eitaa logo
سرائر | مجله دین و روحانیت
571 دنبال‌کننده
106 عکس
43 ویدیو
8 فایل
توجه: درج اخبار و مطالب به معنای تأیید محتوای آن از سوی سرائر نیست ارتباط با مدیر کانال (سیدیاسر تقوی): @t_sedyaser کانال شخصی مدیر: @sedyaser
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺اسدالله ایمانی نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز طی نامه‌ای به آیت الله خامنه‌ای از سمت خود استعفا داد @saraeer
📜چه کسی امام جمعه شیراز می شود؟ 🔻خبرگزاری فارس: 🔹آیت‌الله اسدالله ایمانی ساعاتی پیش با تقدیم استعفای رسمی خود به محضر رهبر معظم انقلاب، از مسئولیت خطیر نمایندگی ولی‌فقیه کناره‌گیری کرد تا پس از قریب به 10 سال، شخصی دیگر بر مسند نماز جمعه شیراز تکیه زند.. زمزمه استعفای امام‌جمعه شیراز از مدت‌ها پیش به‌گوش می‌رسید و از همین روی، گزینه‌های مختلفی برای تصدی این مسئولیت مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌اند. 🔹آیت‌الله شب‌زنده‌دار نخستین گزینه در این بین «محمدمهدی شب‌زنده‌دار» بود؛ او که از فروردین 92 تاکنون با حکم مستقیم مقام معظم رهبری از اعضای 6 نفره فقهای شورای نگهبان به شمار می‌رود، از اساتید مطرح درس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم است. این استاد شاخص حوزه که اصالتاً اهل جهرم بوده و با 64 سال سن، جلسات درس او از پرجمعیت‌ترین دروس خارج فقه قم به شمار می‌رود، پیشنهاد نمایندگی ولی‌فقیه در استان فارس را به دلیل مشغله‌های علمی و کاری در تهران و قم نپذیرفت تا بعد از او، پای گزینه‌های دیگری به میان آید. 🔹آیت‌الله دستغیب «سیدعلی‌اصغر دستغیب» آنقدر در میان مردم شیراز و فارس نام‌آشناست که دیگر نیازی به معرفی ندارد. او که متولد چهارم آذرماه 1324 است، ریاست هیئت امنای مجمع خیّرین سلامت فارس را برعهده دارد و سالهاست با رای مردم به‌عنوان نماینده نخست فارس راهی مجلس خبرگان رهبری می‌شود. آیت‌الله دستغیب ازاسفندماه 92 تاکنون با حکم مقام معظم رهبری تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی (شاهچراغ) را برعهده دارد. 🔹دکتر دژکام آیت‌الله دکتر «لطف‌الله دژکام» متولد سال 1341 در جهرم است. این روحانی 56 ساله علاوه بر دارا بودن تحصیلات عالیه حوزوی و تدریس درس خارج فقه، در حوزه دانشگاه نیز دستی بر آتش داشته و به‌عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی جهرم با درجه دانشیاری مشغول تدریس است. آیت‌الله دژکام که از سال‌ها پیش و بعد از رحلت آیت‌الله آیت‌اللهی به عنوان امام‌جمعه جهرم معرفی شد، در کارنامه خود دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه استان فارس و نماینده ولی‌فقیه در جمعیت هلال احمر استان فارس را نیز یدک می‌کشد. 🔹دکتر زیبایی‌نژاد حجت‌الاسلام دکتر «محمدرضا زیبایی‌نژاد» متولد هجدهم اسفندماه 1342 است. او با 55 سال سن علاوه بر تحصیلات عالی‌رتبه حوزوی، مدارج دانشگاهی را نیز طی کرده و هم‌اکنون مسئول مرکز مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم است. دکتر زیبایی‌نژاد که از خانواده‌های اصیل شیرازی است و بیشتر با ارائه مطالبی در حوزه زنان و خانواده از سیمای جمهوری اسلامی شناخته می‌شود، هم‌اکنون ساکن قم است و در کنار تدریس دروس حوزوی، در مقطع دکتری مطالعات زنان دانشگاه ادیان و مذاهب نیز مشغول تدریس می‌باشد. 🔹حجت‌الاسلام حدائق حجت‌الاسلام «علیرضا حدائق» که بیشتر در میان مردم با عنوان صمیمی «شیخ علیرضا» از او یاد می‌شود، از دیگر افرادی است که از او به‌عنوان یکی از گزینه‌های نمایندگی ولی‌فقیه در فارس نام برده می‌شود. حجت‌الاسلام حدائق که متولد بهمن‌ماه 1342 است و همچون دکتر زیبایی‌نژاد و دکتر دژکام یکی از جوان‌ترین گزینه‌های احتمالی به شمار می‌رود، دروس حوزوی خود را از سال 1360 و در مدرسه شهید آیت‌الله دستغیب آغاز کرد، اما از آنجا که استعداد زیادی در خطابه داشت، بجای طی مدارج عالیِ حوزوی بیشتر به سمت تبلیغ معارف دین سوق پیدا کرد و از همین روی اغلب مردم شیراز با نام او آشنایی دارند. 🔹به گزارش فارس، بررسی گزینه‌های پیشنهادی جهت تصدی مسئولیت خطیر نمایندگی ولی‌فقیه در استان فارس همچنان ادامه دارد و نام گزینه‌های دیگری همچون «آیت‌الله سیدشرف‌الدین ملک‌حسینی» نماینده ولی‌فقیه در استان کهگلویه‌وبویراحمد، «آیت‌الله علی‌اکبر کلانتری» نماینده مردم فارس در مجلس خبرنگان رهبری و حتی «آیت‌الله غلام‌علی صفایی بوشهری» نماینده ولی‌فقیه در استان بوشهر نیز در این بین شنیده می‌شود. به‌نظر می‌رسد با اعلام عمومی استعفای آیت‌الله ایمانی، روند تعیین امام‌جمعه جدید شیراز سرعت بیشتری به خود گرفته و جایگزین آیت‌الله ایمانی و مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی زودتر از آنچه تصور می‌شد تعیین گردد. @Saraeer
📜روحانیت شیعه که منقرض شد، به داد اسلام برسید! 🔻محمدحسین بادامچی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹شنیده شده که جناب آیت الله جوادی آملی اخیرا فرموده اند «اگر با وجود مشکلات فعلی ملت قیام کنند، همه ما را به دریا خواهند ریخت». با توجه به زمینه صحبت مشخص است که طبق معمول، مرجع ضمیرِ مخاطب، «شما مسئولین» و مرجع ضمیر متکلم، «ما علما»ست. در اینباره سه نکته مهم به نظرم می رسد: 🔹1- ظاهرا تقویم ذهنی علمای شیعه هنوز انقلاب اسلامی ۵۷ را درک نکرده است و ایشان همچنان خود را در ایستار اتحاد دین و دولت در دوران صفویه و قاجار می پندارند. خدمت این علمای مکرم باید تذکر داد که با پیروزی انقلاب اسلامی دوران بزن در رویی و بازی یک بام و دو هوای علما با سلاطین به پایان رسیده است و «ولایت فقیه» همانطور که در نظر و عمل به عینه دیده ایم، به معنای مسئولیت مستقیم طبقه روحانیت در تمام مصائب کشور است. این بازی شترمرغیِ «مسئولینِ دولتیِ گنهکار-روحانیتِ حاکمِ مقدس» دیگر برای ملت حنایی ندارد. در واقع نفی نقش و مسئولیت روحانیت و فقها در اداره کشور به معنای نفی نظریه ولایت فقیه است. 🔹2- جلال آل احمد در کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران» وقتی به ارزیابی روحانیت شیعه می پردازد، در آنها دو نقطه امید می بیند و بر پایه همین دو نقطه امید و تبلور آن در شخصیتی مثل امام خمینی است که از روشنفکران می خواهد که در مبارزه خود علیه استبدادِ استعماری، به تشکیل جبهه ای ائتلافی بیندیشند. این دو نقطه امید یکی این است که روحانیت، زبان توده های مردم را می داند و چون با آن ها در ارتباط ضمنی و همیشگی است درد آنها را می فهمد. دومی این است که روحانیت شیعه به خاطر قائل بودن به حکومت معصوم، هرگز زیر بار «اولی الامر» نمی رود و زاویه خود را در هرحال با دستگاه حاکمه حفظ می کند و به متکلم و روشنفکر ارگانیک حکومت مبدل نمی شود. با توجه به آنکه امروز پس از گذشت پنجاه سال از نگارش آن کتاب، صحنه کاملا دگرگون شده و روحانیت شیعه فاقد هر دو امتیاز سابق خویش است، می توان نتیجه گرفت که در بی خبری حضرات سالهاست که روحانیت منقرض شده است و انذار نسبت به اینکه «مردم ما را به دریا خواهند ریخت» نوشداروی بعد از مرگ سهراب است. 🔹3- اما آنچه تصور می کنم علمای شیعه هنوز اندک فرصتی برای جبران آن دارند، جلوگیری از نفوذ بیشتر عفونت به خود اسلام و مکتب مترقی تشیع است. تجربه چهل سال اخیر در وضع کنونی می رود که در حافظه ایرانیان به عنوان تجربه معیار مداخله دین در سیاست و جامعه ثبت شود و مفاهیم فرهنگی-سیاسیِ ته نشین شده در تاریخ که از انباشت تجربه دست اول جمعی مردمان بدست می آید، چیزی نیست که در کوتاه مدت قابل ترمیم باشد. خطاب به اعاظم کنونی حوزه عرض می کنم، ای کاش اکنون که تمام اعتبار روحانیت را که در طول سالها مجاهدت میرزای شیرازی و نائینی و مدرس و کاشانی و طالقانی و بهشتی و خمینی بدست آمده بود، با محافظه کاری و تجاهل خود بر باد داده اید، از موقعیت طبقاتی خود بگذرید و به داد اسلام مظلوم برسید که سرمایه ای بالاتر از آن نبوده و نخواهد بود. @saraeer
🔺متن طومار منسوب به جمعی از اساتید و طلاب حوزه علمیه خطاب به مراجع تقلید درباره فعالیتهای مشکوک برخی تشکل های حوزوی. گفته میشود این طومار در اعتراض به فعالیت نشست اساتید تنظیم و منتشر شده است @saraeer
🔺مطالب کانال سرائر در پیام‌رسان «ایتا» نیز منتشر می‌شود. ما را به دوستان دغدغه‌مند خود در «ایتا» معرفی کنید: 🔸https://eitaa.ir/saraeer
🔺تصویری از عمامه‌گذاری سیداحمد خمینی در حاشیه جشن نیمه شعبان حسینیه جماران که با انتقاد کاربران فضای مجازی همراه شد @saraeer
📜برخى براى هجمه بهانه لازم ندارند 🔻سيداحمد خمينی در صفحه اينستاگرام خود نوشت: 🔹دیروز به لطف خدا در حسينيه جماران رسماً عمامه گذاشتم. به لطف فضاى مجازى كه باعث شده خبر ها از هر سوى برود و همگان از پيدا و پنهان هم ديگر مطلع باشيم، محبت دوستان آشنا و نا آشنا شامل حالم شد و بزرگوارى شان، جان و روحم را صفا داد. خواستم در درجه اول از همه محبت ها و الطاف دوستان، صميمانه تشكر كنم و برای يكايک ايشان آرزوى بهروزى و سلامت داشته باشم. اما در درجه دوم اجازه بدهيد به گروه دومى هم اشاره كنم كه به نوعى ديگر به برادر كوچكشان نگريستند. 🔹می گويند روزى كسى به داروخانه اى رفت و پرسيد آيا ميخ داريد؟ صاحب داروخانه با تعجب جواب منفى داد. مشترى هم سنگى را به شيشه مغازه زد و گفت بايد داروخانه اى را كه ميخ ندارد، خراب كرد. فرداى آن روز باز همان مرد به داروخانه رفت و پرسيد كه آيا داروخانه ميخ دارد؟ صاحب داروخانه كه پيش بينى اين سوال را كرده بود ، پاسخ داد : آرى داريم، مرد مشترى اين بار هم با سنگ ترازو به شيشه مغازه زد و گفت بايد داروخانه اى را كه ميخ مى فروشد،خراب كرد. روز سوم شد و مشتری خاص به مغازه وارد شد و باز همان سؤال را تكرار كرد كه آيا ميخ داريد؟ مغازه دار اين بار با آرامش گفت: عزيز دلم، تو شيشه ات را بشكن. چكار به ميخ دارى! 🔹حالا حكايت من است. برخى براى هجمه، خيلى بهانه لازم ندارند. یک دسته مى گويند اصلا چرا براى عمامه گذارى مراسم گرفته اى؟ غافل از اينكه همه طلبه ها چنين می كنند. وليمه مى دهند و مجلس مى گيرند. درباره بنده البته اصلا مراسم خاصى هم نبوده و در جشن ميلاد امام زمان چنانكه سنت همه طلاب است كه در روز مباركى و در جلسه جشنى چنين مى كنند، چنين كردم. از شش سال پيش كه گام در اين راه نهادم و در شهر قم مشغول طلبگى شدم، طبيعى بود كه روزى عمامه بگذارم و توسط يكى از بزرگان به اين لباس مفتخر شوم. 🔹گروهى به كنايه نوشته اند كه اين مراسم ، مراسم تاج گذارى است. البته لباس سربازى امام زمان كم تر از تاج نيست، ولى خوب و بد آن فقط مربوط به من نيست. هر روحانى كه لباس روحانيت را در بر دارد ، مى تواند به اين صفت متصف شود. حالا اينكه چرا درباره من اين تعبير به كار برده مى شود، لابد براى شما روشن است. برخى مى گويند خمينى بودن به عمامه نيست. سخن درستى است. اما فراموش نكنيم تنها من نيستم كه عمامه به سر دارم. ده ها هزار روحانى روزى در مراسمى عمامه گذاشته اند و آرزوی گام نهادن در راه امام را دارند و صد البته تنها به عمامه اين مهم ميسر نمى شود. دعا كنيد به مقامش راه يابيم. 🔹برخى نوشته اند مراسم، لاكچری بوده است. قبلا هم برايتان نوشتم كه اين يک مسير تخريبى است كه هدفى بزرگ تر از من را دنبال می كند. اما قضاوت درباره اشرافى بودن و لاكچرى بودن را اجازه بدهيد به خود شما و عكس هاى همه كسانى كه در جلسه بودند و آن را ثبت كردند، واگذار كنم. خود در اين باره قضاوت كنيد. برخى هم البته با اصل عمامه مشكل دارند. من ناراحتى و عصبانيت ـ و نه دشنام ايشان را درك مى كنم ولی اجازه بدهيد اين حق را برای خودم قائل باشم كه عقايد خود را داشته باشم. غرض آنكه به لطف دوستان و دعای خير ايشان بيش از گذشته محتاجم. احمد چه با عمامه و چه بى عمامه،خاك پاى شماست. لطف و قهرتان، محبت است. @saraeer
📜چندش 🔻حسین دهباشی در واکنش به تصاویر مراسم عمامه‌گذاری سیداحمد خمینی نوشت: 🔹از همه شرم‌آورتر، عملکرد سایت خبری جماران است که درآمدش را مطابق قانون بودجه همه ساله و زودتر از همه از جیب خالی مردم مجبور و بدبخت ایران برمی‌دارد و اگرچه هدف اعلام‌شده‌اش ترویج آثار بنیان‌گذار انقلاب‌ است در عمل تبدیل شده به تارنمای شخصی خانواده خمینی‌ها. و عینا مانند سایت خانواده سلطنتی انگلیس که مثلا عطسه‌های پرنس چارلز را گزارش می‌کند، عمامه‌گزاری جوانکی هیچ‌کاره را صرفا به اعتبار یادگار یادگار یادگار پدر پدربزرگش بودن گزارش تصویری می‌کند! این غایتِ چندش در حرفه خبرنگاری است. @saraeer
📜آقای بادامچی پاسخ دهند 🔻یادداشت وارده | حمیدرضا زنجانی در پاسخ به یادداشت محمدحسین بادامچی نوشت: 🔹بسم الله الرحمن الرحیم. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی. در رابطه با یادداشت آقای بادامچی و نکات به دور از احترامشان به عنوان یک طلبه مطالبی را متذکر میشوم: 🔹1- از بدیهیات مسلم و مقبول نزد عقلاء این است که تا نسبت به قطعیت خبری یقین پیدا نشده باید نسبت به آن احتیاط کرد، جمله ای که منتسب به حضرت علامه جوادی آملی است و اساس نوشته ی آقای بادامچیان را تشکیل می دهد درمتن خبر (سایت معظم له) وجود ندارد. به آقای بادامچی از باب خیرخواهی یادآوری می کنم: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمِينَ(سوره حجرات آیه 6) 🔹2- متن یادداشت آقای بادامچیان را اولین بار در کانال سرائر دیدم و سپس برای یقینی بودن آن به کانال شخصی ایشان رجوع کردم ، نکات پیش رو بر اساس متن کانال خود ایشان است. 🔹3- ایشان در مقدمه صحبتشان می گویند: با توجه به زمینه صحبت مشخص است که طبق معمول مرجع ضمیر مخاطب (شما مسئولین) و مرجع ضمیر متکلم (ما علما)ست. آقای بادامچی پاسخ دهند: فهم شما از زمینه صحبت چیست؟ مقصودتان از طبق معمول چیست؟ آیا تمام فرمایشات حضرت علامه را مطالعه کرده اید؟ در صورت مطالعه از کدام قسمت از بیانات ایشان مطلب فوق را برداشت کرده اید؟ 🔹4- آقای بادامچی لازم است برای درک تقویم ذهنی علمای شیعه ی معاصر نگاهی کوتاه به زندگی نامه پر افتخار علمای شهید انقلاب، شهدای محراب، شهدای روحانی و طلبه دفاع مقدس، و شهدای روحانی مدافع حرم بیندازد 🔹5- نمیدانم مقصود آقای بادامچی از پایان دوران بزن و درویی علما با سلاطین چیست، آیا ایشان فعالیتهای مجاهدانه علما از عصر غیبت صغری و زمان مرحوم شیخ مفید تا دوران صفوی و عصر مشروطه و سربدار شدن علما را بازی بزن دروو میدانند؟ 🔹6- آقای بادامچی می گوید: ولایت فقیه همانطور که در نظر و عمل به عینه دیده ایم به معنای مسئولیت مستقیم طبقه روحانیت در تمام مصائب کشور است ، این بازی شتر مرغی مسئولین دولتی گنهکار و روحانیت حاکم مقدس دیگر برای ملت حنایی ندارد! درواقع نفی نقش و مسئولیت روحانیت و فقها در اداره کشور به معنای نفی نظریه ولایت فقیه است. 🔹آقای بادامچی پاسخ دهند: در کدام کتاب علمی یا کدام یک از بیانات امامین انقلاب اسلامی(حضرت امام خمینی ره و امام خامنه ای زید عزه) خوانده یا دیده اند که ولایت فقیه یعنی مسئولیت مستقیم روحانیت در تمام مسائل کشور؟ ایشان اگر قدری در معنای تحت اللفظی ولایت فقیه دقت می کرد شاید به فهم درستی میرسید. مقصود ایشان از بازی شتر مرغی علما چیست ؟ مصداق این بازی کدام است که دیگر برای ملت رنگی ندارد؟ فهم شما از ملازمه ی نقش روحانیت و نفی نظریه ولایت فقیه چیست؟ 🔹اینها نمونه ای از سوالات و ابهامات فراوانی است که از متن آقای بادامچی استنباط می شود البته بیان این سوالات از باب مواجهه نقضی نیست بلکه حقیقتا به دنبال فهم معانی کلام ایشان هستم تا به حقیقت پی ببرم ، این دیگر از اولین درسهای علما به طلاب است که در نقد و انتقاد و نظردادن قبل از هر چیز دنبال حقیقت باشید نه عقده گشایی. والسلام علیکم 🔸یادداشت محمدحسین بادامچی را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/saraeer/51 @saraeer
📜بیانیه دفتر آیت الله سیستانی پیرامون انتخابات پارلمانی عراق 🔻در این بیانیه آمده است: 🔹۱- از زمان سرنگونی رژیم سابق استبدادی، مرجعیت دینی به دنبال جایگزینی آن با نظامی برگرفته از تکثرگرایی سیاسی و انتقال صلح آمیز قدرت با بازگشت به صندوق های رای گیری در انتخابات دوره ای آزاد و شفاف بوده است و معتقد است که اگر کشور خواهان آینده ای است که مردم از آزادی و کرامت و پیشرفت و شکوفایی بهره مند باشند، و حافظ ارزش های اصیل و منافع عالی خود باشند، هیچ جایگزینی غیر از آن برای حرکت در این مسیر وجود ندارد. 🔹از این رو مرجعیت دینی بر نظام کنونی و سازمان ملل متحد در راستای تسریع برگزاری انتخابات عمومی فشار آورده است تا عراقی ها از طریق انتخاب نمایندگانی که نوشتن قانون اساسی دائمی و تعیین اعضای دولت عراق به آنها محول شده، فرصت تعیین سرنوشت آینده خود را داشته باشند. و امروز پس از گذشت ۱۵ سال از آن تاریخ، مرجعیت دینی همچنان معتقد است که حرکت در این مسیر گزینه صحیح و مناسب برای حال و آینده کشور است و برای جلوگیری از افتادن در مهلکه های حکومت فردی و رژیم استبدادی تحت هر بهانه و عنوانی چاره ای جز آن نیست. 🔹اما روشن است که این مسیر انتخاباتی تنها در صورتی به نتایج رضایت بخشی منجر خواهد شد که حائز شرایطی باشد از آن جمله: قانون انتخاباتی عادلانه باشد و حرمت آرای رای دهندگان مراعات شود و اجازه دور زدن آنها داده نشود. دوم اینکه لیست های انتخاباتی براساس برنامه های قابل اجرای اقتصادی، آموزشی و خدماتی و به دور از شخصی سازی و تنش های فرقه ای و مزایده های رسانه ای به رقابت بپردازند. 🔹سوم اینکه هرگونه دخالت خارجی در انتخابات چه در امر حمایت مالی و چه غیر از آن ممنوع شود و مجازات سختگیرانه ای برای عدول از آن وضع گردد. چهارم: رای دهندگان به ارزش آرای خود و نقش مهم خود در ترسیم آینده کشور واقف باشند و آرای خود را در ازای قیمت ناچیز، و در راستای پیروی از هوای نفس، احساسات و به خاطر منافع شخصی و درگیری های قبیله ای و مانند آن نفروشند. 🔹مطمئنا شکست هایی که تجربه های انتخاباتی گذشته به همراه داشته است – اعم از بهره برداری از قدرت توسط بسیاری از افرادی که در دولت انتخاب شدند و یا دارای مقامات ارشد در حکومت بودند و سهیم بودن آنها در گسترش فساد و تضییع اموال عمومی به صورت بی سابقه و اختصاص دادن حقوق های نجومی به خود و ناکامی در انجام وظایفشان در راه خدمت به ملت و فراهم کردن زندگی کریمتانه برای فرزندان آن – فقط نتیجه طبیعی عدم اجرای شرایط لازم در انتخابات بوده است. این موضوع حتی گاهی اوقات در انتخابات کنونی نیز دیده می شود اما امید امکان تصحیح مسیر حکومت و اصلاح نهادهای دولتی از طریق دو چندان کردن تلاش های متعصبانه فرزندان این کشور و استفاده از سایر روش های قانونی موجود همچنان باقی می ماند. 🔹۲- مشارکت در این انتخابات حق هر شهروندی است که حائز شرایط قانونی است و هیچ چیز جز اعتقاد به اینکه شرکت در این انتخابات در راستای منافع عالی ملت و کشورش است، نمی تواند او را به انجام این حق ملزم کند. شهروندان باید بدانند که روی گردانی از حق انتخاباتی خود فرصت دیگری را به دیگران برای پیروزی در کرسی های پارلمانی می دهد که چه بسا از آرمان های شهروندان به دور باشند. اما در نهایت تصمیم شرکت و یا عدم مشارکت در انتخابات به خود شهروندان برمی گردد و هر شهروند مسئول آن است لذا باید شهروندان با آگاهی کامل و اشتیاق بالا نسبت به منافع کشور و آینده فرزندان آن این حق را اعمال کنند. 🔹۳- مرجعیت عالی دینی بر بی طرفی نسبت به همه نامزدها و لیست های انتخاباتی تاکید می کند به این معنا که از هیچ فرد یا جناح و یا فهرستی به هیچ وجه حمایت نمی کند؛ لذا همه چیز به عقیده رای دهندگان و دیدگاه آنها پس از بررسی های دقیق واگذار می شود و ضروری است اجازه داده نشود هر فرد یا جناحی از عنوان مرجعیت دینی و یا هر عنوان دیگری که در قلب عراقی ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است، بهره برداری انتخاباتی کند. 🔹لذا عوامل سرنوشت ساز همان کارایی و صداقت، پایبندی به ارزش ها و اصول، دوری از برنامه های خارجی، احترام به قوانین و تمکین آن، آمادگی برای ایثار در راه نجات وطن و خدمت به شهروندان، توانایی در اجرای برنامه های واقعی برای حل بحران ها و مشکلات وخیم بلند مدت هستند که تنها راه اطمینان از آن، آگاهی از مسیر علمی نامزدها و روسای لیست های انتخاباتی است. به خصوص کسانی که در دوره های سابق در مقام مسئولیت بوده اند جهت جلوگیری از افتادن در دام فریب کاران ناکام و فاسد و باتجربه و غیر از آنها. از خداوند قادر مسالت داریم که همه را به سمت آنچه خیر و صلاح کشور و بندگان در آن قرار دارد، هدایت کند که اوست قیم آن و همو مهربانترین است. 🔸شفقنا @Saraeer
📜آیت‌الله بر پلهٔ آخر: مانیفستی برای نجف و بغداد/ گفتمانِ سیاسیِ سیستانی در قالب بیانیه‌ای منتشر شد 🔻فرید مدرسی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹1- آیت‌الله سید علی سیستانی بیانیه‌ای سیاسی به بهانه انتخابات پارلمانی عراق منتشر کرد؛ یک هفته پیش از برگزاری انتخابات. بیانیه‌ای که در ظاهر انتخابات پارلمانی را نشانه گرفته اما در واقع، گفتمان سیاسی آیت‌الله را بازنمایی می‌کند که در آن "مرجعیت نجف و نظام سیاسی عراق" محوریت دارد. می‌توان بیانیه‌ را مانیفستِ آیت‌الله برای "نجف و بغداد" نامید. آیت‌الله دو خط مشی آینده را در بیانیه ترسیم کرده؛ نظام ایده‌آل سیاسی عراق و نیز چگونگی تعامل مرجعیت نجف با سیاست. به عبارتی آیت‌الله با این بیانیه، بر پله آخر نقش تاریخی-سیاسی خود ایستاد و از گفتمانِ سیاسی خود رونمایی کرد. 🔹2- اصول و مبانی آیت‌الله نسبت به نظام سیاسی و پارامترهای گفتمانی آن به روشنی در بیانیه ترسیم و بر آن تاکید شده است. حتی اعلام شده که بعد از "۱۵ سال" همچنان آیت‌الله این گفتمان سیاسی را گزینه مطلوب می‌داند؛ البته با جزئیات و شفافیتِ بیشتر: ۱- نظام سیاسی بر مبنای "کثرت‌گرایی سیاسی" ۲- روش "انتقال مسالمت‌آمیز قدرت از طرق حضور در پای صندوق‌های رای در انتخاباتی دوره‌ای، آزاد و عادلانه" ۳- تاکید بر حق به‌جای تکلیف: "مشارکت در انتخابات حق هر شهروندی است؛ هیچ چیز نمی‌تواند ملزم به استفاده از این حق کند" ۳- وظیفه نظام سیاسی بسط "آزادی و کرامت" و فراهم کردن "پیشرفت و رفاه" شهروندان عراقی ۵- تابو و خط قرمز سیاسی: "حکومت فردی و استبدادی" و وابستگی عراق و دخالت خارجی؛ نکته‌ای که نگرانی آیت‌الله را نسبت به لبنانیزه شدن عراق را تصویر می‌کند: طایفه‌گرایی و حمایت خارجی از طوایف در لبنان. 🔹اما محور دوم بیانیه آیت‌الله سیستانی تثبیت ریل مرجعیت نجف که با سقوط نظام استبدادی سابق و شکل‌گیری نظام جدید، و پس از آن ظهور داعش ناگزیر به کنشگری غیرمستقیم شد و پا به میدان کلان سیاسی گذاشت؛ امروز پا پس کشید و سیاست‌ورزی را به صراحت به "مردم" واگذار کرد و آن را "حق" آنان دانست؛ همچون معماری که بنایی را ساخته و حالا آن را به مالکش واگذار می‌کند. آیت‌الله ریل تعامل نجف با سیاست را تنظیم و مشخص کرده تا در آتیه هرطوری که زعامت نجف جابه‌جا شد، این ریل بر این اساس، طی‌ِ طریق کند و سرمایه نجف در پای سیاستمداران صرف نشود. آیت‌الله راه نجف را به صراحت و با تاکید از بغداد جدا کرد تا مردم مستقیم برابر آنان بایستند. او نه تنها پای مرجعیت، بلکه "هر عنوانی که در عراق از جایگاه ویژه‌ای برخورددار است" از دامان سیاست بیرون کشید تا میوه‌های گذشته مرجعیت همچون "جهاد با داعش و پیروزی بر آنان" هم در دهان سیاستمداران مزه‌مزه نشود و هزینه رقابت‌های انتخاباتی نگردد. فاز کنونی پروژهٔ گفتمانی آیت‌الله سیستانی با این بیانیه‌ رسما رونمایی شد تا با تاکید بر مبانی سیاسی، مسیر آینده مرجعیت نجف هم بازگشایی شود. البته همچنان سیاستمداران انگشت به دهان، منتظر نشسته‌اند تا ببینند "پلهٔ آخرِ آیت‌الله" دیگر چه خواهد بود؟! @saraeer
📜آسیب شناسی وحدت اسلامی در حوزه‌های علمیه 🔻حسن عبدی‌پور و ابراهیم عباسی: 🔹حوزه علمیه علی رغم تحولات بسیار خوب و محسوسی که در مسائل مختلف داشته است، هنوز با نگاهی سنتی به مسئله شیعه و سنی‌ می‌نگرد. هنوز حساسیت‌هایی که بعضا ریشه در تعصبات خشک و غیر منطقی دارد، بر اندیشه برخی از بزرگان حوزه سایه افکنده و به تبع در باورهای برخی از طلاب جوان نیز سرایت کرده است. 🔹مهم ترین عاملی که باعث مخالفت‌های کور، بی منطق و ظاهری و نه علمی طلاب حوزه در مسئله اختلافات شیعه و سنی‌ می‌شود، عدم آگاهی عمیق به مذاهب و فرقه‌های اسلامی است. به نظر‌ می‌رسد حوزه علمیه به دلیل نگاه سنتی با ترس از تبعات، تاکنون نتوانسته است به صورتی فراگیر طلاب را با این مقوله (معارف و آموزه‌های سایر مذاهب و فرق) آشنا کند و جایگاهی رسمی به آموزش و مطالعات آنان ببخشد. 🔹از آنجا که اهل تسنن، شیعیان را بیشتر از روی اعتقادات، رفتار و برخورد مجاوران خود‌ می‌شناسند، در نقاطی که پیروان این دو مذهب در کنار یکدیگر زندگی میکنند، نحوه تعامل معتقدان این دو مذهب بسیار سرنوشت ساز و تعیین کننده است. تربیت مبلغانی که بتوانند در این نقاط مصالح مختلف را رعایت کنند، بسیار ضروری و اجتناب ناپذیر است. 🔹در مدیریت و سازمان حوزه علمیه به عنوان متولی کلان سیاستگذاری و برنامه ریزی این نهاد بزرگ دینی، حتی در سالهای اخیر که به سوی نظم و انضباط گام‌هایی برداشته است، موارد و نشانه‌هایی از تبادل و تعامل عملی با مراکز علمی اهل سنت یافت‌ نمی‌شود؛ مثل نشست‌های علمی مشترک، مکاتبات، دیدارهای سازمان یافته و مثمر ثمر. تشکیلات حوزه علمیه اگر نتواند ساختارهای ذهنی گذشته را بشکند و فضای گفتگوی فعال را در عین پایبندی به اصول و مبانی با مراکز علمی اهل تسنن فراهم کند، این خلاء را دیگرانی پر‌ می‌کنند که چه بسا وضعیت را از این که هست بدتر خواهند کرد. 🔸متن کامل را در «اخوت» بخوانید: http://okhowah.ir/fa/13431 @Saraeer