💥نفوذ انگلیسیها در بیت یک مرجع
🔹🔹🔹🔹🔹
«نفوذ دو جور است: یک نفوذ موردی است، نفوذ فردی است؛ یک نفوذ جریانی است. نفوذ موردی خیلی نمونه دارد، معنایش این است که فرض کنید شما یک دمودستگاهی دارید، یک مسئولی هستید؛ یک نفر را با چهرهی آرایششده، بزکشده، با ماسک در مجموعهی شما بفرستند؛ شما خیال کنید دوست است درحالیکه او دوست نیست، تا او بتواند کار خودش را انجام بدهد؛ گاهی جاسوسی است که این کمترینش است؛ یعنی کماهمّیّتترینش جاسوسی است، خبرکشی و خبردهی است؛ گاهی کارش بالاتر از جاسوسی است، تصمیم شما را عوض میکند. شما یک مدیری هستید، یک مسئولی هستید، تصمیمگیر هستید، میتوانید یک حرکت بزرگ یا مؤثّری انجام بدهید، اگرچنانچه این حرکت را اینجور انجام بدهید این به نفع دشمن است، او میآید کاری میکند که شما حرکت را اینجور انجام بدهید؛ یعنی تصمیمسازی. در همهی دستگاهها سابقه هم دارد؛ فقط هم دستگاههای سیاسی نیست، دستگاههای روحانی و دینی و مانند اینها هم همیشه وجود داشته.
مرحوم آقای آسیّد حسن تهامی که از علمای بزرگ کشور ما و ساکن بیرجند بود، رفته بود در بیرجند مانده بود؛ ملّای خیلی بزرگی بود، اگر در قم یا نجف میماند، حتماً مرجع تقلید میشد؛ مرد بسیار دانایی بود. ایشان خودش برای من نقل کرد؛ گفت آنوقتی که عراقیها با انگلیسها میجنگیدند -در [سال] ۱۹۱۸؛ قریب صد سال پیش- یکی از مراجع وقت، یک نوکری داشت که خیلی مرد خوبی بود، با طلبهها گرم میگرفت، صحبت میکرد، با همه آشنا بود، با همه رفیق بود؛ اسمش را هم ایشان میگفت؛ من یادم نیست. گفت بعد که انگلیسها غلبه پیدا کردند و عراق را تصرّف کردند و آخرین جا نجف بود که وارد نجف شدند، خبر رسید به طلبهها که این نوکر فلان آقا، یک افسر انگلیسی است! گفت من باور نکردم؛ گفتم مگر میشود چنین چیزی؟ بعد میگفت در بازار حُوِیش -بازار معروفی است در نجف- داشتم میرفتم، دیدم هفت هشت ده نفر افسر انگلیسی و نظامی انگلیسی سوار اسب دارند میآیند -آنوقت با اسب رفتوآمد میکردند- یک افسری هم جلویشان است؛ خب، من کنار واایستادم که اینها بیایند رد شوند؛ وقتی رسیدند به من، دیدم آن افسری که جلو بود، از آن بالا گفت: آقای آسیّد حسن، حالت چطور است! نگاه کردم دیدم بله، همان آقایی است که نوکر فلان مرجع بود؛ سالها ما این را میدیدیم. گاهی نفوذ اینجوری است؛ نفوذ شخصی است؛ وارد خانهی کسی، وارد دستگاه کسی میشوند. در دستگاههای سیاسی هم الیماشاءالله از این قبیل وجود داشته است؛ امروز هم ممکن است باشد؛ البتّه خطرناک است.»
#امام_خامنه_ای
@sarbaze110
⭕️ #تقوای_اقدام
#امام_خامنه_ای 👇
📍یک وقت شما در جادهی #آسفالته راه می روید؛ این یک طور راه رفتن است.
📍یک وقت در راهی قدم برمیدارید که زیر پایتان -این طرف، آن طرف- در همه جا بوتههای #خار است.
💥وقتی در میان خارستانی عبور می کنید، طوری قدم برمی دارید که خار به لباس شما نگیرد و ساق پایتان را آزرده نکند.
این #تقواست؛✅
یعنی با دقّت، قدم برداشتن.
🌀لذاست که
اگر آدم، با تقوا باشد، به #ایمان خواهد رسید؛✅
اگر بی تقوا باشد، به ایمان نمیرسد.❌
حتی یک مرحله از تقوا، قبل از ایمان است.
⚠️آدم بی تقوا آن آدمی است که اگر به او بگویند #بیا دربارهی👇
مسألهی وجود،
مسألهی آفرینش
و هدف هستی #فکر_کن، میگوید: ولش کن بابا‼️
این بی تقوایی است.❌
✅آدم با تقوا آن کسی است که وقتی دربارهی👇
مسألهی هدف هستی
و مسألهی خدا
و قیامت، بحث و سؤال #مطرح میشود، به #فکر فرو میرود و میاندیشد تا #راه_درست را پیدا کند.
دراین باب اندیشیدن، تقواست.✅
♨️وقتی انسان #مؤمن شد،
#یک_وقت است که به ایمانِ خود، دل، خوش می کند و حرکت و رفتار خود را #مراقبت نمی کند؛
این بی تقوایی است.❌
#یک_وقت مراقبت میکند، این تقواست. ✅
🗓۱۳۷۷/۱۰/۲۵