eitaa logo
سرائر | مجله دین و روحانیت
574 دنبال‌کننده
106 عکس
43 ویدیو
8 فایل
توجه: درج اخبار و مطالب به معنای تأیید محتوای آن از سوی سرائر نیست ارتباط با مدیر کانال (سیدیاسر تقوی): @t_sedyaser کانال شخصی مدیر: @sedyaser
مشاهده در ایتا
دانلود
📜فقه، تصوف و روشنفکری دینی 🔻رضا بابایی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹اگر بتوان برای روشنفکری دینی، تباری شناسنامه‌دار در تاریخ مسلمانان یافت، به گمان من عرفان و تصوف است. شریعتی می‌گوید مثنوی سه بار من را از خودکشی نجات داد. سروش بدون مولانا، چنین نام‌آور نمی‌شد. اگر عطار و سنایی و مولوی و محیی‌الدین را از روشنفکران دینی بگیرند، گویی جوانکی بی‌پناه را در سنگستان تنهایی رها کرده‌اند. دلدادگی روشنفکری دینی به عرفان و تصوف، بیشتر از وام او به فلسفه‌های جدید نیست؛ اما اگر فلسفه و کلام، کالبد روشنفکری دینی است، تصوف و عرفان روح آن است؛ هم آنگاه که در موضع نقد و آسیب‌شناسی است و هم آنگاه که در مقام ایجاب و آفرینش‌گری است. روشنفکران دینی، آنجا که می‌خواهند دربارۀ حقیقت ایمان و نسبت دین با آن سخن بگوید، چیزی بیش از مثنوی مولوی و منطق الطیر عطار و حدیقۀ سنایی نمی‌گویند؛ حتی اگر این کتاب‌ها را نخوانده باشند یا مذاق عرفانی نداشته باشند. 🔹تصوف، گرایشی عام در همۀ ادیان است که می‌کوشد آموزه‌ها و باورهای دینی را درونی کند و در برابر بسندگی به ظواهر بایستد. از همین رو است که دستگاه فقاهت بیش از هر دانش و گرایش دیگری به تصوف یا چیزی شبیه آن نیازمند است تا ظاهرگرایی متکلفانه‌اش را روحانی کند و جان بخشد؛ اما فقیهان این دوست را دشمن انگاشتند و برخی افراط‌ها و ناروایی‌ها را در میان برخی صوفیان قدیم و جدید، بهانه کردند تا بر آنان بتازند. فقه، تصوف و فلسفه را رقیب می‌بیند؛ اما به‌واقع شریعت بدون سامانه‌های معنویت‌گستر، قالب تهی می‌کند. تصوف، خرقه و خانقاه نیست؛ چنانکه فقاهت عمامه و نعلین نیست. یکی متولی قالب است و دیگری متعهد ‌روحمندی آن. جنگ صورت و سیرت، جنگی است که در آن، پیروزی هر یک، شکست هر دو است. 🔹همدلی روشنفکران دینی با تصوف در تعریف دین و ماهیت ایمان، فقیهان را با آنان نیز نامهربان کرده است؛ زیرا در این تعریف، صورت و ظاهر باید خود را با سیرت و محتوا هماهنگ کند؛ نه برعکس که تا کنون بوده است. دین به روایت تصوف و روشنفکران دینی، ایمان‌محور است و به قرائت فقه، شریعت‌مدار. بدین رو هر گونه سیرت‌گرایی، چه مذاق روشنفکرانه داشته باشد و چه ذوق عارفانه، صورت‌گرایی فقهی را می‌آزارد. همایش‌های ضد تصوف در سال‌های گذشته در قم، بیش از آنکه چند درویش و شماری خانقاه تعطیل را هدف گرفته باشند، جنگ نیابتی با آبای روشنفکری دینی است. غافل از آنکه حذف عرفان یا روشنفکری دینی، جا را برای شریعت فراخ‌تر نمی‌کند؛ بلکه نوعی از سیرت‌گرایی را مجال ظهور می‌دهد که دیگر هیچ نسبتی با هیچ نهاد داخلی(حوزوی یا غیر حوزوی) ندارد. جای خالی مثنوی را معراج السعاده پر نمی‌کند؛ نوبت را به عرفان‌های شرق دور یا حتی کاسبان معنویت می‌دهد. 🔹ارتباط نزدیک‌تر و گسترده‌تر فقیهان با مردم کوچه‌‌‌و‌بازار و همۀ طبقات اجتماعی، که بیشتر علل جامعه‌شناختی دارد تا منشأ دینی، اقتداری بلندمدت به آنان بخشیده و مقام نظارت استصوابی بر دیگر علوم و گرایش‌های دینی را نصیب ایشان کرده است. اگر این اقتدار که میراث تاریخی است، صرف حذف و طرد دیگران شود، نه مدیریت سرمایه‌ها، بر منازعات بی‌شمار کشور می‌افزاید؛ کشوری که بیش از هر زمان دیگری نیازمند همگرایی و همدلی است. سال‌ها تو سنگ بودی دل‌خراش آزمون را یک زمانی خاک باش @saraeer
📜استاد حوزه باید آسیب ها و چالش های شاگردان و حوزه را بشناسد 🔻علیرضا اعرافی در بیستمین اجلاسیه اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم: 🔹نباید نگران از کم شدن ورودی ها داشته باشیم؛ بلکه باید نگران این باشیم در دنیایی که این همه نیاز وجود دارد و نیاز ها در سطحی بالاتر از گذشته است، افراد ممتاز را تربیت کنیم. 🔹حوزه ما زنده، پویا و فعال است. تعطیلات حوزه بیش از سایر مراکز علمی نیست و لذا مراقبت از اینکه تعطیلات زیادی در حوزه نداشته باشیم یک ضزرورت است. 🔹در حوزه سنت عمیق و ژرفی داشتیم که استاد مشعل فروزان و محور هدایت فرد است و همه ابعاد شخصیتی را توجه می کرده که امروز باید آن را تقویت و آنچه در باب هدایت علمی دنیال می شود را صیانت کنیم. 🔹معتقدم آزادی هدایت شده و هوشمند را هرچه بیشتر در نظام آموزشی عمق بخشیم در نتیجه خروجی آن انسان های بزرگ تری خواهند شد؛ این آزادی باید در سطوح پایین تر هم باشد و نباید فضای دروس عالی و خارج به سمت فضای کلاسیک و جدول شده برود. 🔹طلبه ما در فضای بدون راهنما، نباید رها باشد و استادان ما نقش جامع تربیتی و هدایت گری خود را ایفا کنند؛ استاد در نظام حوزه هم معلم است هم مشاور و راهنمایی که به همه ابعاد شخصیتی شاگرد توجه دارد. 🔹استاد باید فضای آسیب ها، مشکلات و چالش های شاگردان و حوزه را بشناسد و هوشمندانه و غیر مستقیم در صدد معالجه آن ها بر آید. استادی موفق است که از آسیب های اکنون حوزه و داش پژوهان آگاه باشد؛ چرا که عدم آشنایی به گسستگی فضای حوزه منجر می شود. 🔹احساس هویت حوزه ای در مواردی ضعف دارد و اینکه کسی به حوزه افتخار کند و خود را ریشه دار در اعماق تاریخ حوزه بداند، اگر کاهش یابد بسیار ضربه خواهیم خورد. @saraeer
📜در صداوسیما اتاقی برای کنترل سخنران ها راه اندازی شود 🔻آیت الله علوی گرگانی در دیدار معاون پژوهشگاه صدا و سیمای قم: 🔹اگر در [تریبون] صداوسیما جمله و کلمه ای که به نفع دین نیست، گفته شود، موجب دردسر برای نظام و رهبری می شود، برای همین حفظ همچین مرکزی بسیار سخت است. 🔹در صدا و سیما اتاقی راه انداز شود تا بتواند سخنران و مقالات را کنترل کنند، تا گوینده هر سخنی را از طریق این تریبون عمومی نگوید. 🔹سخنرانی های که در صدا و سیما پخش می شود، براساس ضابطه و قواعد خاص باشد تا هر چیزی در تریبون گفته نشود. 🔹در این مرکز خیلی باید دقت شود تا هر سخنی از تریبون ملی منتشر نشود که فردا برای نظام درسر شود چون در دنیا پخش می شود و اگر منتشر شود، این را با عذر خواهی نمی توان جمع کرد. @saraeer
📜در ایران طبقه متوسط نداریم/ افرادی مثل حداد عادل، مصباح یزدی و سروش جریان فکری در این مملکت را قطع کرده اند 🔻ابراهیم فیاض در نشست «طبقه متوسط در فراز و فرود تحولات ایران»: 🔹ما در ایران قشر یا طبقه متوسط نداریم و فقط دو طبقه اشراف و غیراشراف داریم. دلیلش هم این است که قشر متوسط قرار است قشر مبلغ باشد که تحول و تحرک اجتماعی داشته باشد. این قشر همچنین قرار است مولد باشد ولی ما چنین طبقه ای در حال حاضر در ایران نداریم چرا که ساختار معرفتی شکل گیری و چارچوب فکری این طبقه را هم نداریم و بنابراین هیچ وقت مولد نمی شویم. 🔹قشر متوسط موجود در کشور ما فرمالیستی است نه محتوایی؛ این قشر پایگاه اقتصادی پائین ولی پایگاه طبقاتی فرهنگی بالا دارد. به عقیده من ما امروز صاحب قشر متوسط دوپینگی و تزریقی هستیم. قشر متوسطی که واقعی نیست. مولدان ما هم که دارای فکر و تولید علم هستند اغلب به طبقه اول تعلق دارند. نمونه اش داریوش شایگان، سیدحسین نصر و امثال او. من افرادی مثل اینها را توریست فرهنگی می دانم. با اینکه کارهای مشترکی هم با مرحوم شایگان داشته ام، ولی به نظر هیچ وقت کارهایشان خروجی خاصی نداشته است. همچنین از نظر من افرادی مثل حداد عادل، مصباح یزدی و سروش جریان فکری در این مملکت را قطع کرده اند. 🔹متأسفانه امروز متفکران جامعه ما را سلبریتی هایی تشکیل می دهند که به ما می گویند چگونه فکر کنیم و چگونه زندگی کنیم. من فکر می کنم در جمهوری اسلامی به شدت اشراف زادگی رشد کرده است. یکی از مقوله های مهم در قشر متوسط عدالت طلبی است. کشورهایی که عدالت طلبی بالایی دارند، قشر متوسط هم دارند. مثلاً درصد این قشر و عدالت طلبی در آمریکا بسیار بالا است ولی مثلاً در روسیه که یک جامعه اشراف زاده است این رقم بسیار پائین است. 🔹در ایران درصد عدالت طلبی صفر است و طبیعی است که در چنین شرایطی رشد فکری به وجود نمی آید. این در حالی است که ما برای انقلاب، عدالت کردیم اما بعد از انقلاب همه چیز به یکباره به هم خورد و دیگر حرفی از بحث عدالت به میان نیامد. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم علیه عدالت طلبی کار کرد، چون شورای عالی انقلاب فرهنگی قبلاً شورای عالی انقلاب اجتماعی بود که بعد از انقلاب این شورا، انقلاب را مصادره کرد. نتیجه اش هم اینکه دانشگاههای امروز ما نسبت به دوره شاه غربزده تر هستند. 🔹ما در ایران قشر متوسط نداریم، قشر متوسط هر کشوری منحصر به خودش است و نمی توان قشر متوسط کشورها رابا یکدیگر مقایسه کرد. تا زمان انقلاب مشروطه ما سه طبقه اشراف، میانجی و قشر پائین داشتیم. قشر اشراف که شامل حکومتی ها می شد. قشر میانجی آخوندهایی بودند که کمک می کردند کمتر به مردم ظلم شود. قشر پائین هم که مردم کوچه بازار بودند. بعد از ورود رضاشاه و ورود نفت، برج سازی های شهری اتفاق می افتد ولی شهریت اتفاق نمی افتد. همین امروز هم ما در شهری به نام تهران زندگی می کنیم ولی قشر شهری نداریم. 🔸منبع: مهر @saraeer
📜ادعای امروز را ببینیم یا رفتار دیروز را؟ 🔻یکی از مخاطبان برای سرائر نوشت: 🔹سلام علیکم. جناب آیت الله علوی بروجردی طوری مدافع بحث و نتیجه گیری آزاد علما در حوزه علمیه قم شده اند که یادشان رفته که بخاطر صرف یک ابراز نظر تاریخی درباره حضرت رقیه توسط آیت الله خوشوقت در سال ۹۱ (صرف نظر از قضاوت درباره آن) چه بر سرشان آوردند و چگونه در اواخر عمر این عالم متقی درسشان را در مسجد اعظم تعطیل و آبروی ایشان را برده و از ورودشان به مسجداعظم جلوگیری نمودند! این مطلب همان موقع در سطح وسیعی از قول ایشان در سایتها منتشر شد و ایشان نیز در این سالها هیچگاه تکذیب نکردند! ادعای امروزتان را ببینیم یا عملکرد دیروزتان را؟! 🔸لینک خبر مورد اشاره: yon.ir/TObHl @saraeer
📜در جهان کو صاحب فهم درست! 🔸«متاسفانه پیشینیه حوزه های علمی ما، به دلیل این که جز در فقه واصول و گاه فلسفه، تخصص جدی نداشته، شغلهایی را از نظر تحقیق و نویسندگی و منبر ایجاد کرده، که ایجاب می کند در باره همه چیز اظهار نظر کند.» 🔻رسول جعفریان در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹آسیب شناسی بحث های مربوط به مفهوم علم، در بخش های کاملا تئوریک از یک طرف، و اخلاق علمی از طرف دیگر، یکی از اصلی ترین و ضروری ترین نیازهای همه جوامع علمی بویژه کشورهایی مانند ماست، شرایطی که معمولا فکر می کنیم عالمانه برخورد می کنیم، اما در واقع، و بسیاری از موارد، گرفتار دورهای عجیبی هستیم. جوامعی که با پیش فرضها و ساختارهای خیلی استوار روبرو بوده و محافظه کارانه علم را مدیریت می کنند، گرفتار آسیب های جدی در این زمینه می شوند. 🔹همه ما آگاهیم که پیراسته کردن مسیر دانش و استدلال، مدیون تقویت دانش منطق و رهایی از همج الرعاعی در تفکر و اندیشه بوده و هست. می دانیم که بحث مغالطه در منطق برای پیراسته کردن دانش بود، و اکنون که بحث های حوزه معرفت گسترش یافته، بررسی انواع مغالطه ها و نیز آنچه به حوزه اخلاق علمی مربوط می شود، نیازمند کاوشهای تازه و جدی تر است. 🔹از میان این آسیب ها می توان به این نکته توجه کرد که در این در جوامع علمی، آدم هایی هستند و رشد می کنند که تقریبا همه هنره هستند، به این معنا که هر چیزی را می توانند اثبات یا نفی کنند. اگر دلشان به طرف اثبات باشد، هزار و یک دلیل برای آن می آورند، و اگر دلشان به سمت انکار و نفی باشد، گردش بحث را چنان سامان می دهند که اساسا و گویی از روز الست، با آن مخالف بوده اند. 🔹اما این که چرا به این روز می افتند، یک دلیلش درست همین است که در هیچ رشته تخصص ای ندارند، بحث از موضوعات تاریخی یا عقایدی و کلامی، و حتی سیاسی و روز و یا هر چیزی به میان بیایید، جملاتی برای گفتن دارند که با روشهای جدلی طرح می کنند. این گروه ضمن این که تخصص ندارند، و اما از هر موضوعی چیزی می دانند، با استفاده از توانایی بیان، آنها را در کنار هم می گذارند و به آنچه می خواهند از انکار یا اثبات می پردازند. مسلما اگر از رشته تحصیلی این افراد بپرسید، پاسخ روشنی دریافت نخواهید کرد. 🔹متاسفانه پیشینیه حوزه های علمی ما، به دلیل این که جز در فقه واصول و گاه فلسفه، تخصص جدی نداشته، شغلهایی را از نظر تحقیق و نویسندگی و منبر ایجاد کرده، که ایجاب می کند در باره همه چیز اظهار نظر کند. این وضع، هرچند در سالهای اخیر با رشد بحث های تخصصی در حوزه، کمی تعدیل شده، اما همچنان وضع غالب حوزه دینی ماست که می بایست به آن توجه شود. 🔹طبعا آسیبی که از این زاویه، علم و دانش می بینید، جز این نیست که گرفتار نوعی هرج و مرج در استدلال و بحث علمی می شود؛ این که کسی بتواند در هر بابی یک مقاله ای بنویسد، این که کسی بتواند، با داشتن هر پیش فرضی، به اثبات یا انکار آنچه می خواهد مشغول شود، بیش از همه، ناشی از عدم باور اینها به نقش علم و دانش و جایگزینی آن با خواهش های درونی، غلبه مواضع عمومی حاکم، اراده وضع معیشت و مشغله روزانه و این قبیل امور دارد. 🔹ما برای پیشرفت چاره ای نداریم جز این که علم را از دست پیش فرض های اثبات نشده، و دلمشغولی های بی ریشه نجات دهیم، و اگر نسل ما به دلیل همه کاره بودن نتوانست از این وضع رهایی یابد، می بایست برای آینده فکر بهتری بکنیم، و بگذاریم دانش ما را از ورطه ای که در این تمدن گرفتارش بوده ایم، نجات دهد. این نصایح بیش از همه متوجه خود این بنده خداست، لطفا کسی به دل نگیرد! @saraeer
📜اگر نگران دین هستید.../ نکته ای درباره همایش نقد تصوف 🔸«اگر موضوع، نگرانی دربارهٔ دین مردم است، باید به‌جای دامن زدن به نفرت‌ها و دور کردن دل‌ها، فکری به حال مواضع، اجبارها و فتواهایی کرد که دین را در نگاه نسل جدید در تعارض با اخلاق و حقوق انسان قرار می‌دهد و آنان را به دامن معنویت‌ها و عرفان‌هایی کاذب می‌کشاند.» 🔻سیدحمید حسینی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹اقداماتی چون برگزاری همایش نقد تصوف اگر با اهداف علمی و بدون پیش‌داوری و جهت‌گیری خاص انجام شود بسیار مفید و مبارک است؛ ولی اگر قرار باشد با اعتبار حوزهٔ علمیهٔ شیعه شاهد عیب‌جویی و حمله به بزرگان فرهنگ، ادب و تمدن اسلامی باشیم و مجالی برای نقد واقعی، حضور دیدگاه‌های متفاوت، گفتگوی آزاد و بیان نقاط قوت و ضعف فراهم نیاید، نه‌تنها گام مثبتی برداشته نمی‌شود، بلکه حتی برگزارکنندگان نیز با نتایجی خلاف انتظارشان مواجه خواهند شد. 🔹آن‌گونه که از اظهارات مسئولان این همایش برمی‌آید ظاهراً نگرانی از تأثیر جذابیت‌های عرفان و تصوف در انحراف جوانان و دور شدن جامعه از مسیری که آن را تنها راه حق و شرط انحصاری نجات می‌دانند، مهم‌ترین دغدغه‌ و عامل اصلی برای پیگیری و اجرای این برنامه بوده است. 🔹گذشته از اینکه چنین انگیزه‌ای با فعالیت‌های تبلیغی و حزبی سازگارتر است تا رخدادهای علمی، ای کاش کسانی که چنین دغدغهٔ مهمی را پیگیری می‌کنند با نگاهی به واقعیت‌ها ابتدا به این پرسش پاسخ می‌دادند که آیا اموری چون مثنوی‌خوانی و گرایش بخشی از جامعه به ادبیات عرفانی (که اغلب با پرهیز از مطالب نادرست این‌گونه منابع، بر آموزه‌های اخلاقی و معنوی قرآن و سنت تمرکز دارد) در جذب افراد به دین و معنویت مؤثرتر بوده است یا در دفع آنها؟ 🔹بله، در آثار و عقاید گروه‌ها و دوره‌های مختلف منتسب به تصوف، اشتباه‌های فراوانی وجود دارد؛ همان‌گونه که در آثار متکلمان، فقیهان، محدثان و دیگر اصناف نیز می‌‌توان خطاهای بزرگی را پیدا و برجسته کرد؛ ولی اگر موضوع، نگرانی دربارهٔ دین مردم است، باید به‌جای دامن زدن به نفرت‌ها و دور کردن دل‌ها، فکری به حال مواضع، اجبارها و فتواهایی کرد که دین را در نگاه نسل جدید در تعارض با اخلاق و حقوق انسان قرار می‌دهد و آنان را به دامن معنویت‌ها و عرفان‌هایی کاذب می‌کشاند. @saraeer
📜آقایان علما! به ما بگویید کدام معصوم در چنین جایی اصحابش را جمع کرده؟/ آیا سفارش ائمه است که هیچ کس نفهمد این مبالغ چند صد میلیاردی از بودجه سالانه را آقایان چگونه خرج میکنند؟! 🔻سیدمهدی صدرالساداتی، فعال فضای مجازی با انتشار تصویری از اجلاسیه اساتید سطوح عالی و خارج حوزه در مدرسه امام کاظم نوشت: 🔹من و خیلی از طلبه های دیگر از این حوزه نیستیم که اساتیدش امروز در آن کاخ دور هم جمع شدند و از دستاوردهای بیشمارشان گفتند و رفتند! 🔹آنها که هیچ ابایی نداشتند که با عمامه آنجا بنشینند و عکسهایشان را مردم ببینند! الله اکبر! این سیره پیامبر ص است که گردهماییش روی زمین مسجد بود و اجازه نداد برایش سقف گلی بزنند؟! آقایان علما! به ما بگویید کدام معصوم در چنین جایی اصحابش را جمع کرده؟ 🔹خب باید هم این حوزه دکوراسیون زده ساختمان پرور برای روحانیون معممش حضور و غیاب کند که از درس فرار نکنند و سر امتحان مامور بگذارد تا تقلب نکنند !!؟ باید هم طلبه اش فقط نیم ساعت جزوه بخواند و درس پاس کند و به مقامی برسد و زیر دستان تملق گویش او را آیت الله بنامند. 🔹خیلی سفت و محکم میگویم ، ما و بسیاری از طلاب نه اینجا میرویم و نه این نمایش ها را قبول داریم. 🔹پ.ن: عکس از سالن حوزه امام کاظم و سخنرانی رییس حوزه که گفتند: ما اگر حوزه بالنده، انقلابی و پاسخگو داشته باشیم در همه جهان اثر گذار هستیم. 🔹پ.ن2: امام خمینی: از اهم مسائلی که باید تذکر بدهم، مسئله ای است که به همه روحانیت و دست اندرکاران کشور مربوط می شود، و همیشه نگران آن هستم که مبادا این مردمی که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منّت گذاشتند، به واسطه اعمال ما از ما نگران بشوند. اگر خدای نخواسته، مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان. 🔸وی در مطلبی دیگر با انتشار فیلم طلبه پیانونواز لبنانی نوشت: 🔹مدتی پیش این کلیپ پخش شد و خیلی از حوزویان ناراحت شدند و گفتند آخر الزمان شده ! با لباس پیغمبر چه کاری کردید؟! من عرض میکنم حوزه خیلی تغییرات مهم دیگر هم کرده است که ندیدم بخاطر آنها احساس گناه کنیم !؟ 🔹این سیره پیغمبر است که این همه خرج کنند و موسسات مجلل با سالنهای فاخر چند منظوره در کنار هم درست کنند که هر کدام به اسم یک آقایی باشد ؟!؟ در حالیکه بسیاری از طلاب از شدت نداری حتی پول کرایه تا محل تبلیغ را ندارند؟! . 🔹شأن لباس پیغمبر حفظ میشود وقتی میبینیم این بناها و موقوفاتی که از مال امام زمان و در دست مرجع بوده، همینطور موروثی در دست فرزندان و نوه و نتیجه ها ‌برسد؟! و از کنارش امکانات و اعتبار کسب کنند؟! 🔹منش پیامبر ص ما این بود که یک فرد پولدار بتواند بخاطر وجوهات سنگینش مرجعش را ملاقات کند و با او چایی بخورد درحالیکه بسیاری از فقرا از دیدن او محرومند؟ سفارش ائمه است که هیچ کس نفهمد این مبالغ چند صد میلیاردی از بودجه سالانه را چگونه خرج میکنند!؟ 🔹خب اگر دلمان برای لباس میسوزد چرا در مقابل این چیزهایی که جلوی چشم مردم دارد اتفاق می افتد ، ساکتیم؟! اینها آبروی پیامبر را ببرد اشکال ندارد؟! میترسیم از اینکه آقایان ناراحت شوند؟! 🔸لینک تصویر: yon.ir/X8KXF @saraeer
@saraeer.mp3
7.46M
🔺حمله و اهانت غفار عباسی معروف به «استاد غفاری» علیه مدیریت حوزه در درس اخلاق روزگذشته 🚨این فایل تقطیع شده و صرفا جهت اطلاع شماست 🔸منبع: استاد کامل @saraeer
🔺گردهمایی خودتحریمی ممنوع با مشارکت تشکل‌های حوزوی و دانشگاهی در قم @saraeer
📜بیماری نشنیدن 🔻سید محمد زرهانی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹از بیماری های رایج و شایع این روزهای ما تلاش مصرانه و سیستماتیک برای نشنیدن است. به سان قحطی زدگان تا حدی که می شود حرف در انبار ذهن ذخیره سازی می کنیم و با دستپاچگی سعی داریم خود را به جای دایرة المعارف هر موضوعی به فراخور نیاز جا بزنیم. اما جالب آنکه هرگز تن به ذلت شنیدن حرف دیگری نمی دهیم. مثل یک بغض نترکیده منتظریم تا فرد دیگری چالش حرافی را آغاز کند تا بر سرش با قدرت هرچه تمام خراب شویم. ما و دیگری به شیوه ای تدافعی گوش هایمان بسته و به سبکی تهاجمی دهانمان باز است. 🔹علی الظاهر مدت های مدیدی است که متعمدانه نمی خواهیم بشنویم. ناخودآگاه پذیرفته ایم که حرف زدن شیوه ای از اعمال قدرت است و شنیدن به معنای زیر سلطه بودن. این بیماری مخوف اما احتمالا دلایل قابل توضیحی دارد. انسان تا جایی که شناخته شده است، برای نیل به خواسته هایش توامان بایست حرف بزند و بشنود تا در چرخه تبادل اطلاعات، خواسته های خود و دیگری را ابتدا درک و سپس برطرف کند. اما ما در بهترین حالت به صورت گزینشی خواستار شندین حرف های خود از دهان دیگران هستیم. 🔹اما از کجا دچار بیماری نشنیدن شدیم و مهمتر از آن این بیماری از کجا شدت گرفت؟ به نظر می رسد اصل و اساس این بیماری ناظر به اعمال قدرت کسانی است که شغل و حرفه شان "حرف زدن" است. انگ این اتهام متوجه دایره ای به گستردگی دبیران ، خطیبان ، معلمان، واعظان ، منبری ها، روشنفکران، روحانیون، متکلمان، فلاسفه و هرکسی است که با حرف زدن می تواند خواسته ها یا منافعی را به کرسی بنشاند. ایشان به ما یاد دادند که می شود با حرف زدن منافعی را برای خود تدارک دید و از مستمعان برای رسیدن به آن منافع بهره برد. لذا ما را اندک اندک نسبت به عمل "شنیدن" محتاط و بدگمان کرده اند. 🔹اما این بیماری از جایی وخیم تر شد که رسانه ها و تبلیغات ریز و درشت پا به میدان گذاشتند. رسانه ها صنعت حرافی را چنان ارتقا داده اند که سلام گرگ که هیچ ، سلام هیچ جنبنده ای را دیگر بی طمع تلقی نمی کنیم. لذا در قلعه پرتاب حرف سنگر می گیریم و شنیدن را به مثابه از دست دادن قلمرو تلقی می کنیم. می ترسیم با شنیدن ضعیف شویم و مورد تهاجم قرار بگیریم. اینگونه با اتخاذ استراتژی حمله فرصت را از رقیبان می رباییم و به شیوع هرچه بیشتر این بیماری در پیرامون خود کمک می کنیم. 🔹گمان نمی کنم درمان قطعی برای بیماری نشنیدن این روزهای ما وجود داشته باشد. اما به گمان من دوری از حرافان حرفه ای- صنعتی می تواند از سرعت پیشرفت این سرطان در ذهن ما مقدار اندکی بکاهد تا شاید گاه و بیگاه زمانی که لازم است بشنویم، بشنویم. @Saraeer
14.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺سیدکمال حیدری: اجتهاد متفاوت علمای شیعه و سنی نباید منجر به تکفیر یکدیگر شود/ مشکل تعارض ادیان در غرب به دلیل عدم نفی یکدیگر حل شده است @saraeer