eitaa logo
همراه با شهدا تا ظهور امام عصر عج (سقا به یاد شهید حجت اله بیات) ارتباط بامدیر کانال @zafarba
222 دنبال‌کننده
35.5هزار عکس
35هزار ویدیو
341 فایل
زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر شهادت نیست کانال همراه با شهدا تا ظهور امام عصر عج (سقا به یاد شهید حجت اله بیات) لینک کانال @saqqah
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 از دوران جنگ کردستان 👆 سمت چپ: احمد متوسلیان(مجروح و بستری، جهت مداوا) در حال صحبت با رزمنده جانباز ، رضا غزلی که به ملاقات او آمده است حاج احمد متوسلیان به اتفاق تعداد اندک @یارانش در زمانی که کردستان در معرض تجربه بود و مریوان در تصرف دشمن بود، خانه و کاشانه و بستر گرم و نرم را رها ساخته، خطر کرده، از سنندج با هلی کوپتر بسرعت خود را به پادگان محاصره شده مریوان رساندند. آنها بی واهمه به تجربه طلبان کومله، دمکرات، رزگاری و ... تاختند ... تا اینکه پس از اندک زمانی، مریوان، روستاها و ارتفاعات سوق الجیشی منطقه آزاد شد که مهمترین آن روستای مرزی بود که تصرف آن به بیشتر معجزه شبیه بود!!! (در پست های قبلی تا حدودی به آن اشاره شد.) سپس ارتفاعات فوق العاده مهم: مله خور، تته، کوه تخت و.... را تصرف نموده و بر کل منطقه از جمله دشت خرمال، سید صادق و حلبچه عراق مسلط شدند و آن را زیر دید و تیر خود گرفتند. همین مردان مرد از جمله: رضاغزلی، شهید قجه ای، رضا چراغی، دستواره و ... بودند که در شرایط سخت، در حالی که مسیر دسترسی به قلل مرزی را ۸--۷ متر برف پوشانده بود, با کمترین ساز و برگ نظامی، توانستند گروهک های مزدور و دشمن بیرونی (ارتش صدام) را منکوب نموده و به عقب برانند. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 💠 شرح خاطره ای از عملیات برون مرزی در منطقه دزلی --- از زبان جانباز سرافراز ، سردار رضا غزلی 👇👇👇
📷 و کمتر دیده شده از شهید احمد کاظمی/ اوایل جنگ ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ⌛️ روز پنجم عملیات کربلای ۵ بود و همگی فرماندهان درگیر عملیات. در منطقه پنج ضلعی روی رودخانه پل نو و زیر پل، سنگر فرماندهی لشکر ۸ نجف قرار داشت. آتش دشمن آنقدر سنگین بود که جای سالمی‌ روی زمین پیدا نمی‌شد. ارتش عراق به معنای واقعی زمین را با خمپاره شخم می‌زد. به همراه احمد کاظمی به خط رفتیم و قرار بود در سنگر او جلسه ای انجام گیرد. شب قبل از آن نیروهای حاجی یک خاکریز مهمی‌آنجا زده بودند و ما برای دیدن آن به خط رفتیم. آن جا بود که یک خمپاره کنار ما به زمین خورد. خیلی‌ها شهید شدند و زخمی ... اما الحمدالله احمد هیچ آسیبی ندید، حتی به اندازه یک ترکش ریز!!! این قضیه برای من بیشتر شبیه به معجزه بود! آنجا بود که فهمیدم احمد باید زنده می ماند و گرنه چه جور می‌شود کسی از آغاز جنگ در جبهه حضور داشته باشد و همیشه در خط مقدم، اما آسیب جدی نبیند. اینها همه نشانه بود. (همرزم شهید)