eitaa logo
سرباز گمنام امام زمان (عج)
7.9هزار دنبال‌کننده
50.7هزار عکس
20.1هزار ویدیو
94 فایل
﷽♥️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج♥️ ــــــــــــــ ✨️ما وارثــ عشق و شرف واحساسیم.. ✨️یعنے بہ نجف بہ کربلا حساسیم... #تبلیغات 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1871446027C496dce5861
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 همراهان بزرگوار سلام علیکم ان شاء الله عباداتتون قبول حق هفدهمین جلسه "بی تو به سر نمی‌شود" استاد پناهیان در خدمتتون هستیم ✨✨✨ومن الله التوفیق ✨✨✨ @sarbazegomnam
🔴 ارتش: انسجام ارتش و سپاه ناگسستنی است اطلاعیه ارتش درخصوص مصاحبه اخیر دریادار سیاری: ▪️مصاحبه اخیر معاون هماهنگ کننده ارتش در قالب گفت و گوی تصویری یک مصاحبه تفصیلی ۹۰ دقیقه ای بوده و خبرگزاری ایرنا تنها ۱۳ دقیقه از آن را منتشر کرده است. ▪️دشمنان حسود و عنود با تقطیع و سوءاستفاده، این گفت و گوی انجام شده را مغرضانه و مزورانه تفسیر، تحلیل و منتشر نموده‌اند. ▪️اتحاد و انسجام نیروهای مسلح به ویژه ارتش و سپاه بنیادین و ناگسستنی است. 🇮🇷 @sarbazegomnam
بسم الله الرحمن الرحیم 📝قسمت شانزدهم همان روز ترکش خورده بود. برده بودنش شیراز و بعد هم آورده بودند تهران. خانه ی خاله اش بودیم که زنگ زد. گفتم: کجایی؟ صدات چقدر نزدیک است. گفت:«من همیشه به تو نزدیکم.» گفتم: خانه ای گفت:«نمی شود چیزی را از تو قایم کرد.»...رفته بود خانه پدرم. گوشی را گذاشتم، علی را برداشتم رفتم. منوچهر روی پله ی مرمری کنار باغچه نشسته بود و سیگار می کشید. رنگش زرد بود. سیگار را گذاشت گوشه لبش و علی را با دست راست بغل کرد. نشستم کنارش روی پله و سیگار را از لبش برداشتم و انداختم دم حوض. همین که آمدیم حرف بزنیم، پدرم با پدر و مادر منوچهر و عموش، همه آمدند و ریختند دورش. عمو منوچهر را بغل کرد و زد روی بازوش. من فقط دیدم منوچهر رنگ به روش نماند. سست شد. نشست. همه ترسیدیم که چی شد. زیر بغلش را گرفتیم، بردیم تو. زخمی شده بود. از جای ترکش بازوش خون می آمد و آستینش را خونی می کرد. می دانستم نمی خواهد کسی بفهمد. کاپشنش را انداختم روی دوشش. علی را گذاشتم آن جا و رفتیم دکتر. کتفش را موج گرفته بود. دستش حرکت نمی کرد. دکتر گفت: دو تا مرد می خواهد که نگهت دارند. آمپول های بزرگی بود که باید می زد به کتفش. منوچهر گفت:«نه، هیچ کس نباشد. فقط فرشته بماند، کافی است.» پیراهنش را درآورد و گفت شروع کند. دستش توی دستم بود. دکتر آمپول می زد و من و منوچهر چشم دوخته بودیم به چشم های هم. من که تحمل یک تب منوچهر را نداشتم، باید چه می دیدم. منوچهر یک آخ نگفت. فقط صورتش پر از دانه های عرق شده بود. دکتر کارش تمام شد نشست. گفت: تو دیگر کی هستی؟ یک داد بزن من آرام بشم، واقعا دردت نیامد گفت:«چرا، فقط اقرار نمی خواستید. عین اتاق شکنجه بود.» دستس را بست و آمدیم خانه. ده روزی پیش ما ماند.... 🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات ⏪ادامه دارد..... ☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف 💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠 @sarbazegomnam
مادرم ميگفت:شب درخواب صحبت ميكنم _پرچم و گلدسته و گنبد...نگاهم ميكني_ سخت محتاجم، زيارت لازمم اين روزها حضرت شاهنشه مشهد نگاهم ميكني؟ 🌸 🍃 🥀 🍃❤ @sarbazegomnam
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سانفرانسیسکو با وجود قانون آمد وشد مردم بیرون آمدند حضور تک تیراندازان و هلی کوپترها در این ویدیو واضح است @sarbazegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥احمد باطبی مرزهای ماله‌کشی برای ترامپ را شکست؛ صدای مجری بی‌بی‌سی هم درآمد! @sarbazegomnam