📜روحانیتی که به نام سنت و گریز از سیاست، خود را از بحرانها کنار میکشد، فارغ از سرزنش نخواهد بود
🔻محمدرضا تاجیک در گفتگو با مباحثات:
🔹 انقلاب ۵۷ یک انقلاب بود بهنام خدا که یک ایدئولوژی دینی در پسِ آن عمل میکرد؛ یک رهبر دینی کاریزما، با دم مسیحاییاش آن را هدایت مینمود و تودههای مردم را بهحرکت درمیآورد؛ یک گروه مرجع مقبول و مشروع بهنام روحانیت در بسیج و هدایت مردم نقش ایفا میکرد؛ و یک گروه روشنفکری عمدتاً دینی هم به ضمیمهٔ این گروه مرجع حرکت میکرد.
🔹 طبیعتاً بسیار سخت است که ما بخواهیم روحانیت را از انقلاب و انقلابی دینی و ایدئولویک که بهنام خدا انجام شد جدا کنیم. مضافاً اینکه در فردای انقلاب هم آنچه تحقق پیدا کرد نظامی بود که اراده روحانیت در آن غالب بود؛ گفتمان دینی، گفتمان مسلط شده بود. حتی در اوایل انقلاب که عمدتاً کار در دست روشنفکران و نواندیشان دینی بود، خیلی سریع تسلط تقریباً بلامنازع روحانیت را در فضای قدرت و تدبیر منزل جامعه شاهد بودیم.
🔹 این حرف که روحانیت بعد از انقلاب تلاش کرد فضا را قبضه کند، روایت درستی است. این روایتِ تمام انقلابهاست که فرزندان خود را میخورند. به تعبیر بزرگی، روایت انقلاب از ابتدا تا پیروزی یک روایت است و از پیروزی به بعد، روایتی دیگر. از همینرو روایت انقلاب، از آغاز تا پیروزی، متفاوت است با روایتِ بعد از آن. قبل از انقلاب، یک همبستگی میان گروههای متکثر وجود داشت که بعد از پیروزی، این همبستگی، کمرنگتر شد. بهقول رُزا لوکزامبورگ روایت قبل از انقلاب و پس از آن، عبارت است از یک نوع وفاق در عین شقاق.
❓مباحثات: روحانیت سنتی بر این باور است که قبل از انقلاب چون روحانیت در قدرت حضور نداشت، محبوب بود و الآن هم اگر به همان شکل در قدرت حضور نداشته باشیم و در زندگیِ مردم از موضع قدرت رسمی و حکومتی مداخله نکنیم، دوباره محبوب خواهیم شد و شاهد این مقدار از سقوط در رتبهبندی ـ که خودتان هم اشاره کردید ـ نخواهیم بود.
🔹دکتر تاجیک: بهنظرم این قشر از روحانیت دچار اشتباه تاریخیاند؛ زیرا زمان متحول شده و امکان بازگشت به گذشته وجود ندارد؛ امکان اینکه کسی بگوید من به زمانِ قبل برمیگردم و آنچه از مقبولیت و محبوبیت که در گذشته داشتم را دوباره بازیابی و بازآفرینی میکنم وجود ندارد؛ زیرا تاریخ ما ورق خورده و دیگر چنین اقتدار و قدرتی در هیچ گروهی وجود ندارد که بتواند تاریخ را برعکس ورق بزند. مناسبات سابق، استلزامات خاص خودش را داشت که دیگر در این زمان، آن استلزامات وجود ندارد و انکار اینِ مهم، توجیهی است برای ناکارکردی و انفعال. روحانیت باید با مردم، در مردم و جزوی از مردم باشد و این لزوماً بهمعنای ورود به عرصهٔ سیاستِ مرسوم نیست.
🔹 روحانیتی که خیلی رهگشا نیست، روحانیتی که نمیتواند به مثابه یک کلید نقشآفرینی کند و در اوج بحرانها وارد عرصه مشکلات مردم شود و دری را بگشاید و در عوض ترجیح میدهد به پستوها بخزد و به کتاب و درس بسنده کند و بهنامِ نامی جدایی دین از سیاست، رفتار خودش را توجیه کند، در لحظات تاریخی، فارغ از سرزنش نخواهد بود.
🔸متن کامل این گفتگو را اینجا بخوانید:
http://mobahesat.ir/16825
@saraeer
📜حسین دهباشی دقیقا در قم چه می خواهد؟!
🔻کانال تلگرامی «روزنه»:
🔹امروز (۱۸-۷-۹۷) آقای دهباشی به دعوت دانشگاه باقرالعلوم (ع) و در انجمن های علمی حوزه علمیه قم٬ از سبک های تاریخ شفاهی حوزه علمیه قم خواهد گفت! و همچنین میهمان مدرسه اسلامی هنر است!
🔹حسین دهباشی نامی است که با ساخت مستند حسن روحانی در جامعه سیاسی و رسانه ای کشور مشهور شد. او البته بعدا با مصاحبه های چالشی و جنجالی اش در تاریخ آنلاین٬ به شهرت رسید و اکنون به عنوان متخصص تاریخ شفاهی در محافل مختلف حاضر می شود.
🔹دهباشی پیش از ساخت مستند روحانی٬ با یک پروژه پرهزینه ملی (از سوی صدا و سیما و وزارت های اطلاعات و خارجه) به ضبط خاطرات سران پهلوی پرداخته بود که در دور اول دولت روحانی٬ چهار جلد از آن خاطرات از جمله خاطرات حسین نصر و عالیخانی را به چاپ رساند که به دلیل حجم انبوه مطالب خلاف واقع در این خاطرات٬ مورد نقد متخصصین قرار گرفت و با دلیل نامعلوم ادامه نشر این مجموعه پنجاه و چند جلدی متوقف شد!
🔹ماجرای حضور دهباشی در محافل شبه حزب اللهی ار آنجا شروع شد که او با آنکه در دولت نخست روحانی در مناطق آزاد تجاری مسئولیت گرفته بود و با نهادهای دولتی مختلف نیز همکاری داشت٬ به یکباره در قامت منتقد روحانی جلوه کرد و این ژست نقد در برخی افراد اثر گذاشت و او را خودی پنداشته از مسجد جمکران گرفته تا خبرگزاری فارس و برخی نهادهای دیگر (که ذکر نام شان محفوظ است)٬ پای دهباشی را به محافل خاص جریان انقلابی باز کردند!
🔹خودی پنداشتن پدیده ای که در بهترین حالتش٬ پیچیده و نامعلوم است٬ خطای راهبردی برخی انقلابیون بود که موجب شد تولیدات پرغلط و به شدت تحریف آمیز دهباشی در تاریخ انلاین مورد نقد و بررسی جدی قرار نگیرد و حافظه تاریخی ملت مجاهد ایران عزیز با داده های جهت دار آثار او مخدوش گردد.
🔹آخرین دستپخت جناب دهباشی متهم کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ماجرای انتقال مواد منفجره به عربستان در دهه شصت و تبرئه مهدی هاشمی است! او پیشتر در مصاحبه با فائزه هاشمی٬ تهمت قتل مرحوم هاشمی را دامن زده بود و اخیرا با مصاحبه با صفایی فراهانی ماجرای کشتار سینما رکس را به گردن انقلابیون انداخته بود و ساواک را تبرئه کرده بود!
🔹حالا ایشان با ارتباطات تشکیلاتی و اطرافیانش در قم (که به موقع از آن خواهیم نوشت) قرار است در قم مقدسه چه پروژه ای را به عنوان استاد تاریخ شفاهی دنبال کند! در مورد دهباشی و پروژه های پیچیده رسانه ای و امنیتی و سیاسی او گفتنی های زیادی وجود دارد که انشالله در آینده به مرور از آن سخن خواهیم گفت.
@saraeer
📜حوزه سکولار؛ واقعیّت یا هشدار؟!
🔻مهراب صادقنیا در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹امشب به لطف دوستانمان در مؤسسهی بشری و با حضور شماری از استادها و دانشپژوهان محترم در بارهی «حوزهی سکولار، واقعیّت یا هشدار؟» سخن گفتیم. حضور دوست و همکار گرامیام جناب دکتر حقیقت و نیز دوست دیگرم جناب دکتر فراتی شوق گفتوشنود را برای من بیشتر میکرد. اگر چه گویا میانهی ما توافقی بر سرِ دو مفهوم سکولاریسم و حوزه توافقی وجود نداشت؛ ولی جلسهی خوبی بود. از هر دو دوستم، آموختم. چکیدهی سخنان خود را میتوانم در چند بند خلاصه کنم:
🔹سکولاریسم و حوزه، هر دو از مفاهیم کلّی و چمدانی هستند که دامنهی مصداقی و مفهومی گستردهای دارند. بر این اساس شاید به یک معنا بتوان گفت یک معنای از حوزه به یک معنا سکولار شده و یا رو به سکولار شدن دارد، و به معنای دیگر از حوزه و یا سکولار خیر.
🔹سکولاریسم در استعمال اولیّهی خود یک مفهوم منفی نبوده است. ادبیات آن نشان میدهد که این نظریه گاهی به معنای راهکاری برای حفظ قداست کلیسا دنبال میشده است و امروزه شاهد پیدایش و رشد الاهیّاتهای سکولار هستیم.
🔹تعریف سکولاریسم به ایدهی جدایی دین از سیاست، یه تعریف تقلیلگرایانه است، این تعریف سطح روئین معنای سکولاریسم است. نمیتوان با ارائهی این تعریف از سکولاریسم و بسنده کردن به آن نتیجه گرفت که حوزه در شرایط فعلی سکولار شده است یا خیر. برای پاسخ دادن به پرسش یاد شده، میتوان به متغیّرهای دیگری چون پذیرشِ تقلیل نقشی، پذیرش تمایز نقشی، کاهش دینورزی آئینی، و فردی شدن دین و مرجعیّتگریزی نیز اشاره کرد.
🔹مداخلهی حوزه در امرِ اجتماع که از نگاه برخی ضد سکولاریسم معنا میشود، از نگاهی دیگر میتواند به معنای سکولاریسم هم باشد، زیرا این امر سبب میشود معرفتهای تجربی و غیردینی جایگزین دین شوند.
🔹مداخلهی دین و یا حوزه در امر اجتماع میتواند به معنای تقدسزدایی از حوزه و یا دین معنا شود. به این معنا که حوزه بهجای پرداختن به امر قدسی و خدا، مجبور است به امور جاری و نامقدس جامعه بپردازد.
🔹به گمان من حوزه در توجّه فقهی به اجتماع، هیچ تأخری ندارد. مراجع تقلید در بررسی مسائل نو و صدور احکام شرعی، از واقعیّت اجتماعی عقب نیستند آنها هیچ مسئلهی فقهیای بدون پاسخِ فقهی نگذاشتهاند؛ کسانی که حوزه و یا فقه را به کمکاری متّهم میکنند احتمالاً از حوزه انتظار دارند که تصمیمهای سیاسی و اجتماعی مدیران و تصمیمگیران را به دین مستند ساخته و آنها را موجّه کنند. انتظاری که در نهایت حوزه را وارد یک بازی خطرناک میکند.
🔹از برگزارکنندگان و مشارکتکنندگان در گفتگو سپاسگزارم.
@saraeer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سیدکمال حیدری: دلیل ختم نبوت این است که بشر به جایی رسیده که خودش می تواند مفاهیم کلی قرآن را تطبیق دهد و بنده اجتهاد را در این می بینم نه در رساله های عملیه تکراری و بی فایده
@saraeer
📜قوانین کشور ریشه فقهی ندارند
🔻مرتضی جوادی آملی:
🔹آنچه که به عنوان رساله های علمی از فقهای ما در این رابطه صادر می شود کاربرد عملی ندارد.
🔹برخی از روشنفکران دینی متاسفانه میگویند که امروز باید دانش فقه را کنار زد و دانش حقوق یا قوانین را جایگزین کرد. آنهامیگویند فقه امروز کارساز نیست و نمیتواند جوابگوی نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، تربیتی و اخلاقی جامعه باشد.
🔹باید دستگاه فقاهت تقویت شود البته نه به لحاظ منابع چراکه منابع ما غنی و قوی است.
🔹اجتهاد امروز توانایی مجهز شدن به تکنولوژی های جدید برای استنباط احکام را ندارد. قوانین کشور از جایگاه مجلس شورای اسلامی نوشته می شود سبقه فقهی ندارد. شورای نگهبان این مراقبت را دارد که قوانین مخالف شرع نباشند ولی این خیلی متفاوت است از اینکه قانونی بنویسیم که متخذ از فقه است یا قانونی آزاد بنوسیم که مخالفتی با شرع و قانون اساسی نداشته باشد.
🔹دستگاه های مربوط به نظام اعم از سیاست، تربیت، اخلاق و اقتصاد و سایر بخش ها متاسفانه خود را مستقل از دستگاه فقه میدانند و مسائل و نیازهای معرفتی خود را به فقها عرضه نمی کنند.
🔸منبع: شبکه اجتهاد
@saraeer
📜دولت در گرانی بی تقصیر نیست
🔻آیت الله مکارم شیرازی در درس خارج امروز:
🔹یکی از مشکلات پیچیده امروز جامعه، گرانی است که به تعبیر برخی، کمر مردم را شکسته است. معمولا در جامعه هم مشکلات را گردن یکدیگر انداخته؛ دولت گردن مردم و مردم گردن دولت می اندازند که باید گفت همه مقصرند و هر شخصی باید از خود شروع کند، تا مشکل حل شود.
🔹دولت بدون شک در مشکلات گرانی بی تقصیر نیست؛ چراکه در ابتدا بازار اولیه، بعد بازار ثانویه و جدیدا هم بازار ثالثه درست کرده اند که مبادا قیمت دلار از 10 تومان کمتر شود و معلوم است خودشان دستشان در این قضیه است.
🔹پلمپ انبارها[ی محتکران] چه فایده ای دارد؟ باید به قیمت عادلانه در بازار پخش شود؛ البته چون قوانین قضایی ما ناقص است، این کار را انجام نمی دهند؛ چون باید دانه دانه پرونده درست کرده و حکم آن صادر شود. حکم شرع درباره احتکار آن است که درب انبار را باز کرده و اقلام احتکار شده با قیمت عادلانه در اختیار مردم قرار داده شود.
@saraeer
📜رئیس قوه قضائیه به انتقادات آیت الله مکارم واکنش نشان داد/ چرا به گونه ای صحبت می شود که گویی مسئولان قضایی و قضات شریف از پس کوه قاف آمده اند؟ ما هم از همین حوزه ها آمده ایم
🔻صادق آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی:
🔹برخی اشکالات نسبت به دستگاه قضایی مطرح می شود که وقتی از سوی علمای حوزوی به ویژه برخی مراجع معظم باشد باید بیشتر مورد عنایت قرار گیرد زیرا می دانیم که اگر از میان علمای حوزه کسانی انتقاد می کنند، نیتشان اصلاح و بهبود وضعیت است و هیچ شائبه ای از جهات دیگر وجود ندارد.
🔹مراجع تقلید، مورد اطمینان و محل رجوع مردم هستند و به نحوی انتقادات مردم را نیز منعکس می کنند، دستگاه قضایی نسبت به هر انتقادی باید روی گشاده داشته باشد زیرا معتقدیم که انتقادات سازنده به رفع نقایص و افزایش اقتدار قوه قضاییه و رضایت مندی مردم کمک می کند. خصوصاً اظهارات کسانی که از لحاظ علمی و اعتقادی جایگاه والایی دارند نیاز به توجه جدی تری دارد و باید نسبت به این انتقادات گوش شنواتری داشته باشیم.
🔹گاهی انتقادات ناشی از عدم اطلاع است. در این صورت اگر این انتقادات در محفلی خصوصی مطرح شود مسلماً انسب است چون بیان آن در علن، ممکن است موجب قدح یک دستگاه شود بدون آنکه استحقاق چنین قدحی را داشته باشد.
🔹بنده معمولاً از پاسخ به اینگونه انتقادات اجتناب می کنم تا خدای ناکرده حاشیه ای برای دستگاه قضایی و نظام ایجاد نشود زیرا معتقدم مقصود ما حل مشکل است و نیازی به هیاهو نیست. از طرفی اعتقاد دارم که کار دستگاه قضایی باید تبیین شود و به همین جهت در پاره ای از موارد که برخی فقهای بزرگوار اشکالاتی را مطرح کرده اند از دادستان محترم کل خواسته ام که به محضر این بزرگواران برسند و برای رفع ابهام به ارائه توضیح بپردازند.
🔹اگر این مطالب به گونه ای دیگر بیان می شد و مثلاً در خصوص عملکرد چند قاضی بود، در مقام توضیح و موضع گیری برنمی آمدم اما از آنجا که متاسفانه در این اظهارات به صورت مکرر کل دستگاه قضایی مخاطب قرار گرفته است احساس می کنم که اگر برخی توضیحات ارائه نشود به مجموعه قوه قضاییه جفا شده است زیرا دراین مجموعه عده بسیاری از قضات محترم شامل روحانیون و غیرروحانیون فاضل و متدین مشغول کار هستند که طبق قوانین و فتاوای فقهای بزرگ عمل می کنند.
🔹به محضر شریف ایشان عرض می کنم چرا به گونه ای صحبت می شود که گویی مسئولان قضایی و قضات شریف از پس کوه قاف آمده اند؟ ما هم از همین حوزه ها آمده ایم. بسیاری از مسئولان عالی قضایی و قضات دستگاه قضا از روحانیون فاضل، متدین و جلیل القدر حوزه اند. قضات متدین و فاضلی در قوه قضاییه فعالیت می کنند که انسان از دقت ها و تعبدشان به احکام اسلام و فتاوای فقهاء لذت می برد. به ضرس قاطع عرض می کنم قاضی عالی رتبه ای نمی شناسم که به احکام اسلامی یا فتاوای لازم الاتباع فقهاء عظام توجه نداشته باشد یا بدانها متعبّد نباشد لذا این گونه تخطئه را به حق نمی دانم.
🔸مشروح اظهارات رئیس قوه قضائیه را اینجا بخوانید:
https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1032267
@saraeer
📜وقتی از توهم توطئه در میان برخی مدعیان سخن میگوییم، دقیقا از چه حرف می زنیم؟
🔻محمدمهدی شیرافکن در واکنش به یادداشت کانال روزنه نوشت:
🔹سال هاست جریان های ظاهرا انقلابی، به اشتباه، خودی را نا خودی و انقلابی را غیر انقلابی معرفی می کنند، آن هم به بهانه های واهی که اصلی ترین آن ها اختلاف نظرهای گاه و بی گاه آن افراد با جریان های انقلابی و در مواقعی خوف از تغییر مسیر ناگهانی در آینده می باشد.
🔹وقتی ما هنوز که هنوز است اهمیت جمع آوری خوانش های تاریخی برای تشخیص سره از ناسره را نمی دانیم و توهم این ما را فرا گرفته که (مثلا) هدف فلان شخص از مصاحبه با دختر فلانی ایجاد القائات نا صحیح است، اینجاست که باید در روحیه انقلابی خود شک کنیم.
🔹روحیه انقلابی به بسته بودن فضای فکری و جمود و تنگ نظری در استفاده از برداشت های مختلف فکری نیست، بلکه به عکس، اینکه متخصصی در فلان مسئله رسانه ای را میان حوزویان بیاوریم تا برای بستر سازی چنین دغدغه هایی در حوزه سخن بگوید همان چیزی ست که بایستی از اوائل انقلاب به سمت آن حرکت میکردیم تا مبادا کار به اینجایی که هست کشیده شود و با برگزاری دو جلسه توسط یک بزرگوار که برخی نظرات تاریخی اش کمی برای ما نا مأنوس است، تن و بدنمان به لرزه بیفتد که به چه حقی حوزه علمیه بودجه خود را در دعوت از فلان چهره رسانه ای خرج کرده است؛ خرج کردنی که صد البته موجب خواهد شد کمی از دغدغه های به حق متن جامعه شنیده شود.
🔹حال اینکه اگر قصد دارید فقط اعمال نظر شخصی خود را از کلاس های درس حوزه علمیه بشنوید بگویید تا از همین فردا دربِ برداشت های مختلف از دین و تاریخ اسلام را نیز تخته کنند که مبادا به خلاف مصلحت سنجی یک جریان خاص عمل شود.
🔹کار رسانه ای آدم خود را میخواهد. نمی توان معنای تاریخ شفاهی را ندانست و آن را نقد کرد. اساس کار تاریخ شفاهی شناساندن حداکثری افکار و روایت های تاریخی افراد مختلف، در گفت و گویی آرام و زیرکانه است؛ کاری که شما در این سال ها نتوانسته اید با زبان تلخ خود انجام دهید.
🔹صمیمانه تقاضا دارم تا اگر خود را دغدغه مند در مسیر انقلاب می دانید و بقیه را شایسته نمی دانید، به جای انتقاد های ناروا و دور از واقع، خود را در ورطه کارهایی نظیر تاریخ شفاهی بیندازید تا بلکه در این زمینه کاری انجام داده باشید و خوانشی نزدیک تر به صواب رقم بزنید نه اینکه با امنیتی کردن فضا و برچسب زدن های پیاپی روحیات علمی را بخشکانید.
🔸یادداشت کانال روزنه با عنوان «حسین دهباشی دقیقا در قم چه می خواهد؟!» را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/214
@saraeer
📜آفت بزرگ زبان دینی
🔻کانال «سخنرانی ها» از محمدمجتهد شبستری منتشر کرد:
🔹یکی از آفتهای بزرگ زبان دینی تک صدایی است. اینکه یک نفر باید بگوید و دیگران باید بشنوند. یا چند نفر بگوید و دیگران موظف به شنیدن باشند. پرسش و بحث در میان نباشد. ارتباط زبان با وجدان انسانیت، دانشها و اخلاق قطع شده باشد. حالت عرضه کردن نداشته باشد و حالت محکوم کردن داشته باشد؛ چنین زبانی از خود بیگانه است. یعنی زبان دین و معنویت نیست.
🔹اگر زبان دینی با زبان علم، فلسفه و هنر قطع ارتباط کند از خود بیگانه خواهد شد. انسان فقط با دین زندگی نمیکند. انسان با همه حوزههای علم، فلسفه، هنر و دین زندگی میکند و تاریخ چندهزار سالۀ بشر این واقعیت را نشان میدهد. هیچ کدام از حوزهها تابع دیگری نیست اما میتوان بین اینها دیالوگ و تعامل برقرار کرد. زبان دینی باید تولید معنای جدید و اصیل کند وگرنه ازخود بیگانه میشود.
🔹از طرف دیگر اگر زبان دین و معنویت به شکل و فرم تقلیل داده شود از خود بیگانه میشود. یعنی اگر تنها تاکید شود به حفظ شکل اعمال، آداب و رسوم و… وبگویند اگر این اشکال رعایت شود دین و معنویت وجود دارد و اگر این شکلها حفظ نشود دین و معنویت وجود ندارد، این تلقی مانع توجه به آنچه زیر آن شکلهاست و زیربنا و محتوای دین و معنویت است میشود. وقتی میگویید فلان حکم شرعی چون در کتاب و سنت هست باید اجرا شود، باید توجه کنید که این یک شکل است و باید دید محتوی آن چیست؟ هدف آن چیست؟ آیا نباید درباره هدف حکم خدا سوال کرد؟ آیا پرسیدن از خدا حق انسان نیست؟
🔹آیا انسان حق دارد یک بار، دو بار و چند بار از خدا سوال کند و در نهایت بگوید خدایا من تلاش کردم که خطاب تو را بفهمم اما نشد؟ اگر انسان تمام تلاش خود را برای فهم آنچه میگویند احکام خدا است به کار گرفت و در نهایت آن را درک نکرد و باز خداوند فرمود که چه آن را بفهمی و چه نفهمی باید اطاعت کنی، این سخن، زور گفتن است و آیا خدا زور میگوید؟
@saraeer
📜حکایت علم غیر نافع/ چرا بازار کار ایران را سازمان بین المللی کار ارزیابی می کند؟!
🔻علی کشوری:
🔹با اینکه یکی از مهمترین ابواب فقهی حوزه، مکاسب است و طلاب و فضلای حوزه در این موضوع دقت های فراوانی دارند؛ ولی بازار کار ایران با شاخص های سازمان بین المللی کار(iLO) و در چارچوب بیانیه فیلادلفیا(مصوب ۱۹۴۴) ارزیابی و اصلاح می شود؟!
🔹شغل و نوع کسب جزء زیر ساخت های اصلی هدایت و علوم نافع محسوب می شود ؛ولی چرا فقهایی که مکاسب می گویند انگیزه و قدرت مدیریت مشاغل و بازار کار را ندارند؟! در شرایط فعلی آمارشناسان و کار آفرینان با تعاریف و شاخصه های معیوبشان بازار کار ایران را معماری می کنند.
🔹سازمان بین المللی کار تعاریفی مانند: اشتغال ناقص، اشتغال ناقص زمانی و اشتغال ناکافی و بیکار ارائه داده اند. به عنوان مثال گفته اند که بیکار کسی است که در هفته مرجع آمار گیری حتی یک ساعت هم شاغل نباشد و یا سایر تعاریف. آیا حوزه میان این وضعیت و تعاریف فقهی موظف به "نظام مقایسه" است یا خیر؟
🔹سؤال اصلی این است که آیا این تعاریف در حوزه بررسی شود یا خیر؟! در فقه المکاسبی که ارائه می نمائیم تعاریف فعلی را با تعاریف فقهی مقایسه می کنیم. تعاریفی مانند انواع اشتغال ،گروههای شغلی، موقعیت شغلی، نرخهای اشتغال و... را بررسی می کنیم. استظهار فقهی به ما می گوید که شغل دارای ۹ دسته ویژگی است که مهمترینش طبقه بندی مشاغل از نظر دین و نحوه تبادل و معامله صاحبان مشاغل و مردم است.
@saraeer
📜آیت الله مکارم در نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضائیه: بیانات جنابعالی قانع کننده نبود/ تضعیف قوه قضائیه را خلاف میدانم
🔻متن نامه آیت الله مکارم شیرازی به صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب آيت الله آملی لاريجانى
رياست محترم قوه قضائيه (دامت بركاته)
با اهداء سلام و تحيت؛
🔹معروض مىدارد بيانات جنابعالى را درباره مسائلى كه اينجانب مطرح كرده بودم، خواندم. متأسفانه قانع كننده نبود و شايد توضيحات من براى آن چند مسئله كافى نبوده است.
🔹بنابراين پيشنهاد مىكنم همانطور كه خود شما هم اشاره كردهايد دادستان كل كشور و دو نفر از قضات عالىرتبه كه سوابق حوزوى داشته باشند تشريف بياورند تا آن چهار مسأله مهم درباره مهريه در محيط عالمانه و دور از عصبانيت حل و فصل شود و چنانچه آن چهار مسأله روشن شد، ان شاء الله به كار بسته شود و اگر بعضى از قوانين موجود با متون اسلامى سازگار نبود از طريق مجلس شوراى اسلامى اصلاح شود.
🔹اينجانب براى قوه قضائيه و براى شخص جنابعالى قائل به احترام بوده و هستم و تضعیف این قوه را کار خلافی می شمرم. هدف اينجانب روشن ساختن قوانين مترقى اسلام و كمك به جمعى از گرفتاران مهريه است. لطفا دستور دهيد ليست كامل زندانيان مهريه را با ذكر سن و سال، همراه بياورند.
🔹اميدوارم بتوانيم از اين طريق كمكى به حل مشكلات جوانان كه گرفتار مسأله مهريه هستند و در زندانها به سر مىبرند بنماييم. هميشه در سايه لطف پروردگار موفق باشيد.
@saraeer
مقاله سکولاریسم و فقه و حوزه .pdf
233.2K
🔺مهدی نصیری در مقاله ای با عنوان «سکولاریسم و فقه و حوزه»: سکولاریسم مردود است اما درباره توانایی فقه برای اداره جامعه و رفع مشکلات غلو نکنید
@saraeer
📜دیدگاه ما درباره گزاره های نصیری تکلیف آینده انقلاب را روشن می کند
🔻میلاد دخانچی درباره مقاله اخیر «مهدی نصیری» نوشت:
🔹مهدی نصیری را مدت هاست که میشناسم. او اعتقاد دارد نگاه او به رابطه دین و سیاست نتیجه منطقی امتداد نظر آوینی درباره رابطه دین و دنیای جدید است؛ انچه نصیری در این چند صفحه آورده امروز باید سوژه اصلی محافل روشنفکری و حوزوی باشد. هر کسی از حسن عباسی و ازغدی و رایفی پور گرفته تا مخالفان مذهبی فقر و فساد اگر بخواهند خود را با دعوای اصلی روبرو کنند باید به جنگ نصیری بروند. خلاصه اینکه موافقت و مخالفت ما با این گزاره های نصیری تکلیف ما را برای آینده ایران مشخص میکند. مهم نیست کجا ایستاده ایم. مهم این است که «بدانیم» کجا ایستاده ایم. نتیجه تفکر نصیری را جدی بگیریم. نصیری مهم است.
🔸مقاله «سکولاریسم و فقه و حوزه» نوشته مهدی نصیری را در لینک زیر مشاهده کنید:
https://eitaa.com/saraeer/227
@saraeer
📜روحانیت؛ نیازمند بازتعریف هویت
🔻مباحثات | محمد وکیلی:
🔹 نوع تعامل روحانیت با محیط پیرامون خود در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی طی چند سال اخیر، دچار تغییرات اساسی شده است. جایگاه روحانیت به عنوان گروه مرجع، مورد خدشه قرار گرفته و گزارشهایی از تنزل قابل توجه روحانیت در مرجعیت منتشر شده، از لحاظ اقتصادی برنامههای توسعهای حوزههای علمیه بیش از آنکه متکی به حمایتهای مردمی باشد به بودجههای دولتی وابسته گشته و از لحاظ سیاسی نشانههایی از تنزل اعتبارش دیده میشود.
🔹 این تغییر موجب بروز واکنشهایی شده که قبل از این سابقه نداشته است؛ واکنشهایی که در درجات مختلف از طیفهای مختلفی صورت گرفته: شبکههای به اصطلاح آنور آبی برنامههای متنوعی برای بررسی نظام، نقش و کارکرد روحانیت ترتیب میدهند؛ نشستهای مختلف و متنوعی در مورد روحانیت در مراکز علمی مختلف برگزار میشود؛ پژوهشها و پایاننامههای متعددی به این سو سوق داده میشود؛ این نهاد توسط شخصیتهای مختلفی از رحیمپور تا جلاییپور مورد نقد و کنکاش قرار میگیرد؛ از طرف بدنه عمومی اجتماع که به برکت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی امکان ایفای نقش فعال یافتهاند، مورد اظهار نظر، نقد و ارزیابی قرار میگیرند؛ تعرضهای خیابانی که طی چند سال گذشته افزایش چشمگیری داشته و چندین روحانی مورد تعرض، خشونت خیابانی، ضرب و شتم قرار گرفته و تعدادی نیز کشته شدهاند؛ این چنین مواردی نشان از آن دارد که نوع تعامل روحانیت با جامعه دچار تغییری اساسی شده است؛ تغییری که از لحاظ جامعهشناسی نیازمند تبیین و تحلیل است.
🔹بر همین اساس بهنظر میرسد که روحانیت جهت بازیابی تعامل خود با جامعه پیرامونی، نیازمند بازتعریف هویت خویش است؛ بازتعریفی که حداقل باید سه محور را شامل شود:
🔹تعریف سازمان و نهاد روحانیت و جایگاه روحانیون در این سازمان: امروزه این نهاد به حدی از پیچیدگی و تداخل رسیده است که بر اساس نگرشها و مبانی سابق، امکان درک و تحلیل آن وجود ندارد (کتاب شکلگیری سازمان روحانیت شیعه، نوشته محمدعلی اخلاقی).
🔹کارکرد و نقش روحانیت: هرچند به کاركرد و نقش روحانیت (به معانی شغل، وظيفه، هدف و…) پرداخته شده اما آ چه مراد است و کمتر بدان پرداخته شده عمل و وظيفه اجتماعی سازمان روحانيت شيعه است.
🔹اشکال و شیوههای ایفای نقش: هر چند طی سالهای گذشته ورود مؤلفههای جدید، موجب تغییر نقش و وظیفه اجتماعی روحانیت شده است، اما همچنان شیوه ایفای نقش روحانیت در شکل و قالب سنتی خود باقی مانده و توجهی به تنوع اَشکال حضور خود ننموده است.
🔹 در این بازتعریف واقعیتهایی نیز باید مورد توجه قرار گیرد: ۱. این بازتعریف نمیتواند در خلأ یا در محیط درون روحانیت مشخص گردد؛ بلکه باید در تعامل با جامعه اتفاق بیافتد. حداقل دو محور از این محورهای سهگانه (کارکرد و شیوههای ایفای نقش) نمیتواند بدون در نظر گرفتن اجتماعی که روحانیت در آن حضور دارد، تعریف و تبیین گردد.
🔹۲. دنیای مدرن ویژگیهایی دارد که اگر جایگاه، نقش و شیوه عمل بدون توجه به این فضا ترسیم گردد، امکان عمل و کنشگری فراهم نخواهد شد. مهمترین مشخصه و وجه تمایز جهان کنونی با جهان سنت را به تعبییر امیل دورکیم (جامعه شناس فرانسوی) باید در تنوع، تکثر و تفاوت دنیای مدرن و تشابه و یکدستی جهان سنت جست.
🔹۳. روحانیت باید متوجه باشد که در دنیای جدید رسانه، ابزاری جانبی و عارضی نیست و بدون توجه به نقش و جایگاه رسانهها نمیتواند به ایفای نقش بپردازد. توجه به محوریت رسانه در دنیای مدرن که در نظریه بازنمایی استوارت هال (نظریه پرداز فرهنگی) بر آن تأکید میشود شرط اولیه ایفای نقش و بازیگری است.
🔹۴. روحانیت بر خلاف فضای سنت که فاقد رسانه عام و فراگیر بود، هر روز به مدد فضای رسانهای، صدها رقیب جدی مییابد. چنین فضای رقابتی، از اقتضائات دیگر دنیای امروز است. این تنوع و تکثر رقیب به حدی است که با توجه به گسترش دین و معنویت فردمحور و خویشمحور است؛ هر فردی، خود رقیبی برای روحانیت میتواند باشد. در چنین فضایی هرگونه کنشگری روحانیت بدون توجه به این حجم از تنوع و تعدد رقیب، نتیجهای جز طرد و انزوا برای روحانیت به بار نخواهد آورد.
@saraeer
📜جای درس اخلاقهای آقای خمینی در حوزه خالی است
🔻آیت الله شبیری زنجانی در دیدار سیدهاشم حسینی بوشهری دبیر شورای عالی حوزه های علمیه:
🔹آقای خمینی که درس اخلاق می گفتند تا چند روزی حوزه یک حال و هوای دیگر داشت. امروز جای این درس اخلاقها در حوزه خالی است. وقتی که گذشته حوزه را بررسی می کنیم می بینیم که در مناطق مختلف کشور، رؤیت علماء برای هدایت مردم کافی بود. مردم از رفتار علما و روحانیون درس می گرفتند. باید برای طلبهها مجلسی تشکیل شود و سخنرانان با استناد به روایتهای نورانی و سیره بزرگان مباحث اخلاقی را شرح دهند.
@saraeer
🔺دیدار برخی از سران اصلاحات با آیت الله شبیری زنجانی. پایگاه خبری شفقنا ضمن انتشار این خبر مدعی شد آیت الله شبیری زنجانی اخیرا با آیت الله خامنه ای نیز دیدار و گفتگو کرده است
@saraeer
📜نباید با تحلیل خود فعل معصوم را تنزل دهیم
🔻سید محمدمهدی میرباقری در مراسم شهادت امام حسن (ع):
🔹افق تدبیر الهی که در اهلبیت(ع) وجود دارد برای مردم عادی قابلفهم نیست و به همین سبب، باید ما در برابر اهلبیت(ع) سر تعظیم فرود آوریم و با تواضع کامل مطیع امر آنها باشیم.
🔹یک روز فعالیتهای نبی مکرم اسلام(ع) در میان مسلمین، یک روز صلح امام حسن(ع) و امروز نیز مسئله غیبت حضرت ولیعصر (عج) از اسرار الهی است.
🔹درباره مسئله صلح امام حسن(ع) مباحث زیادی مطرح میشود و این تحلیلها برای اهل علم خوب است؛ اما باید بدانیم که نباید با تحلیل خود به فعل معصوم تنزل دهیم.
🔹افعال و دستورات نبی مکرم(ع) و اهلبیت(ع) که بعد از ایشان ولی خدا بر روی زمین هستند عین دستورات خدا تعالی است و تسلیم در برابر این اوامر به معنای تسلیم در برابر امر خدای تعالی است.
@saraeer
📜ضارب طلبه همدانی دستگیر شد
🔻به گزارش خبرگزاری فارس:
🔹ضارب طلبه همدانی که صبح روز دوشنبه با ورود به منزل یکی از روحانیون همدان، او و همسرش را با ضربات چاقو مجروح کرده بود دستگیر شد. به گفته دادستان عمومی و انقلاب همدان، ضارب همسایه این روحانی همدانی بوده و گویا در حین ضرب و شتم شیشه مصرف کرده بوده است.
@saraeer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دیدگاه سیدکمال حیدری درباره آیه «الرجال قوامون علی النساء» و جایگاه زن در جامعه امروز
@saraeer
📜تأملاتی درباره قُدسی شدن جایگاه مرجعیت در شیعه (قسمت اول)
🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹مرجعیت تقلید در شیعه مقامی علمی است ولی در نگاه بعضی از شیعیان مرجعیت مقامی قُدسی و معنوی تلقی میشود. در نگاهِ قُدسی به مرجع تقلید، او برترین فرد از جهت کمالات معنوی بعد از ائمه(ع) است، و سایر مردم جایگاه معنوی فروتری نسبت به او دارند. دراینباره نکاتی به ذهن بنده میرسند که شاید مرتب و منظم نباشند، ولی بیارتباط با هم نیستند:
🔹1. نگاهِ قدسی به مرجعیت موجب میشود سخن او در هر علم و فنی، با برداشت تعبدیِ مقلّدان همراه شود و نظراتِ مخالف او، باطل و خلاف شریعت تلقی شوند. به دیگر سخن، فقیه با کسب تخصص در علم فقه و کسب عنوان مرجعیت، در همهی علوم و فنون ممتاز میشود؛ تمامی رشتهها و تخصصهای دیگر دینی همچون اخلاق، اعتقادات، تاریخ، تفسیر و... به چنگ او میافتد و نظرش بر متخصصین همهی این علوم برتری مییابد. بر این اساس تخصص در فقه همراه با کسب عنوان مرجع تقلید و بدون این عنوان، یک دنیا با هم توفیر دارند.
🔹2. فتوا و استدلالهای مرجع تقلید امری نافهمیدی و غیرقابل وصول برای دیگران نیست. یعنی عالمان غیرمتخصص و حتی در مواردی مردم عادی نیز میتوانند به صحت یا نادرستی استدلالهای مرجع تقلید درباره یک فتوا دست یابند. پس تفاوت مرجعِ تقلیدِ متخصص در فقه با عالمانِ غیرمتخصص چیست؟! مرجع مجتهد توانایی ارائه مبتکرانه استدلالهای فقهی، جمعبندی میان آنها و ارائه حکم شرعی را دارد، ولی عالم غیرمتخصص اگرچه توانایی فهم این استدلالها و قضاوت درباره آنها را دارد، ولی خود نمیتواند به صورت ابتکاری این استدلالها را ارائه کند.
🔹به هر حال مرجعیت عنوانی نیست که افراد با دستیابی به آن، هرحکمی را بدون استدلال قانعکننده بیان کنند، گویی که سخن آنها از کنگره عرش الهی فرود آمده است. از این جهت است که بعضی فقهای گذشته در برابر سؤالات مردم عادی نیز حکم شرعی را با تمام جزئیات استدلالی بیان میکردند.
🔹3. فتوای فقیه از آنجا که از جایگاهی علمی صادر میشود، میتواند توسط هر کسی مورد رد و مناقشه واقع شود. بر این اساس اگر سخن منتقدان غیرعلمی و بیپایه باشد، به کلام علمی و مستحکم مرجع تقلید لطمهای وارد نمیکند و خطری برای جایگاه مرجع تقلید و جامعه شیعه ندارد؛ و اگر جنبههای حقی در کلام آنها باشد، فرصتی است تا مراجع تبیین بهتری برای جامعه شیعه داشته باشند. ولی در نگاه قدسی به مرجع تقلید هرگونه اشکال و انتقاد به مرجع تقلید نوعی توهین و بیاحترامی به حساب میآید، زیرا اعتقاد معنوی مردم را تضعیف میکند و تقابلی با مقدسات آنهاست.
🔸قسمت دوم این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/250
@saraeer
📜تأملاتی درباره قُدسی شدن مرجعیت در شیعه (قسمت دوم)
🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹4. یکی از عواملی که موجب تشدید نگاهِ قُدسی به مرجعیت شده است خلط معنایِ عرفانی، کلامی و فقهی ولایت است. معنایِ فقهی ولایت چیزی شبیه قضاوت و حکم قاضی است با این تفاوت که محدودهی حکم ولی فقیه تمام امور اجتماعی را در بر میگیرد. چنانچه بیشتر ادله ولایت فقیه نیز همراه با زمینه قضاوت و شأنِ قاضی مطرح شدهاند. همچون مقبوله عمر بن حنظله که اصل سؤال وی از امام صادق(ع) درباره این است که شیعیان در امر قضاوت باید به چه کسی مراجعه کنند؟ امام در قسمتی از پاسخ میفرمایند: «یَنْظُرانِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوى حَدیثَنا وَ نَظَرَ فِی حَلالِنا وَ حَرامِنا وَ عَرَف أَحکامَنا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فإنّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حاکِماً...؛ باید نگاه کنند ببینند از شما چه کسی است که حدیث ما را روایت کرده، و در حلال و حرام ما مطالعه نموده، و صاحبنظر شده و احکام و قوانین ما را شناخته است بایستی او را به عنوان قاضی و داور بپذیرند، زیرا که من او را حاکم بر شما قرار دادهام» علما از این فراز پاسخِ امام برای اثبات ولایت فقیه بهره بردهاند که بحث آن مفصل است.
🔹اما معنایِ فقهی ولایت گاهی با معنایِ عرفانی آن خلط میشود و مقامی قُدسی برای فقیه جلوهگر میکند که حتی او را دارای مقام ولایت تکوینی در عالم وجود نیز میکند. البته ممکن است ولایت فقهـی و عرفانی همزمان در یک فرد جمع میشود. ولی لازمه ولایت فقهی، ولایت عرفانی نیست. بر این اساس، اگر فقیه در موردی حکم بکند، دیگران میتوانند در نظر این حکم را خطا و اشتباه بدانند و حتی نظر خود را بیان کنند، هرچند در عمل نباید با این حکم مخالفت شود. ولی در نگاه عرفانی مخالفت فکری و نظری با فقیه یک انحراف و گناه بزرگ به شمار میآید.
🔹5. اگر مقام مرجع تقلید را مقامی علمی بدانیم، باید معنا و مفهوم القاب حوزوی همراستا با مقامهای علمی باشند. ولی این القاب بیش از آنکه رفعتِ علمی مراجع را جلوهگر کنند، به آنها شأن قُدسی میدهد. همچون القاب «آیت الله» و «آیت الله العظمی» که بیش از آنکه با علو علمی آنها همراستا باشند، قُدسیت آنها را به مخاطب گوشزد می کند. بگذریم از واژههای تقدسمآب دیگری که بعضی بیوتِ مراجع به کار میبرند.
به کار بردن این القاب نیز هیچگونه ضابطهی دقیق و رسمی در حوزههای علیمه ندارد و موقعیت اجتماعی، شهرت، ظاهر شخصی و اهتمام شاگردان و هواداران بیشترین تأثیر را برای کاربردن این القاب برای علما دارد. البته شاید امروز نتوان دیگر این القاب را تغییر داد ولی میتوان معنای متبادر از آنها را دگرگون ساخت.
🔹6. ساختار روحانیت شیعه از بعضی جهات شبیه کلیسای کاتولیک شده است. بعضی از اندیشمندان همچون شهید مطهری بر این اعتقادند که از میان عنوانهایی که مردم برای عالمان دینی استعمال میکنند، لفظ روحانی بعد از دوران مشروطیت با الهام گرفتن از مسیحیت، در میان جامعۀ ایران متداول شد؛ زیرا جامعۀ مسیحیت معتقد بودند روح از تن و آخرت از دنیا و معنی از ظاهر جداست و عالِم دینی باید بهاصطلاح تارک دنیا باشد؛ ازایننظر، به علمای خود روحانی میگفتند.( شهیدمطهری، خاتمیت، ص۹۳. )دکتر شریعتی نیز میگوید: «من روحانیون را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم، در اسلام دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم، این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور، در اسلام، عالم داریم در برابر غیرعالم، نه روحانی در برابر جسمانی.»( علی شریعتی، مجموعه آثار، شماره 20، ص 119.)
🔸قسمت اول این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/245
@saraeer
📜جامعة الزهرا حق غیبت فوق العاده اربعین را حذف کرده است
🔻یکی از مخاطبان برای «سرائر» نوشت:
🔹سلام. جامعة الزهرا، امسال برخلاف سنوات گذشته، هیچ حق غیبت فوق العادهای برای طلاب خود جهت شرکت در سفر زیارتی اربعین در نظر نگرفته است. مسئولان امر گفتهاند طلبه در صورت اعزام باید از حق غیبت متداول خود استفاده کند و در صورت حذف درس هیچ ارفاقی در این زمینه انجام نخواهد شد. این در حالی است که مدیریت سابق این مجموعه غیبتهای ایام اربعین را با ارائه پاسپورت طلاب زائر محاسبه نمیکرد. علاوه بر این در ایام تبلیغی مانند دهه آخر صفر هم به دلیل عدم تطابق برنامه حوزه علمیه خواهران و برادران عملا امکان فعالیت تبلیغی برای بسیاری از طلابی که همسرشان در جامعة الزهرا مشغول تحصیل هستند فراهم نمیشود. خواهشا در این زمینه اطلاعرسانی کنید تا بلکه مسئولان امر پاسخگوی این معضل باشند.
🔸سرائر آماده انعکاس دیدگاه شما در این زمینه است
@saraeer