🌷هر ۲۰ سال شهادت یک سپهبد در جمهوری اسلامی
●شهید سپهبد قرنی که در سوم اردیبهشت سال ۵۸ به دست گروهک #فرقان به شهادت رسید و اولین شهید ترور در انقلاب اسلامی محسوب می گردد. شخصیتی بود که نه تنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت
●بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرحهایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح میشد که در پشت این قضیه دست آمریکا بود به ارتش هویت داد و به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و او را به شهادت رساندند و بعد از ایشان در سال ۷۸ شهید سپهبد صیاد شیرازی و بیست سال بعد در سال ۹۸ سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیدهاند.
📎روحشان شاد یادشان گرامیباد🌷
#شهید_سپهبد_محمدولی_قرنی
#سالروز_شهادت 🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناجات
#شهر_زیبا
به دَبدَبه و...
کَبکَبهام نگاه نکن!
من مثل بیدی هستم...
که با یک #باد، از کار میافتم!
من...
همین بندهی قَدکشیدهی تو...
در مقابل بزرگی و عظمتت...
حرفی برای گفتن ندارم؛
چون تو خوب...
از من خبر داری!
این مخلوق تو...
که اکنون مقابلت ایستاده...
هر راهی برود...
باز هم سوی تو میآید؛ خداجان!
این انسانِ سَربههوا...
جز تو، پناهی ندارد!
در این میان...
دلخوش است به تو...
امیدش را ناامید نکن!
پروردگار رمضان؛
خدای بیهمتا و مهربان!
به عظمتت سوگند!
هنگامهی بیراهه رفتن...
دست و بالَم را...
جایی حوالیِ حسین و کربلا...
بَند کن!
#لحظات_سبز_افطار
#التماس_دعا
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
شهیدان را مپندارید
مُردهاند ، بلکه آنان زندهاند
و نزد پروردگارشان روزی میخورند ...
#شهید_حاجمحمدابراهیم_همت🌷
#لحظات_سبز_افطار
#التماس_دعا
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #برزخ_تکریت
✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو
● #قسمت_دویست_و_پنجاه
🔆 فرار از تبعید بازگشت به تکریتـ۲
... سعی میکنند در طول شب مدام درخواست رفتن به دستشویی داشته باشند تا شاید نگهبان خسته شود و برای راحتی خود دستشان را باز بگذارد تا هر وقت خواستند خودشان رفت و آمد کنند.
خلاصه اینکه با این ترفند در سحرگاه شب بعد موفق به خروج از بیمارستان شده و با پوشیدن لباسهایی که از قبل آماده کرده اند با گذر از چند حلقه سیم خاردار موفق به خروج از پادگان میشوند.
با توقف خودروی عبوری به قصد شهر مندلی سوار میشوند و اولین اشتباه ، کار را بر آنها سخت میکند.
راننده از سرنشینان عقب درخواست می کند شیشه را بالا دهند آقای چلداوی که به زبان عریی مسلط است درخواست راننده را برای دوستانش که در صندلی عقب نشستهاند ترجمه میکند .
راننده مشکوک شده و التماس میکند و در سه راهی مندلی ـ خانقین از آنها میخواهد پیاده شوند.
بعد از پیاده شدن از خودرو نگهبان مستقر در دژبانی منطقه به آنها مشکوک شده ایست میدهد ولی آنها در هوای گرگ و میش سریع خود را از محل دور می کنند.
شب باران باریده و آنها پس از گذر از بیابان باتلاقی با سر و وضعی گل آلود مجددا سوار تاکسی میشوند .
راننده تاکسی با مشاهده وضعیت ظاهری آنها همان ابتدا مشکوک شده و با ورود به پمپ بنزین قصد دارد با استفاده از روشنایی موجود ، مجددا آنها را برانداز کند.
راننده آنها را به ترمینال شهر "بلد روز" رسانده و درخواست کرایه میکند
آنها که پولی در اختیار نداشتند گوشزد میکنند که ما از کارمندان بیمارستان بعقوبه هستیم که دیشب آمبولانسمان در گل گیر کرده و ... پولی در اختیار نداریم .
خلاصه از تاکسی پیاده می شوند رانندگان دیگر هم به جمع دعوا می پیوندند و در نهایت یکی از رانندگان البته با هماهنگی پشت پرده راننده تاکسی ذکر شده قبول میکند که آنها را به مندلی برساند .
راننده مقابل پاسگاه بلدروز توقف میکند جایی که راننده تاکسی هم آنجا منتظرشان است
پیاده شده و بالاجبار به اتاقی در پاسگاه هدایت میشوند .
از اتاق بیرون میآیند تا اوضاع را برانداز کنند که چند نگهبان با کابل می افتند به جانشان آقایان چلداوی و انتظاری موفق به فرار از منطقه می شوند و از دیوار نخلستانی بالا رفته چالهای حفر و خود را در آن مخفی و استتار میکنند .
ادامه دارد..✒️
⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_وسی_نهمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 8 📿 9 📿 11 📿 12 📿 13 📿 14 📿 26📿 29 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_930_080)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
جزء یازدهم.mp3
4.15M
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾
#تحدیر (تندخوانے) جزء یازدهم قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایے
زمان : 35دقیقہ
✨ڪلام حق امروز هدیه به روح✨
✾شهید،⇦ #مصطفی_زال_نژاد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
او رود جنون بود کہ دریا مےشد
با بیرق آفتـاب بر پا مےشد
پـرواز اگر نبود ،معلوم نبود
این مرد چگونہ درزمین جا مےشد
#شهید_مصطفی_زال_نژاد
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
✍با ضدانقلاب داخلے بہ شدت مبارزه ڪنید و نگذارید ڪہ #هدفهاے
شوم خودشان را بہ ثمر برسانند.
در راه #اسلام از جان و مال خود
بگذرید و براے رضاےخداوند بزرگ
قدم بردارید.
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
●بعد از نماز با دستش تسبیحات فاطمه زهرا (س) را می گفت. هنگام ذکر هم انگشت هایش را فشار می داد و در جواب چرایی این کار می گفت بندهای انگشت هایم را فشار می دهم تا یادشان بماند در قیامت گواهی دهند که با این دست ذکر خدا را گفته ام.
● از غیبت بیزار بود و اگر در مجلسی غیبت می شد سعی می کرد مجلس را ترک کند. همیشه به من می گفت: «دلم می خواهد در منزل ما غیبت نباشد تا خدا و ائمه اطهار به خانه و زندگی ما جور دیگری نگاه کنند.»
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
#سالروز_ولادت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
از وقتی ازدواج کرده بود، قناری و سُهرههایش را هی کم و کمتر میکرد. محدثه میگفت: «دلم میگیرد طفلیها را توی قفس میبینم.»
از آنهمه پرندهِ قفسی که روزی جانش به جانشان بسته بود، یک سُهره مانده بود برایش که آنرا هم همان روز بعدازظهر، قبل رفتنش برد با محدثهسادات رهایش کرد.
شب، وقتی میخواست برود، با همه که آمده بودند برای بدرقهاش، تک به تک خداحافظی و دیدهبوسی کرد و آخر از همه، خم شد و کف دستهایم را گذاشت روی صورتش و بوسیدشان.
دستهایم را حلقه کردم دور گردنش و یک دل سیر بویش کردم. درِ گوشم گفت: «ننه! دعا کن شهید برگردم...» و زل زد توی چشمهایم و گفت: «اگر شهید شدم، رخت سیاه نپوش و نگذار کسی رخت سیاه بپوشد. توی مجلسم جای خرما و حلوا، شیرینی و شکلات خیرات کنید...»
و تنگ در آغوشم کشید و لحظهای بعد، از حلقه دستهایم بیرون خزید و رفت که رفت...
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_صادق_عدالت_اکبری🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ تبریز ، آذربایجانشرقی
●شهادت : ۱۳۹۴/۲/۴ دلامه ، سوریه
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
وَ قَالَ رَبُّکُمُ
ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
از تو میخواهد بخواهی تا بدهد
او خداست و راه و رسم خدایی را
خوب میداند ....
#نوجوانان
#دفاع_مقدس
#ماه_بندگی_خدا
#سوره_غافر_آیه_۶۰
#التماس_دعا_شهادت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
وقت دعا رسید
دعائی که از مجیب
بر اوجِ لامڪان
به سمعنا شود مُجاب
#شهید_صیادشیرازی🌷
#لحظات_سبز_افطار
#التماس_دعا
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊