eitaa logo
انتی صهیونیست
86 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
203 ویدیو
98 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 کنونی بی‌شک محصول اندیشه‌ها و نظریات پولس است. اگرچه در باور اندیشمندان و شواهد موجود در کتاب مقدس، نظریات وی انحرافی بوده و مسیحیت راستین را به قهقرا و نیستی کشاند، اما باید این حقیقت را پذیرفت که نام مسیحیت با نام پولس عجین بوده و برای شناخت مسیحیت کنونی به‌ناچار باید شخصیت پولس را نیز مورد واکاوی و بررسی قرار داد. با نگاهی موشکافانه در کتاب مقدس، این حقیقت روشن می‌شود که پولس در بین حواریون و مسیحیان نخستین جایگاه خاصی که اکنون دارد، نداشته است؛ این امر را می‌توان از نزاع‌های رخ‌داده بین پولس و دیگر حواریون فهمید. این نزاع‌ها تا جایی پیش رفته که پولس حواری بزرگ مسیح، یعنی پطرس را منافق خوانده است: «امّا چون پطرس به انطاکیه آمد، او را روبرو مخالفت نمودم زیرا که مستوجب ملامت بود، چونکه قبل از آمدنِ بعضی از جانب یعقوب، با امّت‌ها غذا می‌خورد؛ ولی چون آمدند، از آنانی که اهل ختنه بودند ترسیده، بازایستاد و خویشتن را جدا ساخت. و سایر یهودیان هم با وی نفاق کردند، به حدّی که برنابا نیز در نفاق ایشان گرفتار شد».[۱] مسئله اصلی این است که پولس شخص اول مسیحیت، چه جایگاهی در کتاب مقدس دارد. بر اساس کتاب مقدس شاید بتوان گفت که پولس شخصیتی است که روح وی همه‌جا حاضر است؛ اما واقعیت این است که این ادعا تنها از جانب شخص پولس مطرح‌شده و دریکی از نوشته‌های خود چنین آورده است: «زیرا که من هرچند در جسم غایبم، امّا در روح حاضرم؛ و الآن چون حاضر، حکم کردم در حق کسی که این را چنین کرده است».[۲] آری روح وی در همه‌جا حاضر است و بر همین اساس هم حکم داده و داوری کرده است. تمجید یک شخص از خود بدون هیچ دلیل و سند و مدرکی، آیا می‌تواند در حق دیگران حجت باشد و دیگران وی را تأیید کنند؟ وی در ادامه ادعای دیگری کرده که نشان از بالا رفتن ادعا‌های بی‌دلیل وی است. وی در باب پنجم از كتاب اول‌ قرنتیان از روی غیب و از آن جهت که روح وی در همه‌جا حاضر است، بر انسان‌ها داوری می‌کند؛ و در باب ششم مدعی است که بر موجودات غیبی یعنی فرشتگان هم داوری می‌کند: «چرا وقتی با یکدیگر اختلافی پیدا می‌کنید، به دادگاه می‌روید و به یک قاضی بی‌ایمان مراجعه می‌کنید؟... آیا نمی‌دانید که ما حتی فرشتگان را داوری خواهیم کرد؟ پس باید بتوانید به‌سادگی مشکلات روزانه خود را حل‌وفصل کنید».[۳] در باب بعدی همین کتاب وی بر قوت ادعاهای خود افزود و می‌گوید که این حکم را خدا نمی‌گوید بلکه من می‌گویم: «و دیگران را من می‌گویم نه خداوند که اگر کسی از برادران، زنی بی‌ایمان داشته باشد و آن زن راضی باشد که با وی بماند، او را جدا نسازد».[۴] وی خود اقرار می‌کند که چیزی را که خدا نمی‌گوید، او می‌گوید. راستی منظور و مفهوم وی از این حرف چه بوده است؟ آیا وی از خدای خود بیشتر می‌داند؟ یا خدای او حکمی را فراموش کرده که او آن را بیان می‌کند؟ یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت این حکم را از لابه‌لای آیات دیگر برداشته کرده که دیگران قادر به فهم آن آیات نبودند؟ چرا پولس حمکی را بیان می‌کند که حتی خدا بیان نکرده است؟ از سیر صعودی این ادعاهای عجیب‌وغریب و غیر مستدل پولس، شاید بتوان فهمید که ادعای بعدی وی چه خواهد بود. پولس شخصی است که هرگز مسیح را در زمان حیاتش درک نکرد. وی هرگز جزء حواریون نبوده و حتی پس از یهودای اسخریوطی نیز وی جای او را نگرفت. پولس که در بین حواریون جایگاه برجسته‌ای نداشته و در همه حال با آن‌ها در حال نزاع بوده و انواع توهین‌ها و تهمت‌ها را نثار آنان می‌کرده است، این بار در ادعای دیگر که هیچ‌کدام از بزرگان مسیحیت چنین ادعایی را به زبان نیاورده‌اند، مردم را به اقتدا بر خود فراخوانده و به آنان می‌گوید: «ای برادران، باهم به من اقتدا نمایید و ملاحظه کنید آنانی را که به حسب نمونه‌ای که در ما دارید، رفتار می‌کنند».[۵] آیا می‌توان از این ادعا‌های بی‌اساس تبعیت کرده و بر اساس آن عمل کرد؟ آیا هر شخصی اگر درباره خود ادعای بی‌دلیلی کند، از وی پذیرفته‌ می‌شود؟ راستی ای برادران، پولس که بود؟ از کجا آمده بود؟ چرا تا به این حد در نزد مسیحیان جایگاه ویژه‌ای دارد؟ پی‌نوشت: [۱]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، غلاطیان ۲: ۱۱-۱۳ [۲]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، اول قرنتیان ۵: ۳ [۳]. ترجمه تفسیری کتاب مقدس، اول قرنتيان ۶: ۱ ـ ۳ [۴]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، اول قرنتيان ۷: ۱۲ [۵]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، فيليپيان ۳: ۱۷ ▪منبع پایگاه جامع فرق ،ادیان و مذاهب @sarbaze110
نگاهی تحلیلی به نهضت | چهار «انحطاط اخلاق، زمینه‌ساز فاجعه کربلا» اگر تلاشهای امام سجاد (ع) نبود، شهادت امام حسین (ع) ضایع شده بود و آثار آن نمی‌ماند... امام سجاد به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی کمر بست. چرا؟ چون طبق تحلیل آن امام بزرگوار، بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابن‌زیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه را بیافرینند. اگر مردم آن‌طور پست نشده بودند، آن‌طور به خاک نچسبیده بودند، آن‌طور از آرمانها دور نشده بودند و رذایل بر آنها حاکم نمیبود، ممکن نبود حکومتها - ولو فاسد باشند؛ ولو بی‌دین و جائر باشند - بتوانند مردم را به ایجاد چنان فاجعه عظیمی؛ یعنی کشتن پسر پیغمبر و پسر فاطمه زهرا(س) وادار کنند. مگر این شوخی است!؟ یک ملت، وقتی منشأ همه مفاسد خواهد شد که اخلاق او خراب شود. این را امام سجاد (ع)، در چهره جامعه اسلامی تفحّص کرد، و کمر بست به این‌که این چهره را از این زشتی پاک کند و اخلاق را نیکو گرداند. لذا، دعای «مکارم‌الاخلاق» دعاست؛ اما درس است. «صحیفه سجادیه» دعاست؛ اما درس است. 23/04/1372 شماره چهارم ویژه نامه محرم @khattehezbollah http://farsi.khamenei.ir/weekly/#26,2 @sarbaze110
📝یکی از طعنه‌هایی که کلیسایی در طول تاریخ به اسلام می‌زنند، وجود برخی از احکام و حدود در اسلام و قرآن است. اینان می‌گویند چگونه ممکن است خداوند چنین احکامی داشته باشد و مردم را به اطاعت و سرسپردگی به آن احکام فرمان بدهد. ما وقتی کتاب مقدس را ورق می‌زنیم با احکام و حدودی مواجه می‌شویم که به مراتب از احکام سخت‌تر و لااقل مشابه آن است. مسیحیان که عهدین را الهی می‌دانند به‌ناچار این احکام را نیز باید الهی بدانند. لازم به ذکر است مسیحیان گرچه صدور این احکام را از جانب خدا قطعی می‌دانند ولی آن‌ها را منسوخ می‌شمارند درحالی‌که اساس نسخ شریعت هم مستند به سخنان پولس بوده و مسیح هرگز از نسخ این احکام سخنی نفرموده‌اند. سنگسار یکی از حکم‌های موجود در کتاب مقدس است. حکم سنگسار در دین مبین اسلام تنها در موارد نادری که شخصی گناه بسیار بزرگی مرتکب شود، جاری می‌شود. جالب است بدانیم که حکم سنگسار در کتاب مقدس بر فرزندی که به هر دلیل اطاعت پدر و مادر خود را نکند جاری می‌شود. در کتاب مقدس در نقل این حکم چنین آمده است که اگر مردی پسر لجوج و سرکش داشته باشد که با وجود تنبیهات مکرر والدین از ایشان اطاعت نکند، باید پدر و مادرش او را نزد ریش‌سفیدان شهر ببرند و بگویند: «این پسر ما لجوج و سرکش است حرف ما را گوش نمی‌کند و به ولخرجی و میگساری می‌پردازد آنگاه اهالی شهر او را سنگسار کنند تا بمیرد به این طریق شرارت را از میان خود دور خواهید کرد و همه جوانان اسرائیل این واقعه را شنیده خواهند ترسید».[۱] آن دسته از کشیشان تبشیری که برای کوبیدن اسلام و جذب مسلمانان از کاه، کوه می‌سازند، چرا واقعیت‌های کتاب مقدس خود را به اطرافیان و حتی هم‌دین و هم‌کیش خود نمی‌گویند؟ در کجای قرآن آمده است که دختری که در شب ازدواج مشخص شود بکارت خود را از دست داده، سنگسار کنند؟ درحالی‌که این حکم در کتاب مقدس خود مسیحیان است. در عهدین آمده است که اگر در شب ازدواج، مشخص شود دختری بکارت خود را از دست داده است، بدون اینکه تحقیقی از علت از دست رفتن بکارت وی شود او را سنگسار کنند. کتاب مقدس از این حکم چنین روایت می‌کند: «لیكن اگر این سخن راست باشد و علامت بكارت آن دختر پیدا نشود آنگاه دختر را نزد در خانه پدرش بیرون آورند و اهل شهرش او را با سنگ سنگسار نمایند تا بمیرد».[۲] فرزندی که از پدر و مادر اطاعت نکند ولو اینکه پدر و مادر راه و رفتار اشتباهی داشته باشند، باید سنگسار شود. دختری که بکارت خود را به هر دلیلی درگذشته از دست داده باشد باید اخراج شود. آیا این احکام رواست؟ سنگسار در موارد دیگری نیز وجود دارد مانند اینکه کسی که در نزاع به خدا کفر بگوید و یا جادوگر یا احضار کننده ارواح باشد.[۳] حکم سنگسار و موارد جاری شدن آن در مسیحیت بسیار بیشتر از اسلام است؛ با این حال آیا سزاوار است که مسیحیان برای تضعیف و گمراهی برخی مسلمانان و کسانی که میل به اسلام دارند، در این حکم الهی بزرگ‌نمایی کرده و آن را ناقض حقوق بشر بدانند؟ 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 پی‌نوشت: [۱]. کتاب مقدس، سفر تثنیه ۱۸: ۲۱-۲۱ [۲]. کتاب مقدس، سفر تثنیه ۲۲: ۲۰ ـ ۲۱ [۳]. کتاب مقدس، سفر لاویان ۲۴: ۱۴-۲۳ و لاویان ۲۰: ۲۷ 🔸پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب 🔘کانال ادیان و مذاهب https://telegram.me/manaviatpajohi @sarbaze110
🔶نکته ای بسیار ناب از سیدالشهداء علیه السلام🔶 آیت الله محی الدین حائری شیرازی : حضرت حسین (علیه السلام) در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر : شب عاشورا ، سخن از ( نمیخواهم ، احتیاج ندارم ، بروید ، بیعتم را برداشتم ) بود ، روز عاشورا میگوید : بیائید به من کمک کنید ، آیا یاور و مددکاری هست ؟ هل من ناصر ینصرنی ؟ شب صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین طیب ها باشد ، و روز سخن میگوید تا مبادا طیبی در بین خبیث ها مانده باشد ، شب غربال میکند تا فقط صالحان بمانند و روز غربال میکند تا فقط اشقیاء در مقابل او ایستاده باشند ، آنکه در عرفه آنچنان میگرید ، میتواند در عاشورا جهانی را اینچنین بگریاند... @sarbaze110
💠یس آيه 74-76 آيه : وَاتَّخَذُواْ مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَّعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُّحْضَرُونَ فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ترجمه : و به جاى خداوند (یگانه) خدایانى را (به پرستش) گرفتند، به این امید كه یارى شوند. (در حالى كه آن) خدایان، توان یارى آنان را ندارند و اینها (در قیامت) به عنوان لشگر بتها احضار مىشوند. پس سخنان مشركان تو را محزون نكند، ما آن چه را پنهان میدارند و آن چه را آشكار میكنند میدانیم. @sarbaze110 ✨✨✨
چرا معتقدیم تحریف شده؟؟؟با توجه به تبلیغات گسترده و شبکه های مختلف تبلیغی که یهودیان دارند برای بسیاری باور تحریف تورات سخت هست.در اینجا به چند مورد کوچک که در تورات امده و صرفا مبانی عقلی دارد اشاره میکنیم.البته دلایل بسیار بسیار زیاد است .توراتی که از ان حرف میزنیم توراتی نیست که دست شخص خاصی باشد همون توراتی که الان در دست همه مردم است البته بهتر است از کلمه تواریت استفاده کنیم چون چند جلد است با مزامین مختلف!کتاب الهی را خدا به واسطه فرشته یا وحی مستقیم میفرستد در تورات اصلا یه سوم شخص به صورت داستان گونه ماجرا تعریف میکند از جمله اینکه در تورات هست که موسی مرد و سپس ... .خب اگه موسی مرد ادامه رو چه کسی به چه کسی میگوید.در تورات خدا با پیغمبر کشتی گرفته و شکست خورده (نعوذبالله).پیامبران الهی شامل حضرت داوود حضرت سلیمان حضرت لوط یا زناکارند یا زنا زاده(نعوذبالله).اولین حکومتی که قائل به سکولاریسم هست یهودیانند پس تنها پیامبر دارای پادشاهی را اصلا پیامبر نمیخوانند و قائل به پادشاهی او هستند کینگ سلیمان.در تورات شیطان نقش بسیار مهمی در دادن اگاهی به انسان دارد .در بهشت شیطان وقتی به ادم گفت از میوه درخت بخورد به او اگاهی داد .اگاهی که خدا مانع میشد.نکته بعدی چیزی به اسم معاد و روز قیامت به هیچ وجه در تورات وجود ندارد.پناه میبرم به خدا از این حرفها.ولی عینا خود تورات هست.س ه @sarbaze110
بسم الله الرحمن الرحيم ✅ آشنایی مختصر با ازجمله نهضت‌هایی که جهت تحقق اهداف کاتولیک به وجود آمد، فرقه یسوعیان است. این فرقه با عشق و وفاداری مطلق خود به شخص پاپ، تحت عنوان «هنگ مسیح» در مدت کوتاهی علیرغم تعداد اعضای اندک خود،‌ توانست خدمات ارزنده‌ای به کلیسا عرضه دارد و سرانجام حیات مذهبی دلخواه کلیسا و اطاعت پاپ را به جامعه باز گرداندند. متن كامل مقاله: http://www.adyannet.com/news/16687 💠 کانال ادیان و مذاهب https://telegram.me/manaviatpajohi https://telegram.me/sarbaze110
صهیونیست های وحشی، کودک مجروح و اسیر را با فریب دادن رسانه ها کشتند😞😞 روزنامه اینترنتی «الرأی الیوم» در گزارشی ویژه، فیلمی را منتشر کرد که احمد مناصره نوجوان 13 ساله بر روی تخت بیمارستان نظامی اسرائیل و در حالی که او را با دستبند به تحت بسته اند نشان می دهد. احمد در این فیلم کوتاه، روایت مستقیم خود را بازگو کرده که به نوشته الرأی الیوم، با تمام شواهد و قرائن همخوان است. درز کردن این فیلم و انتشار آن از سوی یک رسانه عربی حامی فلسطین نشان می دهد حتی در لایه های عمیق امنیتی اسرائیل هم می توان کسانی را یافت که در برابر سیاست های وحشیانه و ضدانسانی رژیم آپارتاید، رویکرد انتقادی دارند و با رسانده این اسناد به دست اعراب، سعی می کنند در برابر دولت افراطی نتانیاهو مقاومت کنند. او در این فیلم می گوید: «انتفاضه کلید خورده بود و می دانستیم در حین عبور از محلات یهودی نشین، نباید ظاهر تحریک کننده ای داشته باشیم. به همین علت، نه تنها سلاح سرد همراه نداشتیم؛ بلکه حتی در پوشش و رفتار خود نیز از نمادهای مربوط به آزادی قدس استفاده نکرده بودیم. با این حال، یک راننده صهیونیست با اتومبیل به ما حمله کرد که در حین فرار به ریل های قطار درون شهری برخورد کردم و نقش بر زمین شدم…» این کودک اسیر، رفتار آن روز شهرک نشینان را این گونه توصیف می کند: «خشم و نفرت شهرک نشینان بسیار بالا بود. ما برابر قوانین تحمیلی خودشان به آن شهرک رفته بودیم؛ اما جوری رفتار می کردند که انگار ما قصد اشغال خانه شان را داریم! زمانی که پایم به ریل گیر کرد و زمین خوردم، از شدت جراحت نزدیک به یک دقیقه بیحال بودم؛ اما به سرعت عزم خود را جزم کردم تا فرار کنم. به سختی روی پای خود ایستادم که یک یهودی با شدت بالایی عصایش را بر سرم کوبید! بار دیگر نقش بر زمین شدم و این بار خون سرم جاری شد. همان فرد با فریاد بلندی صدا زد: “بیایید از این عرب انتقام بگیرید” و به سرعت تعداد زیادی جمع شدند که با مشت و لگد بر تن نیمه جان من بر روی زمین می کوبیدند.»😓😓 و البته بار دیگر صهیونیست های افراطی، شعارهای تند خود را تکرار کردند: «بر روی پاها و بازوهای من می پریدند تا استخوان ها را خرد کنند. در همان حال، رقص کنان شعار می دادند: “مرگ بر عرب” و از تمام عابران یهودی می خواستند نزدیک بیایند تا با مشت بر صورتم بکوبند. عابران هم نه تنها با خشم و نفرت شدید مشت های خود را می زدند، بلکه شدیدترین و سخیف ترین فحش ها را نثار من و تمام اعراب می کردند. در آن لحظات، فقط آرزو می کردم زودتر بیهوش شوم!» این وضعیت ادامه داشت تا او از هوش برود. به عبارت دقیق تر، پلیس و آمبولانس رژیم آپارتاید، تا زمانی که احمد از هوش نرفته بود، وارد میدان نشدند! «صحنه بعدی که یادم می آید در “هداسا” (بهداری زندان های اسرائیل) بود. دو پایم در گچ بود؛ اما دو دستم را به تحت بسته بودند. در همان حال، نیروهای پلیس به شدت مرا زیر ضرب و شتم قرار می دادند که یک بار در اثر شدت ضربات لگد یکی از مأموران پلیس، تخت شکست! با این حال، تخت را تغییر ندادند که از پشت نیز دچار درد و جراحت شوم!» در هداسا، حتی برای دستشویی هم دستان این اسیر را باز نمی کردند! «طی این مدت، مطلقا اجازه استحمام نداشتم. در حالی که پاهایم شکسته بود، به صورت مستمر دستانم را بسته بودند. تنها یک بار، یکی از نمایندگان دولت کرانه باختری به نام “طارق برغوث” به دیدارم آمد و کمک کرد تا غذا بخورم. به جز همان یک وعده، مطلقا غذا نخوردم! حتی برای دستشویی، مجبور بودم از بطری های زیر تخت خود استفاده کنم و نمی توانستم از روی تخت تکان بخورم!! در همان حال، مءمور نظافت هداسا که برای نظافت به اتاق من می آمد، نه تنها شدیدترین الفاظ را علیه من به کار می برد؛ بلکه بعضا به مشت به جاهای حساس بدنم می کوبید!» او بعد از مدت کوتاهی در روز ۲۰ اکتبر از آن درمانگاه به زندان «شارون» که به نوجوانان و جوانان فلسطینی اختصاص دارد منتقل می شود. تنها یک روز در آن جا بازجویی می شود تا به زندان مسکوبیه در بیت المقدس انتقال یابد. احمد مناصره سپس در زندان مسکوبیه به انفرادی در سیاهچال می افتد. خونریزی های سر وی – در اثر حمله اتومبیل و ضربه عصا – بار دیگر شدت می گیرد تا به بیمارستان منتقل شود. طبق گزارش های خبری، مناصره در زندان اسرائیل به رسیده است. تصویر جسد پاک او در خیابان های بیت المقدس به یکی از نمادهای به یاد ماندنی انتفاضه سوم فلسطین تبدیل شده است.😓😓😓 خدایا آن روز را که خون شهدا، رژیم ملعون صهیونیستی را نابود کند، زودتر برسان.https://telegram.me/sarbaze110
رحیم پور ازغدی قلاده ميبندند به گردنشان و صداى سگ در مياورند و در كنار اسم اباعبدلله ، پارس ميكنند. همين امسال عاشورا، در مشهد ما اين كار شد. قلاده بستند و آن مداحى كه بالا ايستاده بود گفت، " كنم عو عو ، دهم دست ولايت"، ... جمعيت يكمرتبه همه با هم صداى سگ! به مدت دو دقيقه....بعد ميگويد ، " يك تكه استخوان امشب بس است ما را آقا!" ، ذكر اباعبدالله قاطى عوعو سگ!؟ ما بايد از ساحت اباعبدلله دفاع كنيم ، ما بايد يك عاشوراى فرهنگى درست كنيم و از فرهنگ عاشورا دفاع كنيم. هيئت راه انداخته اند، همه لخت ، بعد شروع ميكنند اداى مست ها را در مياورند و تلو تلو ميخورند، فيلم اش هست، برويد ببينيد، طفلك بچه هاى ناآگاه شيعه اند كه خيال ميكنند اين كارها باعث تقرب به اباعبدالله است. تلو تلو ميخورند و اداى مست ها را در مياورند، بعد مداحشان داد ميزند كه " ما گر زسر بريده ميترسيديم، در محفل عشاق نميرقصيديم" ، نامرد! محفل عشاق اينجا نيست، محفل عشاق زير بمباران شيميايى در شرق دجله بود، آنجا بايد ميامدى حسين حسين ميگفتى و ميرقصيدى ، ما آنجا رقص بچه ها را زير باران آتش و خون ديديم ، تو رقاصى!؟ ،ميگويد "رقاصم و رقاصم ، رقاصه عباسم" ، عباسى كه دستش قطع ميشود، ميگويد "والله ان قطعتموا يمينى ، انى احامى ابداً عن دينى" ، شما پيرو مكتب اين عباس هستيد؟ شماها اصلاً به مكتب كارى نداريد. بعد هم ميگويد بگذار مسخره مان كنند، ما سگ خانگى شاهيم، بعد داد ميزند، " خرابم و مستم ، مست و خرابم، من سگ خانگى بى بى ربابم" ، بعد دوباره صداى سگ ....، بعد ميگويد " والله صد قدح بشكست ، حضرت شراب،حسين!!!" ، به سيدالشهداء ميگويد حضرت شراب!!! اين محبت و عزاى اهل بيت است؟! البته اينها كمتر از ده درصد هيئت ها هستند اما فيلم اينها را وهابى ها برداشته اند و در شبكه هايشان پخش كرده اند كه سى دى اش را براى من آورده بودند. مرتيكه وهابى بعد از پخش فيلم ميگويد، خب! شما بينندگان بگوييد كه آيا حسين عاقل تر بود ، يا يزيد؟!!! تو دارى آش وهابى ها را هم ميزنى، تو دارى هيزم ميگذارى زير ديگ آنها ... اللهم عجل لولیک الفرج🌺🌺🌺😔😔😔😔 https://telegram.me/sarbaze110
ایران چگونه از گروه‌های مسلح در غزه و سینا حمایت می کند؟ پارس/ نشريه تخصصي Australian Journal of International Affairs در تحليلي با عنوان «مسلح کردن بازیگران غیر دولتی در نوار غزه و شبه جزیره سینا» تلاش كرده مجموعه‌ای و مسئول ورود سلاح‌های ایران را هم مشخص نموده که به شرح زیر است:   1. سپاه قدس: براساس گزارشی که وزارت خارجه آمریکا در آوریل سال 2014 در مورد تروریسم منتشر کرد، سپاه قدس تاثیر گذارترین نیرو در داخل نظام ایران می‌باشد که مسئول اصلی مسلح کردن گروه‌های افراطی در غزه و مصر را برعهده دارد. سپاه قدس یکی از 5 رکن سپاه جمهوری اسلامی ایران می باشد که قویترین گروه نظامی و امنیتی در ایران به حساب می‌آید و حامی اصلی حکومت نیز هست. نقش آفرینی سپاه قدس جمهوری اسلامی باعث شده که ایران بتواند مقابل دشمنان خارجیش مثل آمریکا و رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی هم پیمان با آمریکا بایستد. سپاه قدس توانست حزب الله لبنان را تبدیل به یکی از گروه‌های قدرتمند تسلیحاتی بکند. در ابتدای سال 2009 سپاه قدس با کمک حزب الله توانست پشتیبانیش از گروه‌های مقاومت در خاورمیانه را افزایش دهد. سپاه قدس اولین مسئول انتقال اسلحه به غزه و سینا از طریق سودان به صورت دریای و هوایی است. آنها از تکنیک‌های مختلفی برای سرپوش گذاشتن بر انتقال محموله‌های تسلیحاتی مثل اجاره کردن شرکت‌های هواپیمایی و یا به کار گرفتن کشتی‌هایی با پرچم شرکت‌های غیر ایرانی استفاده می‌کنند؛ به عنوان نمونه در سال 2009، ایران از شرکت هواپیمایی بدر سودان برای انتقال محموله های تسلیحاتی به سودان بهره برد و آنگونه که به نظر می‌رسید قاچاق اسلحه به نوار غزه از طریق قاچاقچی‌های داخلی سودان و مصر انجام گرفت.   2. سودان: به ادعای نویسنده مقاله، سودان یکی از دولت‌ها و مراکز لجستیکی مهم ایران برای انتقال سلاح به حساب می‌آید. از دهه 90، ایران به عنوان منبع اصلی تامین سلاح برای نظام عمر البشیر به شمار می رفت و از او در برابر گروه‌های شورشی در جنوب سودان و دارفور حمایت می‌کرد. در سال 2007 دو کشور قرارداد دفاعی مشترکی امضا کردند که شامل واردات اسلحه هایی مثل راکت اندازها و پهپادها می شد.   3. قاچاقچیان سلاح: سپاه قدس قاچاقچی‌های سودانی ومصری را برای انتقال سلاح‌های ایران از سودان به نوار غزه و سینا، از طریق مصر به کار گرفته است. به ادعای نویسنده مقاله، قاچاقچی‌های سودانی که بعضی از آنها منتسب به قبیله "رشایده" هستند از طریق مناطق بیابانی ودور افتاده "نوبه" در شرق سودان اقدام به انتقال محموله‌های سلاح از ایران به غزه و سینا می‌کنند و از طریق قاچاقچی‌های مصری صحرای سینا که غالبا از قبیله "سوارکه" و "رمیلات" هستند، انتقال محموله‌های سلاح از طریق سواحل دریای سرخ و پس از آن کانال سوئز و جزیره سینا صورت می‌گیرد و از آنجا قاچاق محموله‌ها به رفح از راه تونل‌های زیر زمینی انجام می‌گیرد. به زعم نویسنده عملیات انتقال اسلحه از سینا به غزه با توجه به سود کلان آن افزایش یافته است. همچنین عدم وجود منابع درآمدزای جایگزین و نزدیک بودن جریان فکری گروه‌های افراطی در سینا و نوار غزه باعث شدت گرفتن این روند شده است. با توجه به بالا بودن تقاضای موشک در نوار غزه، قاچاقچی‌ها در سینا اقدام به کارهای زیربنایی برای ساخت این سلاح‌ها کرده‌اند. در نتیجه‌ی سرازیر شدن آسان اسلحه از سودان به مصر و غزه فعالیت گروه‌های جهادی زیرمجموعه "القاعده" و "جهاد العالمی" در مصر افزایش یافت و دردسرهایی برای مسئولان مصری ایجاد کردند.   4. تونل‌های رفح: همکاری تجاری بین پیمانکاران تونل‌ها و گروه‌های افراطی در دو طرف فلسطینی و رفح مصر جریان پیدا کرد، تا بتوانند از طریق تونل‌ها محموله‌های اسلحه ایران را به نوار غزه انتقال بدهند. در طول انتفاضه اول فلسطینی‌ها در 1987 تونل‌ها برای انتقال کسانی که تحت تعقیب رژیم صهیونیستی بودند به مصر مورد استفاده قرار می گرفت. بعد از عقب نشینی رژیم صهیونیستی از غزه در سال 2005 تونل‌ها برای انتقال اسلحه به کار گرفته شد. رفح صدها تونل فعال دارد که طول آنها از صدها متر تا چندین کیلومتر می‌رسد؛ حفر این تونل ها مدت زمان زیادی می‌برد و مهارتهای خاص نیز مورد نیاز است، علاوه بر آن میلیونها دلار پول مورد نیاز است. علاوه بر این سعی شده است این تونل‌ها به صورت مخفی باشد و معمولا ورودی آنها در منازل خاص و یا در انبارها در مزارع می‌باشد وبه هنگام عملیات قاچاق روی تونل‌ها چادر کشیده می شود، و پس از اتمام کار به شیوه های مختلف آن را می‌بندند. https://telegram.me/sarbaze110
از قرن‌ها پیش، از هر راه ممکنی استفاده می‌کنند تا تثلیث را اثبات کنند؛ و حال اینکه این اعتقاد غیر وحیانی و غیرعقلانی، حتی با کتاب مقدس تحریف شده آن‌ها نیز قابل انطباق نیست. البته دلایل زیاد عقلی و نقلی از کتاب مقدس خود آورده‌اند که همه‌ آن دلایل مورد هجوم اشکالات فراوان عقلی و نقلی است؛ و این عدم اتقان در اثبات اعتقاد باطلشان، باعث رجوع آن‌ها به کتاب‌های سایر ادیان و مکاتب به خصوص قرآن شده تا با بهره‌گیری از آن تثلیث این آموزه غیرعقلانی را برای سایرین اثبات کنند. اگر عبارت «تثلیث در قرآن» را در اینترنت یا در کتب مسیحیان، جستجو کنید، خواهید یافت که آنان به آیات مختلفی از قرآن کریم استناد کرده و درصدد اثبات تثلیث برآمده‌اند. القمص زکریا بطرس در کتاب الله واحد فی الثالوث القدوس که به زبان عربی نوشته‌شده است، با عنوان شهادت قرآن بر تثلیث به آیه ۱۷۱ سوره نساء استناد کرده است. آیه‌ای که وی از قرآن آورده است، این عبارت از قرآن کریم می‌باشد: «إِنَّمَا الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِه [نساء/۱۷۱] همانا مسيح عيسى بن مريم فرستاده خدا بود، فرمان ايجادى از او بود كه متوجه مريمش كرد و روحى بود از خدا، پس به خدا و فرستادگان او ايمان آوريد». وی در تقریر استدلال به این آیه از قرآن گفته‌است که ذات خداوند از عبارت «رَسُولُ اللهِ» فهمیده می‌شود. پس از اثبات اقنوم اول به سراغ اثبات خدای پسر رفته و چنین گفته که کلمه «كَلِمَتُهُ» که ضمیر در آن به الله برمی‌گردد، همان کلمه‌ ایست که ما به آن اعتقادداریم. کلمه «رُوحٌ» هم همان روح‌القدسی است که ما به آن معتقدیم؛ بنابراین، به‌وضوح قابل‌مشاهده است که قرآن به سه اقنوم ما مسیحیان اشاره‌کرده و مسیحیت غیر این حرف قرآن چیزی بیشتر نمی‌گوید. حقیقت این است که خداوند در آیه مذکور از قرآن نه‌تنها تثلیث مسیحیت را اثبات نمی‌کند، بلکه با شدت تمام آن را رد کرده و انسان‌ها را از اعتقاد به چنین امری بر حذر می‌دارد. شاید سؤالی به ذهن خواننده خطور کند که کجای این آیه دلالت بر مخالفت قرآن با تثلیث دارد؟ جواب این سؤال این است که مسیحیان جهت اثبات اعتقاد باطل خود به هر راهی ولو اینکه باطل باشد تمسک می‌جویند. آیه‌ای را هم که شاهد بر اعتقاد خود آورده‌اند، با شیطنت غیراخلاقی، بخشی از ابتدا و انتهای آن را بریده و آورده‌اند. اصل آیه به قرار زیر است: 💠«يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا في دينِكُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَيْراً لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكيلاً [نساء/۱۷۱] هان اى اهل كتاب در دين خود غلو مكنيد و پيامبرتان را پسر خدا و خود را دوستان خدا می‌خوانيد و عليه خدا جز حق سخن می‌گوييد، همانا مسيح عيسى بن مريم فرستاده خدا بود، فرمان ايجادى از او بود كه متوجه مريمش كرد و روحى بود از خدا، پس به خدا و فرستادگان او ايمان آوريد و زنهار كه سخن از سه خدايى به زبان آريد، كه اگر از اين اعتقاد باطل دست‌بردارید، برايتان خير است، چون الله معبودى يكتا است، منزه است از اينكه فرزندى داشته باشد، آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است ملك خدا است و براى داشتن تکیه‌گاه، خدا بس است». همانطور که می‌بینید، در ابتدای آیه که توسط مسیحیان بریده شده بود، خداوند به صراحت مسیحیان را از غلو در مورد مسیح منع می‌کند. در انتهای آیه نیز با بیانی روشن خداوند آموزه غلط تثلیث را مردود دانسته و می‌فرماید چنین حرفی را حتی نباید به زبان آورد. دلالت این آیه بر نفی آموزه تثلیث به قدری واضح و مشخص است که نیازی به توضیح بیشتر نیست؛ توصیه‌ای که به این نمونه از به‌ظاهر اندیشمند مسیحی می‌توان کرد این است که دست از بی‌اخلاقی‌های علمی برداشته و با استدلال منطقی و عقلانی و به دور از مغالطه‌گری‌ها، به اثبات و دفاع از عقاید خود بپردازند تا مخاطبین خود به در کنار هم قرار دادن دلایل ادیان و مکاتب مختلف راه درست و حقیقی را انتخاب کنند. ▪پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب 🔳کانال ادیان و مذاهب https://telegram.me/manaviatpajohi @sarbaze110