eitaa logo
سرائر | مجله دین و روحانیت
593 دنبال‌کننده
106 عکس
43 ویدیو
8 فایل
توجه: درج اخبار و مطالب به معنای تأیید محتوای آن از سوی سرائر نیست ارتباط با مدیر کانال (سیدیاسر تقوی): @t_sedyaser کانال شخصی مدیر: @sedyaser
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺دیدار برخی از سران اصلاحات با آیت الله شبیری زنجانی. پایگاه خبری شفقنا ضمن انتشار این خبر مدعی شد آیت الله شبیری زنجانی اخیرا با آیت الله خامنه ای نیز دیدار و گفتگو کرده است @saraeer
📜نباید با تحلیل خود فعل معصوم را تنزل دهیم 🔻سید محمدمهدی میرباقری در مراسم شهادت امام حسن (ع): 🔹افق تدبیر الهی که در اهل‌بیت(ع) وجود دارد برای مردم عادی قابل‌فهم نیست و به همین سبب، باید ما در برابر اهل‌بیت(ع) سر تعظیم فرود آوریم و با تواضع کامل مطیع امر آن‌ها باشیم. 🔹یک روز فعالیت‌های نبی مکرم اسلام(ع) در میان مسلمین، یک روز صلح امام حسن(ع) و امروز نیز مسئله غیبت حضرت ولیعصر (عج) از اسرار الهی است. 🔹درباره مسئله صلح امام حسن(ع) مباحث زیادی مطرح می‌شود و این تحلیل‌ها برای اهل علم خوب است؛ اما باید بدانیم که نباید با تحلیل خود به فعل معصوم تنزل دهیم. 🔹افعال و دستورات نبی مکرم(ع) و اهل‌بیت(ع) که بعد از ایشان ولی خدا بر روی زمین هستند عین دستورات خدا تعالی است و تسلیم در برابر این اوامر به معنای تسلیم در برابر امر خدای تعالی است. @saraeer
📜ضارب طلبه همدانی دستگیر شد 🔻به گزارش خبرگزاری فارس: 🔹ضارب طلبه همدانی که صبح روز دوشنبه با ورود به منزل یکی از روحانیون همدان، او و همسرش را با ضربات چاقو مجروح کرده بود دستگیر شد. به گفته دادستان عمومی و انقلاب همدان، ضارب همسایه این روحانی همدانی بوده و گویا در حین ضرب و شتم شیشه مصرف کرده بوده است. @saraeer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دیدگاه سیدکمال حیدری درباره آیه «الرجال قوامون علی النساء» و جایگاه زن در جامعه امروز @saraeer
📜تأملاتی درباره قُدسی شدن جایگاه مرجعیت در شیعه (قسمت اول) 🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹مرجعیت تقلید در شیعه مقامی علمی است ولی در نگاه بعضی از شیعیان مرجعیت مقامی قُدسی و معنوی تلقی می‌شود. در نگاهِ قُدسی به مرجع تقلید، او برترین فرد از جهت کمالات معنوی بعد از ائمه(ع) است، و سایر مردم جایگاه معنوی فروتری نسبت به او دارند. دراین‌باره نکاتی به ذهن بنده می‌رسند که شاید مرتب و منظم نباشند، ولی بی‌ارتباط با هم نیستند: 🔹1. نگاهِ قدسی به مرجعیت موجب می‌شود سخن او در هر علم و فنی، با برداشت تعبدیِ مقلّدان همراه شود و نظراتِ مخالف او، باطل و خلاف شریعت تلقی شوند. به دیگر سخن، فقیه با کسب تخصص در علم فقه و کسب عنوان مرجعیت، در همه‌ی علوم و فنون ممتاز می‌شود؛‌ تمامی رشته‌ها و تخصص‌های دیگر دینی همچون اخلاق، اعتقادات، تاریخ، تفسیر و... به چنگ او می‌افتد و نظرش بر متخصصین همه‌ی این علوم برتری می‌یابد. بر این اساس تخصص در فقه همراه با کسب عنوان مرجع تقلید و بدون این عنوان، یک دنیا با هم توفیر دارند. 🔹2. فتوا و استدلال‌های مرجع تقلید امری نافهمیدی و غیرقابل وصول برای دیگران نیست. یعنی عالمان غیرمتخصص و حتی در مواردی مردم عادی نیز می‌توانند به صحت یا نادرستی استدلال‌های مرجع تقلید درباره یک فتوا دست یابند. پس تفاوت مرجعِ تقلیدِ متخصص در فقه با عالمانِ غیرمتخصص چیست؟! مرجع مجتهد توانایی ارائه مبتکرانه استدلال‌های فقهی، جمع‌بندی میان آنها و ارائه حکم شرعی را دارد، ولی عالم غیرمتخصص اگرچه توانایی فهم‌ این استدلال‌ها و قضاوت درباره آنها را دارد، ولی خود نمی‌تواند به صورت ابتکاری این استدلال‌ها را‌ ارائه کند. 🔹به هر حال مرجعیت عنوانی نیست که افراد با دستیابی به آن، هرحکمی را بدون استدلال قانع‌کننده بیان کنند، گویی که سخن آنها از کنگره عرش الهی فرود آمده است. از این جهت است که بعضی فقهای گذشته در برابر سؤالات مردم عادی نیز حکم شرعی را با تمام جزئیات استدلالی بیان می‌کردند. 🔹3. فتوای فقیه از آنجا که از جایگاهی علمی صادر می‌شود، می‌تواند توسط هر کسی مورد رد و مناقشه واقع شود. بر این اساس اگر سخن منتقدان غیرعلمی و بی‌پایه باشد، به کلام علمی و مستحکم مرجع تقلید لطمه‌ای وارد نمی‌کند و خطری برای جایگاه مرجع تقلید و جامعه شیعه ندارد؛ و اگر جنبه‌های حقی در کلام آنها باشد، فرصتی است تا مراجع تبیین بهتری برای جامعه شیعه داشته باشند. ولی در نگاه قدسی به مرجع تقلید هرگونه اشکال و انتقاد به مرجع تقلید نوعی توهین و بی‌احترامی به حساب می‌آید، زیرا اعتقاد معنوی مردم را تضعیف می‌کند و تقابلی با مقدسات آنهاست. 🔸قسمت دوم این یادداشت را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/saraeer/250 @saraeer
📜تأملاتی درباره قُدسی شدن مرجعیت در شیعه (قسمت دوم) 🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹4. یکی از عواملی که موجب تشدید نگاهِ قُدسی به مرجعیت شده است خلط معنایِ عرفانی، کلامی و فقهی ولایت است. معنایِ فقهی ولایت چیزی شبیه قضاوت و حکم قاضی است با این تفاوت که محدوده‌ی حکم ولی فقیه تمام امور اجتماعی را در بر می‌گیرد. چنانچه بیشتر ادله ولایت فقیه نیز همراه با زمینه قضاوت و شأنِ قاضی مطرح شده‌اند. همچون مقبوله عمر بن حنظله که اصل سؤال وی از امام صادق(ع) درباره این است که شیعیان در امر قضاوت باید به چه کسی مراجعه کنند؟ امام در قسمتی از پاسخ می‌فرمایند: «یَنْظُرانِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوى حَدیثَنا وَ نَظَرَ فِی حَلالِنا وَ حَرامِنا وَ عَرَف أَحکامَنا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فإنّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حاکِماً...؛ باید نگاه کنند ببینند از شما چه کسی است که حدیث ما را روایت کرده، و در حلال و حرام ما مطالعه نموده، و صاحب‌نظر شده و احکام و قوانین ما را شناخته است بایستی او را به عنوان قاضی و داور بپذیرند، زیرا که من او را حاکم بر شما قرار داده‌ام» علما از این فراز پاسخِ امام برای اثبات ولایت فقیه بهره برده‌اند که بحث آن مفصل است. 🔹اما معنایِ فقهی ولایت گاهی با معنایِ عرفانی آن خلط می‌شود و مقامی قُدسی برای فقیه جلوه‌گر می‌کند که حتی او را دارای مقام ولایت تکوینی در عالم وجود نیز می‌کند. البته ممکن است ولایت فقهـی و عرفانی همزمان در یک فرد جمع می‌شود. ولی لازمه ولایت فقهی، ولایت عرفانی نیست. بر این اساس، اگر فقیه در موردی حکم بکند، دیگران می‌توانند در نظر این حکم را خطا و اشتباه بدانند و حتی نظر خود را بیان کنند، هرچند در عمل نباید با این حکم مخالفت شود. ولی در نگاه عرفانی مخالفت فکری و نظری با فقیه یک انحراف و گناه بزرگ به شمار می‌آید. 🔹5. اگر مقام مرجع تقلید را مقامی علمی بدانیم، باید معنا و مفهوم القاب حوزوی هم‌راستا با مقام‌های علمی باشند. ولی این القاب بیش از آن‌که رفعتِ علمی مراجع را جلوه‌گر کنند، به آنها شأن قُدسی می‌دهد. همچون القاب «آیت الله» و «آیت الله العظمی» که بیش از آن‌که با علو علمی آنها هم‌راستا باشند، قُدسیت آنها را به مخاطب گوشزد می کند. بگذریم از واژه‌های تقدس‌مآب دیگری که بعضی بیوتِ مراجع به کار می‌برند. به کار بردن این القاب نیز هیچ‌گونه ضابطه‌ی دقیق و رسمی در حوزه‌های علیمه ندارد و موقعیت اجتماعی، شهرت، ظاهر شخصی و اهتمام شاگردان و هواداران بیشترین تأثیر را برای کاربردن این القاب برای علما دارد. البته شاید امروز نتوان دیگر این القاب را تغییر داد ولی می‌توان معنای متبادر از آنها را دگرگون ساخت. 🔹6. ساختار روحانیت شیعه از بعضی جهات شبیه کلیسای کاتولیک شده است. بعضی از اندیشمندان همچون شهید مطهری بر این اعتقادند که از میان عنوان‌هایی که مردم برای عالمان دینی استعمال می‌کنند، لفظ روحانی بعد از دوران مشروطیت با الهام گرفتن از مسیحیت، در میان جامعۀ ایران متداول شد؛ زیرا جامعۀ مسیحیت معتقد بودند روح از تن و آخرت از دنیا و معنی از ظاهر جداست و عالِم دینی باید به‌اصطلاح تارک دنیا باشد؛ از‌این‌نظر، به علمای خود روحانی می‌گفتند.( شهیدمطهری، خاتمیت، ص۹۳. )دکتر شریعتی نیز می‌گوید: «من روحانیون را با علمای اسلامی یکی نمی‌گیرم، بلکه متضاد می‌بینم، در اسلام دستگاهی، طبقه‌ای یا تیپی به نام روحانیت نداریم، این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور، در اسلام، عالم داریم در برابر غیرعالم، نه روحانی در برابر جسمانی.»( علی شریعتی، مجموعه آثار، شماره 20، ص 119.) 🔸قسمت اول این یادداشت را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/saraeer/245 @saraeer
📜جامعة الزهرا حق غیبت فوق العاده اربعین را حذف کرده است 🔻یکی از مخاطبان برای «سرائر» نوشت: 🔹سلام. جامعة الزهرا، امسال برخلاف سنوات گذشته، هیچ حق غیبت فوق العاده‌ای برای طلاب خود جهت شرکت در سفر زیارتی اربعین در نظر نگرفته است. مسئولان امر گفته‌اند طلبه در صورت اعزام باید از حق غیبت متداول خود استفاده کند و در صورت حذف درس هیچ ارفاقی در این زمینه انجام نخواهد شد. این در حالی است که مدیریت سابق این مجموعه غیبت‌های ایام اربعین را با ارائه پاسپورت طلاب زائر محاسبه نمی‌کرد. علاوه بر این در ایام تبلیغی مانند دهه آخر صفر هم به دلیل عدم تطابق برنامه حوزه علمیه خواهران و برادران عملا امکان فعالیت تبلیغی برای بسیاری از طلابی که همسرشان در جامعة الزهرا مشغول تحصیل هستند فراهم نمی‌شود. خواهشا در این زمینه اطلاع‌رسانی کنید تا بلکه مسئولان امر پاسخگوی این معضل باشند. 🔸سرائر آماده انعکاس دیدگاه شما در این زمینه است @saraeer
🔺توئیت «موسسه مسجد»: «در اسلام غیر از مسجد، مرکز و موسسه فرهنگی و مذهبی، تأیید و معرفی نشده است.» 🔸«موسسه مسجد» زیر نظر تقی قرائتی فعالیت می کند @saraeer
🔺رئیس کل بانک مرکزی روز گذشته با مراجع تقلید و برخی از شخصیت های حوزوی دیدار کرد @saraeer
📜اجازه ندهید جنایتکاران اقتصادی با شما عکس یادگاری بگیرند! 🔻محمدتقی اکبرنژاد در واکنش به خبر «دیدار رئیس بانک مرکزی با مراجع تقلید» نوشت: 🔹اخیراً رئیس بانک مرکزی در سفری به قم به بیوت مراجع عظام تقلید مشرف شده و درباره مسائل بانکی با آنان به گفتگو پرداخت. در این رابطه نکاتی را لازم دیدم به عرض برسانم: چرا دولتمردان هر وقت پایشان پیچ می خورد و گره به کارشان می افتد به یاد قم و مراجع معظم تقلید(دامت تأییداتهم) می افتند! آقای ظریف پیش از تأیید نهایی برجام نافرجام در مجلس شورای اسلامی، خدمت آقایان رسید و معاون اول رئیس جمهور در مقاطعی که نیاز به حمایت داشت و امروز هم رئیس بانک مرکزی! 🔹چرا بزرگان ما توجه ندارند که اینها بازی سیاسی است و این آقایان اعتقادی به تأیید یا رد مراجع ندارند. مگر شما آقایان به کرّات از بانکها نخواستید که دیرکرد نگیرند و گفتید که ربا است، آیا گوش دادند؟! در پیشگاه خدای متعال شهادت می دهم که عمده مسئولان بانکی کشور هیچ اعتقادی به ورود دین و مراجع در حوزه اقتصاد و بانکداری ندارند. اینان کاتولیک تر از «پاپ» و لیبرالتر از «مارشال» و «کینز» و «منکیو» هستند و در پشت سر به ریش ما می خندند و بانک ربوی و حلال و حرام شرعی را به سخره می گیرند و کمترین توجهی هم به آراء فقهی حضرات نمی کنند حالا چطور شده همین آدم ها امروز به مراجع تقلید طمع کرده اند و در برابرشان زانوی ادب زده اند؟! 🔹بله امروز؛ یعنی روزی که بی تدبیری های سریالی بانک مرکزی نفس مردم را بریده و پول ملّی را از ارزش انداخته و صدای محرومان را بلند کرده، نیاز به عکس یادگاری با مراجع تقلید دارند. درست وقتی که باید از سوی مراجع تهدید می شدند، پیش دستی کرده و خود به دیدارشان می شتابند و خبر و عکس هایش را رسانه ای می کنند. چرا مراجع عزیز ما توجه ندارند که اینها همگی بازی رسانه ای است و مردم به شدت از این آقایان متنفرند و انتظار برخورد قاطع و به دور از هر نوع محافظه کاری با آنان دارند نه اینکه اجازه دهند رئیس بانک مرکزی با آنان عکس یادگاری بگیرد! 🔹راستی فکر این را نکرده ایم که مردم درباره ما چه قضاوتی خواهند داشت؟ اگر مردم می شنیدند که هیچ کدام از مراجع، رئیس بانک مرکزی را به حضور نپذیرفته و بانک مرکزی را عامل اصلی نابسامانی ها دانسته اند، امیدوارتر می شدند یا امروز که جنایتکاران اقتصادی کشور را چاقو به دست در کنار بزرگان دین مشاهده می کنند؟! دلم برای مردمی می سوزد که بی پناه مانده اند؛ نه به بزرگان کشور امیدی دارند و نه به بزرگان دین و این است که مرا می ترساند از آنچه که رازمگوست... @saraeer
📜بیانیه 551 استاد عالی حوزه درباره نامه دبیر جامعه مدرسین به آیت الله شبیری 🔻متن کامل این بیانیه به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم 🔹در خصوص نامه حضرت آیت‌الله یزدی «دامت برکاته» به مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف»، ما امضاء‌کنندگان ذیل نکاتی را تقدیم می نماییم 🔹تکریم، پاسداشت و رعایت حریم مرجعیت به عنوان دژ مستحکم اسلام و پاسداران مکتب اهل بیت «علیهم السلام» مورد اتفاق همه دینمداران و حوزه‌های علمیه و روحانیت است. در این میان، حضرت آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف» به عنوان یکی از مراجع عظام تقلید با جایگاه برجسته علمی، اخلاقی و مردمی مورد قبول و احترام و اعتماد همگان است. 🔹حضرت آیت الله یزدی «دامت برکاته» از فقیهان برجسته و مدرسان با سابقه و از اعلام و بزرگان حوزه علمیه قم است که از پیشگامان نهضت و شاگردان بصیر و با اخلاص آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام راحل و علامه طباطبایی «قدس الله اسرارهم» است که پاسداشت حرمت ایشان لازم و پاسداشت فقاهت و انقلاب اسلامی است. 🔹آیت الله یزدی «دامت برکاته» همواره برای مراجع معظم تقلید احترام ویژه‌ای قائل بوده و هستند و در نامه خود، در عین صراحت و شفافیت، با سلام و احترام و عرض ارادت به جایگاه مرجعیت، درصدد تخطئه و جلوگیری از موجه‌سازی و مشروعیت یابی سران فتنه از طریق عادی سازی ارتباط آنان با مراجع معتبر بوده است. 🔹همانگونه که تکریم مرجعیت لازم و ضروری است، احترام به ارکان و بزرگان حوزه هم بایسته است و نمی‌توان نسبت به حمله ناجوانمردانه به فقیه مجاهد آیت الله یزدی «دامت برکاته» بی‌تفاوت بود؛ به ویژه آنکه، این هجمه‌ها توسط عده‌ای سازماندهی می‌شود که بینش و گرایش التقاطی آنان نسبت به اسلام و مکتب اهل بیت «علیهم السلام» و مواضع‌شان بر علیه فقه سنتی و اصالت‌های حوزوی و مرجعیت روشن است. 🔹به همه دلسوزان دین و کشور، به ویژه فعالان سیاسی و رسانه‌ای یادآور می‌شویم، در این شرایط حساس، همه ما باید با همگرایی و هم‌افزایی، و با بصیرت و هوشیاری در مقابله با جنگ اقتصادی و روانی و رسانه‌ای جبهه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، هوشمندانه به وظایف خود عمل نماییم و همت اصلی خود را در جهت تقویت اقتدار و امید و انسجام و خدمت به مردم و تلاش برای حل مشکلات و شکست تحریم آمریکایی مصروف نمائیم. 🔹در پایان از حوزویان انتظار می‌رود با حکمت و دور‌اندیشی در جهت تقویت مرجعیت و ارکان حوزه گام بردارند و با سعه صدر و حفظ انسجام و اخلاق مداری و تفاهم حوزوی نقشه بدخواهان مرجعیت و حوزه و روحانیت را با پایان دادن مناقشات و مشاجرات بی‌ثمر و حاشیه‌ای نقش بر آب کنند. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🔸اسامی اساتید امضاکننده ی این نامه را اینجا ببینید: http://hawzahnews.com/detail/News/467600 @saraeer
🔺دادگاه آل خلیفه، شیخ علی سلمان دبیرکل جمعیت الوفاق بحرین که هم اکنون در زندان به سر می برد را در دادگاهی فرمایشی به اتهام واهی جاسوسی برای قطر به حبس ابد محکوم کرد @saraeer
🔺سیدمهدی صدرالساداتی مدعی شد : وقتی دوست ما از آقای اعرافی پرسید: چراعرفان علامه طباطبایی و امام درحوزه دنبال نمیشود؟ ایشان جواب داد: مراجع نمیگذارند! 🔸صدرالساداتی ازشاگردان غفار عباسی مشهور به «استاد غفاری» است @saraaer
📜کوتاه از دیدار رئیس ستاد اربعین با مراجع تقلید 🔻آیت الله مکارم شیرازی: 🔹این حجم از زائران اربعین یقینا برنامه ریزی بهتری را می طلبد؛ از سوی دیگر توجه داشته باشید هر برنامه بزرگ و با اهمیتی آسیب ها و آفاتی نیز دارد و باید آسیب های این حرکت را بررسی کرد و جلوی آن را گرفت، تا این که این نعمت بزرگ بدون آسیب نصیب مردم شود. 🔻آیت الله نوری همدانی: 🔹 متأسفیم که برای هزار دینار عراقی تقریباً باید 13 هزار تومان بدهیم و پول ما این‌قدر کم‌ارزش شده است. از کاهش ارزش پول ملی در عراق به‌ شدت ناراحت شدم و چرا باید این‌گونه باشد، ازاین‌رو مدیریت اقتصادی در این برهه از زمان خیلی مهم است. 🔻آیت الله وحید خراسانی: 🔹 این مراسم باید به نحو احسن برگزار شود. اجر خدمت به زائران اباعبدالله علیه السلام حساب ندارد، زمین کربلا عرش خداوند است و هر کس در این راه قدمی بردارد نزد پروردگار مأجور خواهد بود. @saraeer
📜سابقۀ پیشین و روز پسین 🔻رضا بابایی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹روحانیت و حوزه‌های علمیه در ایران، از روز نخست تا امروز، دو مسئولیت را برای خود تعریف کرده‌‌اند: اجتهاد و تبلیغ. اگرچه مقصد و مقصود نخست طلاب، اجتهاد است، در عمل گروهی اندک از آنان به این جایگاه می‌رسد؛ به‌ویژه از آن رو که مجتهد اگر به مقام مرجعیت نرسد و مردم از او تقلید نکنند، اجتهاد او فایده‌ای چندان برای دیگران نخواهد داشت. از سوی دیگر شمار کسانی که می‌توانند بر مسند مرجعیت بنشینند و رساله بدهند و مقلدانی را گرد خویش جمع کنند، در هر دوره‌ای کمتر از انگشتان دو دست یا قدری بیشتر است. بنابراین بیشتر طلاب، ناگزیر روی به سوی تبلیغ می‌آورند و برخی نیز شغل‌های متناسب با شخصیت حوزوی‌شان یا حتی نامتناسب با آن برمی‌گزینند. 🔹از این رو حوزه در ادوار گذشته اندک‌اندک ماهیت تبلیغی یافت و بیشتر مرکزی برای تربیت مبلغ شد تا پرورش مجتهد. دروس و برنامه‌های حوزوی نیز همین رویکرد را یافت؛ به‌گونه‌ای که اکنون وابستگی حوزه‌های علمیه در ایران به منبر و خطابه و فرصت‌های تبلیغی(محرم، صفر، فاطمیه‌ها، رمضان، مجالس ترحیم و...) در حد پیوستگی ماهوی است و بدون این فرصت‌ها فلسفۀ وجودی حوزه نقصانی عظیم می‌پذیرد. افزون بر این، نتیجه‌ای که حوزه از رهگذر تبلیغ در روستاها و شهرهای دور و نزدیک گرفته است، بسیار بیش از فایده‌ای است که از تعدد مرجعیت‌ها و مجتهدان برده است. 🔹پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و حضور حوزویان در مناصب سیاسی و اجتماعی، حوزه برای پیشبرد اهداف فرهنگی و سیاسی خود، همچنان روی به سوی تبلیغ آورد و اندیشید که می‌تواند از طریق گفتار و نوشتار و گاهی اجبار، گره‌های سیاسی و فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی جامعه را بگشاید؛ غافل از آنکه معضلات اجتماعی را در جامعۀ پیچیدۀ شهری نمی‌توان با سخنرانی و گفتارهای تبلیغی و نصیحت و گاهی روش‌های قهری حل‌وفصل کرد. 🔹مثلا وقتی با پدیدۀ ازدواج‌گریزی جوانان روبه‌رو شد، نخست در فضیلت ازدواج سخن‌ها گفت و کتاب‌ها نوشت و پی‌درپی جلو دوربین صداوسیما رفت. در گام دوم خانواده‌ها را به آسان‌گیری در ازدواج جوانان توصیه کرد. هم‌زمان به افزایش وام ازدواج و راهکارهای این‌چنینی روی آورد. اما همسرگزینی و تشکیل خانواده، بیش از توصیه و تبلیغ و سخنرانی و وام، به امنیت شغلی و امکانات حداقلی و امیدواری به آینده نیاز دارد، و اشتغال‌زایی سراسری نیازمند همگرایی در سطح ملی و بلکه جهانی است و نهادهای ایدئولوژیک مانند حوزه، بیشتر در حفظ مرزها و برجسته‌سازی تفاوت‌ها می‌کوشند تا همگرایی با همۀ طبقات و گرایش‌های اجتماعی و هم‌زیستی اختیاری با جهانیان. 🔹همچنین هیچ‌ یک از فضیلت‌های اخلاقی در جامعه نهادینه نمی‌شود مگر آنکه زمینه‌های اجتماعی آن فراهم شود. زمینه‌های اجتماعی نیز کمترین نیاز را به سخنرانی و تبلیغات و گفتار و نوشتار و اجبار و نصیحت دارد. گفتاردرمانی، اگرچه در برخی محیط‌ها و برای برخی مخاطبان پاسخگو است، به هیچ روی نمی‌تواند ساختار جامعۀ شهری را دیگرگون کند، یا همۀ نظریه‌های علمی را یک‌سره به زانو درآورد؛ نظریه‌هایی همچون «روان‌شناسی قدرت» که می‌گوید: «در جهان انسانی هیچ چیز به اندازۀ قدرت، انسان‌ها را به‌ یک‌دیگر شبیه نمی‌کند. بنابراین بدون مدیریت قدرت، مدیریت توسعه‌محور جامعه ممکن نیست.» 🔹نهاد و گروهی که مسئولیت کشورداری را بر عهده می‌گیرد، می‌بایست مقتضیات کشورداری و تجربه‌های کلان بشری را بپذیرد و با برخی خصلت‌های تاریخی خویش وداع کند؛ اگرچه آن خصلت‌ها و روش‌ها در دوره‌هایی از تاریخ کارساز بوده‌ و حتی معجزه کرده است. اما متأسفانه گاهی چنان است که حافظ گفته است: آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر کین سابقۀ پیشین تا روز پسین باشد @saraeer
🔺سیدمصطفی محقق داماد طی نامه ای از پاپ خواسته رئیس دولت آمریکا را ارشاد کند @saraeer
📜نامه‌ای برای پاپ، نامه‌ای برای چه؟ 🔻مهراب صادق‌نیا در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹روز گذشته آیت‌الله دکتر محقق داماد به زبان فارسی نامه‌ای به پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان نوشته و از ایشان خواسته‌اند که در مسئله‌ی تحریم‌های ظالمانه‌ی آمریکا علیه ایران مداخله کرده و "ارشادات لازم را مبذول" دارند. 🔹پاپ فرانسیس احتمالاً این نامه را که با ادبیاتی حقوقی-الاهیاتی و تا اندازه‌ای مستند به کتاب مقدس مسیحی نوشته شده است، بخواند و خوش‌حال شود که " یکی از معلّمین دینی" از ایران در این شرایط سخت ارشادات او را مفید دانسته و از او کمک طلبیده است. اما احتمالا پیشِ خودش فکر خواهد کرد که به یک حکومت سکولار در یک کشور بیشتر پروتستان، چه ارشادی می‌تواند داشته باشد. 🔹سال‌هاست که شماری از ارباب ادیان به بهانه‌ی محیط زیست، گازهای گل‌خانه‌ای، جنگ و ترور، مهاجرت و پناهندگی و ده‌ها معضل بین‌المللی گرد هم جمع می‌شوند، به هم نامه می‌نویسند و توان خود را برای حل این مشکلات روی هم می‌گذارند ولی آب از آب تکان نمی‌خورد. این یعنی آن که مذهب نقش سنتی خود را دستِ‌کم در سطح قدرت‌ها و حاکمان از دست داده است. حکومت‌های امروز ترجیح می‌دهند که به مجامع و قوانین بین‌الملل پای‌بند باشند تا به آموزه‌های کتاب مقدس و نصحیت‌ها و ارشادات پاپ‌ها. 🔹من هم می‌دانم احتمالاً استاد ما از سرِ دل‌سوزی و تعهّد به ملّت خود خواسته است با کمک ارشادات پاپ فرانسیس وجدان عمومی جامعه‌ی آمریکا را بیدار کند، بلکه رئیس جمهور خیره‌سرشان را وادار کنند که قدری از ماجراجویی خود دست بکشد؛ ولی واقعیّت آن است که حاکمانِ جهان، دین را به توده‌ها داده و قدرت را از آنِ خود کرده‌اند و در این میان معلم‌های دینی حرفشان در کشور خودشان هم شنیده نمی‌شود، چه رسد به جامعه‌ای که خود را سکولار معرفی می‌کند. 🔹در دنیای امروز، دین و فهم دینی ممکن است برای توده‌ها مهم باشد، آن‌قدر که برایش جنگ کنند و یا صلح؛ اما برای حاکمان نه. در روزگار ما همین که پاپ فرانسیس و همه‌ی پاپ‌ها و معلمان و مبلغان ادیان بکوشند پیروانشان را از جنگ‌های مذهبی بر حذر دارند و کمک کنند تکفیر و تبشیر آتش کینه و دشمنی نیافروزد، کاری بس ستُرگ کرده‌اند. @saraeer
📜ايام محسنيه همانند ساير شعائر مورد تأييد اصول و مبانی اسلامی است 🔻آیت الله سیدصادق شیرازی در مراسم عزاداری شهادت پیامبر (ص): 🔹اين عزاداری های محسنيه ادامه عزاداری های محرم و صفر است. اينکه بعضی از عمامه به سرها بگويند در زمان گذشته نبوده است، اين حرف شخصی که مکاسب خوانده است، نيست. عوام حقيقی اينها هستند. ايام محسنيه همانند بسياری از شعائر دينی و اسلامی نيازی به اين ندارد که بگويند در گذشته وجود داشته است يا نه؛ چراکه در روايات آمده: «علينا القاء الاصول» و ايام محسنيه نيز همانند ساير شعائر مورد تأييد اصول و مبانی اسلامی است. چند روز ديگر وارد شعائر مقدس محسنيه می شويم. همگان همت کنند، سعی کنند تا فرامين فراموش شده اسلام را از طريق احيای شعائر محسنيه احيا کنيد. @saraeer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سربازروح الله رضوی با انتشار این فیلم(مراسم تشبیه اسارت آل الله در هند)نوشت: وقتی مراجع قم و نجف دربرابر بدعتهای عزاداری به هزارویک توجیه سکوت ومماشات میکنند،بایدهم شاهدسرلخت شدن ناموس شیعه دربین دسته‌ عزاداری باشند.به همان توجیه و دلیلِ قمه زنی،که فقهایی چون صادق شیرازی وبشیر نجفی در دروس خارجشان ذکر کردند،این رسم نیز شعیره‌ای از شعار اهل بیت است و بشکند دست و قلمی که بخواهد تضعیفش کند! @saraeer
📜ما حبّ وطن داریم اما این جزء نافله است، آنچه فریضه است، پرچم یا علی(ع) است 🔻آیت الله جوادی آملی در دیدار رئیس ستاد اربعین: 🔹اصل اول این است که ما طبق بیان قرآن كریم كه قانون اساسی جهان اسلام است، وظیفه داریم تا نفس می‌كشیم با سه حوزه محلی، منطقه ای و بین المللی رابطه داشته باشیم و بدانیم که در هر یک از این حوزه ها چگونه باید رفتار کنیم که قرآن کریم نحوه ارتباط صحیح با هر یک از این حوزه ها را یادآور شده است. 🔹اصل دوم این است که این كشور به لطف الهی و به برکت انقلاب و جنگ تحمیلی از خواب بیدار شد، اما ما باید بفهمیم آنچه پرچم سه رنگ کشور را حفظ کرد همین پرچم های یا علی(ع)، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) است، ما حبّ وطن داریم اما این جزء نافله است، آنچه فریضه است، پرچم یا علی(ع) است. 🔹دشمن دو سال جنگ داخلی و هشت سال جنگ خارجی را بر ما تحمیل كرد و در واقع ما ده سال گرفتار جنگ بودیم، در تمام این مدت آنكه كار اساسی كرد و حرف اول را زد همین پرچم یا علی(ع) و یا زهرا(س) بود؛ یعنی اعتقاد به معاد كه پس از مرگ خبری است و انسان با مردن نمی‌پوسد بلکه از پوست به در می‌آید، انسان ابدی است و در نتیجه این موجود ابدی باید فكر ابدی داشته باشد و این تنها از دین ساخته است. 🔹این همه پادشاهان و حکومتها در طول تاریخ، ظهور کردند اما یك وجب خاك به نام اینها نمانده، اما ببینید حسین بن علی(ع) با دست خالی دنیا را گرفت، پس معلوم می‌شود خبری هست. @saraeer
📜عملکرد امام بر اساس علم الکتاب است از این رو به راحتی نمی توان درباره آن اظهارنظر کرد 🔻سیدمحمدمهدی میرباقری دربرنامه «مخاطب خاص»: 🔹اتفاقات دوران معاصر مانند این که جبهه مقاومت در جهان شکل گرفته و خط تمدنی جدیدی را مقابل غرب و استکبار درست کرده بخشی از برکات هجرت امام رضا(ع) به ایران است. 🔹درباره افعال و مشی سیاسی امام رضا(ع) مسائل بسیاری مطرح شده است، باید توجه داشت وقتی می خواهیم درباره افعال سیاسی ائمه طاهرین(ع) مانند صلح امام حسن(ع)، قیام امام حسین(ع) و ولایتعهدی امام رضا(ع) صحبت کنیم باید با توجه به جایگاه امامت این حضرات باشد. 🔹امامی که به میدان می آید بر اساس نامه سربه مهر است و امام بر اساس نامه سر به مهر عمل می کند، عملکرد امام بر اساس علم الکتاب یعنی قرآن کریم و اسرار الهی است از این رو به راحتی نمی توان درباره آن اظهارنظر کرد. 🔹فهمیدن اسرار افعال معصوم با فهم فیلسوفانه و تحلیل نیست، تا اهل سر معصوم نشویم نمی توانیم بفهمیم که معصوم چه می کند، حتی سلمان هم که اهل سر است در جاهایی کم می آورد. @saraeer
📜نظر برخی از مراجع تقلید درباره ایام محسنیه 🔸اختصاصی سرائر 🔻آیت الله مکارم شیرازی: 🔹توسل به ذیل عنایت معصومین (علیهم السلام) و فرزندان آنها کار بسیار خوبی است، ولی بهتر این است که برنامه های جدیدی که در میان شیعه سابقه نداشته است ترتیب داده نشود تا برنامه های موجود کم رنگ نگردد. (سایت دفتر معظم له) 🔻آیت الله هاشمی شاهرودی: 🔹برگزاری مجالس عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) در هر زمانی که باشد و به هر مناسبتی که باشد از اعظم شعائر اسلامی محسوب می شود و اشکال ندارد. (سایت معظم له) 🔻آیت الله علوی گرگانی: 🔹اولاً عزاداریها باعث اندوه و افسردگی شیعیان نمی شود؛ بلکه همین سوگواری ها و مجلس است که موجب زنده بودن اسلام واقعی شده است. شيعه، حزن براي خاندان رسول الله(ص) را براي خودش افتخاري ميداند نه اينكه وادار به این کار شود. ثانیاً در باب ایام محسنیه، اينها عملي است كه دوستان انجام ميدهند و به حسن سليقه خودشان بستگي دارد. 🔹اينکه در ایام مختلف براي اين خانواده مجالس حزني تشكيل داده شود از باب تعظيم و نگه داشتن احترام آنهاست؛ نه اينكه در اين جهت مسأله خاصی باشد.. بهرحال تشكيل اين جلسات اشكالي ندارد و يك امر عاطفي است و اجباري هم نيست. علت اين حركت محبت است و افراد بر اساس محبت و معرفت خود جلسه ای می گیرند و سفره ای مي اندازد. (معظم له درگفتگو با ابنا) 🔻آیت الله شبیری زنجانی: 🔹افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد. از آنجا که جامعه نمی تواند نسبت به همه عزاداری های پیاپی مراقبت داشته باشد سرانجام به انکار مجموع عزاداری روی میاورد. ترویج دهه های پیاپی عزاداری زمینه ساز رویگردانی جامعه از عزای اهل بیت علیهم السلام است. همین طور پشت سر هم دهه درست کردن،توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداری ها را به وجود می آورد.افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد. 🔹موضوع هتک عزاداری را عرف تشخیص می دهد و مسأله ای شرعی نیست، حدیث خاصی راجع به مدت زمان عزاداری ها وجود ندارد. از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهل بیت – علیهم السلام- خلاف شرع است، اما این که چه کاری هتک حرمت است را خود افراد باید تشخیص بدهند.. عده ای امروزه با افراط در عزاداری ها زمینه هتک حرمت را فراهم می کنند. این افراد در این زمینه مسئولند.آیا واقعا کسی که مدعی محب اهل بیت – علیهم السلام- بودن است موظف به چنین کارهایی است؟! 🔹امروزه برخی از منبری ها و بعضی از مداح های بی تقوا حرفهای بی سند و مجالس بی سندی را ترویج می کنند نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به اینکه هرگونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد تغییر کند البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعا موظفند هتک حرمت نکنند ولی آیا ما باید دنبال این باشیم که آنقدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟ (سایت دفتر معظم له) @saraeer
📜شیعه و عصر غیبت: صورت مسأله ای فراموش شده در دوران پس از انقلاب 🔻کانال تلگرامی «جمهوری سوم» منتشر کرد: 🔹در میان سخنرانیهای همایش امکان امر دینی که دو هفته پیش برگزار شد، سخنرانی انشاءالله رحمتی بیش از همه تأمل برانگیز بود. رحمتی بحث خود را از این نقطه آغاز کرد که موقعیت «مرگ خدا» که نیچه از آن در غرب سخن می گوید، بسیار شبیه به موقعیتی است که شیعه پس از آغاز غیبت با آن مواجه می شود. در اینجا بحث بر سر وجود خدا نیست، بلکه بحث بر سر پایان دسترسی و انقطاع از امر قدسی است. رحمتی سپس بحث خود را بر این محور ادامه داد که «نظریه امامت» در شیعه بدان معناست که انقطاع از هدایت الهی پس از رحلت پیامبر خاتم رخ نمی دهد و بنابراین امکان اتصال به امر قدسی علی رغم خاتمیت نبوت، هنوز باقیست و فیلسوفان و عارفان شیعه که همواره تحت تعقیب متشرعین و فقهای قشری بوده اند، حاملان همین دیدگاه بنیادین شیعه در طول تاریخ ما بوده اند. 🔹دیدگاه رحمتی، که نظریه شایع در میان فیلسوفان اسلامی است و در همان همایش توسط کسان دیگری چون حجت الاسلام حمید پارسانیا از شاگردان مبرز آیت الله جوادی آملی نیز مطرح شد، به اعتقاد من در توضیح ماهیت «غیبت» ناتوان است. این مشکل البته تنها به فیلسوفان برنمی گردد بلکه به کلیت الهیات شیعه مربوط می شود که در طول سه قرن اولیه حضور امامان، در مقابل اهل سنت به نفی خاتمیت و دفاع از تداوم تشریع می پردازد؛ اما با آغاز غیبت تمام دستگاه کلامی شیعه که بر پایه نیاز دائمی به امام معصوم استوار شده است از بیخ و بن دچار بحران می شود. این بحران تنها زمانی قابل حل است که یا دوران غیبت را دورانی موقتی، میان پرده ای عاجل، و تاریخی معلق فرض کنیم و دائماً با تبدیل آن به هفته هفته های پراکنده و تعبیر «شاید این جمعه بیاید شاید» این فاصله مبهم میان دو حضور امام را وصله پینه کنیم و یا راه حل دوم را در پیش بگیریم که از تداوم اتصال به امر قدسی در میان عارفان و فیلسوفان سخن می گوید. 🔹ظاهراً می توان چنین برداشت کرد که در میان شیعیان، راه حل اول را عمدتاً فقیهان پسندیده اند و جهان سیاست و اجتماع و تمدن را جهانی عارضی و ضروریه و گذران پوچ زندگی به امید بازگشتن امام موعود تلقی کرده اند و راه حل دوم را همانطور که رحمتی از آن سخن می گوید، فیلسوفان و عارفان شرقی مآب ما، که از فیلوسوفی به تئوسوفی فرارفته و بار تداوم امر قدسی را در طول تاریخ غیبت به دوش کشیده اند. با اینحال آشکار به نظر می رسد که این دیدگاه ها هردو از این افراط و تفریط رنج می برند که اولی به تعطیلی امر دین و سیاست و انحطاط تمدنی و پذیرش هر ساختار مقدر ضروریه سیاسی در دوران غیبت می انجامد و دومی اساساً صورت مسأله غیبت را منحل می کند و نوعی تلقی عصمت گونه و فراعقلانی از معرفت را به دوران عدم حضور امام تعمیم می دهد. نکته مهم اینکه این دو دیدگاه هردو ضد عقلانی اند و یکی با فرض عدم اتصال و دیگری با فرض اتصال مطلق عملاً راه حرکت عقل خطاکار و در عین حال نقاد و تکاملی بشر برای حل مسائل اساسی خود و بازخوانی مداوم متن و انباشت معرفت بشری دینی و گشایش تاریخ را مسدود می کنند. 🔹در این میان وضعیتی که ما امروز پس از انقلاب اسلامی ٥٧ در آن به سرمی بریم احتمالاً پارادوکسیکال ترین موقعیتی است که شیعه در طول تاریخ خود در آن قرار گرفته است. عرصه سیاست در الهیات شیعه حوزه انحصاری امام است و تنها عارفی چون "امام" خمینی که کار و بار امر دینی و امر قدسی را در دوران غیبت معطل و معلق نمی داند، جرأت ورود به آنرا به رغم عدم حضور امام دارد. به این معنا تشکیل حکومتی مقدّس که آرزوی هزاران ساله شیعه بوده است خلأ اساسی غیبت را به طور کامل پر و وظیفه «حفظ نظام تا ظهور مهدی» را به جای انتظار فرج می نشاند؛ اما از سوی دیگر چون فقه به نرم افزار حکمرانی مبدل می شود، بی جهانی و بی سیاستی عالم بسته و محدود فقهی به کل جامعه و حکومت تسری می یابد. ناعقلانیت فقهی و ناعقلانیت عرفانی در هم ضرب و پیدایش عقلانیت سیاسی و ظهور یک انسان سیاسی مجهز به خرد نقاد و تکاملی شیعه از همیشه بعیدتر به نظر می رسد. 🔹در چنین شرایطی است که تجربه نافرجام حکومت شیعی می رود که به فروپاشی هردو سنت قبلی منجر شود و از اینروست که سخنگویان هوشمندی از سنت اول و دوم، عرفان گرایانی چون داوری و عبدالکریمی و رحمتی و حتی سروش و شریعت گرایانی چون مهدی نصیری و برخی جریانات حوزوی به سختی به تکاپو افتاده اند که سنت سابق خویش را از زیر این آوار تاریخی نجات دهند. با این حال به زعم من چرخ تاریخ به عقب بازنمی گردد و با آشکار شدن آخرین ظرفیتهای این دو سنت تاریخی در چهل سال اخیر، زمان بازاندیشیهای اساسی بار دیگر فرارسیده است. 🔸فایل صوتی اظهارات انشالله رحمتی را اینجا (در تلگرام) بشنوید: https://t.me/seyedjavadmiri/5539 @saraaer
📜مناسبت سازی، تنازع شیعیان در زمان 🔻کانال گروه مطالعاتی جامعه شناسی تشیع از «زهره سروشفر» منتشر کرد: 🔹مدت‌ها قبل، اطلاعیه‌ای در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد که در آن مؤسسه رسول اعظم (ص) وابسته به بیت آیت‌الله سید صادق شیرازی، جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان روز «نصرتِ عسکریین» نام‌گذاری نموده و از حرکت کاروان‌های زیارتی ولائیان فدائی جهت فتح و نصرت سامراء خبر می‌دهد. در این اطلاعیه بیان شده که این نام‌گذاری بنابر ارشادات آیت الله سید صادق شیرازی در این باره صورت گرفته است. 🔹درحالی که هفته آخر ماه رمضان سالها پیش توسط امام خمینی به عنوان «روز قدس» نامگذاری شد و آیت الله سید صادق شیرازی این روز را «روز فتح عسکریین» یا «روز فتح سامرا» نامید. چنین نامگذاری ای از یکسو این رویکرد را در مقابل رویکرد امام خمینی و طرفداران رویکرد وی قرار داد و از سوی دیگر رویکرد شیعی خاص جریان شیرازی ها را در مقابل افراد سنی مذهب. 🔹شکل گیری مناسبت های شیعی جدیدی مانند «ایام محسنیه» و «ایام مسلمیه» و یا ایجاد تغییراتی در برخی مناسبت ها مانند دهه فاطمیه چند مدتی است که شدت گرفته است. چنین تحولاتی را می توان هم ارز و موازی با تغییراتی دانست که در سال های پس از پیروزی انقلاب از سوی حکومت بر مناسبت های مذهبی اعمال شده است. تغییرات تقویمی شامل افزایش چشمگیر تعداد مناسبت ها، تغییر عنوان آنها، تبدیل برخی از آنها به دهه یا چند روز متوالی و ... است. از جمله مهم ترین تحولات ذکر شده، فرایند «مناسبت سازی» است. 🔹سوالی که در اینجا میتوان مطرح کرد این است که منظور از این نامگذاری ها چیست؟ گذاشتن یک نام برای یک روز، یک هفته یا دهه، چه تأثیری می تواند داشته باشد؟ 🔹تقویم ها در دوران های مهم حیات اجتماعی جوامع همواره دستخوش تحولات زیادی شده اند و مورد توجه اعضای جامعه و نیز سیاستمداران قرار دارند. از جمله این رویدادها می توان به انقلابها مانند انقلاب فرانسه یا انقلاب ایران اشاره نمود که مدتی پس از پیروزی انقلاب تقویمی جدید جایگزین تقویم قبلی می گردد و نام گذاری مناسبت ها بر اساس رویکرد حکومت جدید به تاریخ سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و ... آن سرزمین انجام می گیرد. چنین تلاشی در جهت تغییر مناسبت ها، نامگذاری های جدید، حذف برخی نام ها و یا تغییر نام برخی مناسبت ها دلایل می تواند دلایل متعددی داشته باشد. اما از جمله مهم ترین این دلایل ارائه روایت جدیدی از تاریخ است که در آن برخی رویدادها حذف یا کمرنگ می شوند و برخی رویدادهای دیگر مدنظر حکومت جدید برجسته میشوند. 🔹در ایجاد مناسبت ها صرفا با یک نام مواجه نیستیم؛ هر یک از این نامها در واقع یک روایت خاص از تاریخ است و برساخت حافظه جمعی بر اساس رویکردی ویژه. روایتی که روز قدس را «روز فتح عسکریین» یا «روز سامرا» می نامد، هفته وحدت را «هفته برائت» نام گذاری میکند و روز هشتم شوال را «روز جهانی بقیع» می نامد، می خواهد هویت شیعه بودن را به عنوان هویتی در مقابل هویت سنی بودن تعریف نماید. همچنین همان طور که هالبواکس می گوید حافظه جمعی از خلال رجوع گروه اجتماعی به گذشته و انتخاب برخی از رویدادها بر اساس منافع و نیازهای زمان حال آن گروه صورت می گیرد. 🔹«مناسک سازی» یکی دیگر از مواردی است که مورد توجه مناسبت سازان قرار گرفته است. یعنی به نظر می رسد بسیاری از مناسبت های ایجاد شده صرفا با هدف احیای حافظه جمعی، افزایش توجه نسبت به برخی رویدادهای تاریخ تشیع و جلوگیری از فراموشی آنها ایجاد نشده اند بلکه نقطه ثقل تلاش ها، گرد هم آوردن اجتماع مومنان است. 🔹همانطور که امیل دورکیم در «صور بنیانی حیات دینی» خاطرنشان می کند، جمع شدن اعضای یک اجتماع (برای مثال اجتماع مومنان به یک رویکرد خاص شیعی یا پیروان یک مرجع تقلید) در یک مکان و برگزاری مناسک، میان آنها همبستگی ایجاد می کند و همچنین به ایجاد و حفظ ارزش ها و باورهای جمعی می انجامد. بدین ترتیب مناسک کارکردی مهم برای اجتماعات دینی، سیاسی و ... دارند و از پراکندگی این اجتماعات، وانهادن اعضای آنها به حال خود و در نتیجه دوری اعضا از اجتماع و گرویدن آنها به دیگر اعتقادات و اجتماعات جلوگیری می کند. @saraaer
📜سخنی با حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی 🔻کانال «مطالعات حوزوی» منتشر کرد: 🔹چندی است که زمزمه هایی از سوی دولت تدبیر و امید برای حضور زنان در ورزشگاه ها شنیده می شود. اتفاقی که ابتدا در رقابت های جام جهانی فوتبال و برای ورزش های دیگری همچون والیبال به تحقق پیوست و دیروز هم در بازی فینال جام باشگاه های آسیا تکرار شد. 🔹همانطور که مستحضرید طرح ورود زنان به ورزشگاه ها در دولت قبل نیز مطرح بود و بیت آیت الله فاضل لنکرانی به درستی در برابر آن ایستادند. این در حالی است که امروز حتی با تحقق این وعده دولت قبل توسط دولت تدبیر، کمترین واکنشی را از این بیت در قبال رفتارهای دولت تدبیر مشاهده نمی کنیم. این عملکرد در حالی است که حضرتعالی چندی قبل تر در مصاحبه ای تصویری با سایت مباحثات بار دیگر موضع - حقیقتا- نادرست دولت قبل را یادآوری کردید و خاطرات فراموش شده آن روزها را زنده کردید. 🔹اگرچه با توجه به فضای نامناسب فرهنگی که در سایه دولت تدبیر - که حضرتعالی روی کار آمدن آن را لطف خدا و رأی مردم به آن را کار خدا دانسته بودید- و پروپاگاندای دستگاه های تبلیغاتی موضع گیری حوزه های علمیه باید با رعایت اقتضائات رسانه ای بوده و اظهار نظرهای فاقد قدرت اقناع اجتماعی به مصلحت نمی باشد، اما در هر حال، از شخص شما که در این موضوع خاص همواره در عرصه بوده اید، انتظار می رود که همانند دولت قبل از این اقدام مشابه دولت فعلی نیز انتقاد علنی و صریح خود را ابراز نمایید، به ویژه اینکه این دولت که از ابتدا مورد حمایت شما بوده است، اولی به تذکر شما می باشد و شاید نصیحت خیرخواهانه شما را بهتر از هر کس دیگری بپذیرد. @saraeer