eitaa logo
سربازان زمینه سازظهور🇵🇸
97 دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
22.6هزار ویدیو
159 فایل
ارتباط بامدیر @Rahe110
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام وقتتون بخیر بنده ۲۱ سالمه و متاهلم از ۱۶ سالگی با پسر عموم نامزد کردم. ۲و نیم سالی میشه که ازدواج کردیم من خیلی از ازدواجم پشیمونم همش به فکر اینم من از روی بچگی قبول کردم و اگه الان مجرد بودم چقدر موقعیت های بهتری داشتم. حس میکنم دوسش ندارم حالم اصلا خوب نیست از زندگیم راضی نیستم 😞 چند بار خواستم بهش بگم بیا از هم جدا شیم ولی نتونستم. پیشنهاد شما چیه من چطور میتونم به این زندگی بدون عشق ادامه بدم؟؟ پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم   ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام خدمت شما خواهر گرامی اولین چیزی که دوست دارم در رابطه با سوال شما به آن اشاره کنم زندگی بدون عشق است. متأسفانه افراد تحت تاثیر رسانه، فیلم ها و سریال ها و رمان های عاشقانه قرار می گیرند و نوعی فانتزی ذهنی در ذهنشان از ازدواج شکل می گیرد اینکه همسر من باید به نوعی ویژگی های خاص و ایده آل داشته باشد و یا باید با عشق زندکی را شروع کرد. در حالیکه برای شروع زندگی ایمان، اخلاق، تعهد، مسئولیت، صداقت و شرافت نیاز است و تحت تاثیر این فاکتور ها عشق ساخته می شود پس آنچه شما در این مرحله نیاز دارید مراقبت از رابطه تان با همسرتان است. در واقع عشق را مهمان زندگی مشترکتان کنید. ضمن اینکه تمام خصوصیات مثبت همسر خود را بنویسید و مدام مرور کنید. به تجربه به شما می گویم هیچ تضمینی برای اینکه شما در سنین بالاتر ازدواج می کردید و موقعیت فوق العاده ای داشتید وجود نداشته است. چه بسیار زنانی که در سنین بالا به امید ازدواج بهتر یا ازدواج نکرده اند و یا ازدواج های ناموفق داشته اند. پس بدانید این تله فکری که با پر و بال دادن و اهمیت دادن به ان آن را می پرورانید باعث نابودی رابطه شما می شود. به آن بی اهمیت باشید و از خدا و ائمه جهت بهبود زندگی خود کمک بخواهید. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب
سلام و عرض ادب و احترام بنده ۶ساله ازدواج کردم،مادرشوهرم ترک زبانه و لکنت زبان داره و فارسی نمیتونند صحبت کنند،اسم بنده رو بلد نیستن و یه اسم دیگه صدا میکنن،به همسرم و خواهرشوهرم گفتم یادش بدین گفتن نمیتونه سین رو تلفظ کنه درصورتی که هر اسم سین رو میگه فقط اسم منونمتونه بگه،همش توقع داره بریم خونه شون،جلوی من به همسرم محبت های بیش ازحدمیکنه انگارهمسرم بچه است،الان که بچه دارشدیم توقع داره کلااونجاباشیم و بچه ام کلابغلش باشه ومن اصلاسمتش نرم،اصلادوست ندارم برم اونجا چون احترامی نمیبینم،همسرم اولین پسرایشون هستندولی اصلامن براشون مهم نیستم ،۹ماه بارداری سختی داشتم یکبارپیشم نیومد حتی وقتی خونه پدری ام بودم،نه هدیه نه ابمیوه یاچیزی دیگه،خوب معلومه ایشون ازمن خوشش نمیادومنو دوست ندارن،ازطرفی نگران زندگیم هستم ونمیدونم چکارکنم رابطه ام باهمسرم خراب،نشه؟ ممنون میشم راهنمایی ام کنید پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم   ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام خدمت شما خواهر عزیزم قطعا بی مهری اطرافیان و خانواده همسر، ناراحت کننده است. اما با تغییر در رفتار و نگرشتان می توانید به پذیرش این مسأله برسید و اینقدر رنج نکشید. اولا که مادرشوهر شما هر چند جایگاه مادری برای همسرتان دارد ولی یکی از چندین نفری را تشکیل می دهد که شما با او مراوده دارید و این یک نفر بر فرص سوال، شما را دوست ندارد. قرار نیست همه انسانها به ما علاقمند باشند. سعی کنید رابطه خود را با ایشان مدیریت کنید. گاهی همسرتان تنها به دیدن مادرشان بروند. زمانهای حضور را کمتر کنید و رابطه مبتنی بر احترام برقرار کنید.اجازه ندهید ابن مساله بر رابطه عاطفی شما و همسرتان تاثیر گذار باشد. توصیه می کنم برای مدیریت بهتر رفتار با ایشان و همسرتان حتما از مشاوره تلفنی همکاران بهره ببرید. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب