eitaa logo
سرنوشت
5 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
گوشه ای کنج این بیغوله دنیا، چشمه ای جاری است
مشاهده در ایتا
دانلود
/میان آن کوچه دلت همیشه از حسرت پر شده است که چرا قدت آن روز کمی بلندتر نبوده است /اول نوجوانیت که داری حس بزرگی و مردی ناگهان حیثیتت را یک نامرد به لختی برده است /لکنت گرفته ای که بگویی، مادر من می ترسم یا که بگویی شرمم باد که قدم کوچیک است /تا خانه چنان مبهوتی از این ضرب سنگین نه تو از قدت چیزی گفتی، نه گونه ای که گلگون است /گیرم گرد و غبار چادر خاکیت را شستی صورتت را چه می کنی مادر که نیلی است /گوییش مادر، دستت را گذار بر این شانه اصلا چرا نمی شنوی صدایم، این راه خانه است
ما را به تو می‌شناسند حسن جان آخر ما پای تو هستیم حسن جان گر چه محرم حسینی شده ایم ما
شکر خدا که میزبان تو هستیم یا رضا ازبس کَرَم داری که ما میهمانیم یا رضا دلبسته شاهی شدیم که خراسان
وقتی که می افتادی در کوچه ها، گفتی ای مادر تو عزادار حسن بود، یاد کردی آن دم به دیوار و در رنگت کبود و قدت خمیده شد ز زهر کین یا کردی از آن گونه که نیلی شد و پهلویی که ماند بین در
/ای کاش شهید نمی شدی و خانه ات این گونه پیدا نمی شد ای کاش چشممان خواب بود و اینگه با دیدنش تر نمی‌ شد /سهم تو از سفره انقلاب شد گلوله و سهم دخترت حسرت کاش دختری در انتظار پدر، این گونه باز هم یتیم نمی شد
دست به دامان در این مسجدم ملتمس روزی اشک خودم را ز فرشش خواهم
راه گم کرده ام بانو، میان خم ابروانت چشم بگشا، پلکی بزن، فانوس من بود آن خال چشمانت
من به طوفانی از این دریا گذشتم باب الرضا شد
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟ کودکی در خواب را یا می کنید خانه ای، تبدیل به خاک را پرکشید آغوش گرمی، یا نوای گریه ای در میان حجم موشک های هر شام را دیده ای دختری خاکی کنار مادری زخمی یا که طفلی رنجور گرفته در آغوش، مام را می شود یتیم کودکی یا پدری بی فرزند مادری که گرفته در آغوش خاکستر این داغ را بوده این رسم تکرار در میان هفتاد و چند سال، آری ریخته اند این چند روز بر سر مظلوم یکدفعه آوار را
قسم به آیه های الاقصی به آن طوفان برق آسا به آن صبحی که شیطان را درون خواب کرد لرزا به خونی که می جوشد و جانی که نمی کند پروا