هدایت شده از سرباز گمنام امام زمان (عج)
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
یاالله یا زهـ️ــــــــرا سلام الله علیها
«دعاے زیباے فرج »
بخوان دعاے فرج را دعا اثر دارد.... 🌹
قرار هرروزما
براے عاشقان مهدے بخوانیم تا هر شب میلیونها دعا خواندہ شود
🍃🌺🍃🌺🍃
هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج را زمـزمـه کـند. هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای آن جـوان دعا میفرمایند❣
التماس دعا💚💚
🌷 @sarbazegomnam🌹
فوروارد یادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 تکرار دغدغه از #اتش تا #هتاکی صدای ایران توسط نماینده مجلس
🔹۲۸ آذر ۹۷| عثمانی در صحن علنی مجلس: چرا وقتی به همکارمان بیحرمتی میشود کل کشور را درگیر میکنیم اما وقتی چهار دانشآموز در آتش میسوزند هیچکجا آن را منعکس نمیکنیم.
✍ جواب کاملا شفاف است چون ماجرای گمرک و فیلم هتاکی آقایان باعث میشه اولا رایشون کم بشه دوما دفعه بعد هیچ رئیس گمرکی جرات نکنه با واردات میلیاردی آقایان مخالفت کنه ولی ۴ تا دانش آموز مستضعف سوخته در آتش چه منفعتی برای آقایان میتواند بیاورد؟
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
19.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۳ آذر ۹۷| #رحیم_پور_ازغدی
کلیپ کامل سخنان روشنگرایانه قبل نماز جمعه که باعث آشفتگی خیلی ها شده است
#حوزه_سکولار
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
مـــن بـــا تـــو ✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے #قــســمــت:دهم همونطور ڪہ تو حیاط راہ می
مـــن بـــا تـــو
✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے
#قــســمــت:یازدهم
با بے حوصلگے وارد حیاط شدم،سہ هفتہ بود خونہ عاطفہ اینا نمیرفتم،از امین خجالت مے ڪشیدم،اوایل
آذر بود و هواے پاییزے بدترم مے ڪرد! بہ پنجرہ اتاق عاطفہ نگاہ ڪردم،سنگ ریزہ اے برداشتم و
پرت ڪردم سمت پنجرہ ،خواب آلود اومد جلوے پنجرہ با عصبانیت گفت:صد دفعہ نگفتم با سنگ نزن بہ
شیشہ؟!همسایہ ها چے فڪر مے ڪنند؟! عاشق دلخستہ ام ڪہ نیستے فردا بیاے منو بگیرے! بذار دوتا
همسایہ برام بمونہ! با خندہ نگاهش ڪردم.
_ڪلا اهداف تو شوهر ڪردن خلاصہ میشہ؟
نشست لب پنجرہ با نیش باز گفت:اوهوم،زندگے یعنے شوهر! با خندہ گفتم:بلہ بلہ لحاظشم گرفتم! خواست
چیزے بگہ ڪہ دیدم چشماے خواب آلودش گشاد شد و لبشو گاز گرفت. با تعجب گفتم:چے شد عاطفہ؟
پریدم رو تخت و حیاطشون رو نگاہ ڪردم،امین داشت با اخم نگاهش مے ڪرد،خواستم از رو تخت برم
پایین ڪہ با صداے بلند و عصبے گفت:هانیہ خانم! خیلے جلوش خوب بودم خوبتر شدم! برگشتم سمتش و
آروم سلام ڪردم! بدون اینڪہ جواب سلامم رو بدہ با عصبانیت گفت:وسط حیاط نمایش راہ
انداختید؟تماشگرم ڪہ دارید! با تعجب نگاهش ڪردم،برگشت سمت چپ!
_میرے خونہ تون یا بیام؟!
یڪے از پسرهاے همسایہ از تو تراس نگاہ مے ڪرد،خون تو رگ هام یخ بست! جلوے امین یہ دختر
دست و پا چلفتے با ڪلے خراب ڪارے بودم! زیر لب چیزے گفت ڪہ نشنیدم،با عصبانیت رو بہ
عاطفہ گفت:برو تو! عاطفہ سرش رو تڪون داد و گفت:الان ترڪش هاش همہ رو میگیرہ! برگشتم سمت
من.
_شما هم بفرمایید منزلتون!نمایش هاے بچگانہ تونم بذارید براے اڪران خصوصے!
هم خجالت ڪشیدم هم عصبے شدم،خواستم جوابش رو بدم ڪہ دیدم خودنویسم تو دستش ہ ! با تعجب
گفتم:خودنویسم! فڪر ڪردم خونہ تون گم ڪردم! با تعجب بہ دستش نگاہ ڪرد،رنگ صورتش عوض
شد! خواست چیزے بگہ اما ساڪت شد،خودنویس رو گذاشت روے دیوار. همونطور ڪہ پشتش بهم بود
گفت:دروغ گفتن گناہ دارہ! نمیتونست دروغ بگہ!
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
مـــن بـــا تـــو ✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے #قــســمــت:یازدهم با بے حوصلگے وارد حیاط
مـــن بـــا تـــو
✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے
#قــســمــت:دوازدهم
امتحان هاے دے نزدیڪ بود شالم رو سر ڪردم تا برم پیش عاطفہ،خواستم پنجرہ رو ببندم ڪہ دیدم
امین تو حیاط نشستہ،مشغول ڪتاب خوندن بود با صداے سوت ڪسے سرم رو بلند ڪردم،پسر همسایہ
بود،شمارہ داد قبول نڪردم،دست از سرم برنمے داشت باید بہ شهریار،برادرم میگفتم!
با حالت بدے گفت: ڪیو دید میزنے؟
با اخم صورتم رو برگردوندم،امین سرش رو بلند ڪرد و با تعجب نگاهم ڪرد،نفسم بند اومد،مطمئن بودم
رنگم پریدہ!بلند شد و سمت چپ رو نگاہ ڪرد!با دیدن پسر همسایہ اخم ڪرد و دوبارہ مشغول ڪتاب
خوندن شد،اما چند لحظہ بعد با عصبانیت ڪتاب رو پرت ڪرد زمین!سریع پنجرہ رو بستم،زبونم تلخ تلخ
بود، بہ زور نفس عمیقے ڪشیدم، میمیرے از اون بالا نگاهش نڪنے؟!
حتما فڪر ڪردہ با اون پسرہ بودم!
با صداے شڪستن چیزے دوییدم سمت پنجرہ، چند لحظہ بعد صداے همهمہ اومد،با ترس رفتم تو
ڪوچہ،چندنفر جلوے دیدم رو گرفتہ بودن، از بین صداها، صداے امین رو تشخیص دادم!
با نگرانے رفتم جلو،خالہ فاطمہ بازوے امین رو گرفتہ بود و مے ڪشید بقیہ پسر همسایہ رو گرفتہ
بودن،عاطفہ با ترس داشت نگاهشون مے ڪرد رفتم ڪنارش.
_چے شدہ؟!
عاطفہ برگشت سمتم.
_هانیہ چیڪار ڪردے؟!
با تعجب گفتم:من؟!من چڪار ڪردم؟!
مادرم با عجلہ اومد سمتمون و گفت:امین دارہ دعوا مے ڪنہ؟!
خالہ فاطمہ امین رو هل داد داخل حیاط، عاطفہ دویید سمت امین،مادرم رفت ڪنارشون.
قرار بود همیشہ جلوے امین اینطورے باشم ڪے قرار بود بتونم مثل آدم رفتار ڪنم؟!
خواستم برم داخل خونہ ڪہ صداے ڪسے باعث شد برگردم!
_یہ شمارہ دادم قبول نڪردے تموم شد رفت واسہ من آدم میفرستے؟!
جوابے ندادم! دوبارہ داد ڪشید:هوے با توام!
با عصبانیت برگشتم سمتش خواستم چیزے بگم ڪہ امین اومد جلوے در!
_صداتو براے ڪے بالا بردے؟! بدون توجہ بهش با عصبانیت گفتم:آقاے حسینے من خودم زبون دارم!
با بهت نگاهم ڪرد،چرا احساس مے ڪردم دلخورہ بہ جاے آقا امین گفتم آقاے حسینے؟! همسایہ ها پسر
رو ڪشیدن ڪنار،رفتم سمت امین
_من متاسفم،باید بہ خانوادم اطلاع میدادم تا اینطورے نشہ! سرشو انداخت پایین پوزخندے و آروم گفت:یہ
دختر بچہ بیشتر نیستے!
سرش رو بلند ڪرد و زل زدم تو چشم هام!
قلبم داشت میزد بیرون نگاهش بہ قدرے برندہ بود ڪہ تمام بدنم رو بہ لرزہ انداخت انگار نگاهش با چشم
هاے من درحال دوئل بودن و این نگاہ من بود ڪہ تو این جنگ نابرابر ڪم آورد و خیرہ زمین شد.
_هانیہ ڪاش میفهمیدے من امینم نہ آقاے حسینے...
خدایا قلبم دیگہ توان نداشت گفت هانیہ و رفت،من رو بہ چالش سختے ڪشوند،از اون روز ماجرا شروع
شد....__
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
✅کاش اینطوری هم بودی آقای رئیس جمهور
#نشردهید
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
هدایت شده از سرباز گمنام امام زمان (عج)
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
یاالله یا زهـ️ــــــــرا سلام الله علیها
«دعاے زیباے فرج »
بخوان دعاے فرج را دعا اثر دارد.... 🌹
قرار هرروزما
براے عاشقان مهدے بخوانیم تا هر شب میلیونها دعا خواندہ شود
🍃🌺🍃🌺🍃
هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج را زمـزمـه کـند. هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای آن جـوان دعا میفرمایند❣
التماس دعا💚💚
🌷 @sarbazegomnam🌹
فوروارد یادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۳۲۷ روز با حسن روحانی در کمتر از یک دقیقه!
کاش این کلیپ به یک شکلی به دست اصلاح طلبان، کارگزاران، اعتدالیون، سلبریتی ها و تمام آنهایی که از روحانی حمایت کردند برسد
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
مـــن بـــا تـــو
✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے
#قــســمــت:سیزدهم
با خستگے نگاهم رو از ڪتاب گرفتم.
_عاطے جمع ڪن بریم دیگہ مخم نمے ڪشہ!
سرش رو تڪون داد،از ڪتابخونہ اومدیم بیرون و راهے خونہ شدیم رسیدیم جلوے درشون،مادرم و خالہ
فاطمہ رفتہ بودن ختم، قرار شد برم خونہ عاطفہ اینا،عاطفہ در رو باز ڪرد،وارد خونہ شدیم خواستم
چادرم رو دربیارم ڪہ دیدم امین تو آشپزخونہ س، حواسش بہ ما نبود، سر گاز ایستادہ بود و آروم نوحہ
میخوند!
_ارباب خوبم ماہ عزاتو عشق ہ،ارباب خوبم پرچم سیاتو عشق ہ...
چرا با این لحن و صدا مداح نمیشد؟! ناخودآگاہ با فڪر یہ روضہ دونفرہ با چاے و صداے امین لخند
نشست روے لبم!
عاطفہ رفت سمتش.
_قبول باشہ برادر!
امین برگشت سمت عاطفہ خواست چیزے بگہ ڪہ با دیدن من خشڪ شد سریع بہ خودش اومد از
آشپزخونہ بیرون رفت! سرم رو انداختم پایین،بہ بازوهاش نگاہ نڪردم!
عاطفہ بلند گفت:خب حالا دختر شانزدہ سالہ! نخوردیمت ڪہ یہ تے شرت تنتہ!
روے گاز رو نگاہ ڪردم،املت مے پخت،گاز رو خاموش ڪردم عاطفہ نگاهے بہ گاز انداخت و
گفت:حواسم نبود روزہ س!
_چیز دیگہ اے نیست بخورہ؟
_چہ نگران داداش منے!
با حرص ڪوبیدم تو بازوش، از تو یخچال یہ قابلمہ آورد،گذاشت رو گاز.
_اینم آش رشتہ، نگرانیت برطرف شد هین هین؟
_بے مزہ!
امین سر بہ زیر از اتاق بیرون اومد پیرهن آستین بلندے پوشیدہ بود،زیر لب سلام ڪرد و سریع رفت تو
حیاط!
عاطفہ مشغول چیدن سینے افطارش شد،چند دقیقہ بعد گفت:بیین عاطے جونت چہ ڪردہ! نگاهے بہ
سینے انداختم با تعجب بہ آش رشتہ اے ڪہ روش با ڪشڪ نوشتہ بود یا محمد امین نگاہ ڪردم!
_این چیہ؟!
_از تو ڪہ آب گرمے نمیشہ خودم دست بہ ڪار شدم!
سینے رو برداشت و رفت حیاط امین روے تخت نشستہ بود و قرآن میخوند، سینے رو گذاشت جلوش.
_امین ببین هانیہ چقدر زحمت ڪشیدہ!
با تعجب نگاهش ڪردم بے توجہ بہ حالت صورتم بهم زبون درازے ڪرد دوبارہ گفت: هانے باید یادم
بدے چطور با ڪشڪ رو آش بنویسم!
انگشت اشارہ ام رو بہ نشونہ تهدید ڪشیدم زیر گلوم یعنے مے ڪشمت! با شیطنت نگاهم ڪرد و رفت
داخل،خواستم دنبالش برم ڪہ امین صدام ڪرد:هانیہ خانم!
لبم رو بہ دندون گرفتم،برگشتم سمتش،سرش سمت من بود اما نگاهش بہ زمین،حتما با خودش میگفت
چراغ سبز نشون میدہ! بمیرے عاطفہ!
_ممنون لطف ڪردید!
من من كنان گفتم: ڪارے نڪردم،قبول باشہ!
دیگہ نایستادم و وارد خونہ شدم، از پشت پنجرہ نگاهش ڪردم،زل زدہ بود بہ ڪاسہ آش و لبخند عمیقے
روے لبش بود! لبخندے ڪہ براے اولین بار ازش میدیدم و دیدم همراہ لبخندش لب هاش حرڪت ڪرد
به:یا محمد امین!
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
مـــن بـــا تـــو ✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے #قــســمــت:سیزدهم با خستگے نگاهم رو از ڪ
مـــن بـــا تـــو
✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے
#قــســمــت:چهاردهم
مثل فنر بالا و پایین می پریدم، شهریار با تاسف نگاهم کرد و سری تکون داد!
رو به مادرم گفت: مامان بیا دخترتو جمع کن حالا انگار دکترا گرفته!
مادرم با جانب داری گفت:چیکار داری دخترمو؟! بایدم خوش حال باشه، معدل بیست اونم امسال چیز کمی
نیست!
برای شهریار زبون درازی کردم و دوبارہ نگاهی به کارنامه ام انداختم، میخواستم هرطور شدہ امین بفهمه
امتحان هام رو عالی دادم! صدای زنگ در اومد شهریار به سمت آیفون رفت.
_هانیه بدو قُلت اومد!
با خوشحالی به سمت حیاط رفتم،عاطفه اومد، قیافه اش گرفته بود با تعجب رفتم سمتش!
_عاطی چی شدہ؟!
با لحن آرومی گفت:یکم امتحانا رو خراب کردم می ترسم خرداد بیافتم!
عاطفه کسی نبود که بخاطرہ امتحان اینطور ناراحت بشه،حتما چیز شدہ بود!
با نگرانی گفتم:اتفاقی افتادہ؟
سرش رو به نشونه منفی تکون داد!
شهریار وارد حیاط شد همونطور که به عاطفه سلام کرد شالم رو داد دستم،حیاط دید داشت!
سریع شالم رو سر کردم، نمیدونم چرا دلشورہ داشتم!
نکنه برای امین اتفاق افتادہ بود؟
با تردید گفتم:برای امین اتفاقی افتادہ؟
_نه بابا از من و تو سالم ترہ! هانیه اومدم بگم فردا نمیام مدرسه به معلما بگو!
نگرانی و کنجکاویم بیشتر شد،با عصبانیت گفتم: خب بگو چی شدہ؟جون به لبم کردی!
همونطور که به سمت در می رفت گفت:گفتم که چیزی نیست حالا بعدا حرف میزنیم!
در رو باز کرد،دیدم امین پشت د ر نفس راحتی کشیدم!
امین سرش رو انداخت پایین و گفت: کجا رفتی؟بدو مامان کارت دارہ!
امین سلام نکرد! مثل همیشه نبود!
با تعجب نگاہ شون کردم شاید مسئله خصوصی بود ولی مگه من و عاطفه خصوصی داشتیم؟!
عاطفه با بی حوصلگی گفت:تازہ اومدم انگار از صبح اینجام!
تعجبم بیشتر شد کم موندہ بود عاطفه داد بکشه!
امین با اخم نگاهش کرد، عاطفه برگشت سمتم.
_خداحافظ هین هین!
هین هین گفتن هاش با انرژی نبود اصلا هین هین گفتن هاش مثل همیشه نبود، یک دنیا حس بد اومد
سراغم!
با زبون لبم رو تر کردم.
_خداحافظ!
امین خواست در رو ببندہ که با عجله گفتم:راستی سلام!
تحمل بی توجهیش رو نداشتم، کمی دو دل بود دوبارہ نیت کرد در رو ببندہ، با پررویی و حس اعتماد به
نفس که انگار مطمئن بودم جوابم رو میدہ گفتم:جواب سلام ....
نگذاشت ادامه بدم با لحنی سرد که از سرمای کلماتش تمام وجودم یخ بست گفت:علی سلام،جواب سلام
واجبه اما سلام کردن واجب نیست!
صدای وحشتناک بسته شدن در تو گوشم پیچید، باورم نمی شد این امین بود اینطور رفتار کرد! ذهنم از
سوال های بی جواب درموندہ بود
این امین، امینی نبود که با عشق گفت هانیه!__
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
🚫مسجد آدم کُش در شهر ری😨
🕌مسجدی در نزدیکى ابن بابویه معروف بود به مسجد آدم کش، مسجدی که هر کس چه غریب و چه شهرى ، چه خودى و چه بیگانه، اگر شب در مسجد می ماند ،😰 فردا جنازه او را از آن مسجد می اوردند و به این سبب کسی از مردم شب به آن مسجد نمیرفت.
😱مردم هر چه سعی کردند علت را پیدا کنند موفق نمی شدندو هربار کسی که داوطلب در مسجد میماند صبح ازدنیا رفته بود تا اینکه یک شب دو نفر غریبه گذرشان به آن مسجد افتاد وبی خبر از همه جا واردمسجدشدند.....
👈برای خواندن ادامه ی داستان روی لینک زیر کلیک کنید👇👇
eitaa.com/joinchat/102301700C9f0c0e4097
هدایت شده از سرباز گمنام امام زمان (عج)
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
یاالله یا زهـ️ــــــــرا سلام الله علیها
«دعاے زیباے فرج »
بخوان دعاے فرج را دعا اثر دارد.... 🌹
قرار هرروزما
براے عاشقان مهدے بخوانیم تا هر شب میلیونها دعا خواندہ شود
🍃🌺🍃🌺🍃
هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج را زمـزمـه کـند. هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای آن جـوان دعا میفرمایند❣
التماس دعا💚💚
🌷 @sarbazegomnam🌹
فوروارد یادتون نره🙏