eitaa logo
سربازان زمینه سازظهور🇵🇸
97 دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
19.4هزار ویدیو
150 فایل
ارتباط بامدیر @Rahe110
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی استاد قرائتی 📻موضوع: داستان دختری که مادرش را نمازخوان کرد کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
🔥چرا فتنه گران؛ قاتل نوید افکاری هستند؟ 🔻پرده اول: در سال ۹۷، با القائات رسانه های ولنگار فضای مجازی؛ چاقو را در گردن پدر یک خانواده فرو کرد و او را بطور فجیعی کشت. 🔻پرده دوم: معمولا نزدیکان قاتل با عذرخواهی تلاش می کنند نظر اولیای دم را جلب کنند و افراد زیادی از این طریق از قصاص نجات پیدا می کنند. جریان غربگرا در جریان قتل ، به سرعت رضایت خانواده مرحومه را گرفتند و نجفی را از قصاص رهانیدند؛ اما در جریان نوید افکاری، رفتاری متناقض داشتند و با القای اینکه «همه پشت تو هستند» مانع شدند که وی و خانواده اش، طی دو سال مجدانه دنبال جلب رضایت خانواده مرحوم ترکمان باشند. 🔻پرده سوم: علاوه بر این با انکار اصل قتل و تشکیل کمپین حمایت از قاتل که در آن قاتلان و فاسدان عالم می درخشیدند، موجب تحریک شدید عاطفی خانواده مقتول و اصرار ایشان بر اجرای حکم قصاص شدند. 🔻پرده چهارم: غربگرایان و فتنه گران، اکنون هم دست از اقدامات مشکوک خود با هدف براندازی و ایجاد اغتشاش برنداشتند و تلاش می کنند «خانواده نوید افکاری» را هم پای اهداف کثیف خود قربانی نمایند. ✍حمیدرضا ابراهیمی ✅ گامی نو: اورژانس تحلیل های فرهنگی، سیاسی👇 https://eitaa.com/joinchat/917307426Ceae7e94949
🔹تجمع خانواده مقابل سازمان غذا و دارو.... سازمان حقوق بشری و سلبریتی‌هایی که صداشون برای باز شد، برای این بیماران مظلوم و سایر بیمارانی که بدلیل تحریم دارو با مشکلات بسیار دست و پنجه نرم می کنند، چرا روزه سکوت گرفته اند!! 💬دکتر شیردل ➕حاج کجایی؟! کودکان این سرزمین در سایه بی تدبیری مسئولانی که ادعا میکردند زبان دنیا را بلدند و از فردای امضای تمام تحریمها لغو میشود دارند جان میدهند😭 بعد از رفتنت دیگر کسی نیست که داروی مورد نیاز این کودکان را بدستشان برساند! 💬 محسن پورعرب 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
روایتی زیبا از فال حافظ به نقل از مرحوم دکتر «عبدالحسین زرین کوب» : روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی. نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه‌ای نشستم، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می‌گشتم، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند، برای همین نمی‌خواستم فعلاً کسی متوجه حضورم بشود، هر چه بیشتر فکر می‌کردم کمتر به نتیجه می‌رسیدم، ذهنم واقعاً مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد: ببخشید شما استاد زرین کوب هستید؟ گفتم: استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم. خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند. همین‌طور که صحبت می‌کرد، دقیق نگاهش می‌کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی با چهره‌ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین و باوقار. می‌گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده، و در اوقات بیکاری یا قرآن می‌خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه، و چه زیبا غزل حافظ را می‌خواند. پرسیدم: حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟ گفت: سوالی داشتم. گفتم: بفرما. پرسید: شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟ گفتم: خب بله، صددرصد. گفت: ولی من اعتقاد ندارم. پرسیدم: من چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟ از من چه خدمتی بر می‌آید؟ (عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می‌بردم) گفت: خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می‌کشید؟ گفتم: اگر از دستم بر بیاید، حتماً، چرا که نه؟ گفت: یک فال برایم بگیرید. گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم. بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت: بفرما. مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید. فاتحه‌ای زیر لب خواند و گفت: برای خودم نمی‌خواهم، می‌خواهم ببینم حافظ در مورد امروز (روز عاشورا) چه می‌گوید؟ برای لحظه‌ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال. حافظ، عاشورا! اگر جواب نداد چه؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چه می‌شود؟ با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوع پرداخته باشد. متوجه تردیدم شد، گفت: چه شد استاد؟ گفتم: هیچ، الان، در خدمتتان هستم. چشمانم را بستم و فاتحه‌ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه‌ای را باز کردم: زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت بی‌مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی‌عنایت رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ‌ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی‌جرم و بی‌جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون‌آی ای کوکب هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین علیه‌السلام و وقایع روز و شب یازدهم محرم نباشد، پس چه می‌تواند باشد؟ سالها خود را حافظ پژوه می‌دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل، ویژه برای همین مناسبت سروده شده. بیت اولش را خواندم، از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه با من کرد و از حفظ با من همخوانی می‌کرد و گریه می‌کرد. طوری که چهار ستون بدنش می‌لرزید، انگار داشتم روضه می‌خواندم و او هم پای روضه من بود. متوجه شدم عده‌ای دارند ما را تماشا می‌کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده، حالا دیگر می‌دانستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم. بلند شدم، دستم را گرفت. می‌خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم. گفت معتقد شدم استاد. معتقد بودم استاد، ایمان پیدا کردم استاد. گریه امانش نمی‌داد. آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه‌ای به قول خودشان گریه نکرده بودند. پیشنهاد می‌کنم هر وقت حال خوشی داشتید، وقایع روز عاشورا و شب یازدهم را در ذهن خود مرور کنید و بعد، این غزل را بخوانید. @khandehpak
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
🍂🍃🍂🍃🍂🍃 خاطره جالب ازحاج آقاقرائتی جایزه یکروز در منزل دیدم خانم دستگیره های زیادی دوخته که با آن ظرف های داغ غذا را بر می دارند که دستشان نسوزد ، آنها را برداشته و به جلسه درس برای جایزه آوردم . وقتی خواستم جایزه بدهم به طرف گفتم : یکی از این سه مورد جایزه را انتخاب کن : 1- یک دوره تفسیر المیزان که 20 جلد است و چندین هزار تومان قیمت دارد . 2- مقداری پول . 3- چیزی که به آتش و گرمای دنیا نسوزی . گفت : مورد سوّم . من هم دستگیره ها را بیرون آوردم گفتم جایزه سوم دستگیره اشپزخونه هست وبهش دادم . همه خندیدند ☺️☺️☺️ @khandehpak 🍂🍃🍂🍃🍂🍃
هدایت شده از پاینده
شهید دستغیب می نویسد: از مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، نقل شده است اوقاتی که در سامرا مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند . روزی در منزل استادم مرحوم سید محمد فشارکی، عده ای از اهل علم جمع بودند ناگاه مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلی . فرمود: من حکم می کنم که شیعیان سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (ع) هدیه نمایند تا این بلا از آنان دور شود . اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند . از فردای آن روز تلف شدن شیعه متوقف شد و همه روزه تنها عده ای از سنی ها می مردند به طوری که بر همه آشکار گردید . برخی از سنی ها از آشنایان شیعه خود پرسیدند: سبب این که دیگر از شما کسی تلف نمی شود چیست؟ آنان گفتند: زیارت عاشورا . آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها بر طرف گردید . 📚 داستانهای شگفت، ص 399 و 401، داستان شماره 148 .
هدایت شده از کلیپ مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مژده ظهور امام خمینی به رسول خدا (ص) ╭─ঊ🌿ঈ🕊ঈ🌿ঊ─╮ 🆔 @Clipe_Mahdavi ╰─ঊ🌿ঈ🕊ঈ🌿ঊ─╯
هدایت شده از کلیپ مهدوی
badakhlaghi.daneshmand.mp3
2.85M
فشار قبر استاد دانشمند ╭─ঊ🌿ঈ🕊ঈ🌿ঊ─╮ 🆔 @Clipe_Mahdavi ╰─ঊ🌿ঈ🕊ঈ🌿ঊ─╯
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
▪️مستاجری که در گوشه‌ای از خانه او سکونت داشت بچه‌دار شد. مستاجر فکر کرد باید اجاره را بیشتر بدهد. صاحبخانه گفت: چون فرزنددار شدی، از این ماه به جای ۲۰ ریال، ۱۸ ریال اجاره بده، ۲ ریالش را هم واسه فرزندت خرج کن. ❤️امروز سالگرد رحلت آن صاحبخانه است، برای شیخ رجبعلی خیاط فاتحه‌ای بخوانید. کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
ایت الله مجتهدی تهرانی(ره): 💠تقوا یعنی اگه یک هفته مخفیانه از همه ی کار های ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده ناراحت نشیم. کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY