همسر شهید مدافع حرم حامد بافنده :
زندگی با بافنده همیشه برای من خاطره بود قبل از اینکه زن و شوهر باشیم خیلی با هم دوست بودیم
خیلی با هم جور و خودمونی بودیم
اما در محل کار من که می امد من برایش خانم یعقوبی بودم و ایشان برای من آقای بافنده بود.
حامد هیچوقت دکتر نمی رفت همیشه من برایش دارو تجویز و تهیه میکردم دکتر و پرستارش من بودم، جالب است بدانید حامد بافنده از آمپول می ترسید.
خاطره ای که در ذهنم باقی مانده شهید و زن شهید بازی بود من اصلا باورم نبود که حامد برود سوریه اصلا همیشه شوخی میکردم یک روز به حامد گفتم اصلا به من نمی آید زن شهید بشوم اصلا بلد نیستم حامد گفت اشکالی ندارد بیا یاد میگیرم خوابید و چادرسیاهی را بر تنش کشید و گفت حالا تمرین کن و هرچه می خواهی بگو، ان روز دو نفری خیلی خندیدیم..
فعالیت امروز کانال هدیه به روح پاک ومطهر شهید مدافع حرم
شهید حامد بافنده 🥀
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_حامد_بافنده🌷
با نگاهی به سیره شهدا در مییابیم که تقریباً همه این عزیزان در احترام به پدر و مادر صبوری و تقید به نماز اول وقت با هم مشترک هستند تا جایی که برادر این شهید عزیز میگوید: ابوالفضل بسیار آرام و صبور بود و احترام خاصی برای پدر و مادر قائل بود و همواره ما را هم به این موضوع توصیه میکرد. به نماز اول وقت تا جایی اهمیت میداد که هرگاه صدای اذان را میشنوید همانجا بلافاصله نمازش را میخواند و دقیقهای نماز اول وقت را به تأخیر نمیانداخت.⏰🤲🏻
#شهید_مدافع_حرم ابوالفضل راه چمنی
#پنجشنبه_شهدایی
#نماز_اول_وقت
💠🇮🇷 eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1