دروغ_نیوز
🔸🔹🔸🔹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :9⃣7⃣5⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 580
طوری که هر کس از دستشویی برمیگشت بس که در سرما مانده بود از سرما میلرزید. چادرها با چراغ نفتی گرم میشدند، مصرف نفت هم زیاد نبود تقریباً برای یک گروهان چهار پنج گالن در آن مدت استفاده کردیم. گاهی که نفت با آب قاطی میشد به پت پت میافتاد... در آن کوهستان اصلاً نتوانستیم گرما را کامل حس کنیم. هر کس را میدیدی از سوز سرما و رطوبت دایمی دست و پا و لبهایش ترک خورده بود. با آن وضع فکر میکردیم عملیات دیگر انجام نمیشود. دیگر نیروی زیادی برای کسی نمانده بود.
یک روز برای اینکه بچه ها کمی پیاده روی کنند و از رخوت دربیایند، بنا شد از محل چادرها به موقعیت قبلی مان برویم و برگردیم. وقتی راه افتادیم خبری از بارش برف نبود. حدود دو کیلومتر راه رفته بودیم که برف شروع شد. بیشتر بچه ها پوشش کافی نداشتند. اکثراً جوراب معمولی داشتیم در حالی که فقط جوراب پشمی میتوانست پا را داخل چکمه کمی گرم نگه دارد. به بچه ها بادگیرهای آبیرنگ داده بودند اما آنها در آن سوز و سرما فایده نداشتند. وضع بدن من هم که از مدتها پیش تماشایی بود. صمد آقا یک جلیقه پشمی بلند داشت که از وقتی مرا دیده بود آن جلیقه را هم به من داده بود و تا حدی با آن گرم میشدم. وقتی بارش برف شروع شد اوضاع به هم ریخت. برف چنان به سر و صورتمان میزد گویی بخار دهانمان هم میخواست یخ ببندد. طولی نکشید که ریش و ابروی بچه ها سفید شد! در حال بازگشت به سمت چادرها بودیم که من دیگر از پا افتادم. قادر به حرکت دادن انگشتهایم نبودم. صورت برفک بسته ام تماشایی تر شده بود. چند نفر دیگر هم قادر به حرکت نبودند
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :0⃣8⃣5⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 581
بچه ها مجبور شدند به کمک چوب و اورکتها برانکاردهایی درست کنند تا بچه های بدحال را به چادر برسانند. مرا هم محرم کول گرفت. البته هم مرا بر پشتش میبرد و هم بد و بیراه بود که نثارم میکرد.
ـ سید! الهی که به بدحالی بیفتی!
مدتی میگذشت و دوباره میگفت: «سید! هر چی خوردن باشه مال توئه و هر چی کار باشه مال من...» میگفت و من هم می شنیدم اما قادر به جواب دادن نبودم. دندانهایم از مدتی قبل قفل شده بود، چانه ام ورم کرده بود و چنان عذابی داشت که فکر میکردم روی همه زجرهای پیشینم را سفید کرده است. فقط گاهی محض روحیه دادن دم گوش محرم زمزمه میکردم:محرم! دورت بگردم!
بنده خدا محرم، در آن شرایط که هر کس به سختی خودش را حرکت میداد واقعاً غیرت به خرج داده و کولم کرده بود. با اینکه غر میزد اما گاهی سربه سرم میگذاشت و میگفت: «سید! چطوره که حالا بندازمت ته دره!... آخه چه کار کنم؟! از یک طرف فرماندهمی! از یک طرف بچه مسجدمان! چه جوری بذارمت و برم...»
در آن برف و بوران بعد از حدود شش کیلومتر پیادهر وی در آن وضع که حدود چهار ساعت طول کشیده بود، رسیدیم به چادرها و بچه ها رفتند سراغ دوا و دکتر. دکتر آمد و وضعم را دید، اما کار زیادی نمیشد کرد. اغلب بچه ها مریض شده بودند تفاوت فقط در شدت بیماری بود.
نه منطقه لو رفته بود و نه عراق خبر داشت، فقط در آن فصل سال و با نیروهایی که در محاصره برف و سرما توانشان را از دست داده بودند، عملیات منتفی بود.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صدو_سی_ودومین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@FF8141
🌷3🌷4🌷9🌷10🌷11🌷12🌷13🌷20🌷21🌷22🌷23🌷24🌷25🌷
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_472_913)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊