↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_وسی_دومین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 26 📿 27 📿 29 📿 30 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_900_666)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
262
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_ابوذر_فرح_بخش
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
آخرش #روزے بهار
خندههامان مے رسد...
پس بیا با عشق،
فصل بغضمان را رد ڪنیم...
#شهید_ابوذر_فرح_بخش
#صبحتون_شهدایی
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊
بہ یاد آنانڪہ
هـرگز فرود نیامدند
تا نامِ ایران
بر فراز #آسمانهـا جاودان بماند...
📎 پ.ن: نوزدهم بهمن یاد شهـدای تیزپرواز و روز نیروی هوایی گرامی باد.
به یادِ شهیدان
#عباس_بابایی
#عباس_دوران
#احمد_کشوری
#روزبہ_ناظریان
#علے_اڪبرشیرودی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
4_5834467030119483530.mp3
1.48M
🔰 بشنوید | حرف قطعی رهبر انقلاب درباره تحریمها
🔺 رهبر انقلاب، صبح امروز: اگر میخواهند ایران به تعهدات برجامی برگردد باید آمریکا همه تحریمها را در عمل لغو کند و ما بعد راستیآزمایی کنیم.
۹۹.۱۱.۱۹
🎐 #حرف_قطعی
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهدا📖
در نزدیکی «چالاب» جبههای در برابر دشمن ایجاد کرده بودیم؛ هلیکوپترهای عراقی به منطقه حمله کردند با «کالیبر۵۰» به سمت آنها شلیک میکردیم؛ شهید سابوته از «گنبد پیرمحمد» سوار ماشین شده بود تا خود را به منطقه برساند، سنگهای چالاب بسیار تیز و برنده و زمین پر از خار بود؛ به عدنان گفتم «پس کفشهایت کو؟ چگونه میخواهی روی این سنگها و خارها راه بروی» او گفت «کفش میخواهم چه کار، خارها نرم هستند.»
🌷شهید عدنان اکثراً با پای برهنه بود؛ به همین دلیل سردار طباطبایی و بقیه همرزمانش او را #عاشق_پابرهنه نامیدند.
🌙گاهی شبها برای غافلگیری دشمن مجبور بودیم با قاطر برویم؛ بیشتر مسیر را رفته بودیم در حالی که شهید سابوته کفشهایش را در پایگاه جا گذاشته بود.
🔹اواخر تیرماه سال ۱۳۶۱، عراق از مهران عقبنشینی کرده بود؛ به همراه چند تن از نیروهای بسیج عشایر، رزمندگان و عدنان در حال تعقیب و گریز بودیم؛ به دلیل پیادهروی زیاد در پستی و بلندیها، برای شناسایی و گشتزنی، کفشهایم پاره شد و قابل پوشیدن نبود؛ برای اینکه بتوانم بقیه مسیر را بروم، پارچهای به پاهایم بستم؛ عدنان با دیدن این وضعیت کفشهایش را در آورد و به من داد و خودش ۱۲ کیلومتر در خار و خاشاک و زمین داغ، با پای برهنه مسیر را ادامه داد.
🔰زمانی که به جاده رسیدیم به او گفتم «نگاه کن پاهایت خون میآید» او با بیتفاوتی گفت «من دوست دارم با پایی برهنه عراقیها را بیرون کنم...»
#شهید_عدنان_سابوته🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
آتـش هجـرِ تـو
با اشڪ روان بنشانیم
سوزِ دل را بہ جز این ؛
مایه ی تسڪینی نیست ...
#بسیجی_مدافع_حـرم
#شهید_عباس_کردانی
#سالروز_شهادت🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
آتـش هجـرِ تـو با اشڪ روان بنشانیم سوزِ دل را بہ جز این ؛ مایه ی تسڪینی نیست ... #بسیجی_مدافع_حـرم
#خاطرات_شهید
در سحرگاه ۲۰ اسفند ماه سال ۱۳۵۸ در شهر اهواز دیده به جهان گشود. او هفتمین فرزند خانوادهای متدین و از نظر اجتماعی متوسط بود.
از دوران کودکی با همه همسالان و حتی برادرانش فرق داشت، شیطنت و بازیهای کودکانهاش به دفاع از کودکان ضعیفتر محله میانجامید، و این روحیه او را در آغاز دوران نوجوانی به بسیج و سپس به خدمت در شغل سپاه انقلاب اسلامی سوق داد، ولی هرگز نتوانست بنا به دلایلی به استخدام سپاه در بیاید و نیروی پاسدار شود، ولی رشادت و لیاقت وی سبب شد پس از مدت اندکی به عرصه فرماندهی آموزشی نیروهای بسیج شهر اهواز گام بگذارد. او از مربیان بسیجی بنام اهواز بود و در اکثر دوره های آموزشی و عملیاتی حضوری فعال داشت و حتی در یکی از این دوره ها در یک عملیات آموزش در اثر یک انفجار شنـوایی یکی از گوش هایش رو از دست داد.
عشق و اردات وی به اباعبدالله (ع)، قلب پراوج او را آنچنان انباشته بود که هرسال بهمراه عدهای از همراهانش بسوی حرم شش گوشه سالار خویش پر میکشید و در این راه فقیرنوازی و یتیمنوازی بیریای او شهرت همراهانش شده بود.
علاقهی بسیـار زیادی به حضرت عباس و حضرت زهــرا داشت و هرجا روضه این دو بزرگوار بود ولو پنح دقیقه در روضه شرکت میکرد. او در بسیاری از هیئت های شهر هم فعالیت کرده بود.
به خانواده های فقیر و یتیم سرکشی می کرد . او هیچ چیز را از این دنیای مادی برای خودش نمیخواست و مانند مولایش علی در زمان بیکاری و وقتی اهواز بود کشاورزی میکرد. همچنین در برخی مدارس هم مشغول تدریس برخی دروس ازجمله ، دفاعی ، دینی ،عربی بود.
بسیاری از دانش آموزان و سربازان زیردستش و حتی همکاران و دوستانش مجذوب و تحت تأثیر وی قرار میگرفتند. وی حتی با وجود اصرار خانواده تجرد را برگزید چرا که خود را وقف عشق و ارادتش به ولایت فقیه می دانست و سرباختن آستان ایشان را بر هر چیز دیگر ترجیح میداد.
اما در نگاه آخر مولایش حسین (ع) به حرم و حریم حضرت فاطمه صغری و مظلومیت مردم سوریه او را به دفاع از حریم حضرت ارباب (ع) ڪشاند. و سرانجام در سحرگاه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ در عملیات آزادسازی دو شهر شیعه نشین نبل و الزهرا سر به سجده بر پای سرور شهیدان به فیض رفیع شهادت نائل شد.
#بسیجی_مدافع_حــرم
#شهید_عباس_کردانی
#سالروز_شهادت 🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
مـا مَردِ نبــردیم ...
چه برنــــا چه پیــــر !
در مڪتب ما مرگ حقیر است حقیر
همیشه میگفت :
من فرزند هشت سال دفاع مقدس
هسـتم و نمی توانم آرام بگیـرم ؛
و جز با شهادت آرامش پیدا نمیکنم
#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهید_حجةالاسلام_مجید_محمدی
#شهادت_آزاسازینبلوالزهرا_۹۴
#سالـروز_شهـادت🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#حاج_قاسم_سلیمانی:
سر دفاع از انقلاب ما تازه رسیدیم به نقطه شروع...
علمای ما میفرمایند:
« چهل سالگی در واقع دوره ای بوده که پیامبران به نبوت میرسیدند.
انقلاب ما تازه به نبوت خودش رسیده، شروع ولایت و کارش است. خیلی آمادگی میخواهد و این آمادگی باید تا لحظه ظهور و برقراری حکومت امام عصر(عج) ادامه پیدا کند.»
@sangarshohada 🕊 🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #برزخ_تکریت
✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو
● #قسمت_صد_هفتاد_ششم
خاطرات اسارت ـ حکیمی مزرعهنو
🔆شهدای غریب (شهید احسانیان)۷
...شهید احسانیان پس از جریان خواب و رؤیای صادقه و اطمینان نسبی از شهادت ، به دو دوست همشهریش سفارش میکند ؛
اگر مُردم و شما دو نفر زنده برگشتید ، پدر پیری دارم که سخت مریض است و حتما به انتظارم نشسته سلام مرا به او و مادرم برسانید.
همسری دارم که باردار است ، اگر فرزندم بدنیا آمد پسر یا دختر سلام مرا به او برسانید و بگویید که پدرتان با افتخار مرده و در اسارت و خاک غربت بر سر اعتقادش ایستاده و رنج اسارت را درک و لمس نموده و مثل آقا موسی ابن جعفر ـ علیه السلام در زندان هارون ، زیبا و با افتخار جان داده است .
لازم بذکر است خانم مهدیه احسانیان فررند برومند شهید مهدی احسانیان درست چهار ماه بعد از اسارت پدر و حدودا یکماه و خوردهای قبل از شهادت ایشان بدنیا میآیند که از افتخارات شهید محسوب میشوند.
مرداد سال ۸۱
۱۲سال پس از آزادی اسرا و ۱۵ سال پس از شهادت ، پیکر پاکش همراه سایر شهدای غریب اسارت به میهن اسلامی باز میگردد.
آقای پور رمضان همسنگر شهید که در مراسم تشییع و تدفین شهید احسانیان شرکت داشته روایت میکنند که؛
من خود پیکر شهید را از نزدیک دیدم ، از گردن تا ساق پا سالم بود و مقداری گوشت و پوست هنوز روی بدن موجود بود و به همین علت در سردخانه نگهداری میشد.
قسمتی از جمجمه که با باتوم ضربه خورده بود افتاده بود داخل جمجمه.
در مراسم تشییع مقداری خونابه از تابوت جاری میشود و مشایعت کنندگان برای تبرک پا چفیه آن را میگیرند که این کار از سوی روحانی موجود در مراسم منع میشود.
خانواده شهید احسانیان پس از اسارت و اعلام مفقودی تقریبا مطمئن میشوند که ایشان به شهدا پیوسته اند لذا صورتِ قبری در محل سکونت ایشان واقع در روستای کوی خیل جویبار استان مازندران برایشان میبندند که پس از بازگشت پیکر مطهر در همان مکان بخاک سپرده میشوند.
روحش شاد و یادش گرامیباد.
ادامه دارد..✒️
⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_وسی_دومین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 29 📿 30 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_902_666)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #برزخ_تکریت ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مز
💠 #شهید_مهدی_احسانیان
شهیدی که داخل داستان امشب ازش نام برده شد
🔆شهید احسانیان از کودکی ظلم ستیز بودند و زیر بار زور نمیرفتند.
از دوران نوجوانی او نقل شده که در سن ۱۲ سالگی بدنبال سپردن خواهر کوچکترش به فردی متمول از روی فقر برای کلفتی که در آن دوران رایج بوده مسافت ۳۰ کیلومتری روستایشان تا شهرستان ساری را برای کار در یک آپاراتی پیاده طی میکند تا با دستمزد آن مجبور نشود خواهرش در غربت کلفتی کند.
و در نهایت هم موفق میشوند و با خرید دوچرخه این مسافت را طی میکند.
ایشان اهل مراسمات تعزیه و دعا و نیایش و از همه مهمتر اهل نماز شب بودند و در زمان حضور در خانه پدری نیمههای شب در حیاط بزرگ منزل با خدای خویش مناجات میکند و برای دوری از ریا و جلب توجه اعضای خانواده هرشب مکان نماز را تغییر میدهند / راوی فرزند شهید
شهادت گوارایت باد
@sangarshohada 🕊 🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
263
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_اکبر_شهریاری
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
پر کن از باده ی چشمت
قدح صبح مرا...
خود بگو
من ز تـــــو
سرمست شوم یا خورشید ؟!
#شهید_هادی_جعفری
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🌊 دجله ... فرات ...کارون ...
همه با هم یکی شده بودند
تا اروند خروشان را بسازند
و میزان عزمِ مردان این سرزمین را
محک زنند !
باد و باران ...
دلهـا را می لرزاند ...
حال آنکه آنها "سر" سپردند و
"دل" به آب زدند ...
سالک که باشی راه می سازی
و تا خـدا امتداد می دهی !
اسمش را هرچه میخواهی بگذار
بگذار ... " والفجـر ۸ "
🔸تاریخ عملیات: ۲۰ بهمن ۱۳۶۴
🔸رمز : یا فاطمه الزهرا (س)
🔸منطقه : شبه جزیره فاو
#آغاز_عملیات_والفجر_۸
#یا_زهرا_س🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
چنان با شهدا عجین بود که در سخنرانی هایش میگفت:
من با شهدا راه میروم غذا میخورم و
میخوابم و این آسایشی که برای من
شهیدان بوجود آورده اند هرگز نخواهم
گذاشت پرچم یا مهدی ادرکنی ،آن
ناله های رزمنده گان در نمازهای شب
و هنگام شب عملیات زمین بماند.
حاج عباس عبدالهی همواره در
سخنرانی هایش میگفت: جسمم را به
خاک و روحم را به خدا و راهم را به
آیندگان میسپارم.
او جزو بهترین تک تیراندازهای ایران بود او همواره سخت ترین راه را انتخاب میکرد چه آن زمان که فرمانده گردان صابرین تیپ امام زمان(عج) لشکر عاشـورا بود و چه زمانی که بعد از بازنشستگی نشستن را بر خود حرام کرد و راه سوریه در پیش گرفت.
#شهید_حاج_عباس_عبدالهی
@sangarshohada 🕊 🕊
✍ #ڪلام_شـهید
○پشتیبان انقلاب باشید، اتحاد خود را حفظ کنید، پاسدار راه حق باشید. با منافقین و فرصت طلبان مبارزه کنید، تقوا را فراموش نکنید، مخلصانه پیرو ولایت فقیه باشید.
○سلام مرا به امام و آقای خامنه ای برسانید و به ایشان عرض کنید احمد خلاف انتظار شما گام بر نداشت و از راهنمایی های شما ممنون بود .
📎 شاگرد صدیق رهبر انقلاب
#دکترشهید_احمد_آتشدست🌷
#سالروز_شهادت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
✍ #ڪلام_شـهید ○پشتیبان انقلاب باشید، اتحاد خود را حفظ کنید، پاسدار راه حق باشید. با منافقین و فرصت
📎پیام رهبر انقلاب :
💠در ایرانشهر در میان آن همه نوجوان و کودک، فقط یک نفر دل و روحیهٔ مبارزه داشت و آن احمد آتشدست بود.
💠امید من به همین یک نفر بود؛ او بچهها را جمع میکرد مسجد را از حضور پُرشور آنها رونق میداد؛ کتاب از من می گرفت و تقسیم میکرد، سخنرانی می کرد، پدرش بعد از سیل به بیرجند رفت اما او دلش میخواست در ایرانشهر بماند و از من استفاده کند.
💠او تنها نماینده نسل خود در آن شهر بود که شور مبارزه داشت، بعدها هرگز رابطه اش با من قطع نشد و پس از اینکه جوان و دانشجو شدنش را شنیدم از اینکه حزب اللهی مانده است خدا را شکرکردم، دلم میسوخت که این تنها محصول یک شهر را از دست رفته ببینم و خدا را شکر هرگز از دست نرفت، چند ماه پیش عقدش را خواندم و امروز خبر عروسیش را میشنوم.
💠ای خدای شهیدان بر دل ما، پدر و مادر او و پدر همه شهیدان رحمت آور و این عزیز را با شهدای بزرگ اسلام محشور فرما؛ خاک پای همه شهدا و آرزومند مقام آنها، #سیدعلی_خامنهای
#سردارشهید_احمد_آتشدست🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۹ ، نهبندان، سیستانوبلوچستان
●شهادت : ۱۳۶۱/۱۱/۲۰ فکه
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
○ذکر خاطره ای از #عملیات_والفجر_هشت توسط سردار شهید سلیمانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#والفجر_هشت🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
انا لله و انا الیه راجعون
●روح ملکوتی حضرت آیت الله ضیاءآبادی به لقاء الله پیوست●
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌊🌊🌊🌊.
.
❣امشب ساعت ۲۲، اروند مهمان دارد... بهمن ماه بود ...آب سرد، هوا تاریک و آسمان هم شروع به باریدن کرد و اروند خروشان شده بود..اما فرزندان خمینی دل به دریا زدند.....
در هیاهوی این دنیا کسی چه میداند سی و اندی سال پیش در چنین شبی یعنی شب عملیات والفجر ۸ چه اتفاقی افتاده است...فدای مظلومیت بچه هایی که با رمز یا فاطمه الزهرا امشب به آب زدند !!!!
#والفجر_هشت
#سلامتی_امام_زمان_صلوات🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #برزخ_تکریت ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مز
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #برزخ_تکریت
✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو
● #قسمت_صدو_هفتاد_و_هفتم
🔆 بالاتر از عمار ۱
همچنان که در قسمت ۱۷۴ قول آن داده شد قصد دارم قصه مقاومت بینظیر آزاده دلاور آقای علی ناصحفر معروف به علی قزوینی را روایت کنم.
بعد از رحلت حضرت امام ره و درگیری در آسایشگاه سه بین بچهها و تعدادی از هواداران نفاق و به تبع آن درگیری در بند ۳و ۴ بعثی ها اقدام به تبعید همراه با ضرب و شتم شدید تعداد ۷۲ نفر بقول خودشان از مخالفین، طی دو مرحله به زندانی کنار اردوگاه ۱۱ میکنند که به ملحق معروف است و برادر علی ناصح فر نیز جزء همین افراد است.
پس از مدتی به علت تراکم جمعیتِ اردوگاه ۱۱ حدود ۱۰۰ نفری را مجددا از میان همین دوستانِ ملحق ، انتخاب و به اتفاق تعداد دیگری از اسرای اردوگاههای دیگر مفقودین به اردوگاه ۱۸ بعقوبه که شامل سه بخش سوله ـ ملحق و قلعه است منتقل میکنند .
پس از مدتی باز دوستان مورد نظر از سوله به ملحق(ملحق۱۸) منتقل میشوند.
و اما ادامه ماجرا از قلم شیرین جناب آقای دکتر احمد چلداوی که به عنوان مترجم ، تنها شاهد و راوی ماجراست.
آنچه در پی میآید گلچینی از خاطرات ایشان است که حداقل دو بار شخصا از زبان ایشان شنیده و البته از خاطرات مکتوب ایشان نیز هست.
✏️یک روز طبق معمول مشغول قدم زدن در محوطه قلعه بودیم ، بعثیها من را صدا زدند و گفتند با ع. ک(جاسوس) و چند نفر نگهبان عراقی همراه شوم.
آنها ما را داخل آسایشگاه بردند و به من و ع.ک دستور دادند که وسایل بچهها را روی زمین بریزیم تا آنها وسایل را تفتیش کنند در حین پهن کردن وسایل بچهها ، تکه کاغذی بیرون افتاد .
چون عراقی ها نگاه میکردند ، نتوانستم آن را قایم کنم ، نگهبان بلافاصه گفت ؛ این چیه؟
نمیدانستم داخل آن کاغذ چه چیزی نوشته شده است ، مانده بودم چه کار کنم .
نگهبان کاغذ را برداشت و تحویل گروهبان ماضی داد او هم دستور داد همه بچههای آسایشگاه را به خط کنند . همه که جمع شدیم دستور داد که محتوای آن برگه را بخوانم.
آن متن درد دلی بود که به صورت شعر روی یک تکه کاغذ نقش بسته بود .
مطلع آن شعر این گونه بود:
بسم رب المستعان دل را منور میکنیم
صبر در رنج و الم را این چنین سر میکنیم
گر نصیب ما نشد .....
ادامه دارد..✒️
⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_وسی_دومین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 29 📿 30 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_902_666)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸 #تلــاوٺ_قرآטּ_صبحگاهے🌸🍃
264
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_میثم_مدواری
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
گفته بودی
هر وقت که شعر می نویسی
دوستم بدار ؛
نمی دانم
از این همه شعر نوشتن است
که دیوانه وار دوستت دارم ،
یا از این همه دوست داشتن
که دیوانه وار شعر می نویسم...
#سردار_شهیدم
#شهید_جهاد_مغنیه
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#فرازی_از_وصیت_نامہ
●هنگامی که خبر شهادتم را شنیدید، به یاد سنگر خالی من و اسلحه بر زمین افتادهام باشید و برای پر کردن سنگر و برداشتن سلاحم کمر همت بندید و روانه جبههها گردید و تنور جنگ را گرم نگه دارید، زیرا که به قول امام عزیز جنگ برایمان یک نعمت است.
●سپاه را خانه خویش میدانم و افتخار میکنم که در این لباس درآمده ام و با جان و دل در آن برای رضای خدا مشغول انجام وظیفه هستم و شهادت در این لباس مقدس را افتخاری برای خویش میدانم، زیرا به قول امام علی (ع) لباس سربازی جامه فاخر است که در دنیا لباس عافیت و در آخرت خرید بهشت خواهد بود انشا الله.
#رسم_خوبان
●اصغر در روز عروسیاش حتی یک دست لباس نو هم نخرید. کاپشنی هم که پوشیده بود، برای رفیقش بود. کفشش هم اصلاً معلوم نبود برای کی بود. به هیچ وجه لباس نو نمیپوشید.
●اگر یک پیراهن نو میخرید، میداد به خواهرش بپوشه و یکبار بشوره تا لباس دست دوم بشه و بپوشه. اصغر همیشه بچهها و برادر کوچکش را روی پای خودش میگذاشت و این دعا را میخوند: «یا دائم الفضل الی البر...»
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#سردارشهید_علیاصغر_خنکدار🌷
#سالروز_شهادت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
○ادای احترام رئیس قوه قضائیه ایران حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی به مقام #شهیدان_قاسم_سلیمانی و ابومهدی المهندس در محل ترور آنها
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
چه لبخندی زدی وقتِ گذشتن
عجب آسودهای هنگام رفتن . . .
📎پ ن : شهادت : 21 بهمن 64 فاو ؛ عملیات والفجر هشت
#شهید_محمدرضا_حقیقی
#سالروز_شهادت🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊