فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... این برای من مثل روز روشن است...
وقتی چهل سال مجاهدت کنی تا ملت ایران به عنوان یک ابر قدرت به دنیا معرفی شود ...
البته برخی هم بودند که قرار بود ما را به سمت خلع سلاح ببرند و شعار دنیای بدون موشک را در مغز ملت می کردند.
اگر نبود آن آینده نگری و هدفگذاری در مسیر تمدن سازی و اعتلای کشور اسلامی ، امروز ما شبیه سوریه و لیبی یا بدتر از آن بودیم .
الحمدالله سکان دست دریادار است، هرچند امواج بلند و سهمگین باشد ، اما به ساحل آرامش میرساند این کشتی را، ان شاالله .
«اللهم عجل لولیک الفرج»
🖋 #اقیانوس_آرام
#ایران_قوی
#تنبیه_متجاوز
#وعده_صادق
#پایان_اسرائیل
#ایران_سرافراز
برای عضویت روی لینک بزنید
https://eitaa.com/sarafrazanc
داشتم ظرفها را جابه جا میکردم ، صدای زنگ گوشی حواسم را جا آورد ، این موقع شب کی میتونه باشه ؟!
دخترم در سکوت شب هنوز مشغول درسش بود و بقیه خواب بودند. سریع جواب دادم . خواهرم بود شبها گاهی پیش می آید (به یمن وجود فقط چند پله فاصله از هم) به یکدیگر چیزی قرض بدهیم ، نگفته ای یا حرف نیمه ای را بازگو کنیم ، اما اینبار تا گفتم سلام چیزی شنیدم که احساس بلند ترین موج دریا را در وجودم حس کردم یک جمله کوتاه : «ایران داره اسرائیل رو میزنه»
دویدم سمت تلویزیون فریاد زدم بلند شید اسرائیل رو زدیم هنوز یادآوری لحظه شنیدن این خبر بغضم را پاره میکند .
درد شنیدن خبر حاج قاسم را زدند فقط با خبر اسرائیل را زدیم کمی التیام می یابد ، تصویر و صدای تلویزیون فقط یک جمله است :
«عملیات گسترده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه اهدافی در سرزمین اشغالی از دقایقی پیش آغاز شد» و دائم همین تکرار میشد. این خبر اگر سجده شکر ندارد پس کدام خبر دارد ؟
چقدر انتظار شیرین و سختی ، سه ساعت باید صبر کنیم تا جگرمان خنک شود ، حالا فضای مجازی کمکم دارد پر میشود از عکس پهبادهایی که از آسمان شهرها و کشورهای همسایه رد میشود تا بر سر ظلم بریزد . پرتاب موشکها هم مخابره میشود. اصلا دیدنش هم نه ، همان شنیدن خبرش قلبمان را چنان شعف بخشید که از چشم میجوشید و از جان می خروشید.
دیگر فقط خواندن قرآن و صلوات و دعای فرج آراممان میکرد.
این فقط پهباد و موشک نبود که به سمت رژیم غاصب نعره میکشید و دل آسمان را میشکافت ، این ناله سالها زجر مادران فلسطینی بود ، صدای جیغ و زجه کودکان زیر آتش غزه بود ، صدای فریاد پدران و مادرانی که شیرخواران و کودکانشان غرق در خون یا کفن پوش درآغوششان بود ، صدای نوجوانان و جوانان پیر شده در بند اسرائیل بود ، صدای دخترکانی که در حال بازی در حیاط بیمارستان خاموش شدند ، ، صدای گریه آرمیتا لحظه دیدن ترور پدرش ،صدای گریه های فرزندان شهدای مدافع حرم و صدای فریاد همه مظلومان عالم .
حالا بگویند خسارات و تلفات کم بود یا زیاد اصلا این مهم نیست ، مهم یکصدا شدن غرش و خروش مظلومین و مستضعفین عالم است که محقق شد فردای این غرش، پایان اسرائیل است.
🖋 #اقیانوس_آرام
#روایت_معنا
#تنبیه_متجاوز
#جنگ_مستضعفین_علیه_مستکبرین
#غرور_ملی
#وعده_صادق
🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸
شما هم میتوانید روایتگر حال و هوای شب طوفانی #وعده_صادق باشید.
روایت های خود را در قالب متن (حداکثر هزار کلمه) به آیدی @oghianosearam
ارسال کنید.
روایت های های ناب شما پس از بازبینی انتخاب ، چاپ و با نام شما منتشر خواهد شد .
جهت عضویت روی لینک بزنید👇👇👇
https://eitaa.com/sarafrazanc
از خواب که بیدار شدم همه چیز مثل قبل بود و هیچ چیز مثل قبل نبود.
مثل همیشه برای رفتن به مدرسه بیدار شدم،لباس پوشیدم،چادرم را سرم کردم،کیفم را روی دوشم انداختم و سوار سرویس شدم.
همه چیز مثل قبل بود اما حال و هوا، حال و هوایی دیگر بود.
دقیقا نمیدانم چه شد که بر خلاف همیشه سراغ اخبار رفتم. کانالی که گاهی اخبارش را نگاه میکردم را باز کردم.
ضربان قلبم با هر کلمه ای که میخواندم شدت میگرفت.
ایران واقعا بالاخره جواب اسرائیل را داده بود یا باز هم سر صبح توی سرویس خوابم برده بود؟
وارد مدرسه که شدم همه چیز مثل قبل بود اما اینبار غرور بود که در قلبم میتپید.
هرچه میگذشت و بیشتر از این و آن درباره وعده صادق میشنیدم ماجرا برایم پررنگ تر میشد.
معلممان با شیرینی وارد مدرسه شد و به همه تبریک گفت.
نشستیم و درباره این ماجرا حرف زدیم.
از کودکان غزه گفتیم. از پدران و مادران شهدای در قنداقه گفتیم و از درد و بی خوابی های پیر و جوان گفتیم.
گفتیم و گفتیم تا رسید به پهباد ها و موشک هایی که اینبار بر سر مردم فلسطین پایین نمیآمد.
خشم و بغضی درونم فوران میکرد و با فکر کردن به ضربه ای که به ظالم خورده بود آرام میشد.
درونم به جوش و خروش افتاده بود.
مثل همیشه توی مدرسه ساکت بودم ولی اینبار پشت سکوتم همهمه ای بود.
مدتی به گوشه ای خیره شدم و فکر کردم.
چه افتخاری دارد فرزند ایران باشی و از تبار جوانمردانی که تا پای جان و خانوادشان هم از حق مظلوم دفاع میکنند و در کربلای زمان همراه امام حسینشان میشوند.
و چه شوری دارد وقتی میبینی آنهمه ظلم و وحشیگری بی جواب نمانده.
دوستم دستش را روی شانه ام گذاشت و پرسید حالت بده؟
لبخند زدم و با ذوق و افتخار گفتم نه،احساس پیروزی میکنم.
🖋 #روایتگر نوجوان : حنانه لطفی
#وعده_صادق
شما هم میتوانید روایتگر حال و هوای شب طوفانی #وعده_صادق باشید.
شما هم روایت کنید آن شب تاریخی چگونه صبح شد.
روایت های خود را در قالب متن (حداکثر هزار کلمه) به آیدی @oghianosearam
ارسال کنید.
جهت عضویت روی لینک بزنید👇👇👇
https://eitaa.com/sarafrazanc
سرافرازان
شما هم میتوانید روایتگر حال و هوای شب طوفانی #وعده_صادق باشید. روایت حس غرور و به خود بالیدن در آن
🍃ساعت2شب برحسب عادت معمول بیدارشدم، ومتوجه شدم پسرم منزل نیست وماشین هم توی حیاط نیست، اول فکرکردم طبق معمول رفته مسجدشهرک برای نمازصبح، اما دیدم هنوزبرای نمازخیلی زوده، نگران شدم ورفتم سراغ همسرم که طبقه پائین پیش مادرپیرش میخوابه، باتعجب دیدم ایشون هم بیداره وتوی گوشی مشغوله، گفتم:توچرابیداری؟ میدونی مهدی باماشین اینوقت شب کجا رفته؟ لبخندی زد وگفت:رفته گلستان شهدا، تعجبم بیشترشد😳گفتم 2شب گلستان شهدا؟؟ برای چی؟ بازم خندید وگفت:ایران باموشک اسرائیل رو زده، همه گروهها وکانالهای فضای مجازی دارن لحظه به لحظه پیگیری میکنن ومردم رفتند گلستان شهدا، مهدی هم رفته اونجا،بهش زنگ زدم گفت اینجا سرمزارشهید زاهدی پرازجمعیته،غرق خوشحالی شدم وتمام وجودم سرشارازغرورملی شد وخدارو شکرکردم.
#روایتگر : خانم فاطمه یسلیانی از اصفهان
#وعده_صادق
شما هم میتوانید روایتگر حال و هوای شب طوفانی #وعده_صادق باشید.
شما هم روایت کنید آن شب تاریخی چگونه صبح شد.
روایت های خود را در قالب متن (حداکثر هزار کلمه) به آیدی @oghianosearam
ارسال کنید.
جهت عضویت روی لینک بزنید👇👇👇
https://eitaa.com/sarafrazanc
🌹روایت شما👇👇
مشغول دیدن پیامها و پست ها تو گوشیم بودم .تلویزیون شبکه یک مستند آرزوهای یک مرد رو داشت نشون میداد. مستند راجع به شهید تهرانی مقدم بود تاریخچه ساخت موشک رو روایت میکرد. ساعت یازده و نیم شب بود که یه مرتبه یه پیام رو راجع به پرتاب پهباد به سمت اسرائیل دیدم .
مستند تموم شده بود و زیرنویس شلیک پهباد ها رو به سمت اسرائیل خبر میداد .اصلا باورم نمیشد. تو گوشی کانالهای خبری شبکههای یک و دو و... خلاصه حقیقت داشت .
خدایا سالها بود این حال رو تجربه نکرده بودم. این حس و حال مال خیلی سالهای پیش در زمان جنگ و موشک باران بود ،زمانی که ما هم به سمت بغداد اولین بار موشک پرتاب کردیم ،خوشحالی توأم با غرور !
اما باز این فرق داشت این خوشحالی جنسش فرق میکرد. چون ایران ،ایران سابق نبود حس غرورش از نوع آرش و رستم بود احساس کردم ایران دو هزار سال قبله، زمانی که به هر کشوری اشاره میکرد سر تعظیم فرود می آوردند.
در آن زمان فقط کارم دریافت خبرها و پست گذاشتن بود. هر لحظه پیام های جدید، پهبادها وارد خاک عراق شدن ،گرفتن تصاویر توسط عراقی ها خوشحالی و هلهله مردم عراق ...
خدایا وارد خاک سوریه شدن یعنی کی به اسرائیل میرسن؟!
یه مرتبه خبر جدید، موشکها شلیک شدن پهباد ها برای مشغول کردن پدافندها بود تا موشک ها بتونن از سد گنبد آهنین رد بشن
احساسم دقیقا شبیه ظهور بود. ممکن آخرش باشه میشه آقا ظهور کنن خدایا بلاخره آه و اشک کودکان فلسطینی منجی رو میرسونه؟!
فکر کنم من تنها کسی نبودم آن شب احیا گرفته بود تمام دردمندان عالم ،تمام مسلمان و تمام دشمنان صهیونیستها بیدار بودن تا ببینن آن لحظه تاریخی رو که بعد هشتاد سال کسی ،نظامی پیدا شد تا حمله مستقیم به این رژیم سفاک و کودک کش داشته باشه.
هیمنه اسرائیل فرو ریخت آنچنان که دیگه فراموش نخواهد کرد که اگه دست از پا خطا کنه دیگه جوابش از طرف دوستان مقاومت نیست مستقیم وارد میشیم .زمان بزن در رو تمام شد .
حضرت آقا ما به شما اعتماد داشتیم و داریم اما این بار این خاطر جمعی رو به تمام مستضعفین عالم دادید . اطمینان دادید که وعده حق محقق میشه و شما این "وعده صادق "را با همت دلیر مردان و رزمندگان این مرز و بوم به تمام دنیا هدیه دادید.
«اللهم عجل لولیک فرج»
✍ روایتگر :لیلا سوهانی
🌺🌺🌺
«روایت معنا»👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1624506628Cf6f069a90c
شما هم میتوانید روایتگر حال و هوای شب طوفانی #وعده_صادق باشید.
برای همه روایت کنید آن شب تاریخی چگونه صبح شد.
روایت های خود را در قالب متن (حداکثر هزار کلمه) به آیدی @oghianosearam
ارسال کنید.
روایت های های ناب شما پس از بازبینی انتخاب ، چاپ و با نام شما منتشر خواهد شد .
جهت عضویت روی لینک بزنید👇👇👇
https://eitaa.com/sarafrazanc
بارها و بارها شده بود که بخاطر موج منفی رسانه های غربی ازت دلسرد شدم و از علاقه ام نسبت به تو کم شد .
بار ها به اقتدارت شک کردم و فریب حرف های یک مشت آدم هایی رو خوردم ک بدت رو میخواستن و هدف اصلیشون شکست خوردن و دیدن ضعفت بود
تو این ۴۰۰۰ سالی تا الان زندگی کردی ، سوختی و ساختی .. بارها از پشت بهت خنجر زدن و بهت خیانت کردن .. کلی از قسمتهای تنتو فروختن و تورو هی کوچک و کوچکتر کردن ..
بخاطر جنگ های متعدد زخمی شدی ولی بازهم استوار و پابرجا باقی موندی و مشتای خونینتو گره کردی و و باز هم توی صورت دشمنای خون خوارت کوبیدی و هیچ وقت کم نیاوردی..!
میدونی ..خیلی سال گذشت تا تونستی بالاخره حدود چهل سال پیش به چیزی دست پیدا کنی که تورو کامل میکرد و واقعیت تورو نشون میداد ..!
تازه جون دوباره گرفتی جوری ک انگار فقط ۴۰ ساله که داری زندگی میکنی و نفس میکشی
این دشمنات بودن که هنوز دنبال شکست تو بودن ولی تو با آرمان هات پاشون موندی و کلی شهید دادی تا بتونی از خاکت اونجوری ک باید و شاید محافظت کنی ..
ایرانتو برای مردمش زندان خوندن ولی کیه که بدونه اصل آزادی و آزادگی رو توی همین خاک باید پیدا کرد ..!
با اینکه تموم دنیا باهات دشمن بوده و هست ولی بودن کسایی که رفتن و جونشونو فدای یک دونه ی ریز از خاکت کردن..
حالا امروز با وجود حرفای پوچی که دربارت میزنن و تورو ضعیف خطاب میکنن
یکبار دیگه به ما بعد از هشت سال جنگ تحمیلی نشون دادی که هنوز اینجا پرچم جمهوری اسلامیه ک حرف اول رو میزنه ..!
ایران جانم!
من به تو افتخار میکنم
درسته گاهی اوقات پشتتو خالی کردم و رفیق نیمه راهت بودم ولی مگه آدم میتونه وطنشو دوست نداشته باشه؟
امروز با مقابله کردنت با رژیم غاصب و کودک کش اسرائیل یکبار دیگه فهمیدم و به ما ثابت کردی که تو هنوز همون ایران قبلی منی ..
🖋روایتگر نوجوان: ریحانه خان احمدی
#وعده_صادق
«روایت معنا»👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1624506628Cf6f069a90c
شما هم میتوانید روایتگر حال و هوای شب طوفانی #وعده_صادق باشید.
روایت کنید آن شب تاریخی چگونه صبح شد.
روایت های خود را در قالب متن (حداکثر هزار کلمه) به آیدی @oghianosearam
ارسال کنید.
روایت های های ناب شما پس از بازبینی انتخاب ، چاپ و با نام شما منتشر خواهد شد .
جهت عضویت روی لینک بزنید👇👇👇
https://eitaa.com/sarafrazanc
هدایت شده از سرافرازان
شما هم میتوانید روایتگر حال و هوای شب طوفانی #وعده_صادق باشید.
روایت حس غرور و به خود بالیدن در آن ساعات تاریخی ، اشک شوق و بالا رفتن تپش های قلب، حال دعا و نیایش و صلوات و دعای فرج ، شادی و شعف و روانه شدن سمت میدان فلسطین در آن ساعات بامداد و ...
شما هم روایت کنید آن شب تاریخی چگونه صبح شد.
روایت های خود را در قالب متن (حداکثر هزار کلمه) به آیدی @oghianosearam
ارسال کنید.
روایت های های ناب شما پس از بازبینی انتخاب ، چاپ و با نام شما منتشر خواهد شد .
جهت عضویت روی لینک بزنید👇👇👇
https://eitaa.com/sarafrazanc
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیا فلسطینی ها ناصبی هستند و به امام علی(ع) توهین میکنند؟
صالح غزه ای توضیح میدهد...
🇵🇸▫️انتشار باشما
#وعده_صادق
#جنگ_مستضعفین_علیه_مستکبرین
#فلسطین
#اتحاد
جهت عضویت روی لینک بزنید.👇👇👇
https://eitaa.com/sarafrazanc
⭕️ بِسْمِ الله الرَّحْمَٰن الرَّحيمِ ⭕️
📜 کارگاه سیاسی
🕰 سهشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳
⏰ از ساعت ۷ صبح
📌🔗 ویژه خواهران 🔗📌
حضور مسئولین محترم سیاسی به همراه مدیران سیاسی در نواحی شمال تهران
به همراه هادیان سیاسی خواهر
🚩#وعده_صادق
📅 مرداد | 1403
| مجمع سیاسی شمال تهران |
مزین کردن محل با عکس حاج قاسم به مناسبت پنجمین سال شهادت بزرگ سردار دلها
#پایگاه_یاس_نبی
#ناحیه_امیرالمومنین(ع)
#حوزه_۱۷۲_فاطمه الزهرا(س)
#سرافرازان
#وعده_صادق۳
برپایی ایستگاه صلواتی به مناسبت سالگرد شهادت حاج قاسم
#پایگاه_یاس_نبی
#پایگاه_سلمان
#مسجد_جامع_سوهانک
#ناحیه_امیرالمؤمنین(ع)
#حوزه_۱۷۲ فاطمه_الزهراء(س)
#وعده_صادق۳
#سرافرازان
حضور بسیج نوجوانان در گلزار شهدای سوهانک وعهد وپیمان بستن با شهدا در سالروز شهادت حاج قاسم
#پایگاه_مقاومت_یاس_نبی
#ناحیه_امیرالمؤمنین_(ع)
#حوزه_۱۷۲_فاطمه_الزهراء
#وعده_صادق۳
#سرافرازان
https://eitaa.com/sarafrazanc