eitaa logo
انتی صهیونیست
86 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
203 ویدیو
98 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✡️ خاطرات حاخام یدیدیا شوفط و فرقه‌سازی (2) ⛔️ به‌مناسبت جنایت اخیر 1️⃣ روزی من با مرحوم میرزا داوود جاوید رفتیم به دیدن او. خانه‌ی میرزا داوود در تهران نزدیک خانه‌ی آقای بود. روز جمعه بود. در زدیم. همان زن کاشی که خودم کتوبایش (صیغه‌نامه) را نوشته بودم و مرحوم پدرم براخایش (دعا) را گفته بودند، آمد دم در و به زبان کاشی گفت: «قطب خوابیده، چه کارش دارید؟ شما آمده‌اید اینجا چه کنید؟» 🔸گفتیم: «آمده‌ایم شوهرت را ببینیم». 🔸گفت: «شما خوب نیست او را ببینید (گناه) می‌کنید اگر او را ببینید». 🔸گفتیم: «ما می‌خواهیم با او ملاقات کنیم». 🔸گفت: «خواب است». 🔸گفتیم: «حالا ساعت 9 صبح است، هنوز خواب است؟». 🔸گفت: «دیشب مراسم دود و دم داشتند. تا نزدیک صبح مشغول بودند». شاید منظورش این بود که مراسم سماع داشتند. این‌ها آن‌قدر اناالحق می‌گویند و می‌چرخند، تا می‌افتند. بعد از رقص خسته می‌شوند و به خواب عمیق می‌روند. 🔸زن گفت: «آیا می خواهید بیدارشان کنم؟» 🔸گفتیم: «بله». رفت و قطب را بیدار کرد. 2️⃣ او دم و دستگاه مفصلی داشت. اطاق ملاقات جداگانه‌ای داشت و کتابخانه مفصلی که از قطب‌های قبلی به او رسیده بود. 3️⃣ کاری که بعد از بیداری کرد، این بود که بساط منقل و وافور را جلو کشید. دو سه تا استکان چای نوشید. چایی که مثل مرکب سیاه بود. 4️⃣ پس از چند دقیقه به‌تدریج دو سه نفر از مریدان ایشان به دیدار او آمدند. هر کدام هدایایی آورده بودند. قطب روی فرش روی زمین نشسته بود. بعضی از ملاقات‌کنندگان روی صندلی و بعضی دیگر بر زمین روی فرش نشسته بودند. 5️⃣ جناب قطب، میرزا داوود را شناخت. این آقای قطب وقتی کاشان بود دم در خانه‌ی ما مغازه‌ی نجاری داشت. 🔸از او پرسیدم: «می‌دانی من کی هستم؟». 🔸گفت: «ای داد! تو قلبت را از قلب من دور کردی. از این جهت تو را دیگر ندارم». 🔸گفتم: «مردم می‌گویند شما معجزه می‌کنی! چطور مرا نمی‌شناسی؟! شما مدتی در کاشان همسایه‌ی ما بودی، پسرت را خودم ختنه کرده‌ام». 🔸قطب مدام می‌گفت: «تو قلبت را از قلب من دور کردی برای این است که تو را نمی‌شناسم». 🔸گفتم: «من یدیدیا هستم». 🔸گفت: «ای ی ی». 💠 @sarbaze110
✡️ خاطرات حاخام یدیدیا شوفط و فرقه‌سازی (3) ⛔️ به‌مناسبت جنایت اخیر 1️⃣ چه کتابخانه‌ای داشت! چه کتاب‌هایی که از چند پشت به او رسیده بود! ایشان یک کلاه با چند ترک گشاد و بلند سرش گذاشته بود. صورتش وقتی در کاشان بود سفید بود. اما حالا تغییر کرده بود. 2️⃣ نشسته بودم که یک نفر آمد پشت پرده و بلند گفت: «یا حق». این گروه تا جواب یا حق را نگیرند، حق ندارند وارد شوند. آقا یا حق گفت و بعد یک نفر «افسر بلندمرتبه ارتش ایران»!! آمد توی اطاق روی صندلی نشست. قبل از آن یک پاکت که گویا پول در آن بود به آقا داد که آقا آن را زیر تشک خود گذاشت. 3️⃣ تا آنجا بودیم باز همین مراسم ادامه داشت. آقای بسیار منظم و مرتب که تصور می‌کنم عضو «وزارت دارایی»!! بود، آمد داخل اطاق شد و نشست. او هم برای آقای هدیه آورده بود که آن را آوردند و او در کمد گذاشت. همه گونه هدایا می آوردند. ما قدری با او صحبت کردیم. 4️⃣ در میان مریدان این که وجودش در میان از عجایب بود یک نفر ایسرائل بود که مردی تاجر و درس‌خوانده بود. فرزند این مرد اکنون در آمریکاست. او فوق‌العاده به قطب اعتقاد پیدا کرده بود. او یک ایسرائل مؤمن و تاجر معتبری بود که وارد به حوزه‌ی عرفانیان شده بود. اما بعد به‌خاطر مواردی که پیش آمد[!!] اعتقاد خود را به قطب کاملاً از دست داد و دیگر به ملاقات او نرفت. 5️⃣ به‌تدریج هر که از یهودیان به قطب اعتقاد داشت از او روی برگرداند و اینک پسر تحصیل‌کرده‌ی آن مرد درویش که با اینجانب آشنایی دارد و من او را خیلی عزیز می‌دارم برای پدر مرحوم خود قدیش می‌زند و هشکابا می‌خواند». 📚 منبع: کتاب خاطرات یدیدیا شوفط 💠 @sarbaze110
✡️ خاطرات حاخام یدیدیا شوفط و فرقه‌سازی / پایان ⛔️ به‌مناسبت جنایت اخیر 1️⃣ به‌راستی نمی‌توان مطلبی بر این خاطره‌نویسیِ جناب حاخام افزود! 2️⃣ ، یکی از نوکران را مأمور می‌کند که برای گرمی بازار درویشی، تلاش کند. لابد این قطب‌الاقطاب از آن همه‌فن‌حریف‌ها بوده است. خودش یهودی، زنش یهودی، پسرش هم یهودی. 3️⃣ آنگاه این جهود، نظامیان و مأموران مالیه، یعنی دو رکن حیاتی بقای کشور را فریب می‌دهد و فریفته‌ی خود می‌کند که اگر کنیسه خواست هر اطلاع پنهانی را دو دستی تقدیم کنند! 4️⃣ از همه مهم‌تر، آن بساط دود و دم است که گرچه ابتدا مراسم سماع گفته می‌شود ولی به زودی یدیدیا تعارف را برمی‌دارد و از بساط منقل و وافور حرف می‌زند. وقتی قطب‌الاقطاب در حضور جمع مریدان تریاک می‌کشد، پس کدام مرید است که جیب گرداننده‌ی بازار ایران را با تأسی به لبریز نکند؟! 5️⃣ آن‌گاه وقتی این رئیس فرقه‌ای از ، راهی گور می‌شود، پسرش برای او قَدّیش می‌زند و هشکابا می‌خواند و احتمالاً سایر دراویش هم صلوات و بقره و آل‌عمران می‌خوانند! 6️⃣ این است ریشه‌ی آن گروه یاهو کش و کلاه ترک‌دار کنیسه‌ای بر سر که جز تشویق خلق به کثافت و خیانت و خوش‌باشی و دوری از عبادت خداوند و رقص و ، کاری نداشته‌اند. 7️⃣ از همه مفتضح‌تر، پیوستن چند به این قطب است تا بازارش را گرم و در باب کرامات او تبلیغ کنند و هنگامی که ارتشی و بازاری و اداری و بچه گم کرده و بی فرزند مانده و گرفتاران دیگر، به‌قدر کافی در اطراف قطب جمع شدند، راه خود را به سمت مأموریتی دیگر می‌گردانند!! فاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ (الحشر:2) 💠 @sarbaze110
: 🎺🎷🎻🎸 از منظر یهودیان، موسیقی راهی مستقیم برای ارتباط روح با عالم بالاست؛ در ادبیات یهود آمده که موسیقی پنجره ای به زوایای پنهان روح باز می کند. در مزامیر آمده که خداوند را با شادی عبادت کنید در تهیلیم (مزامیر) از انواع مختلف سازها سخن گفته شده مزامیر اشعار بی وزنی هستند که به زبان عبری سروده شده اند. در احکام یهود و هلاخا فرد عزادار از شنیدن موسیقی منع شده. در مناسبت ها و اعیاد مختلف انواع سرودها و موسیقی های شادی بخش خوانده می شود یکی از مهمترین سرودها در آیین یهود سرودی هست که برای استقبال از یا خوانده می شود اين سرود "لخا دودی" نام دارد که در زبان پارسی به معنای "بیا دوست من" هست. این سروده از ربی شلمو هلوی القابص است و بعد از ظهر هر جمعه برای استقبال از (روز شنبه) در کنیسه های مختلف خوانده می شود.🎼 در کتاب پادشاهان دوم فصل ۳ آیه ۱۵ آمده که الیشع نبی پس از حضور نزد پادشاه برای احزار نبوت، سازی را طلب می کند که به کمک موسیقی آن روح نبوت به او باز می گردد. همچنین در سفر پیدایش فصل ۴ آیه ۲۱ آمده است که یوال اولین موسیقی دان و پدر همه سازندگان آلات و سازهای موسیقی بود. (شاخ قوچ) که نمونه کلیپش رو براتون گذاشتیم، یکی از سازهای بسیار مهم در آیین یهود هست که در سال نو عبری (روش هاشانا) و بسیاری از مراسمات یهودی نواخته و زده می شود. شاخ هر حیوان اهلی مانند؛ قوچ، بز و بزکوهی برای ساختن شوفار و نواختن آن در روز روش هشانا مناسب می باشد. اما علمای یهود برای شاخ قوچ مزیت و ارجحیتی مخصوص قائل شده اند زیرا در هنگام قربانی کردن ییصحاق آوینو (حضرت اسحاق) قوچی پدیدار گشت و به جای آن حضرت قربانی شد. بنابراین، شاخ قوچ برای نواختن شوفار انتخاب شده است.🎷 در تورات آمده زمانی که بنی اسرائیل از سرزمین مصر بیرون آمد و از دریا گذشت میریام خواهر هارون نبی و حضرت موسی(ع) به همراه تعداد بی شماری از افراد بنی اسرائیل دف به دست گرفته و سرودخوانان و دف زنان از دریا عبور کردند. @sarbaze110
⭕️ مضطَر میدونی یعنی چی؟ 🔹 مدل دعاهای امام زمان اینه که باید از خواب بیدار شی: دعای ندبه، دعای عهد... یعنی تو خوابی. یعنی بفهمیم بی پدریم. مضطر بشیم، کما اینکه مضطر نیستیم. به خدا نیستیم... 🔸 مضطر میدونی یعنی چی؟ مُضطر اونیه که عزیزش تو سی سی یو باشه. خبر بیارن دکتر ازش قطع امید کرده. نمی بینیش دیگه. چطور میشی؟ غذا بیارن جلوت می تونی بخوری؟! اون موقع صبح جمعه نیاد دیوانه ای 🔺 این اضطراره که امام زمان رو می کشه پایین. به والله قسم سه شنبه شب مضطر بشیم، چهارشنبه ما امام زمان رو کشیدیم آوردیم. ول کن جمعه رو... ول کن سفیانی و... ❄️ تو مضطر نیستی، تو در عطش مهدی نمی سوزی... تا نخوایش هزار جمعه بگذره، هزار سفیانی ظهور کنه، او نخواهد آمد... چون امام رو باید خواست... 👤 " استاد علی اکبر " @sarbaze110
سرگرد تکاور منصور گودرزی دلاوری که در طول هشت سال جنگ تحمیلی فداکارانه از وطن و ناموس خود در مقابل تهاجم دشمن دفاع کرد عصر روز یکم اسفند ماه سال هزار و سیصد و نود پنج غریبانه دعوت حق را لبیک گفت و در قطعه شهدای بهشت زهرا ردیف 37 ارام گرفت.😔