😍صلوات خاصه امام #صادق سلام الله وصلواته علیه👇
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِی إِلَیْکَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِینِ
اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَ وَحْیِکَ وَ خَازِنَ عِلْمِکَ وَ لِسَانَ تَوْحِیدِکَ
وَ وَلِیَّ أَمْرِکَ وَ مُسْتَحْفَظَ دِینِکَ
فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِیَائِکَ وَ حُجَجِکَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.( بعدد علمک)
🌸خدایا درود فرست بر جعفر بن محمد صادق، خزانهدار دانش، دعوتکننده به سوى تو بر پایه حق، آن نور آشکار! خدایا چنانکه او را قرار دادى معدن کلامت، و وحیات، و خزانهدار دانشت، و زبان توحیدت و سرپرست فرمانت، و نگهدارنده دینت، پس بر او درود فرست؛ بهترین درودى که بر یکى از برگزیدگانت، و حجّتهایت فرستادی که تو ستوده و بزرگوارى ( به تعداد علمت)
💚ثواب نشر هدیه به شهداومومنین به نیت ظهورحضرت حجت سلام الله علیه
#فریاد_و_سکوت (19)
بازخوانی دست نوشته های دانشجوی شهید
#سید_محمد_حسین_علم_الهدی
✍️ منصور[معمارزاده] در کنار اصغر[گندمکار] شهید شد و اصغر شاهد شهادت او بود.
اصغر در کنار رضا[پیرزاده] شهید شد و رضا شاهد شهادت اصغر بود و اما رضا در تنهایی شهید شد. راستی شهدا همه با هم بودند و چه جمع باصفایی.
در شهادت منصور در مسجد، اصغر شهید برای مردم از منصور حرف زد.
وقتی خواستیم که خانه اسکندری شهید برویم، اصغر شهید شد، شعار :«#ما_تشنه_هستیم_بهر_شهادت» را سرود در خیابان حصیرآباد.
وقتی منصور شهید شد، رضای شهید در فراق منصور گریه کرد و #صادق[آهنگران] برای آنان نوحه میخواند و صدای دلنشین و پر جاذبهاش مرا به گریه میاندازد.
«بابک معتمد»، «قنادان زاده»، «طحان» در ساحل کارون بوند.
«دهبان» و «احمد مشک» در ساحل کرخه.
شاید طبیعت، جای دجله و فرات را با کرخه و کارون تعویض کرده است.
👈 ادامه دارد...
📕 منبع: کتاب فریاد و سکوت (مشتمل بر نامه ها و دستنوشته های شهید علم الهدی)
🔴به این سوالات دقت کنید
۱. آیا شیعه جعفری وجود ندارد؟
۲.امام صادق چه کتاب علمی نوشته؟
۳.مگه بقیه امامان دروغگویند که میگن امام #صادق؟
🔺پاسخ : مرتضی کهرمی
اگر کسی از داغ این کودکان #مظلوم و مقتول غزه بمیرد یا قالب تهی کند، شک نکنید.
حداقل کاری که میتونیم بکنیم #دعا برای نجات آنان و نابودی اسرائیل غاصب است. پس دست به دعا شویم.
امام #صادق(ع) فرمود:
«هرگاه امری پدرم را #اندوهگین میساخت، #زنان و #کودکان را جمع میکرد و #دعا میکرد و آنان #آمین میگفتند.»
📚کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۸۷، ح3.