۱۹. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق اشراق دهم از شاهد دوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۲۰. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق اشراق اول از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۲۱.شواهد الربوبیه شرح و تطبیق اشراق دوم، سوم و چهارم از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۲۲. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق اشراق پنجم از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

💠 از کجا بفهمیم در راه خدا هستیم؟ 🎥 | #پادکست_تصویری 🎙حضرت علامه آیت‌الله سید محمدحسین حسینی‌ ‌طهرانی قدّس‌الله‌سرّه 🔉 #آیین_رستگاری | جلسه ۲ | ص ۶۲ ــــــــــــــــــــــــ 📌 #قرب_الهی #معنویت #باطن #رغبت #دنیا #نزاع‌های_دنیوی @Maktabe_Vahy 🌸.🌸.🌸.🌸

۲۳. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق ادامه اشراق پنجم، و اشراق ششم از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۲۴. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق اشراق ۷ و ۸ و ۹ از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۲۵. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق ادامه اشراق ۹، و اشراق ده از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۲۶. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق اشراق ۱۱ از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۲۷. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق ادامه اشراق ۱۱ از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۲۸. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق ادامه اشراق ۱۱ از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۲۹. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق اشراق ۱۲ از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

۳۰. شواهد الربوبیه شرح و تطبیق ادامه اشراق ۱۲ از شاهد سوم، مشهد اول تدریس: سربخشی @sarbakhshi

با عرض سلام خدمت همراهان عزیز. خدمت جمعی از سروران گرامی بودم و بحثی درباره نسبت سکولاریسم و دین و اخلاق انجام دادیم. به نظر حقیر بحث مهمی است. در این فایل دیدگاه خودم را در باب موضوع فوق عرض کردم. این بحث مستعد سوءتفاهم زیادی می‌باشد. بنابراین سرورانی که فایل را گوش می‌دهند نسبت به مفاهیم و کلماتی که به کار گرفته می‌شود حساس باشند و اگر احیانا نکته‌ای و نقدی بود، استفاده خواهم کرد. @sarbakhshi

با عرض سلام. سروران گرامی می‌دانند که بنده اهل تبریزم و هم‌شهریان خودم را بهتر از خیلی از دوستان می‌شناسم. با توجه به این شناخت عرض می‌کنم رفتاری که برخی از برادران انقلابی در پیش گرفته و رای به آقای پزشکیان را از روی قومیت‌گرایی تفسیر می‌کنند به ضرر نظام و انقلاب تمام خواهد شد. دیدم در فضای مجازی، برخی از دوستان انقلابی، این اتهام را همچون یک سرکوفت به کار می‌برند و گویا با این کار تلاش می‌کنند رای‌دهندگان به آقای پزشکیان را شرمنده کنند. عرضم این است که این برادران بدانند چنین رفتاری نتیجه عکس خواهد داد. کسانی که در تبریز و شهرهای ترک‌زبان از روی قومیت‌گرایی به آقای پزشکیان رای داده‌اند، با این سخنان نه تنها منفعل نمی‌شوند، بلکه تهییج شده و موضع‌شان سرسختانه‌تر می‌شود. شما برادران، این گروه را نمی‌شناسید. این‌ها پان‌ترک بودن را افتخار خود می‌دانند و اتهام شما به خودشان را با افتخار می‌پذیرند. اما گروه قابل توجهی که رای‌شان به خاطر شناخت نزدیکی بوده که از آقای پزشکیان داشته‌اند و از قضا انسان‌های واقعا متدینی هستند، با این فرمایشات واقعا دلگیر و ناراحت می‌شوند و این سخنان را تهمت به خود تلقی می‌کنند. سروران گرامی این گروه به خاطر دل‌گیری‌های متعددی که از طرف مقابل داشته‌اند به آقای پزشکیان رای داده‌اند، اتفاقا چون آقای پزشکیان را از نزدیک می‌شناسند و او را انسانی متدین می‌دانند انتخابش کرده‌اند، بنابراین حرفهای شما را توهین به خود تلقی می‌کنند و فاصله خود را با آقای جلیلی و طرفداران ایشان، من جمله موسسه و جبهه پایداری بیشتر خواهند کرد. گروه قابل توجهی هم به خاطر وضعیت اقتصادی و فیلترینگ و گشت ارشاد به آقای پزشکیان رای داده‌اند. اینها هم اتهام قومیت‌گرایی را توهین به خود تلقی خواهند کرد و اصرار سروران بر تفسیر رای آقای پزشکیان به قومیت‌گرایی باعث خواهد شد از نیروهای انقلابی بیشتر فاصله بگیرند. خلاصه اینکه بنده واقعا نمی‌دانم چرا برخی از آقایان اصرار دارند مدام بر مسأله قومیت‌گرایی تاکید کنند و آن را برجسته سازند. آیا به خاطر تشفی خاطر چنین می‌کنند؟ آیا توجه نمی‌شود که این کار باعث تضعیف جبهه انقلاب و نظام است؟ اگر طرف مقابل می‌گفت که ما به خاطر زاویه آقای پزشکیان با نظام و انقلاب و به خاطر قومیت‌گرایی به ایشان رای داده‌ایم، ما موظف بودیم بگوییم چنین نیست و شما به خاطر شعارهای عدالت‌طلبانه و مردم‌دارانه‌ی اوست که وی را انتخاب کرده‌اید، حال چرا وقتی بخش زیادی از آنها اصرار دارند که رای‌شان فقط به خاطر تحول‌خواهی و عدالت‌طلبی است، ما می‌کوشیم سخن‌شان را رد کنیم و انگ قومیت‌گرایی را به ایشان بزنیم؟ و وای بر کسانی که رای به آقای پزشکیان را رای به بی‌دینی و ضدانقلابی‌گری تفسیر می‌کنند. آیا با چنین اتهامی می‌توانند روز قیامت پاسخگوی مطالبه حجت باشند و خدای نکرده پاسخگوی کسانی باشند که آنها را وادار به لجاجت کرده و با اصرارشان آنها را از دایره انقلاب خارج نموده‌اند؟ سروران گرامی، هر جور که بنگرید اصرار بر چنین تفسیری خارج شدن از دایره اخلاق و عقلانیت و مصلحت است. باز هم خود دانید. @sarbakhshi

ضمن عرض سلام خدمت عزیزان و آرزوی قبولی عزاداری‌ها، دیشب هنگام شرکت در مراسم عزاداری شام شب یازدهم، با وضعیت ناراحت‌کننده و تاسف‌آوری مواجه شدم که لازم دیدم آن را خدمت عزیزان مطرح کنم. مداح که پس از نماز، قصد آغاز نوحه‌سرایی و نوحه‌خوانی داشت، ابتدا چندین بار متذکر شد که نوحه‌ی غارت را، فقط می‌تواند در چنين شب‌هایی بخواند و در طول سال شرایط خواندن چنین نوحه‌هایی وجود ندارد. برای بنده سؤال شد که مگر قرار است چه نوحه‌ای بخواند. به هر حال، مداح شروع به خواندن کرد و ذکر مصیبت را رساند به آنجا که لشکر ابن‌سعد پس از شهادت حضرت اباعبدالله علیه‌السلام، شروع کرد به غارت لباس‌های حضرت. واقعش بنده از کلمات و بیانی که مداح به کار برد آنقدر خجالت کشیدم و شرمنده شدم که جلسه را ترک کرده و از مسجد خارج شدم. همین الان که این کلمات را می‌نویسم باز هم احساس شرمندگی می‌کنم و از ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام عذرخواهی میکنم، اما چاره‌ای نیست جز گفتن و اعتراض کردن، بلکه این آقایان شرم کنند و هر حرفی را برای گرفتن اشک از مردم بالای منبر نگویند. خلاصه اینکه مداح گفت لشکر لباس‌های حضرت را یکی یکی درآورد و با خود برد. تعابیر مداح واقعا بی‌ادبانه بود. مثلا می‌گفت یکی پیراهن حضرت را درآورد، یکی دیگر شلوار حضرت را درآورد، یکی فلان کرد. عرضم این است که اولا بر فرض که چنین باشد، چه ضرورتی دارد که این حرفها، آن هم به این شکل گفته شود؟ آیا این نحوه بیان، جز بی‌ادبی به ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام است؟ ثانیا این تناقض را چگونه حل می‌کنید که از یک طرف می‌گویید آنقدر تیر به بدن حضرت خورده بود که بدنش همانند جوجه‌تیغی شده بود و از طرف دیگر لشکریان را غارتگر لباس حضرت می‌نامید؟ با این وضعیتی که از حضرت توصیف می‌شود، چه رغبتی به غارت لباس‌های پاره پاره از تیر وجود خواهد داشت؟ و سوالات دیگر که وقت عزیزان را نمی‌گیرم. خلاصه‌ی عرضم این است که آقایان مداح، حرمت اهل بیت علیهم السلام را حفظ کنید و هر سخنی را برای گرفتن اشک نگویید. از روحانیان و علما عزیز هم درخواست میکنم بالای منبر تذکر دهند و مانع چنین بی‌حرمتی‌هایی شوند. سروران عزیز، نباید با به زبان راندن سخنانی که تلویحا یا تصریحا، بی‌حرمتی به ساحت مقدس حضرات معصومین است، شأن آن حضرات را پایین بیاوریم. ادب در برابر ایشان اصل اساسی هدایت‌یابی است. می‌گویند حر اگر حر شد، به خاطر آن بود که ادب به خرج داد. @sarbakhshi

با عرض سلام دوباره، برخی از دوستان تذکر دادند که مسأله غارت لباس‌های حضرت یک واقعه تاریخی است و تقریبا همه مقاتل آن را متذکر شده‌اند، بنابراین نمی‌توان آن را انکار کرد. از طرفی این کار اساسا بدان خاطر رخ داده که به حضرت توهین شود و غرض بهره‌برداری از لباس‌های حضرت نبوده تا تناقضی در میان باشد. با توجه به این تذکرات، لازم دیدم اصلاحاتی جزئی در نوشته اصلی انجام دهم تا پیام نوشته تحت‌الشعاع مسأله انکار غارت قرار نگیرد. غرض اصلی بنده آن بود که عرض کنم نقل مصیبت کربلا نباید به شکل توهین‌آمیز رخ دهد. اگر امویان به قصد جسارت به ساحت اهل بیت علیهم السلام، کاری انجام داده‌اند، به هنگام نقل آن، نباید جوری سخن گفت که توهین صورت پذیرد. به هر حال اگر نوشته بنده تلویحا این معنا را القا کرده که غارت رخ نداده، آن را اصلاح می‌کنم و تصریح می‌کنم که غرض اصلی بنده انکار غارت نبود، نفی بیان توهین‌آمیز مصائب اهل بیت علیهم السلام بود. @sarbakhshi