eitaa logo
سرائر | مجله دین و روحانیت
571 دنبال‌کننده
106 عکس
43 ویدیو
8 فایل
توجه: درج اخبار و مطالب به معنای تأیید محتوای آن از سوی سرائر نیست ارتباط با مدیر کانال (سیدیاسر تقوی): @t_sedyaser کانال شخصی مدیر: @sedyaser
مشاهده در ایتا
دانلود
📜بی‌اطلاعی! 🔻سیدمحمدمهدی رفیع‌پور در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹اخیرا برخی از کانال های کم اطلاع یا جهت دار اشکال کرده‌اند که "چرا" برخی از اساتید و فقهای طبقه دوم حوزه با وجود طبقه اول(مراجع موجود) اقدام به پاسخگویی به استفتاءات کرده و تلویحا در صدد مرجعیت هستند... مراجعه به تاریخ فقه معاصر به روشنی دلالت می کند که منشأ این اشکال بی اطلاعی است چراکه بسیاری از مراجع موجود و محترم فعلی هم با وجود حیات مراجع طبقه قبل خویش اقدام به تأسیس دفتر و پاسخ به استفتاءات کرده و حتی رساله منتشر نموده اند... 🔹بعنوان نمونه پس از ارتحال حضرت امام خمینی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام فاضل لنکرانی ره خامنه‌ای، صانعی و.. مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام خوئی، گلپایگانی و اراکی افتا می کردند و پس از ارتحال حضرت آیت الله العظمی خوئی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام سیستانی و تبریزی و وحید خراسانی مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام گلپایگانی و اراکی افتا می کردند... 🔹نگارنده به خوبی چاپ اول رساله توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی را به خاطر دارد که در زمان حیات مرحوم آیت الله العظمی اراکی منتشر شده بود... خلاصه بدعتی اتفاق نیفتاده است و سیره مسلمی نقض نشده است ! از نظر ادله شرعی هم که رعایت طبقات الفقهاء دلیل ندارد. البته که هرکس بخواهد از فقیهی تقلید کند باید بوسیله دلایل معتبر شرعی_که در رساله ها و استفتاءات آمده _صلاحیت او را برای افتا احراز کند و به صرف اعلام مرجعیت توسط عالمی نمی توان از او تقلید کرد... لکن این بحث دیگری است... @saraeer
📜آیا فقط متخصصین یک امر حق اظهار نظر درباره آن موضوع را دارند؟ 🔻محمد بانیانی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹اول: این که شما در هیچ جای منابع دینی ما حتی یک مورد هم نمی یابید که معصومین علیهم السلام به شخصی گفته باشند:«تو چون متخصص نیستی، حق حرف زدن و اظهار نظر نداری!» بله، طبیعتا هرچه شخص در مسئله ای متخصص تر باشد، احتمال صحیح بودن حرفش بیشتر است، اما هرگز به این معنا نیست که غیرمتخصص حق حرف زدن ندارد. همان طور که ممکن است متخصصی حرف درستی بزند، ممکن است غیر متخصصی نیز حرف درستی از دهانش خارج شود. به صرف احتمال خطا در سخن کسی، نمی توان او را از سخن گفتن منع کرد زیرا که هیچ کدام از ما معصوم نیستیم. اگر کسی به زعم خودش فکر می کند حرف درستی می زند، حتی اگر متخصص نباشد، «چه ایرادی به اصل سخن گفتن» او می توان گرفت؟ 🔹دوم: طبق روایتی که می فرماید:«به آن چه گفته شده نگاه کن، نه به گوینده آن»، نمی توان کسی را به خاطر این که بدون تخصص، گوینده حرفی بوده باشد بازخواست کرد. تنها علتی که می تواند موجب بازخواست یک شخص شود، بررسی علمی و استدلالی سخن اوست. از این فراتر، عقل حکم می کند حرف حق را هر گوینده ای که بود(متخصص یا غیر متخصص، کوچک یا بزرگ، زن یا مرد و...) بپذیریم و حرف ناحق را از هیچ گوینده ای نپذیریم. حتی اگر دو قطعه سنگ بی جان به هم خوردند و از برخوردشان کلمه حقی خارج شد، باید قبول کرد و نمی توان اعتراض کرد که «تو که شیء بیجانی هستی چرا حرف میزنی؟» ای بسا کودکان خردسالی و دیوانگان دربندی که سخنان حکمت آمیزی داشته باشند و چه بسا بزرگان و فحولی که از درک و گفتن ساده ترین حکمت ها عاجز باشند. سخن گفتن، فکر کردن و نوشتن حق طبیعی هر انسانی است و غیرمتخصص بودن، موجب سلب این حق نمی شود. 🔹سوم: متخصص بودن یک امر نسبی است و روی هر شخصی دست بگذاریم، یکی هست که از او متخصص تر و بالاتر باشد. بالاتر از همه، معصومین اند و بالاترین، خداست. اگر قرار باشد من حرف نزنم چون سوادم از فلان شخص کمتر است، اساسا هیچ کس در این عالم خاکی حق حرف زدن ندارد زیرا همیشه فرد با سوادتری پیدا می شود. 🔹چهارم: متاسفانه در فرهنگ عامه ما، متخصصین هم جرئت حرف زدن و متفاوت اندیشیدن ندارند. ما خرده طلبه ها را به این بهانه که «متخصص و مجتهد نیستید» از حرف زدن و اندیشیدن باز می دارند، بزرگترهای متخصصمان را به بهانه هایی دیگر. مشکل بسیاری از کسانی که می گویند فقط متخصص ها حرف بزنند، بحث تخصص و غیرتخصص نیست؛ مشکلی اصلی آن ها این است که «چرا مثل من فکر نمی کنید؟» کم نیستند مجتهدین و مراجع مسلمی که در همین حوزه به صرف اظهار نظراتی متفاوت از دیگران، آن هم از باب اجتهاد علمی، از جانب همین طیف دچار مشکل شده اند. مخالفین اگر قدرت برخورد عملی نداشته باشند، حداقل به سب و لعن و توهین بسنده می کنند و اگر قدرتی هم داشته باشند، انواع برخوردهای عملی نیز اضافه می شود. حاضرم ده ها مورد این چنینی را مثال بزنم. 🔹من فقط در باب حوزه مثال زدم اما در عرصه های دیگر نیز وضع همین طور است؛ غافل از این که با یک جانبه برخورد کردن و منع از نواندیشی، یکی از راه های پیشرفت علم را مسدود می کنیم. با همین گفت و گو هاست که علم و جهل از هم جدا شده و حق نمایان تر می شود. برخی به جهت ضعف های گوناگون، خود عرضه ی مقابله با حرف مخالف را ندارند، در نتیجه راحت ترین راه حل را «پاک کردن صورت مسئله» و «خفه کردن صدای مخالف» می یابند. اگر هنر دارند، با چماق استدلال حرف را بکوبند نه با چماق «تو متخصص نیستی پس لطفا خفه شو!» 🔹علی ای حال آن که باید حرف بزند، حرف خودش را می زند. از قدیم هم گفته اند «در دروازه را می توان بست اما در دهان مردم را نه.» توصیه میکنم به جای این که وقت و انرژی تان را صرف این کنید که بگردید و ببینید کجا کسی حرف مخالف اندیشه تان زده تا فورا با این چماق و آن چماق ساکتش کنید، همین وقت و انرژی را بگذارید تا با نوشتن یک یادداشت مستدل، به سخنانش پاسخ دهید و باب گفت و گوی علمی را باز کنید. @shathyat @saraeer
هدایت شده از سیدیاسر تقوی
🔺دوست‌مان اشتباه می‌کند. من مدافع شیعه انگلیسی و مبلغ آن نیستم. نسبت فامیلی هم با آقای شیرازی ندارم که البته داشتنش هم چیزی را اثبات نمی‌کند. من فقط نگاهم با ایشان درباره بیت شیرازی متفاوت است. این تفاوت را تا حدودی در یادداشتی توضیح داده‌ام. اینجا بخوانید: https://eitaa.com/sedyaser/12 🔻🔻🔻 @sedyaser
📜غالب تحقیقات در زمینه امام خمینی مجال گفت و شنود انتقادی را نمی‌یابند 🔻شریف لک‌زایی در گفتگو با مهر: 🔹در چند سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد به جز چند اثر انگشت شمار، کم‌تر اثری جامع، درخور و قوی در تحلیل و تبیین اندیشه سیاسی امام خمینی نگاشته شده است. دلایل زیادی می‌توان برای این مسأله بازگو کرد. یکی از آن دلایل، محدود بودن محققان و نویسندگان به برخی مفاهیم کلیشه‌ای و ساختاری است. به این معنا که غالب تحقیقات و نوشته‌ها در زمینه امام خمینی مجال بحث و گفت و شنود انتقادی را نمی‌یابند. این مسأله را نباید دست کم گرفت؛ زیرا در فراسوی آن می‌توان به وضوح دید که اصحاب فکر و معرفت از تأمل در آرای ایشان می‌گریزند و کم‌تر تن به پردازش مباحثی درباره شخصیت و بیشتر در حوزه اندیشه و به ویژه اندیشه سیاسی ایشان می‌سپارند. 🔹دلایل دیگری هم می‌توان برشمرد. از جمله می‌توان برگزاری برخی از همایش‌های تبلیغاتی و تشریفاتی و به لحاظ علمی کم عمق، اما پرهزینه، و به فراموشی سپردن عمق و غنای اندیشه امام خمینی و پروردن و پیراستن آرا و اندیشه ایشان را در شمار همین کم توجهی‌ها دانست. همایش‌های مذکور دارای ابعاد تشریفاتی زیادی است و آنچه به عمد یا به غیر عمد مورد غفلت قرار می‌گیرد عدم توجه به نخبگان و محققانی است که دست به نگارش مقاله زده و در باب اندیشه امام خمینی قلم فرسایی کرده و به نکات جدیدی در اندیشه امام خمینی اشاراتی داشته‌اند. توقع این است که در همایش‌ها و نشست‌های علمی که برگزار می‌شود به صورت تخصصی و با حضور اصحاب فکر و اندیشه و قلم مباحثاتی علمی حول اندیشه امام خمینی درگیرد و اندیشه ایشان صیقل خورد و پرورش یابد تا همواره به روز و کارآمد و در معرض و کانون توجه اندیشمندان باقی بماند. به ویژه از نگاه انتقادی نباید در این زمینه غفلت شود. @saraeer
🔺کتاب «پدر معنوی حزب‌الله» حاوی خاطرات و تحلیل‌های سیدحسن نصرالله درباره‌ی آیت الله بهجت توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد @saraeer
📜حرمت عتبه‌بوسی از نگاه آیت الله بروجردی 🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹از تعدادی از شاگردان آیت الله بروجردی نقل شده است که ایشان عتبه‌‌بوسی(= بوسیدن زمین در ورودی حرم ائمه علیهم‌السلام) را شبیه سجده دانسته و حرام می‌دانستند. همچنین در نقل‌های متعددی گزارش شده که هنگامی افرادی به پابوسی ایشان می‌افتادند، بسیار خشمگین می‌شدند و با بیان اینکه این عمل نوعی سجده است، از انجام آن به شدت نهی می‌کردند. (رک: در وادی عشق، خاطرات سیدتقی موسوی‌درچه‌ای، ص۶۰ و الگوی زعامت (زندگی نامه آیت الله بروجردی)، به نقل از آیت الله شیخ مجتبی عراقی و عبدالصاحب مرتضوی لنگرودی و گفتگوی مجله حوزه با آیت الله فاضل لنکرانی، شماه۴۳ و۴۴.) 🔹شیخ مجتبی عراقی که از نزدیکان آیت الله بروجردی به شمار می‌آید، نقل می‌کند که ایشان سجده را از عناوین غیر قصدیه می‌دانسته و بر موضع خویش اصرار خاصی داشتند. به نظر می‌رسد از نگاه آیت الله بروجردی این‌که بگوییم در نیت ما شرک وجود ندارد کافی نیست بلکه باید ظاهر رفتارها نیز صورت مشرکانه نداشته باشد، به دیگر سخن همان‌گونه که نباید به گناه نزدیک شد از نزدیک شدن به شرک نیز باید اجتناب ورزید. 🔹البته ممکن است بعضی چنین نگاهی را با اعتقادات وهابیت یکسان فرض کنند، ولی باید دانست در نگاه آیت الله بروجردی این رفتارها صورت شرک داشته و حرام هستند اما انجام آنها به تنهایی موجب حکم به مشرک بودن افراد نمی‌شود، در حالی‌که وهابیون حکم به مشرک بودن انجام دهندگان این رفتارها می‌کنند. 🔹حقیقت این‌که در مقابله با وهابیت باید فعال بود و به جای موضع انفعالی و پاسخ‌گویی و توجیه صرف رفتارها، به اصلاح‌گری نیز پرداخت و بهانه‌های تکفیر را از دست آنها گرفت. هنگامی که علمای واقعی پرچم اصلاح‌گری را در دست نگیرند افرادی همچون محمد بن عبدالوهاب و جریان منشعب از او خود را به اصلاح‌گر دینی معرفی کرده و تکفیر مسلمانان را توجیه می‌کنند‌. @saraeer
🔺شماره جدید ماهنامه خیمه با گفتگویی از سیدکمال حیدری به عنوان شاگرد شهید سیدمحمدباقر صدر منتشر شد @saraeer
📜سکولاریسم حوزوی؛ چالش‌ها و ابهامات پیش‌رو 🔻مباحثات | وحید فراهانی: 🔹امروزه به جای توصیه به عدم ورود سکولاریسم و مقابله پیشگیرانه، باید به توصیف سکولاریسم حوزوی پرداخته و اگر سال‌ها پیش سکولاریسم حوزوی پدیده بود، امروزه در مسئله و در صورت عدم حساسیت به زودی تبدیل به معضل خواهد شد. این نوشتار می‌کوشد تا با بازگویی برخی از رخدادهای ماه‌های گذشته و از سویی تبیین بیشتر بحث از طریق تحلیل خاستگاه‌های سکولاریسم در حوزه، برخی از ابهامات موضوع را کاسته و آخرین برآورد نسبت به این موضوع را به مخاطب ارائه دهد. 🔹به نظر می‌رسد یکی از چالش‌های مهم در خصوص سکولاریسم حوزوی، چالش بر سر معناشناسی و از سویی کلیدواژه‌ای است که در اذهان بسیاری از حوزویان تابو است. امروزه سکولارترین جریانات فکری حوزه نیز حاضر به پذیرفتن این کلیدواژه نیستند و خود را قویاً ضدسکولاریسم معرفی می‌کنند. بر این اساس فهم گوهره سخنان رهبری در این خصوص و از سویی بررسی تبارهای مختلف سکولاریسم حوزوی می‌تواند به تبیین و تنقیح بیشتر موضوع کمک کند. 🔹جانمایه‌ی سخنان هشداردهندگانی که نگران سکولاریسم در حوزه هستند را می‌توان «عدم کارآمدی یا عدم کفایت حمایت علمی و سیاسی حوزه علمیه از مسائل نظام جمهوری اسلامی» دانست که در صورت استمرار این ناکارآمدی، دین از صحنه مدیریت زندگی اجتماعی کنار گذاشته و منزوی خواهد شد و بدین معنا می‌توان از تعبیر سکولار در این مسئله استفاده نمود. 🔹سکولاریسم حوزوی، سطوح و لایه‌های مختلفی همچون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد، اما عمیق‌ترین و ماندگارترین لایه این نوع از سکولاریسم، لایه فکری آن است و اشتباه محاسباتی بزرگی است اگر تصور شود حضور روحانیت در مناصب حکومتی نظام لزوماً نشانه پایان سکولاریسم حوزوی است و به نظر می‌رسد اینگونه از سکولاریسم، در دو سطح قابل بررسی و تبیین است: 🔹سکولاریسم حوزوی برخاسته از سنت: این نوع سکولاریسم با عدم بسط فقه به حوزه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روز، درصدد است بساط فقه را حفظ کند که در نهایت بین آنچه در دروس خارج و سطوح عالی می‌گذرد و آنچه چالش‌‌های نظام در حوزه‌های فوق است، ارتباطی برقرار نخواهد شد. این سطح از سکولاریزم گرچه ممکن است مخالفتی تمام‌عیار با نظام اسلامی و مسائل سیاسی نداشته باشد، لکن در عمل منجر به نفی ورود فقه به عرصه‌های استراتژیک سیاسی و حاکمیتی خواهد شد 🔹سکولاریسم حوزوی برخاسته از مدرنیته: از جمله ویژگی‌های این جریان، ترویج سؤالاتی است که اساساً سؤال جامعه ایرانی-اسلامی نیست و بیشتر وارداتی است. بر این اساس همانطور که روشنفکری ایرانی در مواجهه با مسائل و نیازهای فکری کشور، به سمت سؤالاتی حرکت کرده که در کشور مسئله نیست و در غرب به دلیل دوگانگی‌های بین علم و دین، تعبد و تعقل، عقل و ایمان مطرح بوده، سکولاریسم حوزوی برخاسته از مدرنیته نیز به سمت سؤالات و دغدغه‌هایی حرکت می‌کند که بیشتر مسئله‌نما بوده و در شرایطی که حاکمیت اسلامی در حوزه‌های مختلف نظیر اقتصاد اسلامی، فقه سیاسی و … دچار مشکلات و خلأ تئوریک است، به سمت موضوعاتی حرکت می‌کند که یا دغدغه نیست و یا اولویت‌های دسته چندم است. 🔹بررسی‌ها نشان می‌دهد که سکولاریسم حوزوی هم‌اکنون بیش از آنکه یک منازعه فکری و راهبردی در حوزه باشد، تبدیل به یک منازعه سیاسی و رسانه‌ای شده که هر از چندگاهی با یک سخنرانی و یا بیانیه، آتش آن افروخته شده و در نهایت فرو می‌نشیند. 🔹به نظر می‌رسد که یکی از مهم‌ترین اقدامات برای فهم بیشتر مسئله و داشتن برآورد واقعی، تبدیل آن به یک پدیده فکری است؛ پدیده‌ای که بین جریانات فکری متعهد و انقلابی، نیازمند بحث و تبیین است تا با رسیدن به یک جمع‌بندی واحد، خطرات آن به متولیان ارائه شود. از سوی دیگر، توجه نکردن به خاستگاه‌ها و گونه‌های مختلف سکولاریسم، یکی از آفات مسئله است. 🔸متن کامل را در لینک زیر مشاهده کنید: http://mobahesat.ir/19039 @saraeer
📜كاش قدري زميني تر فكر كنيم! 🔻محمدرضا زائری در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹يكي از عواملي كه باعث مي شود در مشكلات مختلفي مانند آسيب هاي اجتماعي و مسايل اخلاقي و حجاب و ... هميشه دچار تنش باشيم و در موقعيت هاي مختلف با چالش جدي روبرو شويم اين است كه اين مفاهيم و موضوعات را خيلي آرماني و آسماني مطرح مي كنيم در حالي كه اساسا تشريع دين در اين امور كاملا واقع بينانه و ناظر به شرايط محسوس و طبيعي انسان و جامعه بوده است، وليكن ما چندان توجهي به اين واقعيت ها نداريم. 🔹بدين ترتيب هم در ساحت سياست گذاري و برنامه ريزي و هم در مرحله ارزيابي و محاسبه بيشتر مشغول شعارها و آرمانها هستيم تا مسايل عيني و ملموس، در حالي كه عرصه هاي اقتصادي و صنعتي و ... كمتر دچار اين آفت مي شوند. شايد جدي ترين تفاوت حوزه فرهنگ با عرصه صنعت و اقتصاد همين باشد كه در آن حوزه ها غالب امور كاملا محاسبه كمي دارند و قابل اندازه گيري نسبي هستند. فقدان هدف گذاري كمّي و قابل محاسبه در حوزه ترميم اجتماعي و اصلاح فرهنگي به طور طبيعي به خلأ معيار و ميزان براي محاسبه منجر مي شود. 🔹نامزد رياست جمهوري در آن سوي دنيا مي گويد كه مثلا اشتغال را چند دهم درصد افزايش مي دهم و كاملا هم طرح اجرايي و عملياتي واضح دارد كه روي آن مطالعه شده اما اينجا نامزد انتخابات مدعي مي شود كه من بيكاري را كاملا ريشه كن مي كنم و هيچ برنامه روشني هم ندارد و بعد هم به كسي پاسخگو نيست! اين محاسبه و تعريف دقيق و عيني همان چيزي است كه بايد در حوزه فرهنگ نيز تطبيق شود. چاره اي نيست جز اين كه در حوزه جامعه و فرهنگ قبول كنيم كه ديگران هم مثل ما هستند و در حل مشكلات انساني شان تجربه هايي دارند و مي توان از آن تجربه ها در سياست گذاري فرهنگي و مداواي آسيب هاي اجتماعي بهره گيريم. 🔹بايد از آسمان به زمين بياييم و به جاي حرف زدن قدري واقع گرايانه عمل كنيم. شايد آن چه رهبر انقلاب با عنوان "مهندسي فرهنگي" مطرح كردند همين موضوع بود كه به جاي تعارفات معمول و شعارهاي نامعقول اندكي برنامه ريزي دقيق و محاسبه عالمانه داشته باشيم و به جاي رؤياهاي آسماني قدري زميني تر فكر كنيم! @saraeer
🔺دفتر آیت الله مکارم شیرازی در نرم‌افزار اندرویدی وجوهات، برخی از مصارف وجوهات شرعیه را جهت اطلاع مومنین منتشر کرده است @saraeer
📜فرهنگ بی‌صاحب 🔻امیر مسروری در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹ماجرا از این‌جا شروع می‌شود که فرهنگ ما صاحب ندارد. یعنی حوزه علمیه تا فلان نهاد اجرایی مدعی است وظیفه تولیت فرهنگی دارد و هر یک سودای اجرای فرهنگی را مد نظر دارد که از اندیشه و پویایی ذهنی خود دم می‌زنند! شما یک نفر یا مسئول را در کشور نام ببرید که مدعی فرهنگ نباشد! به نظرم فرهنگ بیش‌ از آنکه یک صاحب نظر و کارشناسِ فرهنگی می‌خواهد یک مدیر کارکشته و یک شخصیت کاریزماتیک و یک دیکتاتورِ قدرتمند را می‌طلبد. فرهنگ رها شده است! هیچ‌کس هم مسئولیت آن را نمی‌پذیرد. در حوزه امنیتی و نظامی اگر مسئولی اشتباهی کند، دادسرای نظامی و امنیتی با آن برخورد می‌‌کند، اما در حوزه فرهنگ نه تولیت مشخص است و نه از کسی می‌پرسند در طول مسئولیت چه کردی! به ویژه آنکه در حوزه قدرت فرهنگی تریبون دارد و اگر دست به او بزنند، داد گروهی بلند می‌شود! 🔹مثلا کسی اجازه دارد از ضرغامی سوال چالشی کند که چه کرد؟ یا جایی هست از آقای قمی بخواهد طرح‌های اجرایی دوره جدید را قبل از اجرا ارزیابی کند؟ یا مثلا کسی هست از وحید جلیلی پرسشی کند یا پیرامون عملکردشان کنجکاوی داشته باشد؟ یا مثلا از آقای محمدی اوقاف یا صالحی امیری [ وزیر سابق] سوالی داشته باشد که در این مدت چه کردید؟ اصلا مگر می‌شود از آقای مخبر پرسید چرا یک دامپزشک باید دبیر شورای عالی فرهنگی باشد؟ یا حتی دبیرِ خانه‌ی سینما و موسیقی کشور چگونه عزل یا انتصاب می‌شوند! 🔹فرهنگ کشور ما همین‌قدر بی‌صاحب و بی‌هویت و پدر و‌ مادر است. پس خواهشاً ناراحت نباشید چرا در فضای مجازی فیلم ساسی مانکن در‌ مدارس پخش می‌شود یا فلان بازیگر‌ برای ژست روشنفکری عکس سگش را منتشر می‌کند! @saraeer
10.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺سیدکمال حیدری از نظر علمای شیعه درباره متغیر بودن ضروریات دین می‌گوید @saraeer