eitaa logo
🇮🇷سربازان عصر ظهور🇵🇸
343 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
4.3هزار ویدیو
79 فایل
خوش آمدید عزیزان کپی کلیه مطالب آزاده ولی سعی بشه مطلب کامل منتقل بشه ممنون🌹🤲⁦❤️⁩ https://abzarek.ir/service-p/msg/2055694 👆👆👆 لینک ناشناس جهت ارتباط گیری اعضای کانال با ادمین‌های محترم و بیان سوالات و انتقادات و دیدگاهها
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷سربازان عصر ظهور🇵🇸
#بنی_نضیر_جنگ_طمع_کارانه_یهود ♨️پس از #نبرد_احد و بازگشت سپاهیان اسلام به مدینه، #بنی_نضیر با #سوءق
🕍 ، جنگ مشرکان 🚨هیئتی از روسای یهود، و به مکه رفتند و را به گردآوری نیرو تحریک کردند. بهانه آنها نیز برای تشویق، پیروزی مشرکان در بود. پس از جنگ احد ناامیدی مشرکان که در حاصل شده بود، تبدیل به بارقه گردید؛ امید به این‌که می‌توانند پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را از میان بردارند. ♨️ این هیئت به سراغ قبایل دیگر شبه جزیره نیز رفتند و آنها را برای حمله به مدینه با خویش هم‌رأی کردند. ⚠️در عملیات پیش نیز بنی‌نضیر به مشرکان قول همکاری داده بودند، اما عمل نکرده بودند. اما این بار قول دادند که هم زمان عملیات انجام دهند. پس از رفت و آمد فراوان ، لشکر ده هزار نفری که از تمام جمع شده بود، به سمت مدینه، صلی‌الله‌علیه‌وآله مردم مدینه را جمع کرد و نظر آنها را خواست، مردم که از مشاوره سال گذشته خود در جنگ احد، نتیجه بدی گرفته بودند، گفتند: همان یک بار که سال پیش نظر دادیم، ما را بس است؛ حرف حرف شما باشد. 💯 که برده یک یهودی بود، وبا ورود پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به مدینه اسلام آورده بود و طبق قراردادی که به امر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با اربابش بست. توانست با مسلمین، قیمت خود را بپردازد و آزاد شود و این حضور آزادانه سلمان نزد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله بود. (۱) گفت: یا رسول الله، در وقتی جمعیتی به شهری می‌کرد و توان انسانی و تجهیزاتی مدافعان و مهاجمان برابر نبود، در برابر مهاجمان می‌کندند. بدین‌صورت، جنگ می‌شد و در نتیجه، احتمال دشمن افزایش می‌یافت. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نظر سلمان را دانست و پذیرفت. (٢) 📚١_البدء و التاریخ، ج۵، صص ۱۱۲ و ۱۱۳ ٢- تاریخ الطبری، ج۲، صص ۲۳۲-۲۳۸؛ السیرة النبویة، ج۲، صص ۲۱۴-۲۲۵. 🇮🇷💠https://eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1
♨️شایان توجه است که شهر از جانب غرب و شرق، در دو رشته کوه به نام حره غربی و شرقی قرار داشت، در ناحیه جنوبی هم حره جنوبی و کوه عیر، بودند. بنابراین، تنها قسمتی که می‌شد از آن به شهر کرد، قسمت شمالی بود که با فاصله‌ای نسبتا زیاد در آن قسمت قرار داشت. 🔰علت این‌که در نبرد سال قبل هم، به احد آمدند، همین نکته بود. از آنجا که احد از شهر بسیار دور بود، در نقطه‌ای جنوبی‌تر که بین کوه احد و کوه سلع بود، حفر گردید. ❌ خاک خندق در سمت ریخته شد و لشکر سه هزار نفری مسلمین بر دامنه که مشرف به خندق و بود، استقرار یافت. این نحوه آرایش نظامی، شاهدی روشن بر رعایت از سوی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است. 💯دشمن با دیدن این مانع، دریافت که این طرح از نیست. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله سه هزار نیرو در مدینه بسیج کرده بود. در همین زمان، در مدینه عهد خویش را با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شکستند و کردند مسلمانان حتی در مدینه هم امنیت نداشتند؛ چرا که یهود در داخل شهر به افرادی که در سر راه خود می‌دیدند، می‌کردند. این اوج خیانت یهودیان و سوءاستفاده آنان از اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله بود و از عمق کینه آنها به اسلام حکایت داشت. ✅پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: رفت و آمد کنندگان باشند. زن‌ها را نیز در قلعه‌هایی جمع کردند و را که از شاعران بزرگ آن عصر بود، به نگهبانی از آنان گماشتند. 🆘در یکی از روزها، مردی به قصد ، در اطراف یکی از این قلعه‌ها می‌گشت؛ ، عمه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به حسان گفت: از ما دفاع کن. حسان گفت: من به جبهه نرفتم تا نجنگم. من مرد جنگ نیستم. شمشیر حسان را گرفت و آن یهودی را به رساند! (١) 📚١- تاریخ الطبری، ج۲، صص ۲۴۱ و ۲۴۲؛ السیرة النبویة، ج۲، ص۲۲۸. 🇮🇷💠https://eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1
♨️ بیش از بیست روز طول کشید. از طرفی، اوضاع داخل مدینه هم مخاطره‌آمیز شد. به‌قدری شرایط دشوار گردید که لب به شکایت گشودند و شایعه کردند که مردم تصمیم گرفته‌اند از بگریزند. «وَ إِذْ یقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ یا أَهْلَ یثْرِبَ لاَ مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ یسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِی یقُولُونَ إِنَّ بُیوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِی بِعَوْرَةٍ إِنْ یرِیدُونَ إِلاَّ فِرَاراً (۱) منافقان و آنها که در دل‌هایشان بیماری است، می‌گفتند: خدا و پیامبرش جز فریب، به ما وعده‌ای نداده‌اند و گروهی از آنها گفتند: این مردم یثرب، اینجا جای ماندن نیست، بازگردید و گروهی از آنها از پیامبر رخصت طلبیدند. می‌گفتند: خانه‌های ما را حفاظتی نیست. خانه‌هایشان بی‌حفاظ نبود. می‌خواستند بگریزند». ⚠️این حرف‌هایی بود که پشت خاکریز رد و بدل می‌شد. سه ، وضعیت را بسیار دشوار کرده بود: سرمای بهمن ماه؛ گرسنگی و ضعف پس از ماه مبارک ، چرا که در ماه رمضان را کنده بودند؛ ترس از ده هزار نیروی کاملاً و باران تیر که به جبهه مسلمانان می‌آمد. ترس و ضعف و سرما، را از پا درمی‌آورد. 🔰البته در آن سو، مشرکان نیز گرفتار ای سخت شده بودند. آنان جنگی کوتاه مدت را پیش‌بینی کرده و آذوقه‌ای اندک با خود آورده بودند، اما به طول انجامیده بود. افزون بر آن، ترس و ضعف و سرما دامن‌گیر آنان نیز شده بود. خداوند فرمود: «وَ لاَ تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لاَ یرْجُونَ وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً (٢) در دست یافتن به آن قوم مکنید. اگر شما آزار می‌بینید، آنان نیز چون شما آزار می‌بینند، ولی شما از خدا چیزی را امید دارید که آنان امید ندارند و خدا دانا و حکیم است.» ♨️ و تعداد دیگری از قهرمانان عرب، از باریکه‌ای در عبور کردند. علیه‌السلام به همراه چند نفر، سریع خود را به آن باریکه رساندند و آنجا را بستند. ☺️ در شوره‌زار میان خندق و کوه سلع جولان می‌داد و می‌طلبید. حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله به اصحاب فرمود: کیست که با او مبارزه کند؟ هیچ‌کس جز علیه‌السلام پاسخ نداد. حضرت فرمود: این است! بنشین شاید برخیزد. برای مبارزه با عمرو برخاستن نداشت. به روایت ابن ابی الحدید، علیه‌السلام رهسپار میدان شد و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: امروز در برابر قرار گرفت. 💯 در برابر چشمان حیرت‌زده مشرکان و مسلمانان، با علیه‌السلام از پای درآمد. با کشته شدن وی، دشمن روحیه‌اش را از دست داد. (٣)✌️👏👏👏 📚١-سوره مبارکه احزاب، آیات ۱۲ و ۱۳. ٢- سوره مبارکه نساء، آیه ۱۰۴. ٣- ر.ک: تفسیر القمی، ج۲، ص ۱۸۲؛ السیرةالنبویة، ج۲، ص ۲۲۵؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص ۲۸۵. ✅ادامه دارد.... 🇮🇷💠https://eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز نوزدهم: شهید علیرضا صیفی فخرآبادی 🌷
علیرضا صیفی بيســتم مرداد ،۱۳۴۲ در شهرســتان يزد ديده به جهان گشــود. پــدرش محمد، در كارخانه كار مي‌كــرد و مادرش ربابه نام داشــت. تا سوم متوســطه درس خواند. سال ۱۳۶۲ ازدواج كرد و صاحب يك پســر شــد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيســت و ســوم خرداد ،۱۳۶۷ با سمت مسئول سرجمعداري تيپ الغدير در شلمچه بر اثر اصابت تركش به صورت و گردن، شــهيد شد. پيكر وي را در گلزار شهداي خلدبرين زادگاهش به خاك سپردند. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/4015129301C3baffd235a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Negar_۲۰۲۵۰۲۰۱_۱۰۰۵۲۸.png
1.06M
اینم چندتا متن قشنگ و احساسی برای بسته های مهدوی‌تون 🥺😍💚 تو این فایل ها چینش متنها ۶ تایی مد نظر گرفته شده شما می تونید بنا به سلیقه خودتون متن ها رو در سایز کوچکتر یا بزرگتر چاپ کنید و تعداد کمتر یا بیشتری از متن ها رو برگه ها چاپ کنید