7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ «حاجقاسم» کدام شعر را گفته بود در حرم امام رضا(ع) بر جنازهاش بخوانند؟
◀️ خادم #امام_رضا(ع) میگوید: برنامه اعطای احکام خادمان امام رضا(ع) برگزار شد. ما شروع کردیم این شعر را زمزمه کردیم و حاجقاسم اشکش سرازیر شد و از من قول گرفت «اگر جنازه من آمد توی این حرم بیا و قول بده دوباره این را برای من بخوانی».حاج قاسم شهید شد وقتی پیکرش وارد حرم شد یک دفعه یاد قولی افتادم که به حاج قاسم داده بودم. «ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم/ تا قیامت ای رضاجان سر ز خاکت برندارم»
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🕕 💠🌷💠 #سـیـره_شـہـداء
🚩 عملیات #امام_رضا علیه السلام
🌷 شهید مصطفی صدرزاده نقل میکند:
🎙ارادت حسن به امام رضا علیهالسلام دائمی بود. از نُه ساختمان سوریها، یکی دست داعش افتاده بود و فرمانده سوریها میخواست عقبنشینی کند که نگذاشتم!
☝️🏻گفتیم: صبر کن ما پَسِش میگیریم!
🌌 شب جمعه بود؛ از ۲۰ نفر نیروهای پشتیبان تک تیرانداز، نیروی داوطلب خواستیم؛ فقط ۶ نفر آمدند. با من و حسن شدیم هشت نفر و رفتیم طرف ساختمان...
⏳مکث کردم...
☝️🏻حسن گفت: هشت نفریم ها! پس اسم عملیات، عملیات امام رضاست.
💚 با نوای یا علی بن موسی الرضا وارد ساختمان شدیم...
🏴☠ تکفیریها میپرسیدند: مَن اَنتُم؟(شما کیستید؟)
🧨🧨حسن با دو نارنجک رفت طرفشان و فریاد زد:
💪🏻 «نحن شیعــــةُ عَلیّبناَبیطالب، نحن اَبناءُ فاطمةالزهرا، نحن اَبناءُ رسولالله...»
💥با شنیدن صدای گلوله، فهمیدیم که حسن تیر خورده، چون اسلحهای نداشت؛ اما حسن با وجود اینکه زخمی بود، نارنجکها رو به طرف داعشیها پرتاب کرد و پس از مدتی صدای آه و نالهی تکفیریها بلند شد...
🛻 حسن رو که مجروح شده بود، به عقب برگردوندیم و به بیمارستان حلب منتقل کردیم و حوالی ساعت ۱۰ قبل از ظهر جمعه، حسن قاسمی دانا در بیمارستان حلب پرواز کرد و به آرزویش رسید.
🏴 بعد از شهادت حسن، یکی از اقوام خوابش را دیده بود.
❓گفته بود: حسن! تو که مثل ما بودی، چه شد که شهید شدی؟
🕌 حسن گفته بود: به خاطر این که شب های جمعه زیارتِ حرمِ امام رضا رفتنم قطع نشد.
🌷شهید مدافع حرم #حسن_قاسمی_دانا
🌷 شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده
🔴@sarbazanzeynab🔴
7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینید
سرود زیبای #فاطمیون_حرم که توسط نوجوانان مهاجر مقیم استان سمنان در حرمرضوی اجرا شده است.
سرودی پرمحتوا درباره #امام_رضا (ع) با لهجه زیبای دری که توسط گروه سرود #میثاق_مهاجرین اجرا شد
🔴@sarbazanzeynab🔴
❇️ پاسخ امام رضا عليه السلام به نامه يکی از زائران
☑️ آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل کرد:
▫️ در زمانی که حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف (بهشهر) زندگی میکرد، من يک بار عازم زيارت حضرت رضا، عليه السلام شدم. براي خداحافظی و امر وصيت نامهی خود خدمت ايشان رفتم
✉️ و چون دانست که به زيارت ثامن الائمه عليه السلام میروم، پاکتی به من داد و فرمود:
🔸 «در اولین روزی که به حرم مشرف شدی، اين نامه را تقديم امام رضا عليه السلام کن و در مراجعت جوابش را گرفته، برايم بياور.»
▫️ با خود گفتم:
🔹 يعنی چه؟ مگر امام رضا عليه السلام زنده است که نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟!
▫️ اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد که اين مطلب را به ايشان بگويم و اعتراض نمايم.
🕌 هنگامی که به مشهد مقدس رسيدم، در اولين روز زيارت، برای ادای تکليف نامه را به داخل ضريح انداختم. بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم و اصلاً سخن حاجی را که گفته بود جواب نامهام را بگير و بياور، فراموش کرده بودم.
🌌 بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم که ناگاه صدای مأموری بلند شد که:
🔸 زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند.
▫️ وقتي نماز زيارت را تمام کردم، متحير شدم که اول شب چه وقت در بستن است؟ ولي ديدم کسي جز من در حرم نيست!
✨ برخاستم که بيرون روم، ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شکوه و جلال از طرف بالا سر با کمال وقار به سوي من مي آيد. همين که به من رسيد، فرمود:
🔶 حاجي ميرزا حسن! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان و بگو:
🌟 آيينه شو جمال پري طلعتان طلب
🌟 جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب
▫️ در اين فکر بودم که اين بزرگوار که بود که مرا به اسم خواند و پيغام داد؟
يک مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند. فهميدم که اين حالت مکاشفه بوده است.
🏠 وقتي به وطن مراجعت کردم، يکسره به خانه مرحوم حاجی اشرفی رفتم تا پيغام امام عليه السلام را به وي برسانم همين که در را کوبيدم، صدای حاجيچی از پشت در بلند شد که:
🔸 « حاجی ميرزا حسن! آمدی؟ قبول باشد. آری:
«آيينه شو جمال پري طلعتان طلب
جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب»
▫️ سپس افزود:
🔸 « افسوس! که عمری گذرانديم و چنان که بايد و شايد صفای باطن پيدا نکردهايم!»
⬅️ کرامات رضويه ، جلد ۱، صفحه ۶۴.
#امام_رضا علیه السلام
#ولادت_امام_رضا علیه السلام
🔴@sarbazanzeynab🔴
❤️ داروی «عینشینقاف»
🌇 هر سال تابستانها میآمد مشهد.
🕌 در حرم همراهش شده بودم.
ایستاده زیارت میکرد.
من اما بعد از مدتی خسته میشدم. اینپاوآنپا میکردم.
بیشتر که خسته میشدم، مینشستم.
باز از نشستن خسته میشدم، میایستادم.
اما پیرمرد تمام مدت ایستاده مقابل مرقد مطهر زیارت میکرد و ذکر میگفت.
⏳ معمولاً زیارتش دو ساعتی طول میکشید.
یکبار از حرم که بیرون آمدند، از ایشان پرسیدم:
🔹 «شما خسته نمیشوید؟! ما که جوانیم، از پا افتادیم!»
▫️ جوابی ندادند.
زیارت که تمام میشد، تازه صحنهای حرم امام رضا علیهالسلام شروع میشد،
به صحنها میرفت،
همه را یاد میکرد؛
سر مزار علما میرفت و برایشان فاتحه میخواند.
یک بار از صحن که بیرون آمد،
به من اشاره کرد:
🔸 «بیا!»،
▫️ از جیبش پولی درآورد و به من داد و گفت:
🔸 «برو عطاری، داروی «عینشینقاف» بگیر تا خسته نشوی!»
⬅️ این بهشت، آن بهشت، ص٣١و٣٢؛ براساس خاطرۀ یکی از همراهان آیت الله بهجت (ره)
🏷 #امام_رضا علیه السلام
#میلاد_امام_رضا علیه السلام #آیت_الله_بهجت (ره)
🔴@sarbazanzeynab🔴
سالروز شهادت مدافع حرم 🍃شهید جواد #کوهساری
جوانی ۲۹ ساله از عاشقان ولایت، سال ۶۴ در شهر مشهد #امام_رضا علیه السلام از خانواده مذهبی به دنیا آمد. در رشته حسابداری و حقوق، کارشناس شد.
🍃شهید جواد ۱۷ سال عضو فعال بسیج بود و در امور خیر از دوستانش سبقت میگرفت. جانبازان آسایشگاه با دست و قلب پاک او تمیز و بانشاط میشدند و غذای مراسم عزاداری هیئت محل توسط او پخته میشد و...
🍃تا زمانی که خبر هجوم داعش به حرم معصومین در #سوریه و عراق را شنید. بیقرار شد؛ با تلاش بسیار مدارک اعزام به عراق را گرفت و کنار #مدافعان_حرم، در واحد تخریب به نبرد پرداخت. سرانجام در فلوجه نزدیک مزار امام جواد علیه السلام، تاریخ ۹۴.۴.۲۶ با تله انفجاری مین به شهادت رسید. سعادت داشت پیکرش را به #کربلا ببرند و دور حرم اربابش طواف دهند
♥️صلی الله علیک یا اباعبدالله
🔴@sarbazanzeynab🔴