🔴 ابعاد جنگ اقتصادی در پسابرجام 🔸امریکایی ها تاکنون مدل های مختلفی از جنگ اقتصادی را در کشورهای مختلف، طراحی و عملیاتی کرده اند. بارزترین نبرد اقتصادی آمریکا، فروپاشی اتحاد جماهیر #شوروی بوده است. شوروی نه با یک جنگ نظامی یا حتی فرهنگی بلکه در یک کارزار اقتصادی، شکست خورد و یک شبه فروپاشید. پس از آن نیز، سرمایه داران یهودی، به اسم خصوصی سازی، سهام بسیاری از شرکت های بزرگ روسی را از آن خود کردند و یلتسین را سالها در قدرت نگه داشتند. 🔸اما آمریکا برای نابودی اقتصاد #چین، بعنوان دومین رقیب اقتصادی و سیاسی خود در جهان، به نسخه جدیدتر و بروزتری نیاز داشت. این بار، هنگ کنگ کانون نبرد قرار گرفت. حدود 2 سال پیش، شاهد یک انقلاب اقتصادی مخملین در هنگ کنگ بودیم. آنچه به «خیزش چترها» معروف شد و در آن شبکه های اجتماعی و جوانان تبلت به دست، تحت پوشش «دموکراسی خواهی» و مطالبات معیشتی، در واقع، هدف سیاسی جدایی هنگ کنگ از چین با هدایت مقامات آمریکایی را دنبال می کردند. این جنگ اقتصادی همچنان ادامه دارد و چین با قوی تر کردن اقتصاد خود، امکان موفقیت آنرا گرفته و به نبردی درازمدت بین امریکا و چین منجر شده است. 🔸شوک اقتصادی اواخر دهه 1990 میلادی در کشورهای پاسیفیک یکی از نمونه های دیگر کلاسیک جنگ اقتصادی آمریکا در جهان است. اقتصاد این کشورها که بر مبنای «توسعه صادرات محور» بود، با خروج پولهای جورج سوروس سرمایه دار آمریکایی از این کشورها، شوک بسیار عظیمی را بر این کشورها وارد کرد. اوکراین نیز میدان نبرد اقتصادی و سیاسی توأما آمریکا با روسیه در سال های اخیر بوده است. همچنین در شیلی، ونزوئلا، عراق، لیبی و دیگر کشورهای زاویه دار با منافع آمریکا شاهد مدل های دیگری از جنگ اقتصادی بوده ایم. 🔸آنچه آمریکا را ترغیب به نبرد اقتصادی با کشورهای مخالف کرده، ناکامی در نبردهای #سیاسی و امکان ناپذیری نبردهای #نظامی در این کشورها بوده است. یعنی براندازی اقتصادی، مدل آپدیت شده براندازی سیاسی است. چنانکه ناکامی و عدم توفیق موسسات برانداز اقماری CIA نظیر بنیاد کارنگی، سورس و راکفلر در برخی پروژه های پر هزینه انقلاب رنگی در جهان از جمله انقلاب رنگی اوکراین و انقلاب رنگی سبز 88 ایران، اندیشکده های بازخورد دهنده به این دست از موسسات را مجبور به بروزرسانی و اصلاح مدل سنتی براندازی خویش متناسب با سازوکارهای نوین جهان معاصر کرده، که در این بین تمرکز بر دو ساز و کار بهره برداری موثر از #فضای_مجازی و براندازی اقتصادی در صدر اصلاحات و بروزرسانی ها قرار گرفته است و اغتشاشات مبتنی بر مدل فلاکت اقتصادی اوکراین که براساس اپلیکشن وی کی در فضای مجازی مدیریت می شد و یا همین «جنبش آمبرلا" ی معروف هنگ کنگ و اغتشاشات خیابانی علیه دولت مرکزی چین در همین راستا قابل ارزیابی است. 🔸 آنچه به عنوان وجه مشترک مدل های جدید جنگ اقتصادی امریکا در کشورهای مختلف، وجود دارد، آپدیت تاکتیک های براندازی اقتصادی با تکیه بر فضای مجازی است. جالب آنکه آثار پیاده سازی نرم مدل براندازی مبتنی بر فلاکت اقتصادی نسخه اوکراین در ایران کاملا مشهود بوده و شوربختانه همان موسسه صهیونیستی که اقدام به راه اندازی اپلیکیشن وی کی در اوکراین کرده، تلگرام را بر روی فضای الکترونیک ایران بصورت پهباد مجازی مستقر کرده است. فرایند معتادسازی عمومی به اپلیکیشن های مجازی و از جمله اپلیکشن های اقتصادی که با ورود ناگهانی استارتاپ ها به کشور و نرم افزارهای اسرائیلی همچون#ویز این روزها خبرساز شده، لایه دوم تسخیر فضای ارتباطی عمومی ایران با تلگرام است که رزمایش های مختلف آن در فضای مجازی برای تجمعات ظاهرا غیرسیاسی هم چندین بار تست شده است. 🔸برجام در وهله اول، خود یک مکانیزم افزایش تحریم ها و ورشکستگی تولید داخلی توامان و در واقع یک باتلاق تحریم است. بی توجهی به خواسته های اقتصادی مردم، تداوم فساد و اختلاس های نجومی، ناکارآمدی اقتصادی، تداوم فرسایشی فقر و مشکلات معیشتی، یکی از مهمترین عوامل در انباشت نارضایتی های مردم از نظام، و قاعدتا «ناآرام سازی اقتصادی» و «فتنه اقتصادی» است. همه اینها در کنار هم نشان می دهد بیانات رهبر انقلاب در این خصوص که "جنگ اصلی، جنگ اقتصادی است" معنای دقیقتر و واضح تری بیابد. بخشی از گفتگوی محمد عبدالهی، با روزنامه حمایت @sarbaze110