eitaa logo
سربازان زمینه سازظهور🇵🇸
97 دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
22.6هزار ویدیو
159 فایل
ارتباط بامدیر @Rahe110
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بیداری ملت
خواهرم دنبال کدام عرصه برای جهاد می‌گردی؟ خداوند با شکوه ترین میدان رزم را برای زنان فراهم کرده... چه بسیار لحظات که نمیدانستی و حضور عفیفانه و محجبه ات در جایی مانع گناهی شده... تو مشغول کار خودت بودی، عبور میکردی، یا شاید توقفی کوتاه برای خرید، برای صرف غذا، برای پیاده روی و... اما همان جا بی آنکه بدانی، بی آنکه حرفی بین تو و آدم های دیگر رد و بدل شود، بزرگترین عملیات آزادسازی فکر و اندیشه‌ای از گناهی را شروع کرده ای... بی آنکه بدانی مانع منکری شده‌ای، و دلی را به سمت زیبایی نرم کرده‌ای... خیلی عصرها خسته از دیدن سر و وضع های عجیب و رفتارهای ناپسند بعضی زنان شهرت، به خانه برگشته‌ای، اما بی آنکه بدانی همان روز حضور خودت در جمع مردم سبب شده که خورشید حیا و شرم در کلام یا نگاه یا برخورد آدمها بتابد و لااقل از سنگینی وقار تو منصرف شوند از خیلی کارها... هیچ وقت فکر نکن حضور محجبه‌ من تنها در کلاس درس و محل تفریح و میهمانی اقوام و... چه اثری دارد... اصلا فلسفه چادر یعنی اینکه در میان آدمها، به عفاف و تقوا شناخته شوی نه در خلوت... عزیزِ دل خدا! تو یک نفر نیستی که کم باشی... یک لشکری... لشکری که شیاطین و حسودان عالم، گاهی میخواهند او را از پا دربیاورند، هربار به بهانه‌ای دلت را خالی کنند که از آن دست بکشی و من از تو میپرسم مگر هیچ ملکه‌ای از تاج باشکوه و با ارزش خودش دست می‌کشد؟؟... بانوی محجبه! عزیز دل دختر پیامبر ص نکند خیال کنی از سربازان حرم دختر علی جامانده‌ای، تو با چادر خودت هرلحظه مدافع حرمی... لطفا با لینک کانال منتشر کنید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56 👆👆🌿
از امشب هزار شب، هر شب هزار روضه علی اصغر، هزار روضه ی جسم اربا اربای علی اکبر، هزار روضه‌ی علقمه و دست بریده و چشم‌های به خون نشسته، هزار روضه‌ی استخوان های درهم شکسته، هزار بار روضه‌ی مادران بی فرزند هزار بار روضه‌ی «مکن ای صبح طلوع» را بخوانید... ناحیه مقدسه را بیاورید و به صوت حزین بخوانید، بخوانید که روضه روضه‌ی قتله گاه است روضه ی گودال... بعد از جنایت حرمله‌ها در حال همه‌ی ما امشب حال دختر علی است، آن هنگام که به حوالی گودی قتله‌گاه رسید..‌ غمزده و مصیبت‌دیده دست هایش را روی سرش گذاشت و با سوز جگر فریاد زد: آه شمر جلوتر بود... دیر رسیدم من... دیر رسیدم من... 😭💔
هدایت شده از بیداری ملت
نفس کشیدن و زنده بودن زن‌ها و بچه‌ها دلخوشی هر رزمنده‌ای برای ادامه مقاومت است. این روزها همه دارند از زنان و کودکان غزه می‌گویند، از بچه ‌های زیر آوار مانده... از مادرهایی که ضجه‌ی دلتنگی می‌زنند و شب‌ها عباپوش می‌خوابند، که اگر بمب و موشکی رشته حیاتشان را قطع کرد، حجابشان کفن‌شان بشود... از بچه هایی که در روزهای این جنگ مظلوم کش، از بازی و خنده می‌ترسند، ترس از این که دقیقه ای بعد خودشان باشند و دیگر مادر و پدری نباشد... اما من وسط همه این روضه های مکشوفه، می‌خواهم از پدرهای غزه بگویم؛ از دست‌هایی که جنازه به بغل علامت پیروزی نشان میدهند... لالایی میخوانند و رجز میگویند... بین تل آوار و مصیبت عروسک یادگاری طفل‌شان را بیرون می‌کشند... و اندکی بعد غریبانه و بیصدا در گوشه‌ای قبر کوچکی را کنده و بدن بی‌جان طفلشان را درون خاک وطن می‌گذارند و شاید وقت بوسه آخر با صدای لرزان و آرام، کنار گوش آن طفل معصوم می‌گویند: دیگر نترس بابا جان...دیدارمان به قیامت عزیز بابا... این روزها همه از کودکان و زنان فلسطینی می‌گویند، اما من میخواهم از مردهای غزه بگویم... مردهایی که برای پدر شهید شدن هنوز خیلی جوانند...💔😔 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56 👆👆🌱