eitaa logo
سربازان ولایت
1.7هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
917 ویدیو
638 فایل
رسانه ای برای دریافت خوراک تبلیغی و مناسبتی
مشاهده در ایتا
دانلود
هلاکت انسان در ۳ خصلت 1⃣ 💠 امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند: هَلَاکُ النَّاسِ فِی ثَلَاثٍ ۱٫ فَالْکِبْرُ هَلَاکُ الدِّینِ وَ بِهِ لُعِنَ إِبْلِیسُ… 📚 بحار الأنوار جلد ‏۷۵ صفحه ۱۱۱ هلاک مردم در سه چیز است ؛ ۱٫ کبر موجب نابودى دین است و بواسطه کبر شیطان ملعون شد … به عنوان مثال : 👈چون ماشین مدل بالا داریم ؛ همیشه حق را به خود می دهیم چون مغازه ای در بالا شهر داریم ؛ دیگران را تحقیر می کنیم چون خانه ای در کوچه ای پهن داریم ، خاستگاری که منزلش ، کوچه ای باریکتر است را رد می کنیم چون مدرک بالایی داریم ؛ کم سوادها را به چشم حقارت می بینیم چون نماز شب می خوانیم ؛ خود را از دیگران بهتر می دانیم و … داستانک: 🌸 شیخ جعفر کاشف الغطا از علمای بزرگ است . شب که فرا مى رسید، هنگام خوابیدن به محاسبه نفس خویش مى پرداخت و گاهى خطاب به خویشتن مى گفت: در کوچکى ترا”جعیفر”(جعفر کوچولو) مى گفتند، سپس “جعفر” شدى، و پس از آن “شیخ جعفر”، و سپس “شیخ الاسلام “، پس تا کى خدا را معصیت مى کنى و این نعمت را سپاس نمى گویى؟[ نمی گذاشت ذره ای تکبر و خودبرتر بینی پیدا کند] 📚 اعیان الشیعه،جلد ۴،صفحه ۱۰۱ •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هلاکت انسان در ۳ خصلت 2⃣ 💠 امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند: 🔮 هَلَاکُ النَّاسِ فِی ثَلَاثٍ … ۲٫ وَ الْحِرْصُ عَدُوُّ النَّفْسِ وَ بِهِ أُخْرِجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّهِ… 📚بحار الأنوار جلد ‏۷۵ صفحه ۱۱۱ هلاک مردم در سه چیز است ؛ … دوم : حرص، دشمنِ جان است و بواسطه حرص آدم از بهشت خارج گردید. داستانک: 🌸 ابو وائل گفت: در خدمت اباذر به خانه سلمان رفتیم هنگام غذا سلمان گفت اگر رسول خدا از تکلف نهى نکرده بود براى شما چیزى ‏تهیه مى‏کردم، پس از آن مقدارى نان و نمک آورد. ابوذر گفت: اگربا این نمک نعنا همراه مى‏شد خیلى بهتر بود. سلمان آفتابه خود را به گرو گذاشت و مقدارى نعنا تهیه نمود. پس از آن که خوردیم ابوذر گفت: سپاس خدایى را که ما را قانع ساخت. سلمان گفت: اگر قانع بودید آفتابه من به گرو نمى‏رفت. 📚 کشکول بحرانى، ج‏۲، ص‏۱۳۷ ادامه دارد..... •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هلاکت انسان در ۳ خصلت 3⃣ 💠 امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند: هَلَاکُ النَّاسِ فِی ثَلَاثٍ … ۳٫ وَ الْحَسَدُ رَائِدُ السُّوءِ وَ مِنْهُ قَتَلَ قَابِیلُ هَابِیل 📚 بحار الأنوار جلد ‏۷۵ صفحه ۱۱۱ 🔆 هلاک مردم در سه چیز است ؛ … سوم: حسد رهنماى بدیهاست. بواسطه حسد بود که قابیل هابیل را کشت یکی از مهمترین دلایلی که بسیاری از افراد مهم؛ عاقبت به شر میشوند؛ حسادت است در انقلاب اسلامی نیز بسیاری از افراد سرشناس به خاطر حسادت ؛ در مقابل نظام اسلامی ایستادند داستانک: 🌸 هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود به سهم خواهی موسوی خوئینی‌ها از آیت‌الله خامنه‌ای اشاره می‌کند که ذکر این خاطره خالی از لطف نیست. ۳۰مرداد۱۳۶۸: آقای موسوی خویینی ها آمد… از رهبری رنجیده [بود]، به خاطر اینکه ایشان را رئیس قوه قضائیه نکرده است. گفتم آیت‌ا… خامنه‌ای مایلند در دفتر خودشان کاری به ایشان واگذار نمایند؛ نپذیرفت. و گفت بنا دارد با انتخابات میان دوره ای به مجلس برود. پیشنهاد همکاری با نهاد ریاست جمهوری را هم دادم. گفت اگر بنا باشد کاری را بپذیرد، این را می‌پذیرد . 📚 کارنامه و خاطرات، هاشمی رفسنجانی، بازسازی وسازندگی(۱۳۶۸)، ص ۲۸۰ •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
🗓 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح علیه السلام ♨️ رفتن برکت؛ اثر رفت و آمد با بی نماز 🔹 حضرت عیسی از محلی، آباد و سرسبز گذشت که مردمانی بسیار مهربان و مهمان نواز داشت و عیسی را دعوت به غذا کردند. 🔹 چند سال از این ماجرا گذشت و حضرت عیسی مجددا از آنجا عبور کرد و در کمال تعجب مشاهده کرد که از آن سرسبزی خبری نیست و دیگر در این روستا مردم زندگی نمی کنند. ⁉️ به خداوند عرضه داشت: خدایا چه بر سر این آبادی آمده است؟ ✨ خداوند فرمود: عیسی! بی نمازی در اینجا بوده است (و مردم او را امر به نماز نمی کردند) اثر آن بی نماز در این روستا خشکسالی اینجاست. 📚 منبع: کتاب معراج مومنین (با کمی تلخیص)، صفحه ۱۳۹ 📍 جالب اینجاست که برخی از کسبه از شاگرد بی نماز استفاده می کنند و یا در بعضی از خانه ها بی نماز وجود دارد؛ و توقع روزی زیاد را هم دارند.
برگرفته از درس اخلاق آیت الله خوشوقت 🌟توبه حقیقی 💠 س: آیا برای باید گناه خاصی مد نظرمان باشد تا از آن استغفار کنیم؟ 🔸ج: نه خیر، از مطلق گناه انسان توبه می کند. 💠 س: اگر یادمان نمی آید که گناهی کرده باشیم، چه طور؟ 🔸ج: بعضی ها می گویند همین است. چطور یادش نمی آید؟! بله، ممکن است گناهان خاص را به یاد نیاورد امّا اجمالاً آدم می فهمد که یک کارهایی کرده است. 💠 س: بعضی اوقات احساس می کنم که چه در درس و چه در عبادات مورد قرار گرفته ام، در این موارد چه باید کرد؟ 🔸ج: باید دید کی و کجا مرتکب خلاف شده ای، باید توبه کنی ان شاء الله دوباره راه را از سر بگیری. 💠 س: اگر نداند از کجا خورده است چه طور؟ 🔸ج: ممکن است نداند از کجا خورده است باز باید توبه کند. لازم نیست بداند از کجاخورده است. ممکن است خیلی کارها انجام بدهد. اجمالاً باید آن خرابی حال، تمایل زیاد به دنیا، اینها همه علامت این است که یک جایی اشکال پیدا کرده است، اگر مشخص شد فبها و الا اجمالاً باید توبه کند. 💠 س: كسی توبه می كند بعد از مدتی گناه انجام می دهد باز مجدد توبه می كند اين روند ادامه دارد، بعد از توبه تا زمانی كه گناه نكرده باتقواست؟ 🔸ج: چون توبه آن است كه گناه نكند و شما كه داری، نمی شود، چون توبه نكرده ای. 💠 س: ما از کجا بدانیم که خداوند توبه ما را پذیرفته است؟ 🔸ج: یک علامت خیلی واضح و روشن دارد، هر وقت بعد از دیدی گناه نمی کنی توبه ات قبول است، اما اگر گناه می کنی اصلا ًتوبه نکرده ای، پس یک علامت روشن و قطعی دارد. توبه کرده ای که چه کار کنی؟ گناه نکنی، وقتی شما داری دوباره گناه می کنی، پس توبه نکرده ای، لذا قبول هم نیست، اما اگر را بعد از توبه ادامه دادی، علامت این است که توبه ات قبول است و گناهان گذشته را هم خدای متعال محو کرده و بخشیده است. هر کسی خودش می تواند حساب کند، ببیند اگر باز هم گناه می کند، توبه نکرده است، اگر گناه نمی کند مسأله را جدی گرفته و توبه کرده است.
موضوع: عاقبـت بی حــرمتی نسبت به والــدین ✅حجت الاسلام عالی: 🔻مرحوم آیه الله العظمی آقا جمال گلپایگانی، از مراجع صاحب رساله بود و رفیق آقای بروجردی بودند؛ الان نوه هاش در تهران زندگی می کنند؛ زمانی که یک جوان را برای دفن به تخت فولاد آوردند؛از ایشان خواستند که به آن جوان تلقین کند؛ آقای گلپایگانی چشمانش باز بود مےگفتند: می دیدم برزخ جوان را، به جوان گفتم: بشنو! بفهم! این چیزهایی را که به تو می گویم؛ گفت نمی فهمم چی می گی! بعد دیدم یک شیطانک هایی در اطرافش می رقصند و می خندند، خوشحال هستند که این دم آخر می خواهند او را تو قبر بگذارند و زبانش بسته بست؛ خیلی ناراحت شدم.به هیچ کس چیزی نگفتم ؛ 🔻بعد به یک کناری آمدم دیدم، خانمی دارد گریه می کند، فهمیدم که مادرش هست و کنار آن خانم یک آقایی است که او هم گریه می کرد؛ 🔹سواال کردم گفتند: 🔻آنهاپدر و مادراین جوان هستند. پدرش را کنار کشیدم و قضیه را برایش تعریف کردم،گفتم: پسرتون توی زندگی خود گیر و مشکلی داشته با شما؟ 🔹پدر جوان گفت: 🔻پسر ما! اهل علم و دانش بود خیلی خوب بود. اهل نماز بود و متدین اهل محراب و منبر و مطالعه بود، ولی چون خیلی از علوم و چیزها را یاد گرفته بود مغروربود. لذا زمانی که میخواستم در مورد مسائل دینی اظهارنظر کنم به من می گفت: تو حرف نزن! چون سواد نداری! من با گفتن این حرف ها دو سه مرتبه دلم شکست.از اینکه توی جمع به من که پدرش بودم می گفت: توحرف نزن چون سواد نداری ومن ازش خیلی به دلم ماند. 🔹آقای گلپایگانی گفت: 🔻الان وقت این حرف ها نیست ازش راضی باشید و به زبان خود نیز جاری کنید ازش راضی هستید. زمانی که پدر جوان راضی شد، جوان را داخل قبر نهادند و روی آن را می پوشاندند. 🔻آقای گلپایگانی گفتند صبر کنید و خودشون وارد قبر شدند و تلقین آخر رو کردند؛ 🔹باز برزخ جوان را دید که یک لبخند زد و جوان گفت: 🔻می فهمم چی می گی و آن شیطانک ها دیگر دورش نبودند،(معروف و مشهور است که وجود مقدس امیر المومنین علی علیه‌السلام خودشان برای اهل علم و دانش در آخرین لحظات تشریف می آورند و کمک حال آنها خواهند بود ، زمانی که روی قبر را پوشاندند، دیدم امیر المومنین تشریف آوردند و فرمودند: از این به بعدش با من، آقای گلپایگانی گفتند: این صحنه هایی بود که من با چشم خود دیدم؛ جوان متدین اخر عمر ولی گیر داشت.
🔖🔖 عليهاالسلام 📌تاریخ وفات حضرت امّ البنین صلوات الله علیها روشن نیست ولی اگر هر روز برای ایشان بزرگداشت بگیریم کم است. ما در کربلا غیر از اهل بیت علیهم السّلام کسی را نداریم که همه‌ی دار و ندار خود را خرج کرده باشند. امّ البنین سلام الله علیها یک ویژگی دارد که هم چهار پسر خود را داد و هم اسم خود را داد. بعد از واقعه‌ی کربلا اسم حضرت عوض شد، دیگر امّ البنین باقی نمانده بود. «لَا تَدعونِي وَيكَ أمُّ البَنينِ تُذَكَّرينِي بِليوثِ العَرينِ‏»[1] 📌می‌گوید: من را به یاد شیر بچّه‌هایم نیندازید، دیگر مادر پسرانی باقی نمانده است. تا زمانی که آن‌ها بودند شما هیچ وقت از سیّد الشّهداء صلوات الله علیه نمی‌شنوید که بگویند: «أینَ؟» من باز هم این جمله را تکرار می‌کنم و به این ایمان دارم ولی نمی‌خواهم بگویم چرا. اگر کسی می‌خواهد در این عالم معرفت پیدا کند، باید به امّ البنین سلام الله علیها توسّل کند. این خانم صاحب ادب و معرفت است. امیر المؤمنین سلام الله علیه دیدند اگر بخواهد عبّاس بن علی علیه السّلام به دنیا بیاید این‌که فقط پدر او علی باشد کافی نیست لذا گشتند و کسی را پیدا کردند که بتواند عبّاس بن علی تربیت کند و فقط هم نه عبّاس بن علی، اگر برادران حضرت ویژه نبودند به امّ البنین، امّ العبّاس می‌گفتند. آن‌ها ویژگی‌هایی داشتند که کنار قمر بنی هاشم سلام الله علیه جمع بسته شدند؛ امّ البنین. 🔖در کربلا وقتی قمر بنی هاشم صلوات الله علیه دید یک به یک همه بر زمین افتادند، برادران خود را جمع کرد و فرمود: مادر ما با بقیه فرق می‌کند –این حرف من است- امّ البنین روی شما سرمایه‌گذاری کرده است. مباد سنگی یا تیری بر بدن پسر پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بنشیند قبل از این‌که شما زنده باشید. بروید، می‌خواهم قبل از رفتن به میدان، جان دادن شما را هم ببینم، می‌خواهم هر چیزی که دارم در راه حسین علیه السّلام فدا کنم. 🔖وقتی یک پدر شهید بگوید: بریده شدن گلو و صدای خرخر کردن یک سر بریده آسان‌تر است تا شنیدن بدگویی به علی علیه السّلام، این‌ها دارند به پسر فاطمه سلام الله علیها دشنام می‌دهند. آن‌ها آمدند مقابل سیّد الشّهداء سلام الله علیه ایستادند. این بچّه‌ها در طول عمر خود خاک بودند. این‌جا آمدند به سیّد الشّهداء سلام الله علیها پشت کردند و رو به دشمن کردند، سرها افراشته، «جَعَلوا یَقُونَه بِوُجوهِهِم» تیرها که می‌آمد، سرهای خود را به سمت تیرها می‌بردند، «و نحورِهم» گردن‌ها را آسیب دادند تا این‌که یک به یک به زمین افتادند. وقتی یک به یک بر زمین افتادند، نوبت قمر بنی هاشم صلوات الله علیه رسید، آن کسی که همه‌ی وجود خود را خرج امام حسین علیه السّلام کرده است، سربازی که امام صادق علیه السّلام در مورد او می‌فرماید: «أَشْهَدُ أَنَّكَ … غَايَةَ الْمَجْهُودِ»[2] تو نهایت تلاشی که می‌شد انجام داد را انجام دادی، «وَ نِهَايَةُ الْمَأْمُولِ[3]» از این بیشتر آرزو نداشت که کسی بتواند کاری انجام بدهد. 💠نگاه کرد، یک به یک سربازان او بر زمین افتادند. کسانی که رزمنده هستند و در جلسه حضور دارند می‌دانند هیچ چیزی سخت‌تر از این برای یک فرمانده نیست که خودش سالم مانده باشد امّا یک به یک سربازان او افتاده باشند. یک وظیفه هم داشت که خیلی او را اذیّت می‌کرد، باید می‌آمد نزدیک خیمه‌ها و از سیّد الشّهداء صلوات الله علیه دفاع کند، نگاه ملتمسانه‌ی بچّه‌ها که از او توقّع داشتند و مشک در دست آن‌ها بود، وقتی می‌بینند نمی‌تواند وظیفه‌ای که دارد را انجام دهد آمد و مقابل حضرت قرار گرفت. یک عدّه همین‌جا آمدند و در لحظات آخر به سیّد الشّهداء صلوات الله علیه گفتند: اگر کاری نداری ما برویم، دیگر نمی‌توانیم برای تو کاری انجام دهیم. ولی عظمت عبّاس بن علی سلام الله علیه این است که (گفت) از این‌که نمی‌توانم کاری برای تو انجام دهم شرمنده هستم، کجا بروم؟ گفت: «قَدْ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةَ الدُّنیا» از حیات دنیا بیزار هستم، «قَدْ ضَاقَ صَدْرِي»[4] سینه‌ی من سنگین شده است، بگذار بروم و جان خود را فدای تو کنم. هر کسی در این واقعه آمده با سیّد الشّهداء صلوات الله علیه وداع کند، هر کدام یک داستان دارند. این‌جا یک مسئله‌ی عجیب وجود دارد. به محض این‌که آمد به حضرت گفت: می‌خواهم بروم جان خود را فدای تو کنم، نوشته‌اند: «فَبَكَى الحُسَينُ عَلَیه السَّلام بَكاءً شديداً»… . ✍پی نوشت : [1]-‌ شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج‏ 3، ص 187. [2]-‌ تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏ 6، ص 66. [3] در زاد المعاد – مفتاح الجنان، صفحه‌ی 387. [4]-‌ بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏ 45، ص 41.
▫️وَلاَ تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَة وَجَدْتَ مِنْهَا مَنْدُوحَةً 🟤هرگز به هنگامى که خشمگين مى شوى و راه چاره اى براى آن مى يابى به انجام اقدام خشن شتاب مکن (و تصميم ناگهانى مگير) ✍به يقين هنگامى که انسان از خشم برافروخته مى شود اعتدال فکرى خود را از دست مى دهد و بارها آزموده ايم که هر تصميمى در آن حال گرفتيم بعداً ثابت شده که خطا بوده است. حتى عاقل ترين اشخاص به هنگام خشم و غضب ممکن است به صورت نادان ترين افراد در آيند. و اين تعبيرى که در ميان عوام معروف است که مى گويند: هنگامى که عصبانى شدم خون چشمانم را گرفت و چيزى را نديدم و مرتکب فلان کار شدم بنابراين بايد مطابق ضرب المثل معروف عمل کرد: به هنگام غضب نه تصميم، نه کيفر و نه دستور. 📘
شش اشارهٔ قران به مقام شهادت 💠 مقام شهادت در قرآن کریم خداوند در قرآن شریف می فرماید: 1⃣🔸۱- وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ...... آل عمران/۱۵۷ 2⃣🔸۲- وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ...... آل عمران/۱۵۸ 3⃣🔸۳- وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ ......... آل عمران/آیات۱۶۹-۱۷۱ 4⃣🔸۴- وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ...... محمد/آیات۴-۶ 5⃣🔸۵- إِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ...... توبه/۱۱۱ 6⃣🔸۶- وَ مَنْ یقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ......... نساء/۷۴ ✍️ هر یک از این آیه ها، گوشه ای از عظمت مقام شهادت فی سبیل اللَّه را تبیین می نماید، مقامی که به تنهایی، حاصل یک عمر مجاهدۀ انسان وارسته ای است که خداوند یک جا به شهید عنایت می فرماید. 🔺 آیۀ اوّل، به مقام مغفرت و رحمت الهی نسبت به شهید، 🔺آیۀ دوم به حشر الی اللَّهِ او 🔺و آیۀ سوم، به حیات معنوی او نزد پروردگار و بهره مندی از رزق خاصّ الهی، فرحناک بودن به عطایای الهی و دوری از خوف و حزن و بشارت به آن اشاره دارد و نیز در پایان، مژدۀ فضل و نعمت الهی به دیگران است. 🔺 آیۀ چهارم به گُم نشدن اعمال آن ها و هدایت و اصلاح حال یا شأن ایشان و سرانجام ورود آنان به بهشتِ موعود اشاره دارد. 🔺در آیۀ پنجم، خداوند با وعدۀ قطعی، خود را خریدار جان های شریف آنان معرفی می نماید و آن ها را به این معاملۀ پرسود، بشارت می دهد و آن را «فوز عظیم» می داند. 🔺در آیۀ ششم، اجر عظیم اخروی را برای شهیدان ذکر می فرماید. ✅ به طور کلی، از مجموع این آیات می توان استفاده کرد؛ نعمت هایی که به شهید عطا می شود، نباید هم چون نعمت هایی باشد که به اشخاص عادی داده می شود؛ بلکه مراد، نعمت ها و کمالاتی است که تنها نصیب برگزیدگان و خواصّ از بندگان الهی می شود. ✍گردآورنده:عباس ملائی هرمزگان ع.س سیریک
انواع اجل‏ قرآن كريم براى انسان دو نوع اجل برمى شمارد: «هو الذى خلقكم من طين ثم قضى أجلا و أجل مسمى عنده ثم أنتم تمترون». اوست كه شما را از گلى مخصوص آفريد. سپس براى عمر شما مدتى مقرّر كرد، و اجل حتمى و ثابت نزد اوست. شگفتا! كه باز شما با اين همه دلايل آشكار در يكتايى و ربوبيّت و خالقيّت او شك مى كنيد. به فرموده قرآن، انسان دو نوع مرگ دارد: اجل مسلمى و اجل معلق. اجل مسمّى حتمى است و با گريه و دعا و صدقه و التماس رفع نمى شود و اگر زمانش برسد، انسان به يقين مى ميرد؛ اما اجل معلق اجلى است كه طبق فرموده قرآن، براى انسان نوشته شده است، ولى به واسطه كارهاى نيكى كه انجام مى دهد، از او برداشته مى شود؛ مثلا، خدمتى به مادر مى كند، مشكل كسى را حل مى كند، نيمه شب بلند مى شود و به درگاه خداوند عالم گريه مى كند، صدقه مى دهد و ... با انجام اعمال نيك، اين اجل ثبت شده كه غير قطعى است را خدا از انسان دور مى كند. «يمحو اللّه ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب». خدا هرچه را بخواهد محو مى كند و هرچه را بخواهد ثابت و پابرجا مى نمايد، و امّ الكتاب نزد اوست. اين نص صريح قرآناست. يعنى خدا هرچه را كه بخواهد، از پرونده انسان در عالم تقدير پاك و محو مى كند؛ و اگر بخواهد، آن را ثابت و پا برجا نگه مى دارد. بنابراين، اجل مسمى قابل تغيير نيست، اما اجل غير مسمى را مى توان تغيير داد. ✍گرد آورنده:عباس ملائی هرمزگان.ع.س سیریک ♦️پایگاه اینترنتی عرفان