ماجرای ناراحتی محسن هاشمی از موضوع استخر فرح و رسایی / در جلسه شکایت محسن هاشمی از رسایی چه گذشت 🔸 حمید رسایی، نماینده مردم تهران در مجلس نوشت: اخیرا محسن هاشمی در یکی از برنامه‌های شبکه ۳ ادعا کرده که رسایی برای اولین بار مرگ هاشمی در استخر فرح را مطرح کرده و رسایی تندرو است 🔸بنده به دلایلی قصد طرح علنی این موضوع را نداشتم اما با توجه به اصرار محسن هاشمی نکاتی را یادآوری می‌کنم. اولا اساسا اینکه هاشمی در داخل استخر فوت کرد یا جای دیگر از استخر محل تردید است. محسن خودش بهتر می‌داند از چه چیز صحبت می‌کنم. ثانیا ادعای مرگ هاشمی در ‎#استخر_فرح برای بار اول توسط بنده مطرح نشد بلکه این موضوع همان ایام پس از مرگ آقای هاشمی، در رسانه‌های مختلف بدون اینکه تکذیب شود، مطرح می‌شد تا اینکه پس از مدت زیادی در‌ نشریه ۹دی در ضمن یادداشتی مطرح شد 🔸محسن هاشمی بدون شکایت از بقیه فقط از بنده که مدیر مسئول ۹ دی بودم شکایت کرد و توسط دادگاه ویژه هم بنده احضار شدم. در دادگاه ویژه مستنداتم در این باره را ارائه کردم. پس از آن دادگاه ویژه، آقای محسن هاشمی را هم فراخواند. در جلسه مذکور، محسن هاشمی استخر را ساخته شده پس از انقلاب دانست که در کاخ متعلق به همسر هویدا ساخته شده! 🔸من گفتم اولا چرا وقتی این همه مطرح شد، تکذیب نکردید، ثانیا اینکه بدتر شد! اعتراض ما به خُلق اشرافی هاشمی رفسنجانی بود ولی اعتراف به ساخت استخر اختصاصی آن‌ هم با بیت المال برای استفاده شخصی شخص هاشمی و خانواده وی، یعنی او خودِ فرح شده بود! در این جلسه مستندات متعددی به نقل از خانواده هاشمی درباره این استخر اختصاصی ارائه کردم که همگی در رسانه‌های عمومی مطرح شده بود و من فقط آنها را کنار هم قرار داده بودم. 🔸رسایی در ادامه نوشت: محسن هاشمی عصبانی شد و شروع کرد به فریاد زدن. کار از فریاد گذشت و از عصبانیت نعره می‌کشید! من فقط در حالی که لیوان آب را سر می‌کشیدم و به او نگاه می‌کردم، گفتم صدای من از تو بلندتر است ولی اینجا جای دلیل آوردن است نه فریاد! 🔸محسن هاشمی در حالی که ساختمان دادگاه ویژه را روی سرش گذاشته بود، ادعا می‌کرد که من به پدرش بی‌احترامی کرده‌ام! من هم فقط می‌گفتم اینها ادعاهای مستند خواهر و برادر خودت و وکیل خانوادگی و دوستانتان است که من کنار هم قرار دادم. اگر توهین است آنها کرده‌اند 🔸به دلیل فریادهای نامتعارف، محسن را از جلسه بیرون بردند. مسئولان جلسه دادگاه ویژه از صبوری و خویشتنداری من در برابر فریادهای هاشمی و توهین‌های وی تشکر کردند. در نهایت کلیه مستندات را به آنها ارائه دادم و نتیجه جلسه دادگاه با توجه به ادله ارائه شده (که تمامی آنها مواضع فرزندان هاشمی، وکیل خانوادگی هاشمی، دوستان نزدیک وی بود) پس از مدتی تبرئه بنده بود و حکم منع تعقیبم صادر شد، عصبانیت محسن هاشمی از آن جلسه است که درکش می‌کنم.

♦️ رونمایی از خودرو جدید ری را محصول جدید ایران خودرو با حضور وزیر صمت و‌ مخبر

بسیار زمان باید تا دگر مادر روزگار همچون فرزندانی متولد کند. این خاکیان اسمانی در شجاعت بی همانند؛ در تقوا سرامد؛ در مراقبه نفس بی نظیر؛ در عبادت بایزید بسطامی؛ در فلسفه شیخ اشراق؛ در مدح و منقبت مولوی؛ در وفای به عهد مالک اشتر؛ درخضوع و خشوع نااشنا وگمنام ووووو خط سرخ شهادت فقط خبر از سرائر باطنی این فرشته ها دارد ولاغیر... بگو ای دلاور کجا رفته اید؛ کجا در بهشت خدا رفته اید. چرا ما و من بماندیم و غم؛ شما تا صدرة المنتهی رفته اید.

#چای_روضه در جستجوی آب حیاتی اگر ، بیا یک جرعه چای روضه بنوش و به هوش شو ✍روح_الامین_کشاف السلام علیک یا اباعبدالله❤

🍂🌺🍂🌺🍂🌺 ✍#حاکمی هر شب در تخت خود به #آینده‌دخترش می اندیشید... در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از او خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد. 🔹از قضا آن شب "#دزدی" قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن "مسجد" بدزدد. پس قبل از "وزیر و سربازانش" به آنجا رسید...در را بسته یافت و از دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد. 🔸هنگامی که به دنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد، بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به "نماز خواندن "مشغول کرد. سربازان داخل شدند و او را در حال نماز دیدند. 🔹وزیر گفت: سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز.... و "دزد" از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را "شروع" می کرد. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد. 🔸و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید، به او گفت: تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم "دامادم" باشد، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو "امیر" این مملکت خواهی بود. 🔹جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت: "خدایا" مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی، فقط با نماز شبی که از ترس آن را خواندم! 🔸"اگر این نماز از سر "صداقت و خوف" تو بود چه به من می دادی

اِن کانَ حُب الحُسَیِن مَرَض اَسال الله اَن لایَشفِینِي🥺 اگه حب سیدالشهداء بیماریه از خدا می خوام منو شفا نده .🚩 #اربعین_۱۴۰۳

⁉️‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏جوری که ظریف با یه جمله خودشو آچمز کرد ، ما با سه جلد کتاب نمیتونستیم ! 📌 از عجایب روزگار ماست جناب آقای ظریف ضرب المثل های آمریکایی های خبیث را هم بخوبی می‌دانند ولی فکر میکنه بچه زرنگه ولی نه خوب که فکر میکنم خرج زندگی ایشون بالاست بالاخره باید هرطوری که شده تو بازی باشه حتی اگر به زیان مردم نجیب ایران باشد.