🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #برزخ_تکریت
✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو
● #قسمت_هشتاد
💠 آغاز شکنجه ها
روزهای اول حدودا تا شش ماه هر روز بلا استثناء همه را بشدت مورد ضرب و شتم قرار می دادند.
عده ای نیز به علل مختلف بصورت ویژه مورد شکنجه قرار می گرفتند که به وقت خود به آن اشاره خواهد شد.
اتفاقات این ایام اینقدر فشرده و زیاد هست و شبیه به هم که شاید خوانندگان عزیز را آزرده خاطر کند و آنچه در پی می آید از نگاه و دید این حقیر است و قطعا وقایع زیادی از این دست اتفاق افتاده که از دید بنده و سایر دوستان مخفی مانده است.
جدای از اینکه وقایع از دید فردی به تعداد همه اسرا قابل بیان است اتفاقاتی در محدوده های فیزیکی ۱۴ آسایشگاه رخ داده که قطعا وقایع هر آسایشگاه با سایر آسایشگاهها متفاوت است.
یکسری وقایع هم هست که به علت بزرگی آن ، همه اردوگاه را تحت الشعاع قرار داده مثل شکنجه و شهادت تعدادی از عزیزان که بالطبع کم و بیش همه اسرا از اخبار آن مطلعند.
یکی از آزار و اذیت های که بعثیها از آن لذت می بردند زدن کابل و چوب بر سر بچه ها بود .
کابل برق سه فاز که ضخیم و همانند چوب خشک و انعطاف کمی دارد.
در هفته اول که بچه ها سرهایشان را تراشیده بودند همه را با ضرب و شتم به طرف آسایشگاهها سوق می دادند و با توجه به کم عرض بودن در ورودی ساختمان همه مقابل در تجمع می کردند و عراقی ها از این فرصت استفاده و محکم و بی رحمانه به سر بچه ها میکوبیدند.
هنوز آن تصاویر جلوی ذهنم رژه می روند وقتی که کابل بر سری فرود می آمد و بلافاصله بچه ها شاخ در می آوردند و بعد خون فوران می کرد و چهره ها گلگون می شد.
این صحنه آدم را یاد فیلمهای کارتونی برنامه کودک می انداخت که با وارد شدن ضربه به سر طرف با صدایی همراه بود و جای ضربه به اندازه چند سانتیمتر بالا می پرید.
یکی دو هفته اول هنوز دستشویی های جدید راه اندازی نشده بود و همه از دستشویی های قدیمی واقع در بند آشپزخانه استفاده می کردند که توسط بچه ها تا آنجا که راه داشت تمیز و چشمه های آن را باز کرده بودند چشمه هایی مملو از سنگ و پاره آجر و بطریهای شکسته شده نوشیدنی که به هنگام تمیز کردن، بریدن دست بچه ها را در پی داشت .
در رفت و برگشت در مسیر دستشویی لحظه ای کابلهایشان استراحت نداشت هر چند که رفتن به چنین سرویس ویژه ای با پای برهنه و آلودگی پاها و عدم امکان ازاله نجاست خود شکنجه دیگری بود .
ادامه دارد..✒️
⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_و_بیستمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 7 📿 8 📿 9 📿 13 📿 24 📿 25 📿 26 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_862_600)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸 #تلــاوٺ_قرآטּ_صبحگاهے🌸🍃
169
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_اسماعیل_موسوی
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
نمےشناسمِتـان
امّـا
در این قاب تصــویر
#نگاه_تـان خیلـے آشناست
اینقدر ڪہ دلتنـگتان مےشوم
ڪاش شرمنـده نگاه آشنایتـان نباشم
#گردان_مالک_اشتر
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#ســـــرداران_غریب
بیماران اعصاب و روان دوران جنگ
مظلوم ترین و #گمنام_ترین قشر رزمندگان جنگ کہ امروز نان و آبے برای هیچ رسانہ ای ندارند
کسے هم سراغشان نمیرود فدا شدند تا امروز کسی قربانے جنگ نشود!
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
#شهید_سپہبد_صیاد_شیرازے
✍دوستش می گفت:
صیاد تو قنوتش
هیـــچ چیزی برای خودش
نمی خواست.
بارها می شنیدم که می گفت:
" اللهم احفظ قاعدنا الخامنه ای "
بلند هم می گفت،
از تہ دل ...
iD ➠ @sangarshohada🕊
شهدا ...
امام زادگان عشقند ؛
و مزارشان، زیارتگاهِ اهل یقین
تصویر هوایی گلزار شهدای
بهشتزهرا تهران سال ۱۳٦٤
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#یاد_شهدا_باصلوات🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
با توام
ای لنگر تسکین!
ای تکانهای دل!
ای آرامش ساحل!
با توام
ای نور!
ای منشور!
ای تمام طیفهای آفتابی!
ای کبودِ ارغوانی!
ای بنفشابی!
با توام ای شور، ای دلشورهی شیرین!
با توام
ای شادی غمگین!
با توام
ای غم!
غم مبهم!
ای نمیدانم!
هر چه هستی باش!
اما کاش...
نه، جز اینم آرزویی نیست:
هر چه هستی باش!
اما باش!
#قيصر_امين_پور
📎پ.ن: آخرین داع
همسر شهید وحید فرهنگی والا
با پیکر مطهر شهید
#شهید_وحید_فرهنگی_والا 🌷
@sangarshohada🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #برزخ_تکریت
✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو
● #قسمت_هشتاد_و_یک
💠 خدا ( جل جلاله) از نگاه عدنان
عدنان شکنجه گر معروف تهدید و نصیحت می کرد که چه مطیع باشید چه نباشید این را بدانید که کتک هر روز هست ولی اگر اطاعت کنید کتک کمتر هست.
در یکی از ایام که هر سه آسایشگاهِ بند یک را در محوطه مورد ضرب و شتم قرار می دادند ، عدنان که خود فارسی صحبت می کرد میگفت :
" کاری بر سرتان بیاورم که خدا دلش برایتان بسوزد و برای کمک از آسمان به زمین بیاید ، آنوقت خدا را هم آنقدر بزنم که برگردد به آسمان و پشیمان شود" .
ما با همچون موجوداتی طرف بودیم
روز افتتاح اردوگاه به هنگام استحمام و تعویض لباسهای نظامی خودمان ، لباسها را داخل چاله ای انداخته و آتش زده بودند یکی از صحنه هایی که اغلب به یاد دارند انداختن یکی از بچه ها که ریش بلندی هم داشت داخل این گودال آتش بود.
در همان ابتدا که به حجم سیم های خاردار میافزودند عدنان دو نفر از بچه ها را برهنه کرده و داخل سیم خاردار حلقوی نمود و با پای روی بدنش ایستاد .
یکی از آن عزیران را چنان با لگد به فک و صورتش کوبید که دو سه دندانش بیرون افتاد.
ما این صحنه ها را می دیدیم و امکان اعتراض و حتی نگاه کردن به صحنه را هم نداشتیم .
کوچکترین بهانهای مساوی بود با شکنجه.
قبل از خروج از آسایشگاه باید بصورت ردیف پنج تایی روی پا می نشستیم و سرها را پایین و در میان پاها قرار میدادیم بشکلی که از دور که نگاه می کردی افراد را بدون سر می دیدی .
اگر هم سر فردی طبق خواسته بعثی ها پایین نبود کمترین پاسخ ، ضربه کابل بود که بر سر فرود می آمد .
در بعضی مواقع این حالت نشستن ساعتها ادامه مییافت .
خصوصاً زمانی که اسرای جدید می آوردند یا افسر بالا رتبه ای وارد اردوگاه می شد و یا واقعه ای مثل شهادت عزیزی زیر شکنجه های دردناک اتفاق می افتاد.
در شرایط عادی روزانه حد اقل ۸ مرتبه در همین حالت شمارش می شدیم ، قبل از خروج از آسایشگاه ـ ورود به حیاط ـ قبل از ورود به آسایشگاه ـ بعد از ورود به آسایشگاه و همین داستان عصر ها نیز تکرار میشد که اکثرا شمارش با کابل صورت می گرفت و اگر کابلی خوب روی پشت فردی نمی نشست انگار در شمارش اشتباهی صورت گرفته باشد .
ضمن اینکه اغلب در شمارش اشتباه میکردند و این پروسه بارها تکرار می شد.
ادامه دارد..✒️
⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_و_بیستمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 13 📿 24 📿 25 📿 26 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_862_600)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸 #تلــاوٺ_قرآטּ_صبحگاهے🌸🍃
170
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_وحید_نومی
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
#شهید_محمدحسین_محمدخانی ❤️
تــــو خندیدی و چشمانت
ز یادم بُـــــرد رفتن را
من از لبخنـــــدت آموختم
ز این دنیــا گذشتن را ...
#صبحتون_شهدایی🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊