فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺محمدرضا زائری: ما برای مردم از انقلاب توقع زیادی درست کردیم، هی گفتیم دولت کریمه، دولت کریمه، کدام دولت کریمه؟!
@saraeer
📜حیات نباتی
🔻محمدهادی علی بابایی، از اساتید حوزه علمیه شیراز در کانال خود نوشت:
🔹روزگاری «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» جمعی آخوند جوان و یکلاقبا بودند که در میان بگیر و ببند و زندان، با یک سطر بیانیه کشور را به هم میریختند و ستونهای کاخ شاه را میلرزاندند.
🔹امروز جمعی علمای در سطح مرجعیتاند با بودجه و دفتر و دستک فراوان و دهها تریبون و کرسی و... در حالی که فهرست پیشنهادیشان در قمِ خودشان هم رای نمیآورد. آن هم که بین فهرستشان رای سبک میآورد «علی اردشیر لاریجانی» است که نامه خود جامعه را هم بیمحل میکند!
🔹کاش کسی این نوستالژی زیبای تاریخ انقلاب را از حیات نباتیاش برهاند.
@saraeer
هدایت شده از دغدغههای حوزوی
💠حوزه سکولار، واقعیت یا هشدار؟
⬅️با حضور: دکتر صادق حقیقت و دکتر مهراب صادق نیا
🔸ای کاش سخنرانان از طیف های مختلف فکری انتخاب می شدند.
#نشست
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
📜یک سوزن به خود، یک جوالدوز به دیگران/ سخنی درباره همایش نقد تصوف در قم
🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹پنجشنبه این هفته در قم همایشی با عنوان «تصوف؛ شاخصه ها و نقدها» توسط دفتر تبلیغات اسلامی برگزار میشود. این همایش تاکنون حواشی بسیاری به دنبال داشته است و پیش از برگزاری مباحثات و مجادلات فراوانی بر سر آن صورت گرفته است. نکاتی نیز دراینباره به ذهن بنده میرسد که در ادامه بیان میکنم. البته پیش از بیان هر مطلبی باید متذکر شوم که بنده هیچ ارتباطی با تصوف نداشته، بلکه انتقادهایی به آن نیز دارم.
🔹۱. کسانی که در چنین همایشهایی برای نفوذ تصوف در جامعه شیعه بیتابی کرده و آن را مذمت میکنند، برای نفوذ تصوف در میان اهل سنت تلاش کرده و آن را تحسین میکنند. زیرا تصوف، اهلسنت را از افتادن به دام وهابیت بازداشته و آنها را به شیعه نزدیک می کند. حقیقت اینکه ارتباط ولایی موجود در اندیشه تصوف مباحث شفاعت، توسل، زیارت و بسیاری از رفتارهای شیعیان را توجیهپذیر میکند و حتی صوفیان اهلسنت را به ائمه شیعه(ع) متصل میکند. (صوفیان اهلسنت سلسله اولیای خود با واسطه ائمه شیعه (ع) به پیامبر متصل میکنند)
🔹افزون بر این، تصوف هرچند در میان شیعه نفوذ و گستردگی زیادی ندارد و علمای مذهبی آن را مذمت میکنند، ولی در میان اهلسنت گستردگی آن فراوان است و بسیاری از علمای بزرگ اهلسنت تحت تأثیر آن بوده و هستند.
🔹۲. «عیبِ می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو» از مطلب قبل به این نکته میرسیم که ای کاش در این همایشها واقعاً به نقد همه ابعاد تصوف میپرداختند و محاسن و معایب تصوف در کنارهم مورد تحلیل و بررسی قرار میگرفت. ای کاش بیان میشد که تصوف ایدهآل در جهان اسلام باید چگونه باشد. کسانی که چنین همایشهایی را صورت میدهند درصدد حذف تصوف هستند نه اصلاح و هدایت آن.
🔹متأسفانه رویه انتقادی دستاندرکاران این همایش نشان میدهد که آنها عنوان تصوف را به صورت کلی دشمن می انگارند و کاری ندارند که بعضی از فرق تصوف از انحرافات دیگر فرقههای بری بوده و میتوانند دینداری قابل قبولی را در جامعه داشته باشند. البته همانگونه که گذشت این افراد در موضعگیری درباره تصوف دچار یک پارادوکس رفتاری در جهان اسلام هستند.
🔹3. ایجاد فضای دو قطبی میان علمای شیعه و صوفیان نه تنها جلوی نفوذ تصوف فرقهای را نمیگیرد، بلکه با برانگیختن تعصاب و لجاجتها، افرادِ تحت تأثیر تصوف را به سمت فرقهای شدن و جداسازی بیشتر از جامعه شیعه سوق میدهد.
🔹4. آنچه معمولا درباره انحرافات تصوف فرقهای مورد توجه قرار میگیرد در جامعه شیعه نیز به صورتهای دیگری وجود دارد بلکه هر روز درحال گسترش بیشتر است. با این تفاوت که نگاه مذهبی مانع موضعگیری در مقابل آنهاست.
🔹مثلاً اگر صوفیان با ذکر خداوند به شور رسیده و حرکات موزون و رقص سماع دارند، بعضی از شیعیان نیز با ذکر امام حسین(ع) به شور رسیده و رفتارهایشان بسیار شبیه رقص سماع صوفیان است. آنها نیز دقیقا حلقهوار روبروی هم مینشینند و دقیقاً همان فرایندی که صوفیان برای رسیدن به شور الهی دنبال میکنند، برای رسیدن به شور حسینی طی میکنند.
🔹اگر ذکرِ خداوند به صوفیان این قدرت و جسارت را میدهد که کارهای خارقالعاده انجام دهند و مثلاً نیزه و اجسام برنده در تن فرو کرده و با آتش بازی کنند، ذکر امام حسین(ع) نیز به بعضی از شیعیان این قدرت و جسارت را میدهد که قمه بر سر بکوبند، تیغ بر پشت زنند و در آتش بدوند.
🔹اگر صوفیان از مسجد اعراض کرده و مکانهای متفاوتی با عنوان خانقاه برای ذکر برپا کنند، شیعیان نیز مکانهایی با عنوان حسینیه، فاطمیه، مهدیه، زینبیه و... به پا کردهاند.
اگر قطبها و سرذاکرهای صوفیان جای علما گرفتهاند و آنها را عالم گریز کرده اند، مداحان نیز مُراد بعضی از جوانان شیعه شدهاند وحتی به جای علما در جایگاه حکم و فتوا نشستهاند. بهگونهای که بعضی از جوانان به جز نصایح مداح به هیچ وجه زیر بار هیچ حکم و فتوایی دیگری نمیروند.
🔹اگر در میان صوفیان باطن گرایی بر تقیّد به ظواهر شریعت برتری مییابد و گناهان پیروان به آسانی بخشیده میشود، همین وضع در میان بعضی از جامعه هیأتی نیز وجود دارد. به هرحال به نظر می رسد علمای قم باید در کنار همایشهایی که برای افراطگرایی در میان اهلسنت، صوفیه و سایر فرق اسلامی برپا میکنند، همایشی نیز برای افراطگراییهای موجود در شیعه برپا کنند و در کنار جوالدوزی که به دیگران میزنند سوزنی نیز به خود بزنند.
@saraeer
📜روحانیتی که به نام سنت و گریز از سیاست، خود را از بحرانها کنار میکشد، فارغ از سرزنش نخواهد بود
🔻محمدرضا تاجیک در گفتگو با مباحثات:
🔹 انقلاب ۵۷ یک انقلاب بود بهنام خدا که یک ایدئولوژی دینی در پسِ آن عمل میکرد؛ یک رهبر دینی کاریزما، با دم مسیحاییاش آن را هدایت مینمود و تودههای مردم را بهحرکت درمیآورد؛ یک گروه مرجع مقبول و مشروع بهنام روحانیت در بسیج و هدایت مردم نقش ایفا میکرد؛ و یک گروه روشنفکری عمدتاً دینی هم به ضمیمهٔ این گروه مرجع حرکت میکرد.
🔹 طبیعتاً بسیار سخت است که ما بخواهیم روحانیت را از انقلاب و انقلابی دینی و ایدئولویک که بهنام خدا انجام شد جدا کنیم. مضافاً اینکه در فردای انقلاب هم آنچه تحقق پیدا کرد نظامی بود که اراده روحانیت در آن غالب بود؛ گفتمان دینی، گفتمان مسلط شده بود. حتی در اوایل انقلاب که عمدتاً کار در دست روشنفکران و نواندیشان دینی بود، خیلی سریع تسلط تقریباً بلامنازع روحانیت را در فضای قدرت و تدبیر منزل جامعه شاهد بودیم.
🔹 این حرف که روحانیت بعد از انقلاب تلاش کرد فضا را قبضه کند، روایت درستی است. این روایتِ تمام انقلابهاست که فرزندان خود را میخورند. به تعبیر بزرگی، روایت انقلاب از ابتدا تا پیروزی یک روایت است و از پیروزی به بعد، روایتی دیگر. از همینرو روایت انقلاب، از آغاز تا پیروزی، متفاوت است با روایتِ بعد از آن. قبل از انقلاب، یک همبستگی میان گروههای متکثر وجود داشت که بعد از پیروزی، این همبستگی، کمرنگتر شد. بهقول رُزا لوکزامبورگ روایت قبل از انقلاب و پس از آن، عبارت است از یک نوع وفاق در عین شقاق.
❓مباحثات: روحانیت سنتی بر این باور است که قبل از انقلاب چون روحانیت در قدرت حضور نداشت، محبوب بود و الآن هم اگر به همان شکل در قدرت حضور نداشته باشیم و در زندگیِ مردم از موضع قدرت رسمی و حکومتی مداخله نکنیم، دوباره محبوب خواهیم شد و شاهد این مقدار از سقوط در رتبهبندی ـ که خودتان هم اشاره کردید ـ نخواهیم بود.
🔹دکتر تاجیک: بهنظرم این قشر از روحانیت دچار اشتباه تاریخیاند؛ زیرا زمان متحول شده و امکان بازگشت به گذشته وجود ندارد؛ امکان اینکه کسی بگوید من به زمانِ قبل برمیگردم و آنچه از مقبولیت و محبوبیت که در گذشته داشتم را دوباره بازیابی و بازآفرینی میکنم وجود ندارد؛ زیرا تاریخ ما ورق خورده و دیگر چنین اقتدار و قدرتی در هیچ گروهی وجود ندارد که بتواند تاریخ را برعکس ورق بزند. مناسبات سابق، استلزامات خاص خودش را داشت که دیگر در این زمان، آن استلزامات وجود ندارد و انکار اینِ مهم، توجیهی است برای ناکارکردی و انفعال. روحانیت باید با مردم، در مردم و جزوی از مردم باشد و این لزوماً بهمعنای ورود به عرصهٔ سیاستِ مرسوم نیست.
🔹 روحانیتی که خیلی رهگشا نیست، روحانیتی که نمیتواند به مثابه یک کلید نقشآفرینی کند و در اوج بحرانها وارد عرصه مشکلات مردم شود و دری را بگشاید و در عوض ترجیح میدهد به پستوها بخزد و به کتاب و درس بسنده کند و بهنامِ نامی جدایی دین از سیاست، رفتار خودش را توجیه کند، در لحظات تاریخی، فارغ از سرزنش نخواهد بود.
🔸متن کامل این گفتگو را اینجا بخوانید:
http://mobahesat.ir/16825
@saraeer
📜حسین دهباشی دقیقا در قم چه می خواهد؟!
🔻کانال تلگرامی «روزنه»:
🔹امروز (۱۸-۷-۹۷) آقای دهباشی به دعوت دانشگاه باقرالعلوم (ع) و در انجمن های علمی حوزه علمیه قم٬ از سبک های تاریخ شفاهی حوزه علمیه قم خواهد گفت! و همچنین میهمان مدرسه اسلامی هنر است!
🔹حسین دهباشی نامی است که با ساخت مستند حسن روحانی در جامعه سیاسی و رسانه ای کشور مشهور شد. او البته بعدا با مصاحبه های چالشی و جنجالی اش در تاریخ آنلاین٬ به شهرت رسید و اکنون به عنوان متخصص تاریخ شفاهی در محافل مختلف حاضر می شود.
🔹دهباشی پیش از ساخت مستند روحانی٬ با یک پروژه پرهزینه ملی (از سوی صدا و سیما و وزارت های اطلاعات و خارجه) به ضبط خاطرات سران پهلوی پرداخته بود که در دور اول دولت روحانی٬ چهار جلد از آن خاطرات از جمله خاطرات حسین نصر و عالیخانی را به چاپ رساند که به دلیل حجم انبوه مطالب خلاف واقع در این خاطرات٬ مورد نقد متخصصین قرار گرفت و با دلیل نامعلوم ادامه نشر این مجموعه پنجاه و چند جلدی متوقف شد!
🔹ماجرای حضور دهباشی در محافل شبه حزب اللهی ار آنجا شروع شد که او با آنکه در دولت نخست روحانی در مناطق آزاد تجاری مسئولیت گرفته بود و با نهادهای دولتی مختلف نیز همکاری داشت٬ به یکباره در قامت منتقد روحانی جلوه کرد و این ژست نقد در برخی افراد اثر گذاشت و او را خودی پنداشته از مسجد جمکران گرفته تا خبرگزاری فارس و برخی نهادهای دیگر (که ذکر نام شان محفوظ است)٬ پای دهباشی را به محافل خاص جریان انقلابی باز کردند!
🔹خودی پنداشتن پدیده ای که در بهترین حالتش٬ پیچیده و نامعلوم است٬ خطای راهبردی برخی انقلابیون بود که موجب شد تولیدات پرغلط و به شدت تحریف آمیز دهباشی در تاریخ انلاین مورد نقد و بررسی جدی قرار نگیرد و حافظه تاریخی ملت مجاهد ایران عزیز با داده های جهت دار آثار او مخدوش گردد.
🔹آخرین دستپخت جناب دهباشی متهم کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ماجرای انتقال مواد منفجره به عربستان در دهه شصت و تبرئه مهدی هاشمی است! او پیشتر در مصاحبه با فائزه هاشمی٬ تهمت قتل مرحوم هاشمی را دامن زده بود و اخیرا با مصاحبه با صفایی فراهانی ماجرای کشتار سینما رکس را به گردن انقلابیون انداخته بود و ساواک را تبرئه کرده بود!
🔹حالا ایشان با ارتباطات تشکیلاتی و اطرافیانش در قم (که به موقع از آن خواهیم نوشت) قرار است در قم مقدسه چه پروژه ای را به عنوان استاد تاریخ شفاهی دنبال کند! در مورد دهباشی و پروژه های پیچیده رسانه ای و امنیتی و سیاسی او گفتنی های زیادی وجود دارد که انشالله در آینده به مرور از آن سخن خواهیم گفت.
@saraeer
📜حوزه سکولار؛ واقعیّت یا هشدار؟!
🔻مهراب صادقنیا در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹امشب به لطف دوستانمان در مؤسسهی بشری و با حضور شماری از استادها و دانشپژوهان محترم در بارهی «حوزهی سکولار، واقعیّت یا هشدار؟» سخن گفتیم. حضور دوست و همکار گرامیام جناب دکتر حقیقت و نیز دوست دیگرم جناب دکتر فراتی شوق گفتوشنود را برای من بیشتر میکرد. اگر چه گویا میانهی ما توافقی بر سرِ دو مفهوم سکولاریسم و حوزه توافقی وجود نداشت؛ ولی جلسهی خوبی بود. از هر دو دوستم، آموختم. چکیدهی سخنان خود را میتوانم در چند بند خلاصه کنم:
🔹سکولاریسم و حوزه، هر دو از مفاهیم کلّی و چمدانی هستند که دامنهی مصداقی و مفهومی گستردهای دارند. بر این اساس شاید به یک معنا بتوان گفت یک معنای از حوزه به یک معنا سکولار شده و یا رو به سکولار شدن دارد، و به معنای دیگر از حوزه و یا سکولار خیر.
🔹سکولاریسم در استعمال اولیّهی خود یک مفهوم منفی نبوده است. ادبیات آن نشان میدهد که این نظریه گاهی به معنای راهکاری برای حفظ قداست کلیسا دنبال میشده است و امروزه شاهد پیدایش و رشد الاهیّاتهای سکولار هستیم.
🔹تعریف سکولاریسم به ایدهی جدایی دین از سیاست، یه تعریف تقلیلگرایانه است، این تعریف سطح روئین معنای سکولاریسم است. نمیتوان با ارائهی این تعریف از سکولاریسم و بسنده کردن به آن نتیجه گرفت که حوزه در شرایط فعلی سکولار شده است یا خیر. برای پاسخ دادن به پرسش یاد شده، میتوان به متغیّرهای دیگری چون پذیرشِ تقلیل نقشی، پذیرش تمایز نقشی، کاهش دینورزی آئینی، و فردی شدن دین و مرجعیّتگریزی نیز اشاره کرد.
🔹مداخلهی حوزه در امرِ اجتماع که از نگاه برخی ضد سکولاریسم معنا میشود، از نگاهی دیگر میتواند به معنای سکولاریسم هم باشد، زیرا این امر سبب میشود معرفتهای تجربی و غیردینی جایگزین دین شوند.
🔹مداخلهی دین و یا حوزه در امر اجتماع میتواند به معنای تقدسزدایی از حوزه و یا دین معنا شود. به این معنا که حوزه بهجای پرداختن به امر قدسی و خدا، مجبور است به امور جاری و نامقدس جامعه بپردازد.
🔹به گمان من حوزه در توجّه فقهی به اجتماع، هیچ تأخری ندارد. مراجع تقلید در بررسی مسائل نو و صدور احکام شرعی، از واقعیّت اجتماعی عقب نیستند آنها هیچ مسئلهی فقهیای بدون پاسخِ فقهی نگذاشتهاند؛ کسانی که حوزه و یا فقه را به کمکاری متّهم میکنند احتمالاً از حوزه انتظار دارند که تصمیمهای سیاسی و اجتماعی مدیران و تصمیمگیران را به دین مستند ساخته و آنها را موجّه کنند. انتظاری که در نهایت حوزه را وارد یک بازی خطرناک میکند.
🔹از برگزارکنندگان و مشارکتکنندگان در گفتگو سپاسگزارم.
@saraeer
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺سیدکمال حیدری: دلیل ختم نبوت این است که بشر به جایی رسیده که خودش می تواند مفاهیم کلی قرآن را تطبیق دهد و بنده اجتهاد را در این می بینم نه در رساله های عملیه تکراری و بی فایده
@saraeer
📜قوانین کشور ریشه فقهی ندارند
🔻مرتضی جوادی آملی:
🔹آنچه که به عنوان رساله های علمی از فقهای ما در این رابطه صادر می شود کاربرد عملی ندارد.
🔹برخی از روشنفکران دینی متاسفانه میگویند که امروز باید دانش فقه را کنار زد و دانش حقوق یا قوانین را جایگزین کرد. آنهامیگویند فقه امروز کارساز نیست و نمیتواند جوابگوی نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، تربیتی و اخلاقی جامعه باشد.
🔹باید دستگاه فقاهت تقویت شود البته نه به لحاظ منابع چراکه منابع ما غنی و قوی است.
🔹اجتهاد امروز توانایی مجهز شدن به تکنولوژی های جدید برای استنباط احکام را ندارد. قوانین کشور از جایگاه مجلس شورای اسلامی نوشته می شود سبقه فقهی ندارد. شورای نگهبان این مراقبت را دارد که قوانین مخالف شرع نباشند ولی این خیلی متفاوت است از اینکه قانونی بنویسیم که متخذ از فقه است یا قانونی آزاد بنوسیم که مخالفتی با شرع و قانون اساسی نداشته باشد.
🔹دستگاه های مربوط به نظام اعم از سیاست، تربیت، اخلاق و اقتصاد و سایر بخش ها متاسفانه خود را مستقل از دستگاه فقه میدانند و مسائل و نیازهای معرفتی خود را به فقها عرضه نمی کنند.
🔸منبع: شبکه اجتهاد
@saraeer