حریمخصوصےیکسرباز 🌿
تو طول #هفته این همه #روز هست که به زندگیمون برسیم. درس و دانشگاه و اداره و ... یدونه #جمعه رو خال
از بهترین وسیله ها برای تکاندنِ دل،
وصل شدن به #امامِ_زمان است ...
بچسبیم به ایشان!
به این ریسمانِ هدایت!
و لو به اندازه ی یک زیارت آل یاسین خواندن در #عصر جمعه!
التماس دعا
جمکران دعا گوییم.
هدایت شده از حریمخصوصےیکسرباز 🌿
عشق بازی با خالق.
انتقالِ عشق واقعی است.
تزریق نشاط معنوی و واقعی است.
وقتی معنویت کم شد، انسان حس بی پناهی میکند.
و آنجاست ک افسرده میشود.
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
__
پرسیدید که چیشد یهو #ملبس شدی ؟
اولا که موقتا ملبسیم ، دائم نه.
بعدشم ...:👇🏻
روزی که خدا توفیق داد و لباس سربازی امام زمان رو پوشیدم ، ۱۷ سال و ۸ ماه داشتم ...😃
یه جوانِ رشید ، که بهش میخورد ۲۷_۲۸ سالش باشه .
ولی بخدا ۱۷ سال و اندی ام بود ...
قبل از اینکه قبول بشم تو اون حوزه ، بهم گفته بودن این مدرسه علمیه ، یکی از قوانینی که داره ، اینه که بعد از پایه چهار ، بالاجبار باید بری تبلیغ .
وقتی اینو به بابام گفتم ، بابام گفت ن ...
تو اگه بری همون سال اول میری تبلیغ😀
من حرف ابوی محترم را جدی نگرفتم و گفتم دارند شوخی میکنند ... .
وقتی اومدم تو حوزه ، شنیدم که دو سه تا از بچه ها ، وقتی پایه دو بودن مدرسه فرستادشون تبلیغ ، البته ، حدود ۲۳_۲۲ سال سن داشتن.
من امیدوارم شدم که میشه یه کاری کرد ...
تازه چهار_ پنج ماه بود که اومده بودم حوزه ، ولی قریب به پنج سال ، قبل از حوزه ، عربی تخصصی خونده بودم و فقه و اصول و اعتقادات یکم سرم میشد.
معاون مدرسه رو کچل کردم از بس گفتم تو رو خدا به مسوولین بالا بگو منو هم بفرستن تبلیغ 🥲 وژدانن ، تو رو خودا🥲.
بنده خدا معاون هم رفت و مخ اساتید رو زد ، اساتید هم به این نتیجه رسیدن که بنده صلاحیت تبلیغ رفتن و ملبس شدن را دارم.😃
با اجازه ی شفاهیِ تلبس ، از دو تن از روحانیون مطرح کشور ، بنده پاشدم رفتم قبایِ نو و عمامه گرفتم 😃( تو مدرسه ی ما قانون بود که قبا رو ، حتی قبل از معمم شدن باید پوشید ، لذا قبا داشتم ، ولی رفتم یه نو گرفتم ) خلاصه که رفتم انواع عمامه رو نگاه کردم.
از قمی گرفته تا لبنانی و نجفی و ...
یه مدل عمامه چشمو گرفت .
پاکستانی_ نجفی ، که سخت ترین و شیک ترین عمامه است.
اینجوری شد که مدل عمامه ای که میبندیم ، افتاد رو این مدل .
و به حمدالله راضی ایم که لایق لباس پیغمبر بودیم .
آخرش رفتم به بابام گفتم :
همونی شد که گفتی ... هفت ماه درس حوزه خوندیم و معمم شدیم 😅
پ.ن:
از لحاظ قانونی ، کار بنده مشکل داشت ، اما با مسوولیت شخصی یکی از روحانیون با نفوذ کشور ، توفیق شد.
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
__
یه ذره ترسناکه
پ.ن:
متاسفانه قفل هم بزنید
ایشان قفل شکن دارن :)
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
به نامِ خداوندِ خالقِ #موعود🕊
به نامِ خداوندِ خالقِ #دل❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 اگر آرامش روان میخوای این صفت رو بزار کنار...
🎙حجت السلام #مرادی
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
اگر من برا خودم برنامه نریزم ؛ شیطان برا من برنامه میریزه!!
این مشکل ، ناشی از #بیکاری است ...!
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
ای بابا کی اسراییلی خورده پوستشو انداخته اینجا؟
انگاری که حضرات اسرائیلی هم ... بله ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوجوون ها، دانش آموزا، دانشجوها، سربازای حضرت، این کلیپ برای شماست!
چقدر زیبا گفت حاج مهدی رسولی 👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان دکتر محمدعلی مجتهدی
مؤسس دانشگاه شریف .
به مناسبت اینکه گفتن کجا قبول شدید 🙄
توصیه به گوش دادن✅
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
به نامِ خداوندِ خالقِ #دل❤️
به نامِ خداوندِ خالقِ #زبان🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥حاج آقا به این میگن
💥آنقدر آدم مثبت اندیش آخه 😂
تو هر خونه پنجتا از اینا نیازه😅
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
__
دوست داشتن #آدم_های_بزرگ
#انسان را بزرگ میکند!
و دوست داشتن انسان های نورانی ،
به انسان ، #نورانیت میدهد ...!
اثر وضعی محبوب ، آنقدر زیاد است
که آدم باید مراقب باشد ، جذب ک میشود!✨
عشق!❤️
چیزی است که آدم را کور و کر میکند!
بدی هایش را نمیبینی ...
و فقط سمت عشق میروی ...
و شبیهش میشوی!!!
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
___
هر چقدر انکار کنید
شما مبهوت آیت الله خامنه ای هستید!
شیعه ها می خواهند خودشان مثل معاویه زندگی کنند اما علمایشان مثل حضرت علی(علیه السلام)❗️
▫️علامه سید محمود #دهسرخی:
🔹سنی ها در کرکوک صد و بیست مسجد داشتند و شیعه چیزی نداشت
🔹یکی از تجار بغداد به زحمتی یک حسینیه و مسجد در آنجا بنا کرد و از آقای حکیم ملائی خواستند که هم باسواد باشد و هم در ترکی و عربی وارد باشد و در ضمن منبری هم باشد
🔹قرعه به اسم حاج سید محمدباقر بادکوبه ای درآمد و هر چه امتناع کرد آقای حکیم فرمودند باید بروید چون این تاجر بغدادی از ما عالم خواسته اگر بگویم نداریم و احیانا در فوت یکی از علماء این تاجر وارد نجف شود و سیل اهل علم را ببیند من به او چه بگویم؟
🔹بالاخره ایشان تشریف بردند بعد از مدتی برگشتند و پیغام دادند می خواهم پیاده کربلا برویم حقیر هم رفتم در بین راه صحبت هایی شد حقیر عرض کردم: چند تا شیعه درست کردید؟
🔹فرمود: آنجا شیعه ندارد روز جمعه که ارتشی ها تعطیل هستند بعضی ها که از دهات کرکوک هستند به حسینیه می آیند و ما سعی می کنیم که بفهمانیم فرقه شیعه هم از فرق مسلمانها هستند
🔹این جریان گذشت ، بعد از چند سال باز پیغام دادند می خواهیم پیاده برویم ، حقیر هم رفتم عرض کردم: در این چند سال چه کرده اید؟ فرمود: فعلا یکی از ملاهای سنی را با کتاب های خودشان محکوم کردم و اقرار گرفتم که گفت : حق با علی(علیه السلام) است و اینها غاصب بودند
🔹گفتم: پس بیا و اظهار کن شیعه بودن خود را گفت: حیف نباشد که من شیعه بشوم ، گفتم: چرا؟ گفت: آخوندهای شما هفتاد سال گرسنگی می خورند بعد از اینکه مرجع می شوند یک کویتی ماشینی را که باید در آهن شکسته ها بریزد بجای سهم امام به آن مرجع می دهد
🔹شما آخوندها روی دُهُل می گذارید و می زنید که: آقا ماشین دارد ، آقا ماشین دارد من اینجا چند عدد مغازه دارم در بغداد دارم حقوقی مکفی می گیرم چقدر تحف و هدایا برای من می آورند و از صبح تا ظهر با این اشباه الخنازير قمار می کنم ظهر هم می روم نماز
کسی از من نمی پرسد چه خوردی چه پوشیدی؟ چه داری و چه می کنی؟ حیف نباشد آدم بیاید و بگوید من شيعه هستم ؟!
🔹حقیر (علامه دهسرخی) گوید: همین بلا به سر مرحوم آیت الله حکیم آمد زمانیکه ما بودیم و دیدیم چه کردند با مرحوم حکیم، که چرا یک کویتی یک ماشین بدرد نخور به ایشان داده بود؟
🔹شیعه ها دلشان می خواهد خودشان مثل معاویه زندگی کنند ولی علمای ایشان مثل حضرت علی (علیه السلام) باشند، ای بی انصاف، ای بی مروت اینهم انسان است ، زن و بچه دارد ، این هم بشر است!