eitaa logo
همراه با شهدا تا ظهور امام عصر عج (سقا به یاد شهید حجت اله بیات) ارتباط بامدیر کانال @zafarba
222 دنبال‌کننده
35.5هزار عکس
34.9هزار ویدیو
340 فایل
زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر شهادت نیست کانال همراه با شهدا تا ظهور امام عصر عج (سقا به یاد شهید حجت اله بیات) لینک کانال @saqqah
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 قرار شبانه مون یادمون نره 😍😍 خوندن سوره واقعه هر شب قبل از خواب ✅ قرار وضو یادمون نره وقتی خواستیم بخوابیم☺️☺️☺️☺️☺️ همینطور که داری کارهای آخر شبت رو انجام میدی صوت رو بزار گوش بده 👌👌👌👌
🌟 💫 قرار هر شب 💫 🌟 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیه) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 *در پایان شب به نیابت از همه کسانی که به گردن ما حقی دارند مثل : پدر و مادر و جمیع امواتمان (کسانی که غیبتشون کردیم یا حقی از آنها به گردنمون مانده) ادای دین کنیم تا بار سنگینی از حق الناس از روی دوشمان برداشته شود*♥️ *14 صلوات*🌹✅ *14 استغفار*🌹✅ *1 آیه الکرسی*🌹✅
🌸🍃🌸🍃 از امیرالمؤمنین نقل شده که ایشان فرمودند: خداوند خطاب به جبرئیل فرمود: مقدارى خاک از زمین بیاور تا خلقى جدید به وجود آورم که افضل موجودات و اشرف آنها باشد. جبرئیل به زمین آمد تا خاک بردارد، (طبق تذکر شیطان ) زمین نالید و او را به خداوند قسم داد که از آن خاک برندارد. ایشان هم برگشت داستان را گزارش  داد. بار دیگر میکائیل و بعد از او اسرافیل را فرستاد. باز زمین آنان را قسم داد، آنها هم با دست خالى برگشتند. براى بار چهارم ، عزرائیل را فرستاد که حتما از خاک زمین بردارد. او که خواست خاک بردارد، باز زمین ناله کرد و او را قسم داد و هر چه ناله و فریاد نمود، تاثیر نکرد. عزرائیل گفت : من از جانب خدا مأمورم تا کمى از خاک تو بردارم . او خاک را برداشت و برد که آدم را از آن ساختند. از این رو، خداوند قبض روح آدم علیه السلام و اولادش را به دست عزرائیل داد، از این جهت ناله و گریه آنها هنگام جان دادن آدم در دل او اثر نمى کند و او مأموریت خود را انجام مى دهد. وقتى آن خاک را با آب خالص و شور و تلخ و بى مزه ، مخلوط کردند و بعد از مدتى پیکر خاکى او را قالب زدند. شیطان قیافه او را مشاهده کرد و با خود گفت : این مخلوقى ضعیف است که از گل چسبنده به وجود آمده ، و توى او خالى است، چیزى که توخالى باشد احتیاج به غذا دارد و به این ترتیب مى توان او را گمراه و منحرف نمود. شیطان و قالب گلی آدم: بعد از آنکه خداوند قالب آدم (علیه السلام) را از خاک وآب ،سرشت واو را بوجود آورد ،آن قالب را مانند کوه عظیمی کناری گذاشت. شیطان وقتی وی آن قالب گلی را میدید از سوراخ بینی او  وارد و از عقب او خارج میشد و بادست برشکم او میزد ومیگفت : خداوند تو را برای چه چیزی خلق کرده ؟ مدت هزار سال به این وضع بود بعد از این مدت خداوند متعال از روح خود در او دمید حضرت عبدالعظیم حسنی نامه ای به امام محمد تقی (علیه السلام) نوشت که پرسیده بود :به چه علت غائط انسان بوی بدی میدهد؟ آن حضرت در جواب فرمود : وقتی خداوند حضرت آدم را خلق کرد جسد او بوی خوشی داشت زمانی که هنوز روح دراو دمیده نشده بود ملائکه وشیطان از آن میگذشتند ملائکه میگفتند :او برای امربزرگی ساخته شده است. اما شیطان از دهان او وارد میشد واز عقب او بیرون می آمد از این رو هرچه داخل شکم انسان شود بدبو وخبیث میشود . شیطان سجده نمى کند: وقتى خداوند به ملائکه خطاب کرد و فرمود: مى خواهم در روى زمین خلیفه و جانشینى براى خود قرار دهم ، ملائکه موافق نبودند. به خدا اعتراض کردند اما بعد از آن که خداوند جواب آنان را داد، تسلیم شدند. به ایشان خطاب فرمود: وقتى من خلیفه خود (آدم علیه السلام ) را خلق کردم و از روح خود در آن دمیدم ، همه شما در برابر او سجده کنید. بعد از آن که خداوند او را خلق کرد و ز روح خود در او دمید و روح به دماغ آدم رسید، به حرکت آمد و نشست ، عطسه اى زد و گفت : الحمدلله خداوند در جواب او فرمود: یرحمک الله. تمام ملائکه فرمان بردند و به سجده افتادند و مدتى در حال سجده بودند؛ ولى شیطان که آن زمان در صف فرشتگان بود، از روى خودخواهى و غرور به خداوند عرض کرد: خدایا! مرا از سجده کردن بر آدم معذور بدار. خداوندا! من تو را چنان سجده کنم که تا به حال هیچ ملک مقربى و نه هیچ نبى مرسلى سجده و عبادت نکرده باشد. خداوند در جواب او فرمود: مرا حاجت به عبادت تو نیست ، من از تو مى خواهم ، آن چه را که دستور مى دهم انجام دهى ، نه آن چه را تو مى خواهى ! سرانجام قبول نکرد و حسدى را که در قلبش بود ظاهر نمود. خداوند هم در مقام بازخواست از او فرمود: چه چیز تو را باز داشت از آن که سجده نکنى بر مخلوقى که من او را با دست قدرت و عنایت خویش آفریدم ؟! ... ١ ٤ ٢ص_٤٨ ┏━━━━━━━🌺🍃━┓     
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞اونایی که نگران جان کثیف اشغالگران صهیونیست هستند بدونند که از این دست جنایات صهیونیستها صدها مورد ویدیو سند وجود داره 🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 شهید والامقام احمد صفاری ،یکم اردیبهشت 1344، در شهر بسطام از توابع شهرستان شاهرود چشم به جهان گشود. پدرش علي، كشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا اول راهنمايي درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. يازدهم آبان 1361، در موسيان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. پيكر وي را در گلزار شهدای زادگاهش به خاك سپردند. روحشان شاد 🕊🌹 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 زندگینامه شهید والامقام؛ 🌟 او از کودکی کنجکاو بود و همیشه برای هر پرسشی جوابی رامی خواست. نماز را دوست داشت همیشه بصورت جماعت بخواند و همیشه در جلسه های قرآن شرکت می کرد و سخت عاشق الله و همیشه در فکر امام زمان(عج) بود و می خواست که راه را ببیند اینطورکه همسنگرانش تعریف می کنند او در لحظه های آخر عمر امام زمانش را ملاقات می کند. 🌸🍃دوران ابتدائی را می گذراند که انقلاب داشت به پیروزی نهائی می رسید و او درتمام تظاهرات ضد رژیم شرکت می کرد تا بالاخره به رهبری امام انقلاب پیروز شد و وقتی به کلاس اول راهنمائی رفت چندماهی درس خواند وسپس درس طلبگی را نزد یکی از روحانیون شاهرود خواند و بقیه آن را در مکتب امام جعفر صادق در بسطام. ⭐️در طی همین دوران بود که جنگ تحمیلی شروع شد و در بسطام هم بسیج تشکیل شد و اوخیلی سریع در بسیج عضو شد و می خواست که به جبهه اعزام شود ولی بعلت اینکه سن اوکم بود نمی توانست به جبهه برود و او خیلی ناراحت بود حتی دراین مورد او نذر کرد برای رفتن به جبهه. بعد ازگذشت چند ماهی که سن او قانونی شد او و دیگر دوستانش به پادگان امام حسن برای دیدن دوره نظامی رفتند وآنها در آنجا حدود یک ماه بودند تا اینکه اعزام شدند به کردستان و او نبرد را با مزدوران داخلی وخدا نشناس شروع کرد. 🌸🍃بعد از چهارماه به بسطام بازگشت ولی دیگر تاب ماندن نداشت در بسطام با اینکه دروس طلبگی را دوباره شروع کرده بود همیشه فکر می کرد گمشده ای دارد تا اینکه دوباره ثبت نام کرد برای حضور در جبهه. این بار که او به جبهه جنوب اعزام شد موقع رفتن خیلی خوشحال بود که نبرد با مزدوران صدامی را آغاز می کند. حدود 2ماه در جبهه جنوب بود که بالاخره در عملیات محرم با رمز یازینب در تاریخ 1361/8/11 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.🥀🍂 دعای همیشگی او این بود خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی رانگه دار. منبع:بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯