16.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدئو: ۵۰ شهید گمنامُ نبرد با #استعمار در بوشهر
📆 یک روایتِ نو از ۱۷ شهریور: سالروز جنگ «کوه کُزی» و انتقام ترور رئیسعلی
🔹 ۱۷ شهریور برای تاریخ ایران روز خونینی است. ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، رژیم شاه تظاهرات میدان ژاله را به گلوله بست و قریب به ۱۰۰ نفر را به خاک و خون کشید؛ اما قصهی هفدهم شهریور در تاریخ ما، به همین جا ختم نمیشود...
🔹 حدوداً ۱۱۰ سال پیش هم در یک تابستان داغ در شهر بوشهر، ۷۰ نفر در نبردی عجیب و تاریخساز، در برابر ارتش خونریز انگلیس به شهادت رسیدند.
🔹 تاریخ نگاری مرکزگرا و پایتختی اما، فقط جمعه سیاه ۱۷ شهریور ۵۷ را در یادها نگه داشته و چیزی از پنجشنبه سرخ ۱۲۹۴ به ما نگفته است.
🔹نبردی که به فاصلهی ۵ روز از شهادت رئیسعلی، و در انتقام خون او رخ داد و در آن، مجاهدین تنگستانی، دشتستانی و دشتی به نیروهای اشغالگر انگلیسی در بوشهر لطمهای کاری وارد کردند و سرنوشت تهاجم انگلیس به جنوب ایران را تغییر دادند.
🔹 با این حال، در خلال جنگ، دهها تن از مجاهدان مجروح شده یا به شهادت رسیدند. مدفن این پیکرهای مطهر امروز در بوشهر است اما کمتر کسی از مکانش مطلع است.
📌شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🌷
16.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ویدئو: ۵۰ شهید گمنامُ نبرد با #استعمار در بوشهر
📆 یک روایتِ نو از ۱۷ شهریور: سالروز جنگ «کوه کُزی» و انتقام ترور رئیسعلی
🔹 ۱۷ شهریور برای تاریخ ایران روز خونینی است. ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، رژیم شاه تظاهرات میدان ژاله را به گلوله بست و قریب به ۱۰۰ نفر را به خاک و خون کشید؛ اما قصهی هفدهم شهریور در تاریخ ما، به همین جا ختم نمیشود...
🔹 حدوداً ۱۱۰ سال پیش هم در یک تابستان داغ در شهر بوشهر، ۷۰ نفر در نبردی عجیب و تاریخساز، در برابر ارتش خونریز انگلیس به شهادت رسیدند.
🔹 تاریخ نگاری مرکزگرا و پایتختی اما، فقط جمعه سیاه ۱۷ شهریور ۵۷ را در یادها نگه داشته و چیزی از پنجشنبه سرخ ۱۲۹۴ به ما نگفته است.
🔹نبردی که به فاصلهی ۵ روز از شهادت رئیسعلی، و در انتقام خون او رخ داد و در آن، مجاهدین تنگستانی، دشتستانی و دشتی به نیروهای اشغالگر انگلیسی در بوشهر لطمهای کاری وارد کردند و سرنوشت تهاجم انگلیس به جنوب ایران را تغییر دادند.
🔹 با این حال، در خلال جنگ، دهها تن از مجاهدان مجروح شده یا به شهادت رسیدند. مدفن این پیکرهای مطهر امروز در بوشهر است اما کمتر کسی از مکانش مطلع است...
✅ ارسالی قدرت
📌شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
📜برگی از داستان #استعمار
💎قسمت 139: ماجرای اسدبیگ
در روزهایی که شاه عباس سفیرانش را به کشورهای مختلف اروپایی میفرستاد یک ایرانی به نام «اسدبیگ» در بندر ونیز بندری که امروز بخشی از کشور ایتالیاست از کشتی پیاده شد.
اسدبیگ مدعی بود سفیر شاه عباس است و چند نامه را هم با مهر او همراه داشت.
او در گفت وگو با کشیشهای ونیزی میگفت شاه عباس قصد دارد با تمام فرزندان خود دین مسیح را بپذیرد تا از این راه دوستی او با کشورهای اروپایی پایدار و همیشگی شود.
اسدبیک مدعی بود همسر شاه یا ملکه ایران که با نفوذترین زن دربار است مسیحی شده و او کشیش مخصوص ملکه است.
در یکی از روزهایی که اسدبیگ در جمع تاجران و بزرگان ونیز مشغول صحبت بود، کشیشی اسپانیایی به نام «دیهگو دمیرندا» به سوی او رفت و با دقت به چهره او خیره شد.
این کشیش مدتی در جزیره هرمز زندگی کرده بود و به سرعت اسدبیگ را شناخت.
اسدبیگ یکی از تاجران ایرانی بود که کالاهایش را از هرمز به کشورهای دیگر میفرستاد اسدبیگ هنگامیکه متوجه شد میرندا او را شناخته بر ادعاهایش پافشاری کرد و از او خواست کمکش کند تا با پاپ دیدار کند میرندا اسدبیگ را به اسقف شهر «پیستوا» که به ونیز آمده بود معرفی کرد.
اسدبیگ به اسقف گفت که برای تجارت به ونیز نیامده بلکه باید پیام شاه عباس را به پاپ برساند تا پاپ چند کشیش با تقوی را به ایران روانه کند تا مردم ایران را به مسیحیت دعوت کنند.
اسقف پیستوا دستور داد اسدبیگ را همراه میرندا به رم بفرستند؛اما در همین زمان ماجرای حضور اسدبیگ در ونیز و قصد سفرش به رم به گوش حاکم ونیز رسید.
حاکم ونیز که به تازگی پیمان صلحی را با عثمانیها امضا کرده بود از حضور سفیر شاه عباس (!) در ونیز ترسید.
اگر عثمانیها میفهمیدند که حاکم ونیز با سفیر شاه عباس دیداری داشته شک میکردند که آنها در حال امضای پیمان اتحادی هستند و ممکن بود قرارداد صلح به هم بخورد.
حاکم دستور داد به سراغ اسدبیگ بروند و او را به زور به کشتی بنشانند و راهی ایران کنند.
اسد بیگ پیش از آنکه وارد کشتی شود باز هم به اسقف پیستوا تأکید کرد به حرفهای او ایمان داشته باشد و آنها را به پاپ منتقل کند.
اسد بیگ پیش از آنکه به ایران برسد، در کشتی درگذشت.
هنگامیکه نمایندگان پاپ به ایران رسیدند متوجه شدند تمام حرفهای او دروغ بوده هیچ یک از زنان شاه عباس به عنوان ملکه ایران مسیحی نشدهاند و کشیش مخصوص نداشته اند و با نفوذترین زن در دربار هم عمه شاه است.
گویا اسدبیگ با این ادعاها میخواسته جایگاه ویژه ای در ونیز و رم پیدا کند و پولی به جیب بزند؛اما شاه عباس هم به قدری به کشیشها علاقه نشان میداد و با دقت به سخنان و موعظههای آنها گوش میداد که بسیاری از افراد را به شک میانداخت که آیا واقعاً قصد دارد دین خود را عوض کند؟
او گاهی به یکی از کلیساهای اصفهان به نام «اگوستن» سر میزد و بعضی وقتها کشیشهای کلیسا را برای صرف شام به کاخ خود دعوت میکرد، تسبیحشان را از آنها میگرفت و به گردن میانداخت بعد آه میکشید و میگفت : «نمیدانم کدام دین را باید قبول کرد !» کشیشهای این کلیسا، در موقعیت دیگری مهربانیهای شاه عباس را به خوبی پاسخ دادند... .
ادامه دارد...
📚سرگذشت استعمار #مهدی_میرکیایی ج9ص67
🌺
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعظیم شاه در برابر کل دنیا
تا انتها نگاه کنید
#استعمار
#پهلوی_بدون_روتوش
┅┅┅┅🍃🇵🇸❤🇮🇷🍃┅┅┅┅┄
🇮🇷