📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی 🔖راهپیمایی بانوان به مناسبت چهلم شهدای کشتار مردم در حرم امام‌ رضا (ع) خیابان پهلوی (خیابان امام خمینی (ره) کنونی) اراک ❄️دی ماه سال ۱۳۵۷ #بانوان_سرزمین_آفتاب🧕 #شهدای‌شهراراک 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی 🔖راهپیمایی بزرگ و تاثیرگذار قبل از پیروزی انقلاب عاشورا‌ی حسینی خیابان عباس آباد (خیابان دکتر بهشتی کنونی ) اراک 🍂۲۰ آذر سال ۱۳۵۷ #بانوان_سرزمین_آفتاب🧕 #شهدای‌شهراراک 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی 🔖مکتب‌ الزهرا(س) آن روزها برای دختران مدرسه‌ای نبود و اکثراً بیکار بودند. همیشه دلم می‌خواست برايشان کاری کنم. خودم سواد داشتم و خیلی قرآن می‌خواندم. تصمیم گرفتم در خانه خودم کلاس قرآن تشکیل دهم. آن روزها چنین کلاس‌هایی مرسوم نبودند. اما مردم به شدت استقبال کردند رفته‌ رفته کلاس‌هایی بیشتری برگزار می‌شد و با نزدیک شدن انقلاب خانه‌ی ما به سنگری برای مبارزان انقلابی تبدیل شد. در کلاس‌ها به صورت مخفیانه اعلامیه‌ها را برای خانم‌ها می‌خواندم و به سوالاتشان جواب می‌دادم. بعد از پیروزی انقلاب با کمک خیرین و جوان ‌های محل که بیشترشان به‌ اضافه‌ی پسر‌های خودم بعدها شهید شدند ساختمان مستقلی به نام مکتب الزهرا (س) در شهرستانمان، زرندیه‌ی ساوه، برای آموزش های قرآنی خانم ها ساختیم که هنوز هم به لطف حضرت زهرا (س) برپاست و برآگاهی عاشقان زهرایی می‌افزاید. ✍براساس خاطرات خانم جهان صفا #بانوان_سرزمین_آفتاب🧕 #شهدای‌شهراراک 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی 🌱راه سخت زمزمه‌های انقلاب از سال ۱۳۵۵ توی دانشگاه با بحث‌های دانشجویی به گوش می‌رسید. خانواده‌ای مذهبی داشتم و همین موضوع پای انقلاب را در زندگیم باز کرده بود. علاوه براین‌ها مدام کتاب می‌خواندم و خود را برای راهی که در پيش گرفته بودم تقویت می‌کردم. دایی‌ام در قم اعلامیه‌های امام را تکثیر می‌کرد و به اراک می رساند. من هم که آن زمان دانشجو بودم بعضی روزها به بهانه نوشتن جزوه زودتر از دانشگاه می‌رفتم و با هزار زحمت اعلامیه‌ها را زیر میز دانشجوها می‌چسباندم. تنها راه رساندن اعلامیه ها همین بود. ترسش زیاد بود اما به کاری که می‌کردم اعتقاد داشتم. 🔖براساس خاطرات خانم اشرف جواهری #بانوان_سرزمین_آفتاب🧕 #شهدای‌شهراراک 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی شهدای استان مرکزی ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی ✊راهپیمایی قبل از پیروزی انقلاب _ خیابان عباس آباد( خیابان دکتر بهشتی کنونی ) ❄️زمستان سال ۱۳۵۷ #بانوان_سرزمین_آفتاب🧕 #شهدای‌شهراراک 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی شهدای استان مرکزی ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی 🔸عطش آگاهی🔸 سه ماه از سال تحصیلی ۱۳۵۷_۱۳۵۸ گذشته بود که تکاپوی انقلاب به مدارس هم کشیده شد. معاون مدرسه‌مان مخالف کارهای انقلابی بچه‌ها بود، اما مگر می‌شد این سیل خروشان را ساکت کرد؟ یک روز راهپیمایی ضد رژیم برگزار شد، درهای مدرسه را بست و نگذاشت بچه‌ها بیرون بروند اما این حرکتش با اعتراض و حتی کتک خوردن خودش خاتمه یافت. این حرکت بچه‌ها به همه و علی الخصوص به معلم‌هایی که مخالف انقلاب بودند نشان داد که دانش آموزان تشنه انقلابند، برای آن از همه چیزشان می‌گذرند و به این راحتی‌ها نمی‌توانند از حضور‌شان در راهپیمایی‌ها جلوگیری کنند. 🔖براساس خاطرات خانم طاهره مینویی #بانوان_سرزمین_آفتاب🧕 #شهدای‌شهراراک 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی شهدای استان مرکزی ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی ✊راهپیمایی قبل از پیروزی انقلاب_ خیابان عباس آباد( خیابان دکتر بهشتی کنونی) اراک 🍂آبان سال ۱۳۵۷ #بانوان_سرزمین_آفتاب🧕 #شهدای‌شهراراک 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی شهدای استان مرکزی ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی ❄زمستان❄ زمستان سال ۱۳۵۷ غیر از زمستان دیگر اراک بود. اصلا از برف و سرمای سال‌های قبل خبری نبود. بیشتر روز‌ها بزرگترها به تظاهرات می‌رفتند و ما هم بخاطر کمی سن با مادر بزرگم در خانه می‌ماندیم. یک روز از دم در بیرون را نگاه می‌کردم. دوتا مرد مجروح که معلوم بود از چیزی فرار می‌کنند تا ديدند در خانه باز است به داخل آمدند. خیلی ترسیده بودم ، تمام لباس‌هایشان خونی بود، اما مادر بزرگم با صبوری و آرامش زخم‌هایشان را با هرچه دم دستش بود بست و تا شب نگه‌شان داشت. آن‌ها از دست گاردی‌ها فرار کرده بودند. مادربزرگم شب هم خودش رفت سرکوچه و وقتی دید خبری نيست آن‌ها را راهی کرد. در آن چند ماه خیلی چیزها از بزرگ ترهایمان یادگرفتیم و روحیه مبارزه‌ی آن‌ها در وجودمان ریشه دواند. 🔖بر اساس خاطرات خانم سعیده ایزدپناه #بانوان_سرزمین_آفتاب🧕 #شهدای‌شهراراک 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی شهدای استان مرکزی ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📍هر هفته سه شنبه با یک پست از رشادت بانوان استان مرکزی ✊اقامه‌ی نماز بر پیکر شهدای انقلاب در جریان اعتراضات قبل از پیروزی انقلاب ❄دی سال ۱۳۵۷ #بانوان_سرزمین_آفتاب🧕 #شهدای‌شهرساوه 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی شهدای استان مرکزی ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh