eitaa logo
سنگرشهدا
7.4هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق آن باشد که حیرانت کند ... تن خسته‌ و گل‌آلود و آغشته به زخم و خونِ رزمنده‌ای در عملیات خیبر /اسفند ۱۳۶۲ ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊🕊
ما را آفریدند برای رفتن در مسیر سخت! خالص شوی، منقطع شوی شهید خواهی شد این راه و این تو ... @sangarshohada 🕊🕊
در سالروز عملیات خیبر به یاد فرمانده گمنام اطلاعات و عملیات حمید اعجوبه‌ی شناسایی بود نفوذ حمید به قلبِ دشمن و شناسایی‌ های مکرر او چنان غیر قابل تصور بود که گاه موجب شگفتی می‌ گردید. او روزهایی از قرارگاه ناپدید می‌شد و بعد از مدتی با اطلاعات ذی قیمتی از دل سپاه دشمن برمی گشت..! اولین‌بار او و احمد سوداگر در شناساییِ عملیاتِ والفجرمقدماتی تشخیص دادند که هور قابلیت عملیاتی دارد. به یقین موفقیت در عملیات خیبر به‌ عنوان اولین عملیات آبی در جنگ، پس‌ از نقش شهید حاج‌علی هاشمی به‌عنوان فرمانده عالی قرارگاه نصرت، مرهونِ درایت ‌حمید بود... @sangarshohada 🕊🕊
یک دست قطع شده در جیب فرمانده!! عملیات رمضان با رمز یاصاحب‌الزمان ادرکنی شروع شده بود. گروهان من و اسماعیل از لشکر پیاده ۹۲ زرهی ارتش نزدیک یکدیگر بودند. آفتاب سوزان تیرماه خوزستان، امان همه را بریده بود. فریادهای اسماعیل بچه ها را به جلو میراند. روز دوم عملیات بود که ناگهان ترکش گلوله تفنگ ۱۳۰ میلمتری دست چپ اسماعیل را از مچ قطع کرد. دستش را در جیب خود گذاشت تا نیروهایش بویی نبرند..! فرمان حمله داد و خودش هم دوشادوش بچه‌ها پیش می‌آمد. از همه جا گلوله می‌آمد. ترکش دیگری دست راستش را از کتف جدا کرده بود. یکی از بچه‌ها گفت که موج او را گرفته است. با چشم گریان به طرفش دویدم. خونریزی شدید و روزه، دیگر رنگی به رخسارش نگذاشته بود. ترکش تمام بدنش را پاره پاره کرده بود. لبهای خشکیده، دست‌های جداشده، پیکر پاره پاره و غرقه به خونش روی خاک گرم خوزستان، کربلا را در ذهنم مجسم کرد. آری اسماعیل در روز ۲۴ تیرماه ۱۳٦۱ همزمان با بیست و یکم رمضان به دیدار مولایش علی (ع) شتافت. راوی: سرهنگ جانباز علی قمری @sangarshohada 🕊🕊
شیرودی کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام دادند امام در موردش گفت : " او آمرزیده است " @sangarshohada 🕊🕊
در سالروز عملیات خیبر به یاد فرمانده گمنام اطلاعات و عملیات حمید اعجوبه‌ی شناسایی بود نفوذ حمید به قلبِ دشمن و شناسایی‌ های مکرر او چنان غیر قابل تصور بود که گاه موجب شگفتی می‌ گردید. او روزهایی از قرارگاه ناپدید می‌شد و بعد از مدتی با اطلاعات ذی قیمتی از دل سپاه دشمن برمی گشت..! اولین‌بار او و احمد سوداگر در شناساییِ عملیاتِ والفجرمقدماتی تشخیص دادند که هور قابلیت عملیاتی دارد. به یقین موفقیت در عملیات خیبر به‌ عنوان اولین عملیات آبی در جنگ، پس‌ از نقش شهید حاج‌علی هاشمی به‌عنوان فرمانده عالی قرارگاه نصرت، مرهونِ درایت ‌حمید بود... @sangarshohada 🕊🕊
یک دست قطع شده در جیب فرمانده!! عملیات رمضان با رمز یاصاحب‌الزمان ادرکنی شروع شده بود. گروهان من و اسماعیل از لشکر پیاده ۹۲ زرهی ارتش نزدیک یکدیگر بودند. آفتاب سوزان تیرماه خوزستان، امان همه را بریده بود. فریادهای اسماعیل بچه ها را به جلو میراند. روز دوم عملیات بود که ناگهان ترکش گلوله تفنگ ۱۳۰ میلمتری دست چپ اسماعیل را از مچ قطع کرد. دستش را در جیب خود گذاشت تا نیروهایش بویی نبرند..! فرمان حمله داد و خودش هم دوشادوش بچه‌ها پیش می‌آمد. از همه جا گلوله می‌آمد. ترکش دیگری دست راستش را از کتف جدا کرده بود. یکی از بچه‌ها گفت که موج او را گرفته است. با چشم گریان به طرفش دویدم. خونریزی شدید و روزه، دیگر رنگی به رخسارش نگذاشته بود. ترکش تمام بدنش را پاره پاره کرده بود. لبهای خشکیده، دست‌های جداشده، پیکر پاره پاره و غرقه به خونش روی خاک گرم خوزستان، کربلا را در ذهنم مجسم کرد. آری اسماعیل در روز ۲۴ تیرماه ۱۳٦۱ همزمان با بیست و یکم رمضان به دیدار مولایش علی (ع) شتافت. راوی: سرهنگ جانباز علی قمری @sangarshohada 🕊🕊
شیرودی کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام دادند امام در موردش گفت : " او آمرزیده است " @sangarshohada 🕊🕊
کوچک ولی شجاع ..! با این قد کوتاهش دلی نترس و شجاع داشت با تلاش (دستکاری در شناسنامه) توانسته بود خود را به جبهه برساند و جز نیروهای گردان موسی‌ابن‌جعفر(ع) شود. مسئولین گردان بخاطر سن کمِ مجتبی قصد داشتند او را به پشت جبهه برگردانند ولی با گریه از آنان می‌خواست که این کار را نکنند . با فرمانده گردان صحبت کردم و از آنان خواستم به جثه کوچکش نگاه نکنند دلی نترس و شجاع دارد. مسئولین نیز پذیرفتند و اجازه دادند در منطقه بماند حتی در عملیات موسوم به پاتک مهران به خاطر شجاعتش به عنوان «پیک» از او استفاده کردند. شجاعت و نترسی‌ اش طوری بود که در منطقه‌ی عملیاتی کربلای پنج، آنقدر با آرپی‌جی۷ شلیک کرده بود از گوش‌ هایش خون می‌ آمد ولی او به کارش ادامه می‌داد و شلیک را قطع نمی‌کرد! راوی: برادر شهید @sangarshohada🕊🕊
چه ابهتی چه صلابتی ؛ بویِ مردانگی و غیرتش هنوز هم از عکسش به مشام می‌رسد..! @sangarshohada🕊🕊