eitaa logo
حریم‌خصوصےیک‌سرباز 🌿
1.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
671 ویدیو
59 فایل
طلبه ها انسان هایی هستند ، مثل سایر خلائق ؛ اما با زندگیِ نسبتا ساده تر . . . و البته ! هیجان انگیز تر ✨ یه چایی در خدمت باشیم ☕ حاویِ : منبر های دو دقیقه ای نگارخانهٔ من (یه مشت عکس) : @negar_khane_man حجرهٔ من (راه ارتباط + اصلِ مطالب) : @hajehabib
مشاهده در ایتا
دانلود
حریم‌خصوصےیک‌سرباز 🌿
__
هر چی هم سختی بر شما وارد شود. این را در نظر بگیرید ک در قرآن می‌فرماید انسان در سختی رشد و نمو پیدا میکند ... سختی ها را پله ای برای ترقی و پیشرفت ببینید. تا به طلا حرارت ندهند، ناب و خالص نمیشود!
حریم‌خصوصےیک‌سرباز 🌿
___
بعضی وقتا دلمون هم کِدر میشه ... مِه میگیردش ... راه کار زدودن این ناخالصی ها و ناپاکی ها، استغفار و ذکر خداست. او کسی است ک قلب ها را جلا میدهد ...
KhateratSafir_060170210203.pdf
15.97M
خاطرات سفیر رهبر انقلاب توصیه کردند خانم ها بخوانند !
حریم‌خصوصےیک‌سرباز 🌿
‍ ● با ابراهیم به مرخصی آمده بودیم. به ترمینال آمدیم و راهی تهران شدیم. راننده به محض خروج از شهر، صدای نوار ترانه را زیاد کرد. ابراهیم چندبار ذکر صلوات داد و مسافران بلند صلوات فرستادند. ● من یک لحظه به ابراهیم نگاه کردم. دیدم بسیار عصبانی است. مدام خودش را میخورد و ذکر میگفت. دستانش را بهم فشار میداد و چشمانش را می‌بست. ● حدس زدم بخاطر نوار ترانه است. گفتم: آقا ابراهیم چیزی شده؟! میخوای به راننده بگم ... نذاشت حرف من تموم بشه و گفت: «قربونت، برو ازش خواهش کن خاموشش کنه.» ● رفتم و به راننده گفتم: اگه امکان داره خاموشش کنید. راننده گفت: نمیشه. عادت کردم. نمیتونم خاموشش کنم وگرنه خوابم میبره! ● ابراهیم دنبال روشی بود که صدای زن خواننده به گوشش نرسد. از توی جیب خودش قرآن جیبی کوچکی بیرون آورد و با صدای زیبایی که داشت، شروع به قرائت قرآن کرد. ● همه محو صدای دلنشین و ملکوتی او شدند. راننده هم چند دقیقه بعد نوار را خاموش کرد و مشغول شنیدن آیات الهی شد.
1_2960618639.pdf
693.1K
📝دستورات حضرت آیت الله قاضی به شاگردان خود برای آمادگی سه ماه مبارک رجب، شعبان و رمضان. ┅══☘🌷☘══┅
16_m_motiee_920309_monajat1_Rajabion_(www.rasekhoon.net).mp3
6.38M
این الرجبیون.............. 🎙حاج میثم مطیعی
آقا تا شب اول رجبه بزارید یه چی بگم دلتون شاد بشه:😂 نشسته بودم سر سفره. آبجی کوچیکه ام نشست کنارم دیدم رو دستش غلط گیر زده. ازش پرسیدم چرا دستتو غلط گیری کردی؟؟؟؟؟ گفت : خو چیه دستم خودکاری شده بود🙁 🤣🤣🤣بخدا
امان از شب بیداری های بعد از تو 🚶‍♂