📜رئیس قوه قضائیه به انتقادات آیت الله مکارم واکنش نشان داد/ چرا به گونه ای صحبت می شود که گویی مسئولان قضایی و قضات شریف از پس کوه قاف آمده اند؟ ما هم از همین حوزه ها آمده ایم
🔻صادق آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی:
🔹برخی اشکالات نسبت به دستگاه قضایی مطرح می شود که وقتی از سوی علمای حوزوی به ویژه برخی مراجع معظم باشد باید بیشتر مورد عنایت قرار گیرد زیرا می دانیم که اگر از میان علمای حوزه کسانی انتقاد می کنند، نیتشان اصلاح و بهبود وضعیت است و هیچ شائبه ای از جهات دیگر وجود ندارد.
🔹مراجع تقلید، مورد اطمینان و محل رجوع مردم هستند و به نحوی انتقادات مردم را نیز منعکس می کنند، دستگاه قضایی نسبت به هر انتقادی باید روی گشاده داشته باشد زیرا معتقدیم که انتقادات سازنده به رفع نقایص و افزایش اقتدار قوه قضاییه و رضایت مندی مردم کمک می کند. خصوصاً اظهارات کسانی که از لحاظ علمی و اعتقادی جایگاه والایی دارند نیاز به توجه جدی تری دارد و باید نسبت به این انتقادات گوش شنواتری داشته باشیم.
🔹گاهی انتقادات ناشی از عدم اطلاع است. در این صورت اگر این انتقادات در محفلی خصوصی مطرح شود مسلماً انسب است چون بیان آن در علن، ممکن است موجب قدح یک دستگاه شود بدون آنکه استحقاق چنین قدحی را داشته باشد.
🔹بنده معمولاً از پاسخ به اینگونه انتقادات اجتناب می کنم تا خدای ناکرده حاشیه ای برای دستگاه قضایی و نظام ایجاد نشود زیرا معتقدم مقصود ما حل مشکل است و نیازی به هیاهو نیست. از طرفی اعتقاد دارم که کار دستگاه قضایی باید تبیین شود و به همین جهت در پاره ای از موارد که برخی فقهای بزرگوار اشکالاتی را مطرح کرده اند از دادستان محترم کل خواسته ام که به محضر این بزرگواران برسند و برای رفع ابهام به ارائه توضیح بپردازند.
🔹اگر این مطالب به گونه ای دیگر بیان می شد و مثلاً در خصوص عملکرد چند قاضی بود، در مقام توضیح و موضع گیری برنمی آمدم اما از آنجا که متاسفانه در این اظهارات به صورت مکرر کل دستگاه قضایی مخاطب قرار گرفته است احساس می کنم که اگر برخی توضیحات ارائه نشود به مجموعه قوه قضاییه جفا شده است زیرا دراین مجموعه عده بسیاری از قضات محترم شامل روحانیون و غیرروحانیون فاضل و متدین مشغول کار هستند که طبق قوانین و فتاوای فقهای بزرگ عمل می کنند.
🔹به محضر شریف ایشان عرض می کنم چرا به گونه ای صحبت می شود که گویی مسئولان قضایی و قضات شریف از پس کوه قاف آمده اند؟ ما هم از همین حوزه ها آمده ایم. بسیاری از مسئولان عالی قضایی و قضات دستگاه قضا از روحانیون فاضل، متدین و جلیل القدر حوزه اند. قضات متدین و فاضلی در قوه قضاییه فعالیت می کنند که انسان از دقت ها و تعبدشان به احکام اسلام و فتاوای فقهاء لذت می برد. به ضرس قاطع عرض می کنم قاضی عالی رتبه ای نمی شناسم که به احکام اسلامی یا فتاوای لازم الاتباع فقهاء عظام توجه نداشته باشد یا بدانها متعبّد نباشد لذا این گونه تخطئه را به حق نمی دانم.
🔸مشروح اظهارات رئیس قوه قضائیه را اینجا بخوانید:
https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1032267
@saraeer
📜وقتی از توهم توطئه در میان برخی مدعیان سخن میگوییم، دقیقا از چه حرف می زنیم؟
🔻محمدمهدی شیرافکن در واکنش به یادداشت کانال روزنه نوشت:
🔹سال هاست جریان های ظاهرا انقلابی، به اشتباه، خودی را نا خودی و انقلابی را غیر انقلابی معرفی می کنند، آن هم به بهانه های واهی که اصلی ترین آن ها اختلاف نظرهای گاه و بی گاه آن افراد با جریان های انقلابی و در مواقعی خوف از تغییر مسیر ناگهانی در آینده می باشد.
🔹وقتی ما هنوز که هنوز است اهمیت جمع آوری خوانش های تاریخی برای تشخیص سره از ناسره را نمی دانیم و توهم این ما را فرا گرفته که (مثلا) هدف فلان شخص از مصاحبه با دختر فلانی ایجاد القائات نا صحیح است، اینجاست که باید در روحیه انقلابی خود شک کنیم.
🔹روحیه انقلابی به بسته بودن فضای فکری و جمود و تنگ نظری در استفاده از برداشت های مختلف فکری نیست، بلکه به عکس، اینکه متخصصی در فلان مسئله رسانه ای را میان حوزویان بیاوریم تا برای بستر سازی چنین دغدغه هایی در حوزه سخن بگوید همان چیزی ست که بایستی از اوائل انقلاب به سمت آن حرکت میکردیم تا مبادا کار به اینجایی که هست کشیده شود و با برگزاری دو جلسه توسط یک بزرگوار که برخی نظرات تاریخی اش کمی برای ما نا مأنوس است، تن و بدنمان به لرزه بیفتد که به چه حقی حوزه علمیه بودجه خود را در دعوت از فلان چهره رسانه ای خرج کرده است؛ خرج کردنی که صد البته موجب خواهد شد کمی از دغدغه های به حق متن جامعه شنیده شود.
🔹حال اینکه اگر قصد دارید فقط اعمال نظر شخصی خود را از کلاس های درس حوزه علمیه بشنوید بگویید تا از همین فردا دربِ برداشت های مختلف از دین و تاریخ اسلام را نیز تخته کنند که مبادا به خلاف مصلحت سنجی یک جریان خاص عمل شود.
🔹کار رسانه ای آدم خود را میخواهد. نمی توان معنای تاریخ شفاهی را ندانست و آن را نقد کرد. اساس کار تاریخ شفاهی شناساندن حداکثری افکار و روایت های تاریخی افراد مختلف، در گفت و گویی آرام و زیرکانه است؛ کاری که شما در این سال ها نتوانسته اید با زبان تلخ خود انجام دهید.
🔹صمیمانه تقاضا دارم تا اگر خود را دغدغه مند در مسیر انقلاب می دانید و بقیه را شایسته نمی دانید، به جای انتقاد های ناروا و دور از واقع، خود را در ورطه کارهایی نظیر تاریخ شفاهی بیندازید تا بلکه در این زمینه کاری انجام داده باشید و خوانشی نزدیک تر به صواب رقم بزنید نه اینکه با امنیتی کردن فضا و برچسب زدن های پیاپی روحیات علمی را بخشکانید.
🔸یادداشت کانال روزنه با عنوان «حسین دهباشی دقیقا در قم چه می خواهد؟!» را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/214
@saraeer
📜آفت بزرگ زبان دینی
🔻کانال «سخنرانی ها» از محمدمجتهد شبستری منتشر کرد:
🔹یکی از آفتهای بزرگ زبان دینی تک صدایی است. اینکه یک نفر باید بگوید و دیگران باید بشنوند. یا چند نفر بگوید و دیگران موظف به شنیدن باشند. پرسش و بحث در میان نباشد. ارتباط زبان با وجدان انسانیت، دانشها و اخلاق قطع شده باشد. حالت عرضه کردن نداشته باشد و حالت محکوم کردن داشته باشد؛ چنین زبانی از خود بیگانه است. یعنی زبان دین و معنویت نیست.
🔹اگر زبان دینی با زبان علم، فلسفه و هنر قطع ارتباط کند از خود بیگانه خواهد شد. انسان فقط با دین زندگی نمیکند. انسان با همه حوزههای علم، فلسفه، هنر و دین زندگی میکند و تاریخ چندهزار سالۀ بشر این واقعیت را نشان میدهد. هیچ کدام از حوزهها تابع دیگری نیست اما میتوان بین اینها دیالوگ و تعامل برقرار کرد. زبان دینی باید تولید معنای جدید و اصیل کند وگرنه ازخود بیگانه میشود.
🔹از طرف دیگر اگر زبان دین و معنویت به شکل و فرم تقلیل داده شود از خود بیگانه میشود. یعنی اگر تنها تاکید شود به حفظ شکل اعمال، آداب و رسوم و… وبگویند اگر این اشکال رعایت شود دین و معنویت وجود دارد و اگر این شکلها حفظ نشود دین و معنویت وجود ندارد، این تلقی مانع توجه به آنچه زیر آن شکلهاست و زیربنا و محتوای دین و معنویت است میشود. وقتی میگویید فلان حکم شرعی چون در کتاب و سنت هست باید اجرا شود، باید توجه کنید که این یک شکل است و باید دید محتوی آن چیست؟ هدف آن چیست؟ آیا نباید درباره هدف حکم خدا سوال کرد؟ آیا پرسیدن از خدا حق انسان نیست؟
🔹آیا انسان حق دارد یک بار، دو بار و چند بار از خدا سوال کند و در نهایت بگوید خدایا من تلاش کردم که خطاب تو را بفهمم اما نشد؟ اگر انسان تمام تلاش خود را برای فهم آنچه میگویند احکام خدا است به کار گرفت و در نهایت آن را درک نکرد و باز خداوند فرمود که چه آن را بفهمی و چه نفهمی باید اطاعت کنی، این سخن، زور گفتن است و آیا خدا زور میگوید؟
@saraeer
📜حکایت علم غیر نافع/ چرا بازار کار ایران را سازمان بین المللی کار ارزیابی می کند؟!
🔻علی کشوری:
🔹با اینکه یکی از مهمترین ابواب فقهی حوزه، مکاسب است و طلاب و فضلای حوزه در این موضوع دقت های فراوانی دارند؛ ولی بازار کار ایران با شاخص های سازمان بین المللی کار(iLO) و در چارچوب بیانیه فیلادلفیا(مصوب ۱۹۴۴) ارزیابی و اصلاح می شود؟!
🔹شغل و نوع کسب جزء زیر ساخت های اصلی هدایت و علوم نافع محسوب می شود ؛ولی چرا فقهایی که مکاسب می گویند انگیزه و قدرت مدیریت مشاغل و بازار کار را ندارند؟! در شرایط فعلی آمارشناسان و کار آفرینان با تعاریف و شاخصه های معیوبشان بازار کار ایران را معماری می کنند.
🔹سازمان بین المللی کار تعاریفی مانند: اشتغال ناقص، اشتغال ناقص زمانی و اشتغال ناکافی و بیکار ارائه داده اند. به عنوان مثال گفته اند که بیکار کسی است که در هفته مرجع آمار گیری حتی یک ساعت هم شاغل نباشد و یا سایر تعاریف. آیا حوزه میان این وضعیت و تعاریف فقهی موظف به "نظام مقایسه" است یا خیر؟
🔹سؤال اصلی این است که آیا این تعاریف در حوزه بررسی شود یا خیر؟! در فقه المکاسبی که ارائه می نمائیم تعاریف فعلی را با تعاریف فقهی مقایسه می کنیم. تعاریفی مانند انواع اشتغال ،گروههای شغلی، موقعیت شغلی، نرخهای اشتغال و... را بررسی می کنیم. استظهار فقهی به ما می گوید که شغل دارای ۹ دسته ویژگی است که مهمترینش طبقه بندی مشاغل از نظر دین و نحوه تبادل و معامله صاحبان مشاغل و مردم است.
@saraeer
📜آیت الله مکارم در نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضائیه: بیانات جنابعالی قانع کننده نبود/ تضعیف قوه قضائیه را خلاف میدانم
🔻متن نامه آیت الله مکارم شیرازی به صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب آيت الله آملی لاريجانى
رياست محترم قوه قضائيه (دامت بركاته)
با اهداء سلام و تحيت؛
🔹معروض مىدارد بيانات جنابعالى را درباره مسائلى كه اينجانب مطرح كرده بودم، خواندم. متأسفانه قانع كننده نبود و شايد توضيحات من براى آن چند مسئله كافى نبوده است.
🔹بنابراين پيشنهاد مىكنم همانطور كه خود شما هم اشاره كردهايد دادستان كل كشور و دو نفر از قضات عالىرتبه كه سوابق حوزوى داشته باشند تشريف بياورند تا آن چهار مسأله مهم درباره مهريه در محيط عالمانه و دور از عصبانيت حل و فصل شود و چنانچه آن چهار مسأله روشن شد، ان شاء الله به كار بسته شود و اگر بعضى از قوانين موجود با متون اسلامى سازگار نبود از طريق مجلس شوراى اسلامى اصلاح شود.
🔹اينجانب براى قوه قضائيه و براى شخص جنابعالى قائل به احترام بوده و هستم و تضعیف این قوه را کار خلافی می شمرم. هدف اينجانب روشن ساختن قوانين مترقى اسلام و كمك به جمعى از گرفتاران مهريه است. لطفا دستور دهيد ليست كامل زندانيان مهريه را با ذكر سن و سال، همراه بياورند.
🔹اميدوارم بتوانيم از اين طريق كمكى به حل مشكلات جوانان كه گرفتار مسأله مهريه هستند و در زندانها به سر مىبرند بنماييم. هميشه در سايه لطف پروردگار موفق باشيد.
@saraeer
مقاله سکولاریسم و فقه و حوزه .pdf
233.2K
🔺مهدی نصیری در مقاله ای با عنوان «سکولاریسم و فقه و حوزه»: سکولاریسم مردود است اما درباره توانایی فقه برای اداره جامعه و رفع مشکلات غلو نکنید
@saraeer
📜دیدگاه ما درباره گزاره های نصیری تکلیف آینده انقلاب را روشن می کند
🔻میلاد دخانچی درباره مقاله اخیر «مهدی نصیری» نوشت:
🔹مهدی نصیری را مدت هاست که میشناسم. او اعتقاد دارد نگاه او به رابطه دین و سیاست نتیجه منطقی امتداد نظر آوینی درباره رابطه دین و دنیای جدید است؛ انچه نصیری در این چند صفحه آورده امروز باید سوژه اصلی محافل روشنفکری و حوزوی باشد. هر کسی از حسن عباسی و ازغدی و رایفی پور گرفته تا مخالفان مذهبی فقر و فساد اگر بخواهند خود را با دعوای اصلی روبرو کنند باید به جنگ نصیری بروند. خلاصه اینکه موافقت و مخالفت ما با این گزاره های نصیری تکلیف ما را برای آینده ایران مشخص میکند. مهم نیست کجا ایستاده ایم. مهم این است که «بدانیم» کجا ایستاده ایم. نتیجه تفکر نصیری را جدی بگیریم. نصیری مهم است.
🔸مقاله «سکولاریسم و فقه و حوزه» نوشته مهدی نصیری را در لینک زیر مشاهده کنید:
https://eitaa.com/saraeer/227
@saraeer
📜روحانیت؛ نیازمند بازتعریف هویت
🔻مباحثات | محمد وکیلی:
🔹 نوع تعامل روحانیت با محیط پیرامون خود در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی طی چند سال اخیر، دچار تغییرات اساسی شده است. جایگاه روحانیت به عنوان گروه مرجع، مورد خدشه قرار گرفته و گزارشهایی از تنزل قابل توجه روحانیت در مرجعیت منتشر شده، از لحاظ اقتصادی برنامههای توسعهای حوزههای علمیه بیش از آنکه متکی به حمایتهای مردمی باشد به بودجههای دولتی وابسته گشته و از لحاظ سیاسی نشانههایی از تنزل اعتبارش دیده میشود.
🔹 این تغییر موجب بروز واکنشهایی شده که قبل از این سابقه نداشته است؛ واکنشهایی که در درجات مختلف از طیفهای مختلفی صورت گرفته: شبکههای به اصطلاح آنور آبی برنامههای متنوعی برای بررسی نظام، نقش و کارکرد روحانیت ترتیب میدهند؛ نشستهای مختلف و متنوعی در مورد روحانیت در مراکز علمی مختلف برگزار میشود؛ پژوهشها و پایاننامههای متعددی به این سو سوق داده میشود؛ این نهاد توسط شخصیتهای مختلفی از رحیمپور تا جلاییپور مورد نقد و کنکاش قرار میگیرد؛ از طرف بدنه عمومی اجتماع که به برکت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی امکان ایفای نقش فعال یافتهاند، مورد اظهار نظر، نقد و ارزیابی قرار میگیرند؛ تعرضهای خیابانی که طی چند سال گذشته افزایش چشمگیری داشته و چندین روحانی مورد تعرض، خشونت خیابانی، ضرب و شتم قرار گرفته و تعدادی نیز کشته شدهاند؛ این چنین مواردی نشان از آن دارد که نوع تعامل روحانیت با جامعه دچار تغییری اساسی شده است؛ تغییری که از لحاظ جامعهشناسی نیازمند تبیین و تحلیل است.
🔹بر همین اساس بهنظر میرسد که روحانیت جهت بازیابی تعامل خود با جامعه پیرامونی، نیازمند بازتعریف هویت خویش است؛ بازتعریفی که حداقل باید سه محور را شامل شود:
🔹تعریف سازمان و نهاد روحانیت و جایگاه روحانیون در این سازمان: امروزه این نهاد به حدی از پیچیدگی و تداخل رسیده است که بر اساس نگرشها و مبانی سابق، امکان درک و تحلیل آن وجود ندارد (کتاب شکلگیری سازمان روحانیت شیعه، نوشته محمدعلی اخلاقی).
🔹کارکرد و نقش روحانیت: هرچند به کاركرد و نقش روحانیت (به معانی شغل، وظيفه، هدف و…) پرداخته شده اما آ چه مراد است و کمتر بدان پرداخته شده عمل و وظيفه اجتماعی سازمان روحانيت شيعه است.
🔹اشکال و شیوههای ایفای نقش: هر چند طی سالهای گذشته ورود مؤلفههای جدید، موجب تغییر نقش و وظیفه اجتماعی روحانیت شده است، اما همچنان شیوه ایفای نقش روحانیت در شکل و قالب سنتی خود باقی مانده و توجهی به تنوع اَشکال حضور خود ننموده است.
🔹 در این بازتعریف واقعیتهایی نیز باید مورد توجه قرار گیرد: ۱. این بازتعریف نمیتواند در خلأ یا در محیط درون روحانیت مشخص گردد؛ بلکه باید در تعامل با جامعه اتفاق بیافتد. حداقل دو محور از این محورهای سهگانه (کارکرد و شیوههای ایفای نقش) نمیتواند بدون در نظر گرفتن اجتماعی که روحانیت در آن حضور دارد، تعریف و تبیین گردد.
🔹۲. دنیای مدرن ویژگیهایی دارد که اگر جایگاه، نقش و شیوه عمل بدون توجه به این فضا ترسیم گردد، امکان عمل و کنشگری فراهم نخواهد شد. مهمترین مشخصه و وجه تمایز جهان کنونی با جهان سنت را به تعبییر امیل دورکیم (جامعه شناس فرانسوی) باید در تنوع، تکثر و تفاوت دنیای مدرن و تشابه و یکدستی جهان سنت جست.
🔹۳. روحانیت باید متوجه باشد که در دنیای جدید رسانه، ابزاری جانبی و عارضی نیست و بدون توجه به نقش و جایگاه رسانهها نمیتواند به ایفای نقش بپردازد. توجه به محوریت رسانه در دنیای مدرن که در نظریه بازنمایی استوارت هال (نظریه پرداز فرهنگی) بر آن تأکید میشود شرط اولیه ایفای نقش و بازیگری است.
🔹۴. روحانیت بر خلاف فضای سنت که فاقد رسانه عام و فراگیر بود، هر روز به مدد فضای رسانهای، صدها رقیب جدی مییابد. چنین فضای رقابتی، از اقتضائات دیگر دنیای امروز است. این تنوع و تکثر رقیب به حدی است که با توجه به گسترش دین و معنویت فردمحور و خویشمحور است؛ هر فردی، خود رقیبی برای روحانیت میتواند باشد. در چنین فضایی هرگونه کنشگری روحانیت بدون توجه به این حجم از تنوع و تعدد رقیب، نتیجهای جز طرد و انزوا برای روحانیت به بار نخواهد آورد.
@saraeer
📜جای درس اخلاقهای آقای خمینی در حوزه خالی است
🔻آیت الله شبیری زنجانی در دیدار سیدهاشم حسینی بوشهری دبیر شورای عالی حوزه های علمیه:
🔹آقای خمینی که درس اخلاق می گفتند تا چند روزی حوزه یک حال و هوای دیگر داشت. امروز جای این درس اخلاقها در حوزه خالی است. وقتی که گذشته حوزه را بررسی می کنیم می بینیم که در مناطق مختلف کشور، رؤیت علماء برای هدایت مردم کافی بود. مردم از رفتار علما و روحانیون درس می گرفتند. باید برای طلبهها مجلسی تشکیل شود و سخنرانان با استناد به روایتهای نورانی و سیره بزرگان مباحث اخلاقی را شرح دهند.
@saraeer
🔺دیدار برخی از سران اصلاحات با آیت الله شبیری زنجانی. پایگاه خبری شفقنا ضمن انتشار این خبر مدعی شد آیت الله شبیری زنجانی اخیرا با آیت الله خامنه ای نیز دیدار و گفتگو کرده است
@saraeer
📜نباید با تحلیل خود فعل معصوم را تنزل دهیم
🔻سید محمدمهدی میرباقری در مراسم شهادت امام حسن (ع):
🔹افق تدبیر الهی که در اهلبیت(ع) وجود دارد برای مردم عادی قابلفهم نیست و به همین سبب، باید ما در برابر اهلبیت(ع) سر تعظیم فرود آوریم و با تواضع کامل مطیع امر آنها باشیم.
🔹یک روز فعالیتهای نبی مکرم اسلام(ع) در میان مسلمین، یک روز صلح امام حسن(ع) و امروز نیز مسئله غیبت حضرت ولیعصر (عج) از اسرار الهی است.
🔹درباره مسئله صلح امام حسن(ع) مباحث زیادی مطرح میشود و این تحلیلها برای اهل علم خوب است؛ اما باید بدانیم که نباید با تحلیل خود به فعل معصوم تنزل دهیم.
🔹افعال و دستورات نبی مکرم(ع) و اهلبیت(ع) که بعد از ایشان ولی خدا بر روی زمین هستند عین دستورات خدا تعالی است و تسلیم در برابر این اوامر به معنای تسلیم در برابر امر خدای تعالی است.
@saraeer
📜ضارب طلبه همدانی دستگیر شد
🔻به گزارش خبرگزاری فارس:
🔹ضارب طلبه همدانی که صبح روز دوشنبه با ورود به منزل یکی از روحانیون همدان، او و همسرش را با ضربات چاقو مجروح کرده بود دستگیر شد. به گفته دادستان عمومی و انقلاب همدان، ضارب همسایه این روحانی همدانی بوده و گویا در حین ضرب و شتم شیشه مصرف کرده بوده است.
@saraeer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دیدگاه سیدکمال حیدری درباره آیه «الرجال قوامون علی النساء» و جایگاه زن در جامعه امروز
@saraeer
📜تأملاتی درباره قُدسی شدن جایگاه مرجعیت در شیعه (قسمت اول)
🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹مرجعیت تقلید در شیعه مقامی علمی است ولی در نگاه بعضی از شیعیان مرجعیت مقامی قُدسی و معنوی تلقی میشود. در نگاهِ قُدسی به مرجع تقلید، او برترین فرد از جهت کمالات معنوی بعد از ائمه(ع) است، و سایر مردم جایگاه معنوی فروتری نسبت به او دارند. دراینباره نکاتی به ذهن بنده میرسند که شاید مرتب و منظم نباشند، ولی بیارتباط با هم نیستند:
🔹1. نگاهِ قدسی به مرجعیت موجب میشود سخن او در هر علم و فنی، با برداشت تعبدیِ مقلّدان همراه شود و نظراتِ مخالف او، باطل و خلاف شریعت تلقی شوند. به دیگر سخن، فقیه با کسب تخصص در علم فقه و کسب عنوان مرجعیت، در همهی علوم و فنون ممتاز میشود؛ تمامی رشتهها و تخصصهای دیگر دینی همچون اخلاق، اعتقادات، تاریخ، تفسیر و... به چنگ او میافتد و نظرش بر متخصصین همهی این علوم برتری مییابد. بر این اساس تخصص در فقه همراه با کسب عنوان مرجع تقلید و بدون این عنوان، یک دنیا با هم توفیر دارند.
🔹2. فتوا و استدلالهای مرجع تقلید امری نافهمیدی و غیرقابل وصول برای دیگران نیست. یعنی عالمان غیرمتخصص و حتی در مواردی مردم عادی نیز میتوانند به صحت یا نادرستی استدلالهای مرجع تقلید درباره یک فتوا دست یابند. پس تفاوت مرجعِ تقلیدِ متخصص در فقه با عالمانِ غیرمتخصص چیست؟! مرجع مجتهد توانایی ارائه مبتکرانه استدلالهای فقهی، جمعبندی میان آنها و ارائه حکم شرعی را دارد، ولی عالم غیرمتخصص اگرچه توانایی فهم این استدلالها و قضاوت درباره آنها را دارد، ولی خود نمیتواند به صورت ابتکاری این استدلالها را ارائه کند.
🔹به هر حال مرجعیت عنوانی نیست که افراد با دستیابی به آن، هرحکمی را بدون استدلال قانعکننده بیان کنند، گویی که سخن آنها از کنگره عرش الهی فرود آمده است. از این جهت است که بعضی فقهای گذشته در برابر سؤالات مردم عادی نیز حکم شرعی را با تمام جزئیات استدلالی بیان میکردند.
🔹3. فتوای فقیه از آنجا که از جایگاهی علمی صادر میشود، میتواند توسط هر کسی مورد رد و مناقشه واقع شود. بر این اساس اگر سخن منتقدان غیرعلمی و بیپایه باشد، به کلام علمی و مستحکم مرجع تقلید لطمهای وارد نمیکند و خطری برای جایگاه مرجع تقلید و جامعه شیعه ندارد؛ و اگر جنبههای حقی در کلام آنها باشد، فرصتی است تا مراجع تبیین بهتری برای جامعه شیعه داشته باشند. ولی در نگاه قدسی به مرجع تقلید هرگونه اشکال و انتقاد به مرجع تقلید نوعی توهین و بیاحترامی به حساب میآید، زیرا اعتقاد معنوی مردم را تضعیف میکند و تقابلی با مقدسات آنهاست.
🔸قسمت دوم این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/250
@saraeer
📜تأملاتی درباره قُدسی شدن مرجعیت در شیعه (قسمت دوم)
🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹4. یکی از عواملی که موجب تشدید نگاهِ قُدسی به مرجعیت شده است خلط معنایِ عرفانی، کلامی و فقهی ولایت است. معنایِ فقهی ولایت چیزی شبیه قضاوت و حکم قاضی است با این تفاوت که محدودهی حکم ولی فقیه تمام امور اجتماعی را در بر میگیرد. چنانچه بیشتر ادله ولایت فقیه نیز همراه با زمینه قضاوت و شأنِ قاضی مطرح شدهاند. همچون مقبوله عمر بن حنظله که اصل سؤال وی از امام صادق(ع) درباره این است که شیعیان در امر قضاوت باید به چه کسی مراجعه کنند؟ امام در قسمتی از پاسخ میفرمایند: «یَنْظُرانِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوى حَدیثَنا وَ نَظَرَ فِی حَلالِنا وَ حَرامِنا وَ عَرَف أَحکامَنا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فإنّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حاکِماً...؛ باید نگاه کنند ببینند از شما چه کسی است که حدیث ما را روایت کرده، و در حلال و حرام ما مطالعه نموده، و صاحبنظر شده و احکام و قوانین ما را شناخته است بایستی او را به عنوان قاضی و داور بپذیرند، زیرا که من او را حاکم بر شما قرار دادهام» علما از این فراز پاسخِ امام برای اثبات ولایت فقیه بهره بردهاند که بحث آن مفصل است.
🔹اما معنایِ فقهی ولایت گاهی با معنایِ عرفانی آن خلط میشود و مقامی قُدسی برای فقیه جلوهگر میکند که حتی او را دارای مقام ولایت تکوینی در عالم وجود نیز میکند. البته ممکن است ولایت فقهـی و عرفانی همزمان در یک فرد جمع میشود. ولی لازمه ولایت فقهی، ولایت عرفانی نیست. بر این اساس، اگر فقیه در موردی حکم بکند، دیگران میتوانند در نظر این حکم را خطا و اشتباه بدانند و حتی نظر خود را بیان کنند، هرچند در عمل نباید با این حکم مخالفت شود. ولی در نگاه عرفانی مخالفت فکری و نظری با فقیه یک انحراف و گناه بزرگ به شمار میآید.
🔹5. اگر مقام مرجع تقلید را مقامی علمی بدانیم، باید معنا و مفهوم القاب حوزوی همراستا با مقامهای علمی باشند. ولی این القاب بیش از آنکه رفعتِ علمی مراجع را جلوهگر کنند، به آنها شأن قُدسی میدهد. همچون القاب «آیت الله» و «آیت الله العظمی» که بیش از آنکه با علو علمی آنها همراستا باشند، قُدسیت آنها را به مخاطب گوشزد می کند. بگذریم از واژههای تقدسمآب دیگری که بعضی بیوتِ مراجع به کار میبرند.
به کار بردن این القاب نیز هیچگونه ضابطهی دقیق و رسمی در حوزههای علیمه ندارد و موقعیت اجتماعی، شهرت، ظاهر شخصی و اهتمام شاگردان و هواداران بیشترین تأثیر را برای کاربردن این القاب برای علما دارد. البته شاید امروز نتوان دیگر این القاب را تغییر داد ولی میتوان معنای متبادر از آنها را دگرگون ساخت.
🔹6. ساختار روحانیت شیعه از بعضی جهات شبیه کلیسای کاتولیک شده است. بعضی از اندیشمندان همچون شهید مطهری بر این اعتقادند که از میان عنوانهایی که مردم برای عالمان دینی استعمال میکنند، لفظ روحانی بعد از دوران مشروطیت با الهام گرفتن از مسیحیت، در میان جامعۀ ایران متداول شد؛ زیرا جامعۀ مسیحیت معتقد بودند روح از تن و آخرت از دنیا و معنی از ظاهر جداست و عالِم دینی باید بهاصطلاح تارک دنیا باشد؛ ازایننظر، به علمای خود روحانی میگفتند.( شهیدمطهری، خاتمیت، ص۹۳. )دکتر شریعتی نیز میگوید: «من روحانیون را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم، در اسلام دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم، این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور، در اسلام، عالم داریم در برابر غیرعالم، نه روحانی در برابر جسمانی.»( علی شریعتی، مجموعه آثار، شماره 20، ص 119.)
🔸قسمت اول این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/245
@saraeer
📜جامعة الزهرا حق غیبت فوق العاده اربعین را حذف کرده است
🔻یکی از مخاطبان برای «سرائر» نوشت:
🔹سلام. جامعة الزهرا، امسال برخلاف سنوات گذشته، هیچ حق غیبت فوق العادهای برای طلاب خود جهت شرکت در سفر زیارتی اربعین در نظر نگرفته است. مسئولان امر گفتهاند طلبه در صورت اعزام باید از حق غیبت متداول خود استفاده کند و در صورت حذف درس هیچ ارفاقی در این زمینه انجام نخواهد شد. این در حالی است که مدیریت سابق این مجموعه غیبتهای ایام اربعین را با ارائه پاسپورت طلاب زائر محاسبه نمیکرد. علاوه بر این در ایام تبلیغی مانند دهه آخر صفر هم به دلیل عدم تطابق برنامه حوزه علمیه خواهران و برادران عملا امکان فعالیت تبلیغی برای بسیاری از طلابی که همسرشان در جامعة الزهرا مشغول تحصیل هستند فراهم نمیشود. خواهشا در این زمینه اطلاعرسانی کنید تا بلکه مسئولان امر پاسخگوی این معضل باشند.
🔸سرائر آماده انعکاس دیدگاه شما در این زمینه است
@saraeer
📜اجازه ندهید جنایتکاران اقتصادی با شما عکس یادگاری بگیرند!
🔻محمدتقی اکبرنژاد در واکنش به خبر «دیدار رئیس بانک مرکزی با مراجع تقلید» نوشت:
🔹اخیراً رئیس بانک مرکزی در سفری به قم به بیوت مراجع عظام تقلید مشرف شده و درباره مسائل بانکی با آنان به گفتگو پرداخت. در این رابطه نکاتی را لازم دیدم به عرض برسانم: چرا دولتمردان هر وقت پایشان پیچ می خورد و گره به کارشان می افتد به یاد قم و مراجع معظم تقلید(دامت تأییداتهم) می افتند! آقای ظریف پیش از تأیید نهایی برجام نافرجام در مجلس شورای اسلامی، خدمت آقایان رسید و معاون اول رئیس جمهور در مقاطعی که نیاز به حمایت داشت و امروز هم رئیس بانک مرکزی!
🔹چرا بزرگان ما توجه ندارند که اینها بازی سیاسی است و این آقایان اعتقادی به تأیید یا رد مراجع ندارند. مگر شما آقایان به کرّات از بانکها نخواستید که دیرکرد نگیرند و گفتید که ربا است، آیا گوش دادند؟! در پیشگاه خدای متعال شهادت می دهم که عمده مسئولان بانکی کشور هیچ اعتقادی به ورود دین و مراجع در حوزه اقتصاد و بانکداری ندارند. اینان کاتولیک تر از «پاپ» و لیبرالتر از «مارشال» و «کینز» و «منکیو» هستند و در پشت سر به ریش ما می خندند و بانک ربوی و حلال و حرام شرعی را به سخره می گیرند و کمترین توجهی هم به آراء فقهی حضرات نمی کنند حالا چطور شده همین آدم ها امروز به مراجع تقلید طمع کرده اند و در برابرشان زانوی ادب زده اند؟!
🔹بله امروز؛ یعنی روزی که بی تدبیری های سریالی بانک مرکزی نفس مردم را بریده و پول ملّی را از ارزش انداخته و صدای محرومان را بلند کرده، نیاز به عکس یادگاری با مراجع تقلید دارند. درست وقتی که باید از سوی مراجع تهدید می شدند، پیش دستی کرده و خود به دیدارشان می شتابند و خبر و عکس هایش را رسانه ای می کنند. چرا مراجع عزیز ما توجه ندارند که اینها همگی بازی رسانه ای است و مردم به شدت از این آقایان متنفرند و انتظار برخورد قاطع و به دور از هر نوع محافظه کاری با آنان دارند نه اینکه اجازه دهند رئیس بانک مرکزی با آنان عکس یادگاری بگیرد!
🔹راستی فکر این را نکرده ایم که مردم درباره ما چه قضاوتی خواهند داشت؟ اگر مردم می شنیدند که هیچ کدام از مراجع، رئیس بانک مرکزی را به حضور نپذیرفته و بانک مرکزی را عامل اصلی نابسامانی ها دانسته اند، امیدوارتر می شدند یا امروز که جنایتکاران اقتصادی کشور را چاقو به دست در کنار بزرگان دین مشاهده می کنند؟! دلم برای مردمی می سوزد که بی پناه مانده اند؛ نه به بزرگان کشور امیدی دارند و نه به بزرگان دین و این است که مرا می ترساند از آنچه که رازمگوست...
@saraeer
📜بیانیه 551 استاد عالی حوزه درباره نامه دبیر جامعه مدرسین به آیت الله شبیری
🔻متن کامل این بیانیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹در خصوص نامه حضرت آیتالله یزدی «دامت برکاته» به مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف»، ما امضاءکنندگان ذیل نکاتی را تقدیم می نماییم
🔹تکریم، پاسداشت و رعایت حریم مرجعیت به عنوان دژ مستحکم اسلام و پاسداران مکتب اهل بیت «علیهم السلام» مورد اتفاق همه دینمداران و حوزههای علمیه و روحانیت است. در این میان، حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف» به عنوان یکی از مراجع عظام تقلید با جایگاه برجسته علمی، اخلاقی و مردمی مورد قبول و احترام و اعتماد همگان است.
🔹حضرت آیت الله یزدی «دامت برکاته» از فقیهان برجسته و مدرسان با سابقه و از اعلام و بزرگان حوزه علمیه قم است که از پیشگامان نهضت و شاگردان بصیر و با اخلاص آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام راحل و علامه طباطبایی «قدس الله اسرارهم» است که پاسداشت حرمت ایشان لازم و پاسداشت فقاهت و انقلاب اسلامی است.
🔹آیت الله یزدی «دامت برکاته» همواره برای مراجع معظم تقلید احترام ویژهای قائل بوده و هستند و در نامه خود، در عین صراحت و شفافیت، با سلام و احترام و عرض ارادت به جایگاه مرجعیت، درصدد تخطئه و جلوگیری از موجهسازی و مشروعیت یابی سران فتنه از طریق عادی سازی ارتباط آنان با مراجع معتبر بوده است.
🔹همانگونه که تکریم مرجعیت لازم و ضروری است، احترام به ارکان و بزرگان حوزه هم بایسته است و نمیتوان نسبت به حمله ناجوانمردانه به فقیه مجاهد آیت الله یزدی «دامت برکاته» بیتفاوت بود؛ به ویژه آنکه، این هجمهها توسط عدهای سازماندهی میشود که بینش و گرایش التقاطی آنان نسبت به اسلام و مکتب اهل بیت «علیهم السلام» و مواضعشان بر علیه فقه سنتی و اصالتهای حوزوی و مرجعیت روشن است.
🔹به همه دلسوزان دین و کشور، به ویژه فعالان سیاسی و رسانهای یادآور میشویم، در این شرایط حساس، همه ما باید با همگرایی و همافزایی، و با بصیرت و هوشیاری در مقابله با جنگ اقتصادی و روانی و رسانهای جبهه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، هوشمندانه به وظایف خود عمل نماییم و همت اصلی خود را در جهت تقویت اقتدار و امید و انسجام و خدمت به مردم و تلاش برای حل مشکلات و شکست تحریم آمریکایی مصروف نمائیم.
🔹در پایان از حوزویان انتظار میرود با حکمت و دوراندیشی در جهت تقویت مرجعیت و ارکان حوزه گام بردارند و با سعه صدر و حفظ انسجام و اخلاق مداری و تفاهم حوزوی نقشه بدخواهان مرجعیت و حوزه و روحانیت را با پایان دادن مناقشات و مشاجرات بیثمر و حاشیهای نقش بر آب کنند.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🔸اسامی اساتید امضاکننده ی این نامه را اینجا ببینید:
http://hawzahnews.com/detail/News/467600
@saraeer