eitaa logo
انتی صهیونیست
85 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
203 ویدیو
98 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 تجسم خوردن مال يتيم إِنَّ الَّذينَ يَأكُلونَ أَموالَ اليَتامىٰ ظُلمًا إِنَّما يَأكُلونَ في بُطونِهِم نارًا ۖ وَسَيَصلَونَ سَعيرًا کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم می‌خورند، (در حقیقت،) تنها آتش می‌خورند؛ و بزودی در شعله‌های آتش (دوزخ) می‌سوزند. (سوره نساء، آیه ۱۰) تفسير مجمع البيان روشن است كه منظور از خوردن مال يتيم، تنها بلعيدن و خوردن آن نيست، بلكه هر نوع بهرهورى و تصرّف غاصبانه را شامل مىشود. و بدان دليل از آن به بلعيدن و خوردن تعبير شده كه بهرهوريهاى ديگر تابع آن است و مهمترين راه سودبردن از ثروت، هزينه كردن و خوردن آن بشمار مىرود. نظير اين تعبير درمورد هشدار از پيمودن راههاى نامشروع اقتصادى در قرآن شريف بكار رفته است، از جمله آيه ١٨٨ از سوره بقره و آيه ١٣٠ از سوره آل عمران كه در آيه نخست هرگونه حرامخوارگى و در آيه دوّم رباخوارگى نهى مىشود و در هر دو مورد، تعبير به همان صورت است. پرسش: چرا خوردن مال يتيم و حرمت آن را، به ظالمانه بودن آن قيد زده است؟ آيا اين بدان مفهوم نيست كه مىتوان مال يتيم را بصورت عادلانه نيز بلعيد و خورد؟ پاسخ: آيه شريفه اعلام مىدارد كه خوردن مال يتيم همواره ظالمانه و ناروا نيست، بلكه گاه عادلانه است؛ براى نمونه، اگر كسى سرپرست يتيم و نگاهدارنده مال او باشد و آنگاه بعنوان اجرت يا وام، چيزى از آن بردارد، نهتنها ظالمانه نيست كه حلال است. و اين سخن كه در اين دو صورت حقّ خود را گرفته است، نه مال يتيم را، درست نيست؛ بلكه حقّ خويش را از مال يتيم گرفته است، امّا نه از راهِ حرام و ظالمانه، بلكه از راهِ حلال. و اگر اين سخن درست هم باشد، باز هم مىتوان گفت كه اين قيد بهجهت بيان و تأكيد بكار رفته و روشنگر آن است كه خوردن و بردن مال يتيم ستمى آشكار است و بس. از هشتمين امام نور پرسيدند كه: كمترين مقدار خوردن و بردن مال يتيم كه انسان را درخور كيفر اين آيه شريفه خواهد ساخت، چه اندازه است؟ آن حضرت فرمود: كم و زيادِ آن ملاك نيست؛ بلكه اگر كسى با اين نيّت از مال يتيم چيزى بردارد كه آن را بازنگرداند، از خورندگان چنين مالى بشمار خواهد آمد: «فقال قليله و كثيره واحد اذا كان من نيّته اَن لايردّه اليهم».٢٥١ «انّما يأكلون فى بطونهم ناراً» همانا آتش شعلهورى در شكم خويش فرو مىبرند. در تفسير اين جمله، دو نظر آمده است: ١- بعضى گفتهاند: در روز رستاخيز، آتش شعلهور از دهان، بينى و گوش خورندگان مال يتيم زبانه مىكشد، تا شناخته شوند. دراين باره، حضرت باقر از پيامبر گرامى روايت كرده است كه: «يبعث ناس من قبورهم يومالقيامه تأجّج افواههم ناراً، فقيل من هؤلاء؟ فَقَرَءَ هذه الآيه.» روز رستاخيز، مردمى از گورهاى خويش برمىخيزند درحاليكه آتش از دهانشان زبانه مىكشد! پرسيدند: اى پيامبر خدا! اينان كيانند! آن حضرت به تلاوت اين آيه پرداخت كه: ان الّذين يأكلوناموال اليتامى ظلماً... ٢- و برخى ديگر گفتهاند: اين بيان در مقام مثال آمده و روشنگر اين واقعيت است كه خورنده بيدادگرِ مال يتيمان وارد دوزخ مىشود و آتش همه وجودش را فرا مىگيرد. «و سيصلون سعيراً» و بزودى در آتش برافروخته وارد مىشوند. گفتنى است كه واژه «بطون» در آيه شريفه و اين تعبير كه «آتش در شكمهاى خويش فرو مىبرند»، همه براى تأكيد است؛ و اينگونه گفتار درميانِ مردم بسيار است، از جمله مىگويند: «خودم با چشم ديدم» يا «با گوش خود شنيدم» و يا «با پاى خود رفتم» و... از ششمين امام نور آوردهاند كه در كتاب امير مؤمنان در اين مورد آمده است كه: كيفر خوردن بيدادگرانه و نارواى مال يتيم، در دنيا زودرس و در آخرت سهمگين خواهد بود؛ و آنگاه درمورد كيفر دنيوى آن، به تلاوت آيه «و ليخشالّذين لوتركوا...» و درمورد كيفر اخروى آن به تلاوت آيه «انّالّذين يأكلون اموالاليتامى ظلماً...» پرداخت. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بدترين خوراك ها، به ناحق خوردن مال يتيم است. تفسير العيّاشى : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : روز قيامت عدّه اى از گورهايشان بيرون مى آيند در حالى كه از دهان هايشان آتش زبانه مى كشد. عرض شد: اى رسول خدا! آنان چه كسانى هستند؟ فرمود: كسانى كه اموال يتيمان را مى خورند. حضرت رسول (ص) : نگاه كردم، به ناگاه عدّه اى را ديدم كه لب هايى مانند لب شتر دارند و يك نفر بر آنها گمارده شده و لب هاى آنان را مى گيرد و تخته سنگ هايى آتشين در دهانشان مى گذارد و داخل دهانشان پرت مى كند و آن سنگ ها از ماتحتشان بيرون مى آيد و آنان مانند گاو نعره و فرياد مى كشند. گفتم: اى جبرئيل! اينها چه كسانى هستند؟ گفت: اينان كسانى هستند كه اموال يتيمان را به ناحق مى خورند و در حقيقت آتشى در شكم خود فرو مى برند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : شبى كه به آسمان برده شدم گروهى را ديدم كه در شكم هاى آنان آتش افكنده مى شود و از ماتحتشان بيرون مى آيد. گفتم: اى جبرئيل
! اينها كيستند؟ گفت: اينها كسانى هستند كه اموال يتيمان را به ناحق مى خورند. امام صادق : يكى از گناهان كبيره به ناحق خوردن مال يتيم است.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 تكان دهنده ترين آيات قران إِنَّ في خَلقِ السَّماواتِ وَالأَرضِ وَاختِلافِ اللَّيلِ وَالنَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الأَلبابِ مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌های (روشنی) برای خردمندان است. (سوره آل عمران، آیه ۱۹۰) الَّذينَ يَذكُرونَ اللَّهَ قِيامًا وَقُعودًا وَعَلىٰ جُنوبِهِم وَيَتَفَكَّرونَ في خَلقِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رَبَّنا ما خَلَقتَ هٰذا باطِلًا سُبحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّارِ همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند؛ (و می‌گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! (سوره آل عمران، آیه ۱۹۱) رَبَّنا إِنَّكَ مَن تُدخِلِ النّارَ فَقَد أَخزَيتَهُ ۖ وَما لِلظّالِمينَ مِن أَنصارٍ پروردگارا! هر که را تو (بخاطر اعمالش،) به آتش افکنی، او را خوار و رسوا ساخته‌ای! و برای افراد ستمگر، هیچ یاوری نیست! (سوره آل عمران، آیه ۱۹۲) رَبَّنا إِنَّنا سَمِعنا مُنادِيًا يُنادي لِلإيمانِ أَن آمِنوا بِرَبِّكُم فَآمَنّا ۚ رَبَّنا فَاغفِر لَنا ذُنوبَنا وَكَفِّر عَنّا سَيِّئَاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الأَبرارِ پروردگارا! ما صدای منادی (تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت می‌کرد که: «به پروردگار خود، ایمان بیاورید!» و ما ایمان آوردیم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهای ما را بپوشان! و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران! (سوره آل عمران، آیه ۱۹۳) رَبَّنا وَآتِنا ما وَعَدتَنا عَلىٰ رُسُلِكَ وَلا تُخزِنا يَومَ القِيامَةِ ۗ إِنَّكَ لا تُخلِفُ الميعادَ پروردگارا! آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی، به ما عطا کن! و ما را در روز رستاخیز، رسوا مگردان! زیرا تو هیچ‌گاه از وعده خود، تخلف نمی‌کنی. (سوره آل عمران، آیه ۱۹۴) تفسير مجمع البيان اهميت آيات تمام آيات قرآن داراى اهميت است ، زيرا همگى كلام خداست ، و براى تربيت و نجات بشريت نازل شده است ، ولى در ميان آنها بعضى درخشندگى خاصى دارد، از جمله پنج آيه فوق از فرازهاى تكان دهنده قرآن است ، كه مجموعهاى از معارف دينى آميخته با لحن لطيف مناجات و نيايش ، در شكل يك نغمه آسمانى مى باشد، و لذا در احاديث و روايات اهميت خاصى باين آيات داده شده است . عطاء بن ابى رياح مى گويد: روزى نزد عايشه رفتم ، از او پرسيدم ، شگفت انگيزترين چيزى كه در عمرت از پيامبر اسلام ، ديدى چه بود او گفت كار پيامبر همه اش شگفت انگيز بود. ولى از همه عجيب تر اينكه : شبى از شبها كه پيامبر در منزل من بود باستراحت پرداخت ، هنوز آرام نگرفته بود، از جا برخاست و لباس پوشيد و وضو گرفت و بنماز ايستاد. و آنقدر در حال نماز و در جذبه خاص الهى اشك ريخت ، كه جلو لباسش از اشك چشمش تر شد، سپس سر به سجده نهاد، و چندان گريست كه زمين از اشك چشمش تر شد. و همچنان تا طلوع صبح منقلب و گريان بود، هنگاميكه ((بلال )) او را به نماز صبح خواند، پيامبر را گريان ديد. عرض كرد چرا چنين گريانيد؟ شما كه مشمول لطف خدا هستيد؟ فرمود: ((افلا اكون لله عبدا شكورا؛ آيا نبايد بنده شكرگزار خدا باشم چرا نگريم ؟ خداوند در شبى كه گذشت ، آيات تكان دهنده اى بر من نازل كرده است . و سپس شروع بخواندن پنج آيه فوق كرد. و در پايان فرمود: ((ويل لمن قرئها و لم يتفكر فيها؛ واى به حال آنكس كه آنها را بخواند و در آنها نينديشد)). جمله اخير كه افراد را با تاءكيد فراوان به تفكر هنگام تلاوت اين آيات امر مى كند، در روايات متعددى به عبارات گوناگون نقل شده است . در روايتى از على (عليه السلام ) نقل شده كه پيامبر خدا هر گاه ، براى نماز شب بر مى خاست نخست مسواك مى كرد، و سپس نظرى به آسمان مى افكند، و اين آيات را زمزمه مى نمود. در روايات اهل بيت نيز دستور داده شده كه هر كس براى نماز شب برمى خيزد اين آيات را تلاوت كند. نوف بكالى ، كه از ياران خاص على (عليه السلام ) بود، مى گويد: شبى در خدمتش بودم ، هنوز چشم مرا خواب فرا نگرفته بود، ديدم امام برخاست ، و شروع به - خواندن اين آيات كرده ، سپس مرا صدا زد و گفت : اى نوف ! خوابى ، يا بيدار؟ عرض كردم بيدارم و صحنه آسمان را تماشا مى كنم فرمود: خوشا آنان كه آلودگى هاى زمين را نپذيرفتند و به اين راه آسمان ، پيش رفتند (از چهار ديوار عالم ماده بيرون پريدند و روح بلند آنها ملكوت آسمانها را سير مى كند). تفسير نمونه ١- امير مؤمنان از پيامبر گرامىآورده است كه آن گرانمايه عصرها و نسلها، هنگامى كه در دل شب از خواب برمىخاست، به آسمان مىنگريست و اين آيات را زمزمه مىكرد كه: ان فى خلقالسماوات والأرض... ٢- و نيز روايت كردهاند كه آن حضرت پس از فرود اين آيات فرمود: واى بر آنان كه اين آيات را بخوانند و در آنها نينديشند، ويل لمن قرئها و لم يتفكر فيها. ٣- و پيشوايان نور سفارش كردهاند
كه رهروان راه آنان، بههنگام برخاستن براى نماز شب، اين آيات پنجگانه را با تفكّر بخوانند؛ و پس از نماز بامدادى نيز به تلاوت آنها بپردازند. ٤- از ششمين امام نور آوردهاند كه فرمود: پيامبرگرامى شبها هنگامى كه از خواب برمىخاست، به آسمان نيلگون چشم مىدوخت و اين آيات را زمزمه مىكرد. آنگاه مسواك مىزد و وضو مىساخت. سپس به مسجد مىرفت و چهار ركعت نماز طولانى مىخواند. و به خانه باز مىگشت؛ و باز هم به آسمان نظاره مىكرد و اين آيات را تلاوت مىكرد... و دگرباره به مسجد مىشتافت و بسان بار نخست، چهار ركعت نماز طولانى مىخواند؛ آنگاه به خانه برمىگشت و مىخوابيد؛ و دگرباره بيدار مىشد و اين آيات را زمزمه مىكرد. و براى بار سوّم، بعد از مسواك كردن و وضوساختن، به مسجد مىرفت و نماز شفع و وتر مىخواند؛ آنگاه براى نماز بامدادى آماده مىشد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 سنت آزمايش الهي تغيير ناپذير است، عدم شكستن عهد و پيمان لَتُبلَوُنَّ في أَموالِكُم وَأَنفُسِكُم وَلَتَسمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أوتُوا الكِتابَ مِن قَبلِكُم وَمِنَ الَّذينَ أَشرَكوا أَذًى كَثيرًا ۚ وَإِن تَصبِروا وَتَتَّقوا فَإِنَّ ذٰلِكَ مِن عَزمِ الأُمورِ به یقین (همه شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش می‌شوید! و از کسانی که پیش از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده [= یهود]، و (همچنین) از مشرکان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید! و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، (شایسته‌تر است؛ زیرا) این از کارهای مهم و قابل اطمینان است. (سوره آل عمران، آیه ۱۸۶) وَإِذ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ الَّذينَ أوتُوا الكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنّاسِ وَلا تَكتُمونَهُ فَنَبَذوهُ وَراءَ ظُهورِهِم وَاشتَرَوا بِهِ ثَمَنًا قَليلًا ۖ فَبِئسَ ما يَشتَرونَ و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خدا، از کسانی که کتاب (آسمانی) به آنها داده شده، پیمان گرفت که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید! ولی آنها، آن را پشت سر افکندند؛ و به بهای کمی فروختند؛ و چه بد متاعی می‌خرند؟! (سوره آل عمران، آیه ۱۸۷) هنگامى كه مسلمانان، از مكه به مدينه مهاجرت نمودند و از خانه و زندگى خود دور شدند، مشركان دست تجاوز به اموال آنها دراز كرده به تصرّف خود درآوردند و به هر كس دست مىيافتند، از اذيّت و آزار زبانى و بدنى فروگذار نمىكردند. و هنگامى كه به مدينه آمدند، در آنجا گرفتار بدگويى و آزار يهوديان مدينه شدند، مخصوصا يكى از آنان به نام كعب بن اشرف شاعرى بدزبان و كينهتوز بود، كه پيوسته پيامبر و مسلمانان را به وسيله اشعار خود، هجو مىكرد و مشركان را بر ضد آنها تشويق مىنمود. حتى زنان و دختران مسلمان را موضوع غزلسرايى و عشق بازى خود قرار مىداد. خلاصه كار وقاحت را به جايى رسانيد كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) ناچار دستور قتل او را صادر كرد و به دست مسلمانان كشته شد. اين آيه طبق رواياتى كه در تفاسير نقل شده، اشاره به اين موضوع است و مسلمانان را به ادامه مقاومت تشويق مىنمايد. سراى آزمون آفريدگار هستى روشن مىسازد از آنجا كه دنيا سراى رنجها و ناگواريها، و جايگاه آزمون است، از ايمانآوردگان و شايستگان روى مىگرداند تا شكيبايى ورزند و پاداش عظيمى از آنِ خود سازند. بيقين شما در داراييها و جانهايتان آزموده خواهيد شد و رنجها و فشارها به شما روى خواهد آورد و وظايف دشوارى چون كارزار «اُحُد» و جهاد و شهادت درپيش خواهيد داشت. بهاعتقاد دانشوران، از اين امور بطور مجاز به آزمون تعبير شده است؛ چرا كه پروردگار جهان، داناى به امور است و گذشته و آينده و حال، همه و همه براى او روشن است، پس آزمون حقيقى درباره او درست نيست، بلكه او اين فراز و نشيبها را در زندگى مقرّر مىدارد تا تواناييها شكوفا شود و حقجويان از باطلگرايان شناخته شوند. و اگر بر اين آزارها و فشارها درراه هدف شكيبايى ورزيد و پروا پيشه سازيد و بجاى بيتابى و ضعف، به حق توكّل كنيد و به مقرّرات او تمسّك جوييد، كارى بزرگ كردهايد؛ و اين از كارهايى است كه رشد و شايستگى و درستى آن آشكار شده و راز موفّقيت شناخته شده است؛ پس انسان خردمند بايد بر آن تصميم بگيرد و آهنگ آن كند. تقارن ((صبر)) و ((تقوى )) در آيه گويا اشاره به اين است كه بعضى افراد در عين استقامت و شكيبائى ، زبان به ناشكرى و شكايت باز مى كنند، ولى مؤ منان واقعى صبر و استقامت را همواره با تقوى مى آميزند، و از اين امور دورند. هشدار از پيمانشكنى و حقپوشى در اين آيه شريفه، پيمانشكنى وحقپوشى اهل كتاب بهتصوير كشيده مىشود. و هنگامى را بيادآور كه خداوند از كسانى كه به آنان كتاب آسمانى داده شد، پيمان گرفت كه«بطور قطع بايد آن آخرين پيامبر را به مردم معرّفى كنيد و نام و نشان و درستى رسالت و دعوت او را بروشنى براى بندگان خدا بازگوييد و موقعيت آسمانى آن برترين انسان را در وقت مقرّر پوشيده مداريد». يادآور مىشود كه
منظور از اهل كتاب، يهود يا نصارا و يا هردو گروهند كه ضمير در هر دو فعل، به وجودِ گرانمايه محمّد(ص) اشاره دارد؛ گرچه برخى گفتهاند كه دو ضمير به كتابى برمىگردند كه نام بلند محمّد(ص) در آن آمده و مقصود اين است كه آن كتاب و پيام آن را، بروشنى براى مردم بيان كنيد و پوشيده نداريد». اما آنان آن پيمان را پشتسر افكندند و درحاليكه از آن آگاه بودند و به آن اقرار داشتند، بدان عمل نكردند و بجاى آن، بهايى ناچيز بدست آوردند. منظور اين است كه آنان عهد خدا را با كالاى بىارزش دنيا مبادله كردند و دربرابر اين حقپوشى، به رشوهها و هديهها و زر و زيورى كه زورمداران و مردم نادان به آنان مىدادند، دل خوش داشتند؛ و جز اينها، چيزى نصيب آنان نشد. و راستى كه چه بد معاملهاى كردند! چرا كه به كيفر اين عمل زشت و ناپسندشان، خود را مستحقّ عذاب پايانناپذي ر خدا ساختند و دربرابر كالاها و ارزشهاى بىمقدار اين جهان فناپذير، عذاب دردناك سراى آخرت را از آنِ خود كردند. اين آيه شريفه بيان مىدارد كه بيان حق، واجب و كتمان حقيقت حرام است و ناگفته پيداست كه بيان مقرّرات خدا و گواهى و فتوا و ديگر امورى كه سيره دانشوران واقعى است، از آن جمله است. از پيغمبر گرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله نقل شده كه فرمود: هر كس كه علم و دانشى را از آنها كه اهل آن هستند (و نياز به آن دارند) كتمان كند خداوند در روز رستاخيز، دهنه اى از آتش به دهان او مى زند. «ثعلبى» در تفسير خود به نقل از «حسنبن عمّاره» آورده است كه: پس از آنكه «زهرى» بيان روايت را ترك كرد، نزد او رفتم و از او تقاضا كردم درسى از قرآن يا روايات برايم بازگويد. اوگفت: دوست من! مگر نمىدانى كه من بيان حديث و اندرز را رها كردهام؟ گفتم: يا روايتى برايم بيان كن و يا بشنو تا حديثى برايت بگويم. گفت: بگو. گفتم: از امير مؤمنان آوردهاند كه فرمود: خدا پيش از آنكه از مردم نادان پيمان گيرد كه از پى كسب دانش بروند، از دانشوران پيمان گرفت كه به آنان بياموزند. و پس از آن بود كه «زهرى» چهل روايت برايم بيان كرد. هشدار از خودخواهيها منابع؛ مجمع البيان، تفسير نمونه 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 اگر نامتان را مسلمان نهاده ايد بايد مورد آزمايش الهي قرار گيريد سنت آزمايش از زمان اولين نبي الهي تا حال وجود داشته است و براي رعايت عدالت الهي تغيير ناپذير است و شكستن عهد و جا زدن سرنوشتي جز مورد غضب و نفرين خداوند قرار گرفتن همانند بني اسرائيل( اولين قومي بودند كه با ولي معصوم زمان خود حضرت موسي (ع) بيعت كردند عهد بستند براي تشكيل حكومت الهي در سرزمين موعود ولي در امتحان و آزمون جهاد مردود شده عهد شكستند و مورد غضب الهي قرار گرفتند) نخواهد داشت. برخي از اصلي ترين آزمون هاي مشترك در تمام اديان الهي براي رسيدن به حكومت ولي معصوم اقتصادي، جهاد( مردود شدن قوم حضرت موسي)، عدالت( مردود شدن قوم حضرت داود)، حكمت
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 چرا يهود خدا را فقير مي پنداشتند؟ لَقَد سَمِعَ اللَّهُ قَولَ الَّذينَ قالوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَنَحنُ أَغنِياءُ ۘ سَنَكتُبُ ما قالوا وَقَتلَهُمُ الأَنبِياءَ بِغَيرِ حَقٍّ وَنَقولُ ذوقوا عَذابَ الحَريقِ خداوند، سخن آنها را که گفتند: «خدا فقیر است، و ما بی‌نیازیم»، شنید! به زودی آنچه را گفتند، خواهیم نوشت؛ و (همچنین) کشتن پیامبران را بناحق (می‌نویسیم)؛ و به آنها می‌گوییم: «بچشید عذاب سوزان را (در برابر کارهایتان!)» (سوره آل عمران، آیه ۱۸۱) در الدرالمنثور است كه ابن جرير و ابن منذر از قتاده روايت كرده كه در ذيل آيه : ((لقد سمع الله ...)) گفته است : (طبقه قبل از طبقه ما) براى ما چنين گفتند: كه اين آيه درباره حى بن اخطب نازل شده كه وقتى آيه شريفه بقره ٢٤٥ نازل شد مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (( شان نزول آیه روزى پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: هر كس صدقهاى بدهد، دو برابر آن در بهشت خواهد داشت. "ابو الدحداح انصارى" عرض كرد، اى رسول خدا! من دو باغ دارم اگر يكى از آنها را به عنوان صدقه بدهم، دو برابر آن را در بهشت خواهم داشت؟ آن حضرت فرمود: آرى. عرض كرد: "امّ الدحداح" نيز با من خواهد بود؟ حضرت فرمود: آرى. عرض كرد: فرزندانم نيز با من خواهند بود؟ فرمود: آرى. سپس او باغى را كه بهتر از ديگري بود، به عنوان صدقه و کمک به فقرا در اختيار پيامبر (صلي الله عليه و آله) قرار داد. اين آيه نازل شد، و صدقه او را دو هزار هزار برابر براى او كرد و اين است معنى "أَضْعافاً كَثِيرَةً". ابو الدحداح بازگشت و همسرش امّ الدحداح و فرزندان را در آن باغى ديد كه صدقه قرار داده بود، به در باغ ايستاد و نخواست وارد آن شود، و همسرش را صدا زد و گفت: من اين باغ را صدقه قرار دادهام و دو برابرش را در بهشت خريدارى كردهام و تو و فرزندان نيز با من خواهيد بود. همسرش گفت: مبارك است آنچه را فروخته و آنچه را خريدهاى، پس همگى از باغ خارج شدند و آن را به پيامبر اسلام تسليم كرد. پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: "چه بسيار نخلههايى در بهشت كه شاخههايش براى ابى الدحداح آويزان شده است")) كار ما به كجا رسيده كه پروردگارمان از ما قرض مى خواهد آنطور كه يك فقير از غنى قرض مى گيرد. و در تفسير عياشى در ذيل همين آيه از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: به خدا سوگند يهوديان خدا را نديده اند تا بدانند كه فقير است و ليكن از آنجا كه ديدند اولياى خدا فقيرند پيش خود گفتند اگر خدا غنى بود اوليايش هم غنى بودند پس لابد خدا فقير است كه اينان فقيرند، آنگاه از در فخر فروشى ثروت خود را به رخ كشيدند و گفتند: ((خدا فقير است و ما غنى ))!. و در مناقب از امام باقر (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: مشمول اين آيه كسانى هستند كه پنداشته اند امام محتاج است به آنچه مردم برايش مى برند. ترجمه تفسير الميزان جلد ٤ صفحه ١٣٣ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خداوند چگونه مهلت می دهد؟( سنت امهال و استدراج) خداوند دو نوع مجازات دارد؛ «مجازات‌های تربیتی» و «مجازات‌های پاک سازی و استیصال» هدف در مجازات‌های قسم اول آن است که در سختی و رنج قرار گیرند و ضعف و ناتوانی خود را در یابند و از مرکب غرور پیاده شوند. ولی هدف در قسم دوم که در مورد افراد غیر قابل اصلاح صورت می‌گیرد این است که به حکم فرمان آفرینش ریشه کن شوند چرا که در این نظام حق حیات برای آن‌ها باقی نمانده و این خارهای راه تکامل انسان‌ها باید کنار زده شوند. (تفسیر نمونه ج ١٤ ص ٢٨٨، ج ١٧، ص ١٥٩ و ج ١٥، ص ٣٥٣ وج ٢٠، ص ١٨٢ وج ١٧، ص ١٧٧) مربوط به عذاب استیصال آمده است. عذاب امهال و استدراج یعنی مهلت دادن به ظالم و گناه کار و عذاب استیصال یعنی بدون وقفه آن را فرستادن. منتهی در این رابطه به چند نکته باید توجه نمود: ١- اولاً چنین نیست که خداوند نسبت به همه ستم‌ها و گناهان به طور کلی، فرصت و مهلت دهد. در روایات شیعه، برخی از گناهان به عنوان «گناهان زود کیفر» معرفی شده است. به عنوان مثال: پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می‌رسد و به آخرت نمی‌افتد: آزردن پدر و مادر، زورگویی و ستم به مردم و ناسپاسی نسبت به خوبی‌های دیگران.» (ترجمه میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج ٤، ص ١٩٠٣). ٢- اساس دنیا سامانه امتحان و آزمایش و ابتلا است. بشر به دنیا می‌آید تا اختیار و اراده خود، سرنوشت خود را بسازد. بنا نیست که خدای متعال با اعطای آزادی و اختیار که به بشر داده فرصت‌ها را از او بگیرد. تا هنگامی که انسان در این دنیا زندگی می‌کند، فرصت دارد که کارهای نیک و یا کارهای بد انجام دهد و یا حتی ظلم و ستم کند. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِ
نْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا؛ هر دو دسته - دنیاخواهان و آخرت طلبان - را از عطای پروردگارت مدد می‌بخشیم و عطای پروردگارت از کسی منع نشده است. (اسراء، آیه ٢٠) بنابراین بخشی از این مهلت (امهال) و فرصت دادن برای ایجاد میدان آزمایش است تا سره از ناسره و خوب از بد تمایز یابند. دو سنت جاری در زندگی انسان‌ها دو سنت الهی در زندگی انسان جاری است: الف. سنت استدراج ب. سنت امهال. علامه طباطبایی درباره سنت استدراج در ذیل آیه ١٨٢ سوره اعراف «وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ». می‌فرماید: «استدراج در لغت به معنای این است که کسی در صدد برآید پله پله و به تدریج از مکانی یا مقامی بالا رود یا پایین آید و یا نسبت به آن نزدیک شود. لکن در این آیه قرینه مقام دلالت دارد بر این که منظور نزدیک شدن به هلاکت است یا در دنیا و یا در آخرت؛ و این که استدراج را مقید کرد به راهی که خود آنان نفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک کردن آشکارا نیست، بلکه در همان سرگرمی به تمتع از مظاهر زندگی مادی مخفی است، در نتیجه ایشان با زیاده‌روی در معصیت پیوسته به سوی هلاکت نزدیک می‌شوند، پس می‌توان گفت: استدراج تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگری است تا بدین وسیله التذاذ به آن نعمت‌ها ایشان را از توجه به وبال کارهایشان غافل بسازد.» (ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج ٨، ص ٤٥٤) سنت امهال: امهال یعنی مهلت دادن، خداوند متعال برای رعایت یک سلسله مصالحی که ما از برخی از آن‌ها نا آگاهیم در عقوبت اهل باطل تعجیل نمی‌کند بلکه به آنان فرصت و مهلت می‌دهد. اموری را در حد درک بشری می‌توان به عنوان فلسفه امهال نام برد: و البته نباید کسانی که کافر شده اند تصور کنند این که به ایشان مهلت می‌دهیم برای آنان نیکوست، ما فقط به ایشان مهلت می‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند و آنگاه عذابی خفت آور خواهند داشت ازدیاد در گناه و عذاب الهی خداوند در سوره مبارکه آل عمران آیه ١٧٨ چنین می‌فرماید: «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ ِلأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْمًا وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ و البته نباید کسانی که کافر شده اند تصور کنند این که به ایشان مهلت می‌دهیم برای آنان نیکوست، ما فقط به ایشان مهلت می‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند و آنگاه عذابی خفت آور خواهند داشت.» یعنی خداوند به کفار مهلت می‌دهد و این مهلت در حقیقت یک بستر آزمایشی است که ان‌ها خود را در آن محک بزنند. اما آن‌ها به سوء اختیار خود راه گمراهی را بر می‌گزینند و فریب امهال الهی را می‌خورند و غرق در گناه می‌شوند. به بیان دیگر این ازدیاد گناه، نتیجه و عاقبت غفلت آن‌ها از هشدارهای خداوند است. عذاب قبر فرصت توبه و بازگشت اگر خداوند در عقاب ظالمان تعجیل کند و فرصت توبه و اصلاح به آنان ندهد، اولاً انسانی باقی نمی‌ماند که از عقوبت دنیوی سالم بماند و ثانیاً با نبود فرصت توبه، روح ناامیدی بر مردم حاکم می‌شود. خداوند در سوره فاطر آیه ٤٥ می‌فرماید: «لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ بِما کَسَبُوا ما تَرَکَ عَلی ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِعِبادِهِ بَصیرًا اگر خدای متعال مردم را به آنچه می‌کنند مؤاخذه می‌کرد، هیچ جنبنده‌ای را بر پشت زمین باقی نمی‌گذاشت ولی مؤاخذه انان را تا سرآمدی معین به تأخیر می‌اندازد و چون سرآمدش در رسد خدا به کار بندگانش بیناست.». بنابراین امهال و استدراج نسبت به برخی از گنهکاران مقدمه عذاب سخت الهی است و نسبت به برخی دیگر سبب توبه و بازگشت به سوی رحمت الهی باشد.
🔘 وهابیت و فتنه ی شام 🔺ارتش‌های وهابی و قبیله‌های بیابان نجد در قلب شبه جزیره‌ی عربستان، حدود دویست سال پیش تلاش کردند تا دمشق را تصرف کرده و وارد آن شوند. آن‌ها تصرف دمشق را بر پیروان خود فریضه‌ای مذهبی عنوان نمودند اما به لطف خدا آن‌ها در سوریه با شکست مواجه شدند و تا چند دهه‌ی اخیر، سوریه از وهابیت پاک بود. ▪️توطئه‌های امروز سوریه در شرایطی در حال روی دادن است که تا سه دهه‌ی پیش، هیچ نام و نشانی از وهابیت در سوریه نبود اما هم‌اکنون وهابیت در سوریه و بین شهروندان آن رسوخ کرده و موج می‌زند و این پدیده به شکلی ویژه در میان روستاییان و مستمندان سوری به سرعت در حال توسعه و گسترش است. معروف است که عربستان سعودی و قطر هزینه‌ی فعالیت احزاب وهابی و جریان‌های آن را در سراسر جهان تأمین می‌کنند. 🔺این موضوعی است که عملا در مصر (پس از سقوط «حُسنی مبارک») شاهد آن بودیم که وهابی‌ها با نفوذ در جریان سلفی این کشور و پس از حصول اطمینان از سرسپردگی آن‌ها، اقدام به حمایت مالی بی‌وقفه از این جریان کردند تا سلفی‌های مصر پس از جماعت اخوان‌المسلمون، بزرگترین جایگاه سیاسی را در مصر احراز کنند و موفقیت‌های بزرگی را در انتخابات پارلمانی این کشور به دست آورند. ▪️وهابیت در افغانستان نیز حضور چشم‌گیری داشته است. این نفوذ به زمان حضور مبارزان احزاب اهل سنت علیه اشغال این کشور توسط اتحاد شوروی سابق بازمی‌گردد. در آن زمان وهابی‌ها به بهانه‌ی مبارزه با اشغالگران کمونیست و بعد از آن به بهانه‌ی مبارزه با اشغالگران آمریکایی و اروپایی، طالبانِ وهابی را روی کار آوردند و با حمایت مالی و نظامی از تفکر طالبانیستی، موفق شدند اشغالگران شوروی را از افغانستان بیرون کنند. بدین ترتیب تا زمان تصرف افغانستان توسط آمریکایی‌ها، طالبان یکه‌تاز عرصه‌ی این کشور بود. 🔺وهابیت علاوه بر مصر و افغانستان در کشورهای یمن، الجزایر و عراق نیز نفوذ چشم‌گیری داشته است. اهل سنت سوریه، همچنان از خطری که وهابیت برای آن‌ها دارد غافل هستند چون بیشتر آنان خیال می‌کنند که وهابیت یکی از مذاهب اسلامی است و همین توهم، موجب شده تا چند میلیون روستایی در «ادلب»، «دمشق»، «درعا» و «حماه»، به فرقه‌ی وهابیت بگرایند و این در حالی است که بحران امنیتی که سوریه اکنون با آن مواجه است، مورد حمایت مالی و نظامی گسترده‌ی سعودی‌ها با هدف نشر و گسترش این فرقه در سراسر سوریه است. ادامہ دارد... رونوشت: از تبار ابلیس @sarbaze110
امام صادق(ع) فرمودند: 💠مَنْ ماتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقائِمِ فى فُسْطاطِهِ قالَ: ثُمَّ مَكَثَ هُنيئَةً، ثُمَّ قالَ: لابَلْ كَمَنْ قارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِه، ثُمَّ قالَ: لاوَاللّه ِ اِلاّ كَمَنِ اسْتَشْهَدَ مَعَ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله💠 اگر كسى از شما بميرد در حالى كه منتظر حكومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده ، همانند كسى است كه با امام قائم عليه السلام در خيمه اش بوده است سپس اندكى درنگ كرد و فرمود : نه ، بلكه همانند كسى است كه در كنار حضرت زد و خورد كند سپس فرمود : نه، به خدا قسم، بلكه مانند كسى است كه در كنار رسول خدا به شهادت برسد. بحارالأنوار ، ج 42 ، ص 126. @sarbaze110
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : اللّهُمَّ ارحَم خُلَفائي ! ـ ثَلاثا ـ قيلَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، و مَن خُلَفاؤُكَ ؟ قالَ : الَّذينَ يُبَلِّغونَ حَديثي و سُنَّتي ، ثُمَّ يُعَلِّمونَها اُمَّتي. حضرت على عليه السلام مي فرمايند: رسول خدا سه بار فرمود : «خداوندا ! به جانشينانم رحم كن!» گفته شد : اى رسول خدا! جانشينان شما كيان اند؟ فرمودند : «آنان كه حديث و سنّت مرا تبليغ مى كنند و آنها را به امّت من مى آموزند».  الأمالي للصدوق : 247/ 266. @sarbaze110
فرازی دیگر از روایت معروف امام صادق ع در حال تحقق. یک روایت چهار بخشی از امام صادق: 1⃣ عبدالله حجاز می میرد . 2⃣ پس از مرگش اختلاف در آل فلان خواهد افتاد . 3⃣ پس از مرگ او حکومت ها در حجاز از چندین ساله به چند ماهه و چند روزه تبدیل خواهد شد و هیچ حکومتی دوام نخواهد آورد . 4⃣ حضرت میفرمایند چندان طول نمیکشد که حکومت به دست امام زمان عج خواهد افتاد. بحارالانوار جلد ۵۲ ص ۲۱۰ به فضل خدا ما شاهد دو بند اول بودیم و در آستانه بند سوم و چهارم هستیم . در خبرها داشتیم که ملک سلمان پادشاه عربستان در حال انتقال حکومت به فرزندش است درست طبق این روایت که حکومت های بعد از عبدالله به چند سال نمیرسد . پایگاه « شؤون خلیجیة » به نقل از منابع داخل عربستان نوشت: اکنون اقداماتی در داخل خاندان حاکم سعودی در جریان است که هدف از آن پذیرش برخی تغییراتی است که احتمالا به زودی اعلام خواهد شد. این تغییرات شامل تعیین محمد بن سلمان به عنوان پادشاه کشور است، درست شبیه روندی که در قطر رخ داد و بر اساس آن حمد امیر این کشور تمیم پسرش را به عنوان امیر جدید تعیین کرد. ✌️ شیعیان بشارت ان شاءالله ✌️ @sarbaze110
http://youtu.be/ATrDPGypJHw كه توضيح ميدهد كه نام در كتاب انها نام است. و اين همان خدايي هست كه او را ميشناسند. https://telegram.me/joinchat/A8jJBjwtKZo_9yqNqobzmw @sarbaze110