☑️ #سیره_ائمه 🌾 #سخنرانی_مذهبی ببینید حسن خلق امام کاظم (ع)☔️ با مخالفین شان چه کرد‼️ 🍂✋🏻 🎧 حجت الاسلام رفیعی https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

✅#سیره_ائمه 🛑 اهمیت #حجاب روزی مرد نابینایی وارد منزل شد و حضرت زهرا (س) پنهان گشت 🌱 وقتى رسول خدا (ص) علّت آن را جویا شد در پاسخ پدر اظهار داشت: اگر آن نابینا مرا نمى بیند، من او را مى بینم 👏🏻 دیگر آن كه مرد، حسّاس است و بوى زن را استشمام مى كند. 📚بحارالانوار / ج ۴۳ / ص ۹۱ / ح ۱۶ 📚إحقاق الحق / ج ۱۰ / ص ۲۵۸ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

✅#سیره_ائمه علیهم السلام حسن بن مسعود، یکی از یاران امام هادی (ع) میگوید: به محضر مولایم رسیدم در حالی که آن روز، چند حادثه ناگوار⚡️برایم رخ داده بود 👈🏻 انگشتم زخمی شده و شانه ام در اثر تصادف با اسب سواری صدمه دیده و در یک نزاع غیرمترقبه لباسهایم پاره شده بود... به این خاطر با ناراحتی تمام در حضور حضرت گفتم: لعنت به امروز 😖 عجب روز شومی برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد! 🌟🌼 امام هادی (ع) فرمودند: ای حسن! این چه سخنی است که می گویی؟! با اینکه تو با ما هستی، گناهت را به گردن بی گناهی می اندازی! 😨 (روزگار چه گناهی دارد) ای حسن! روزها چه گناهی دارند که شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست مجازات می شوید (و گاهی امتحان می شوید)، به ایام بدبین شده و به روز بد و بیراه می گویید! ❌ گفتم: ای پسر رسول خدا! برای همیشه توبه می کنم و دیگر عکس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمی دهم. 😔 🌕 امام فرموند: ای حسن! به طور یقین خداوند متعال (در ازای کارها) پاداش می دهد ☔️ و عقاب می کند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات💥 می کند 📚 بحارالانوار / ج ۵۶ / ص ۲ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

✅#سیره_ائمه 📜#حکایت روزی حضرت رسول با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی 💦 می خواست آب بکشد و نمی توانست. 🙁 حضرت پیش رفتند و فرمودند: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن پیغمبر را نشناخته بود گفت: ای بنده خدای متعال! اگر چنین کنی برای خود کرده ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداختند و آب کشیدند و مشک را پر کردند و بر دوش نهادند و به پیرزن فرمودند: تو جلو برو و خیمه⛺️خود را نشان بده پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت (ع) بود، گفت: یا رسول الله! مشک را به من بدهید اما حضرت قبول نکردند صحابی اصرار کرد ولی پیامبر فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. حضرت رسول مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ 😧 گفت: مردی خوش روی، شیرین کلام، خوش اخلاق، با من تلطف ☺️ بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده ای و پیوسته مشتاق دیدارش 🤩 بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم های مبارکش افتاد.🥺 گریه 😭 می کرد و معذرت می خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. حضرت جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: ✅#آیه_گرافی وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى 🌸 سوره قلم / آیه ۴ 📚 قصص الروایات https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

✅#سیره_ائمه 📜#حکایت مردی خدمت 🌟🌼 امام صادق (ع) رسید و عرض کرد: فلان پسر عمویتان اسم شما را برد و تا آنجایی که توانست بد گویی کرد و به شما ناسزا گفت. 🤐 حضرت به کنیز خود فرمود که آب وضو برایش حاضر کند. پس وضو گرفت و داخل نماز 🌠 شد. راوی گفت: من با خودم گفتم که حضرت می خواهد او را نفرین کند. 😰 حضرت دو رکعت نماز خواندند و فرمودند: «ای پروردگار من، این حق من بود، من او را بخشیدم 😍 و جود و کرم تو از من بیشتر است، پس او را ببخش 🤲🏻». 📚 منتهی الامال / ص ۷۷۸ و ۷۷۹ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

✅#سیره_ائمه 💢 برخی از سنت های رفتاری پیامبر (ص) ١. تبعیت از مؤذن و تکرار کلماتی که مؤذن می گفت ٢. #نماز_شب 📿 ٣. سه قسمت کردن آب 🚰در زمان نوشیدن ۴. با طهارت خوابیدن 💤 ۵. به دیدار یکدیگر رفتن به خاطر خدا ۶. تکاندن زیرانداز قبل از خواب ٧. همکاری کردن با اعضای خانواده در امور منزل ٨. تغییر دادن اثرات پیری (خضاب کردن) ٩. لباس سفید پوشیدن ١٠. دست دادن 🤝 هنگام ملاقات ١١. خوابیدن روی قسمت راست بدن ١٢.عیادت مریض ١٣.به کسی که عطسه 🤧 کرد، زمانی که می گوید الحمدلله می فرمودند: یرحمک الله ١۴.برداشتن چیزهای مزاحم🔋از مسیر ١۵.خوردن خرما و رطب ١۶.فوت نکردن نوشیدنی 📚 کتاب سنن النبی / اثر علامه طباطبایی https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

✅#سیره_ائمه عليهم السلام يكی از خصوصیات امیرالمؤمنین امام علی (ع) اين بود كه بيت المال را به طور مساوی ⚖ ميان مردم تقسيم می كرد و بين مسلمانان تبعيض قائل نمی شد؛ اين امر باعث شده بود برخی طرفداران تبعيض و انحصار طلب ها به معاويه 👹 بپيوندند. عده ای از دوستان امام به حضور حضرت رسيدند و گفتند: چنانچه افراد سياس و انحصار طلبها را با پول💰راضی كنی، برای پيشرفت امور شايسته تر است. حضرت از اين پيشنهاد خشمگين شده و فرمودند: آيا نظرتان اين است به كسانى كه تحت حكومت من هستند ظلم كنم و حق آنان را به ديگران بدهم و با تضييع حقوق آنان يارانی دور خود جمع نمايم؟ به خدا سوگند! تا دنيا وجود دارد و تا آفتاب می تابد و ستارگان ✨ در آسمان می درخشند، اين كار را نخواهم كرد 🙌🏻 اگر مال از آن خودم بود آن را به طور مساوی تقسيم می كردم، چه رسد به اينكه مال، مال خداست. سپس فرمودند: ای مردم! كسی كه كار نیک را در جای نادرست انجام داد، چند روزی نزد افراد نااهل💀و تاریک دل مورد ستايش قرار می گيرد و در دل ايشان محبت و دوستی می آفريند 😏 ولی اگر روزی حادثه بدی برای وی پيش بيايد و به ياريشان نيازمند شود، آنان بدترين و سرزنش كننده ترين دوستان خواهند شد. 📚 بحارالأنوار / ج ۴۱ / ص ۱۰۸ و ۱۱۱ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

✅#سخن_بزرگان ✅#سیره_ائمه علیهم السلام 🎶✨ حجت الاسلام قرائتی: یکی از دندان های امیرالمومنین (ع) درد گرفت ☹️ حضرت فرمودند: خدایا یک ذره از استخوان درد گرفته، حالا اگر همهٔ استخوان هایم درد می گرفت چه می کردم؟ 😣 💢 یعنی گاهی سختی ها را کنار سختی های بدتری بگذاریم شیرین می شود نگاه ما به مشکلات خیلی اثر دارد ماشین 🚙 شما گاهی به نرده می خورد، ناراحت و عصبانی می شوی، حالت گرفته می شود اما وقتی پایین می آیی و دره را می بینی 😰، می گویی: اوه خدا پدر کسی که نرده را اینجا گذاشته بیامرزد اول به نرده فحش می دهیم 😬 اما وقتی دره را می بینم نرده را دعا می کنیم 🤐 https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

📜#حکایت ✅#سیره_ائمه علیهم السلام امام صادق (ع) در بازار مدینه از کنار مردی رد شدند. آن مرد قصد خرید کرد و دست در جیب برد تا مبلغ آن کالا را بپردازد که ناگاه دید کیسهٔ پولش همراهش نیست. 😱 به امام مشکوک شد 🤭 و دنبالشان دوید و به ایشان تهمت دزدی زد.🤦🏻‍♂ امام پرسید: چه قدر در کیسه داشتی؟ 😊 مرد گفت: هزار دینار. امام به دوستشان فرمودند: هزار دینار این مرد را بده. مرد کیسه زر را گرفت و رفت و پس از لحظه ای با شرم 😓 برگشت و گفت: ای مرد کریم! مرا ببخش تمام ثروت من در کیسه ای بود و آن را یافتم. حال از شما می خواهم اسائه ادب مرا بپذیرید و کیسه زر خودتان را پس بگیرید. امام تبسمی کردند و فرمودند: ما اهل بیت چیزی را که دادیم هرگز پس نمی گیریم، آن را ببر و خرج خود و خانواده ات کن و بدان ما خاندان وحی، همیشه با کسانی که به ما ستم کنند با عفو و گذشت رو به رو می شویم. 🥹 https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

☑️#سیره_ائمه علیهم السلام 🌟🍁 امام صادق (ع): باران كه شروع می شد، اميرالمؤمنين علی (ع) زير باران می ايستادند... تا جايى كه سر و ريش و لباسشان خيس می شد! كسى عرض كرد: اى اميرالمؤمنين! به سر پناهى برويد! پاسخ فرمودند: اين آبى است كه از نزديكی هاى عرش آمده است. 📚 اصول كافی / ج ٨ / ص ۲۴۰ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani

✅#سیره_ائمه 🌙#شب_جمعه هدیه ای به امام حسین (ع) راوی می‌گوید: در محضر امام حسین ع بودم. یکی از کنیزان امام نزد او آمد و دسته گلی 💐 به ایشان هدیه کرد. امام به کنیز فرمود: در راه خدا آزاد هستی. من به امام گفتم: به خاطر یک دسته گلِ کم ارزش، آزادش کردید؟ امام فرمود: «خداوند این چنین ما را ادب فرموده است که: واذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا با حسن منها او ردّوها: هرگاه به شما تحیت گویند، بهتر از آن یا (دست کم) به همان گونه پاسخ بدهید. و بهتر از این دسته گل، آزاد کردنش بود.» 🪴 سوره نساء - آیه ۸۶ 📚 بحارالأنوار / ج ۴۴ / ص ۱۹۵ / ح ۸ 📚 کشف الغمه / ج ۲ / ص ۲۰۶ https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani