🔻آیت الله سیدمحمود بحرالعلوم:
اگر غدیر را میشناختیم امثال ابن عربی و مولوی و عطار و فلاسفه برای ما بت نمی شدند.
🆔 @sarbazegomnam
سید محمد حسینی، لیدر گروه ضدانقلاب ری استارت توسط پلیس FBI در هنگام فرار دستگیر شد
🔴وی پیش از این با پخش برنامه هایی عده ای از جوانان را تشویق به انجام اعمال خشونت بار میکرد /رکنا
🆔 @sarbazegomnam
🎈نقی! نامی که فخر آسمان است
🎀تلفظ کردنش حظ دهان است
🎈به هر دیوار ِ این دنیا نوشتیم
🎀“نقی” زیباترین نام جهان است
🌹میلاد امام هادی (ع) بر شما خوبان مبارک باد🌹
🆔 @sarbazegomnam
💠 #امام_هادی_علیه_السلام:
شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است
🌹ولادت با سعادت امام هادی علیه السلام بر شما مبارک🌹
eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668
🔻وزیر علوم: دانشجویان متأهل میتوانند از تسهیلات ۱۵ میلیون تومانی استفاده کنند
منصور غلامی در جمع خبرنگاران در دانشگاه سمنان:
🔹️دانشجویان متأهل برای تأمین اجارهخانه خود میتوانند از تسهیلات دانشجویی تا سقف ۱۵ میلیون تومان استفاده کنند.
🔹️ دانشجویان مقطع دکترای تخصصی دانشگاههای کشور نیز ماهانه ٧٠٠ هزار تومان به عنوان کمک هزینه تحصیلی تسهیلات ارزان قیمت میگیرند. #اقتصادی
🔻🔻 @sarbazegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سوال از روحانی با سوال از احمدی نژاد یک تفاوت مهم حقوقی دارد
🔹این تفاوت مهم چیست؟ /ایرنا #سیاسی
🔻🔻 @sarbazegomnam
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#رمان_از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_اول
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﺳﺮﯾﻤﻮ ﺍﻭﺭﺩﻡ ﺟﻠﻮ
ﻭ ﭼﻨﺪ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﯾﯽ ﮐﻪ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﺭﻭﺳﺮﯾﻢ ﺍﻩ ﺣﺠﺎﺏ ﭼﯿﻪ ﺁﺧﻪ .
_ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺣﺎﻻ ﺍﮔﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺗﺎﺭ ﻣﻮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺧﺪﺍ ﻏﻠﻂ ﻣﯿﺸﻪ ؟
_ ﻋﻬﻬﻪ،ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻮﻫﺎﺕ ﺑﯿﺮﻭﻧﻪ ﺣﺎﻻ ﯾﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ
( ﻉ ) ﺑﮑﻨﯽ ﺗﻮ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯾﺖ ﻧﻤﯿﺸﻪ
_ ﻫﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻑ.ﻧﻤﯿﺸﻪ.ﻧﻤﯿﺸﻪ . ﻧﻤﯿﺸﻪ.
ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻟﺨﺘﻪ ﺧﻮﺏ ﻫﯽ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ.
ﺍﻭﻩ ﺍﻭﻩ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﭼﺎﺩﺭ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺳﺮﻡ ﮐﻨﻢ.
ﮔﻔﺘﻢ ﻧﯿﺎﻣﺎ ﻧﺬﺍﺷﺘﯿﺪ
ﺑﺎﺑﺎ : ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻏﺮ ﻧﺰﻥ ﺣﺎﻻ ﺍﻻﻥ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺗﺎ ﺑﺮﺳﯿﻢ.
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺍﻓﯿﮏ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺮﺳﯿﻢ.
ﺑﺰﺍﺭ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺩﻡ ﺣﺮﻡ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻦ
_ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺑﺎ ﺟﺎﻥ .ﮐﻼ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺗﻮ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﭼﺎﺩﺭﺗﻮ ﻧﮕﻪ ﻣﯿﺪﺍﺭﯼ.
ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ :ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﻦ ﯾﻪ ﻫﺪ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﺪﯼ.
ﭼﺎﺩﺭ ﻟﺒﻨﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺶ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ.
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺑﺸﻪ ﻧﮕﻬﺶ ﺩﺍﺷﺖ.
_ ﺧﻮﺏ ﺧﻮﺏ . ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﯿﺨﻤﻮﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ.
ﺑﺎﺷﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ﺳﺮﯼ ﺑﻌﺪ ﭼﺸﻢ. ﺍﻻﻧﻮ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ؟
ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ: ﺑﺎﺑﺎ ﺟﺎﻥ ﻟﻄﻔﺎ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﯾﻪ ﺟﺎ ﻭﺍﯾﺴﯿﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮐﺎﺭﯾﺶ ﮐﺮﺩ .
ﺑﺎﺑﺎ: ﺑﺎﺷﻪ.
_ ﺗﻨﮑﺲ ﺩﺩﯼ.
ﻣﯿﺴﯽ ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ .…
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﻭ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻡ.
ﻣﻦ ﺗﺎﻧﯿﺎ ﻫﺴﺘﻢ.
۱۹ ﺳﺎﻟﻤﻪ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﭘﺰﺷﮑﯽ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺗﻮ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺯﯾﻨﺐ ﻫﺴﺘﺶ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﮐﻼ ﺑﺎ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮﻡ .
ﻣﻦ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﺗﻮﺵ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﺟﺒﺎﺭﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﻫﺮﮐﺲ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﻪ.
ﻣﻨﻢ ﺭﺍﻫﻢ ﺭﻭ ﮐﻼ ﺟﺪﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻡ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺻﻼ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﻡ.
ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺏ ﮐﻼ ﻣﻌﺘﻘﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺩﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﯼ ﺁﺩﻣﻮ ﻣﯿﺒﻨﺪﻩ.
ﺧﻮﺏ ﺑﮕﺬﺭﯾﻢ....
ﯾﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﻮﺭﺑﻮﻧﺶ ﺑﺮ ﺧﯿﯿﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ۶ ﺳﺎﻝ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻩ
ﻋﻼﻗﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻃﻠﺒﮕﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎﺑﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺷﺪ.
ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﻓﻘﻂ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺍﻻﻥ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎﻡ ﺗﺸﺮﯾﻒ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺸﻬﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۸ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﻡ.
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺑﺎ ﻭ ﺍﻣﯿﺮﻋﻠﯽ ﺳﺎﻟﯽ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ
ﺧﻮﻧﻪ ﻋﻤﻮﻡ ﺍﯾﻨﺎ ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﭽﮕﯿﺎﻡ ﻣﺸﻬﺪﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺏ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻮﺩ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺗﻔﮑﺮﺍﺗﻢ ﺭﻭ ﻫﻢ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﻋﻤﻮﯼ ﮔﺮﺍﻣﻢ ﻫﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻟﮕﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﺶ ﭘﯿﺶ ﺍﻭﻥ ﺑﻮﺩﻡ
ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻣﻨﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻭﻟﯽ ﮐﻼ ﺁﺑﺶ ﺑﺎ ﺍﻣﯿﺮﻋﻠﯽ ﻭ ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﻮﺏ ﻧﻤﯿﺮﻓﺖ
ﭼﻮﻥ ﻋﻘﺎﯾﺪﺵ ﮐﺎﻣﻼ ﻣﺨﺎﻟﻔﻪ ﺍﻭﻥ ﻭ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻧﺎ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺧﻼﺻﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﻣﺨﺘﺼﺮ ﻭ ﻣﻔﯿﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ﺣﺎﻻ ﺑﻘﯿﺶ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ..
ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺳﻤﺖ ﺍﻣﯿﺮﻋﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺗﺎ ﺣﺮﻡ ﻣﺸﺎﻋﺮﻩ ﮐﻨﯿﻢ
ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺭﻭ ﺳﯿﻨﺸﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ.
ﺟﻠﻮ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ
ﭼﺸﻤﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﻨﺒﺪ ﻃﻼ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﻟﻢ ﻟﺮﺯﯾﺪ
ﻧﺎ ﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﮔﻔﺘﻢ ﺳﻼﻡ
ﺑﺪ ﺟﻮﺭﯼ ﻣﺤﻮﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺻﻼ ﯾﻪ ﺣﺲ ﻭ ﺣﺎﻟﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﻣﺴﺦ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ.
انگار ﯾﻪ ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ.
ﺑﺮﺍﻡ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻮﺩ ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﯼ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﺮﺍ ﺑﺮﺍﻡ ﻟﺬﺕ ﺑﺨﺶ ﺑﻮﺩ.
ﯾﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺿﺒﻂ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ . ﺳﺮﻣﻮ ﺑﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍﺳﻤﻮ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺁﻫﻨﮓ .
ﮐﺒﻮﺗﺮﻡ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺷﺪﻡ
ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺠﺐ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺷﺪم
دﻋﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ
ﻣﻨﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎﯾﯽ ﺷﺪم
کبوﺗﺮﻡ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺷﺪﻡ ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺠﺐ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺷﺪم
دﻋﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﻨﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎﯾﯽ ﺷﺪم
پنجرﻩ ﻓﻮﻻﺩ ﺗﻮ ﺩﻭﺍﯼ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﺭﺩه کسی ﻧﺪﯾﺪﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ
ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﺮﮔﺮﺩه......
همه ی داراییمو به تو بدهکارم من
جون جوادت آقا خیلی دوستت دارم من
#ادامه_دارد...
نویسنده :
#ح_سادات_کاظمی
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @sarbazegomnam
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 چرا خدا با انسان حرف نمیزنه؟
🔻چی بگه خدا؟
#استاد_پناهیان
✨❤️الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج❤️✨
🆔 @sarbazegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رابطه اربعین با غدیر
#استاد_پناهیان
✨❤️الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج❤️✨
🆔 @sarbazegomnam
مرحوم آیت الله میلانی :
هر روز بنشینید یڪ مقدار با امام زمان درد و دل ڪنید.
خوب نیسٺ شیعہ روزش شب شود و شبش روز و اصلاً بہ یاد او نباشد.
یہ برنامہ ی اینجوری
تو شبانہ روزٺ داری⁉️😭
ا___________________
🌿🔔🔸🔸🔶🔸🔸🔔🌿
@sarbazegomnam
#غدیر
♥️خلاصه ماجرای غدیر
♥️سخنراني پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)
🌸پيامبر اكرم نگاهي به سمت راست و چپ جمعيت نمودند و منتظر شدند تا همه مردم در مقابل منبر اجتماع كنند. سپس سخنراني تاريخي و آخرين خطابه رسمي خود را براي جهانيان آغاز كردند. با در نظر گرفتن اين شكل خاص از منبر و سخنراني كه دو نفر بر فراز منبر در حال قيام ديده مي شوند به استقبال سخنان حضرت مي رويم كه آن را مي توان در يازده بخش ترسيم نمود:
🌸پيامبر (صلي الله عليه و آله) در اولين بخش سخن به حمد و ثناي الهي پرداختند و صفات قدرت و رحمت خداوند را ذكر فرمودند، و به بندگي خود در مقابل ذات الهي شهادت دادند.
🌸در بخش دوم، حضرت سخن را متوجه مطلب اصلي نمودند و تصريح كردند كه بايد فرمان مهمي درباره علي بن ابي طالب عليه السلام ابلاغ كنم، و اگر اين پيام را نرسانم رسالت الهي را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم.
🌸در سومين بخش، حضرت امامت دوازده امام (عليهم السلام) را تا آخرين روز دنيا اعلام نمودند تا همه طمع ها يكباره قطع شود. از نكات مهم در سخنراني حضرت، اشاره به عموميت ولايت آنان بر همه انسان ها در طول زمان ها و در همه مكان ها و نفوذ كلماتشان در جميع امور بود، و نيابت تام ائمه (عليهم السلام) را از خدا و رسول در حلال و حرام و جميع اختيارات اعلام فرمودند.
🌸براي آن كه هرگونه ابهامي از بين برود و دست منافقين از هر جهت بسته باشد، در بخش چهارم خطبه، پيامبر (صلي الله عليه و آله) با دست هاي مبارك بازوان اميرالمؤمنين (عليه السلام) را گرفتند و آن حضرت را از جا بلند كردند تا حدي كه پاهاي آن حضرت محاذي زانوان پيامبر قرار گرفت. در اين حال فرمودند: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله»؛ «هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بوده ام اين علي هم نسبت به او صاحب اختيارتر است. خدايا دوست بدار هر كس علي را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و ياري كن هر كس او را ياري كند، و خوار كن هر كس او را خوار كند.»
🌸سپس كمال دين و تمام نعمت را با ولايت ائمه (عليهم السلام) اعلام فرمودند و بعد از آن خدا و ملائكه و مردم را بر ابلاغ اين رسالت شاهد گرفتند.
🌸در بخش پنجم حضرت صريحا فرمودند: «هر كس از ولايت ائمه (عليهم السلام) سر باز زند اعمال نيكش سقوط مي كند و در جهنم خواهد بود.» بعد از آن شمه اي از فضائل اميرالمؤمنين (عليه السلام) را متذكر شدند.
❗️ادامه دارد...
🍃🌹اللّهم عجّل لولیکـ الفـرج🌹🍃
🌸🌸 @sarbazegomnam
#فوری
پنج هدیه به سربازان متاهل با موافقت فرمانده کل قوا
🔹بهازای هر فرزند سه ماه از خدمت دوره ضرورت کارکنان وظیفه کسر میشود و سربازانی که تا این تاریخ غایب بودهاند نیز در شمول این مصوبه قرار میگیرند.
🔹مرخصی کارکنان وظیفه متأهل از ۲۲ روز در سال به ۳۰ روز در سال افزایش یافت.
🔹کارکنان وظیفه متأهل میبایست حداقل سه روز در هفته بعد از پایان ساعت کاری از پادگانها مرخص شوند.
🔹کلیه سربازان متأهل میبایست در شهر محل سکونت همسر خود بهکارگیری شوند.
🔹برای آموزش فنی و حرفهای در نیروهای مسلح، کارکنان وظیفه متأهل در اولویت قرار خواهند داشت. #اجتماعی
✅ @sarbazegomnam
👤رییس فراکسیون کار مجلس:
🔹 ۲۰ میلیون جوان ۱۵ تا ۲۹ ساله بیکار هستند/ایسنا #اقتصادی
✅ @sarbazegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
📰 صفحه اول روزنامه های چهار شنبه ۷ شهریور ۹۷. #مطبوعات
✅ @sarbazegomnam
✴️ دستگیری پدر کودک آزار مرندی در تهران
فرمانده انتظامی شهرستان مرند:
🔸پدری که پس از ضرب و جرح فرزند خردسالش و انتشار تصاویر وی در فضای مجازی، متواری شده بود، با تلاش کارآگاهان پلیس مرند(آذربایجان شرقی) در مخفیگاهش در تهران دستگیر شد/ایلنا
🆔 @sarbazegomnam
✳️ #ویژگیهای_ســرباز_امام_زمان_(عج)
🔴بخوانید☝️☝️♥️
🔷 @sarbazegomnam
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#رمان_از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_دوم
ﺁﻫﻨﮓ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺑﻮﺩ.
ﺑﺪﺟﻮﺭ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺍﻧﺲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﯾﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﻣﯿﺮﻋﻠﯽ ﺑﺎ ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ.
ﮐﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ
ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﺤﺠﻮﺑﺎﻧﺶ ﮐﯿﺴﻪ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﺳﻤﺘﻢ
ﺗﻮﺷﻮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﯾﻪ ﻫﺪ ﻣﺸﮑﯽ ﻭ ﺳﺎﻗﻪ ﺩﺳﺖ ﻭ ﮔﯿﺮﻩ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺗﻮﺵ ﺑﻮﺩ.
_ ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ ﻣﺮﺭﺭﺭﺭﺳﯽ ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ﻭﻟﯽ ﺳﺎﻕ ﻭ ﮔﯿﺮﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ؟
ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ : ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺧﻮﺍﻫﺮﯼ.
ﺑﺪﻭﻥ ﮔﯿﺮﻩ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺭﻭﺳﺮﯾﺖ ﻣﯿﺮﻩ ﻋﻘﺐ ﻫﯽ
_ ﻭﺍﯼ ﺑﯿﺨﯽ ﺑﺎﺑﺎ
ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻣﺎ
ﺳﺎﻗﻮ ﺣﺎﻻ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭﻟﯽ ﮔﯿﺮﻩ ﻋﻤﺮﺍﺍﺍﺍﺍ.
ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ: ﺑﺎﺷﻪ ﻫﺮﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻔﺘﻢ
ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺭﻭﺳﺮﯾﻤﻮ ﺩﺭ ﺍﻭﺭﺩﻡ .
ﺍﻣﯿﺮﻋﻠﯽ: ﺍﯾﻨﺠﺎ؟؟؟؟؟؟
ﺳﺮﯾﻊ ﻫﺪ ﺭﻭ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﺳﺮﻡ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻭﺳﺮﯾﻤﻢ ﻣﺤﮑﻢ ﮔﺮﻩ ﺯﺩﻡ.
ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﻔﻪ ﻣﯿﺸﺪﻡ . ﺑﻼﺧﺮﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ ﺣﺮﻡ ﺷﺪﯾﻢ
ﺟﺎﯼ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ ﺷﻤﺎﺭﻩ ۴ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﮎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﭼﺎﺩﺭﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎ ﺳﺮﻡ ﮐﻨﻢ ﻭﻟﯽ ﺍﺻﻼ ﺑﻠﺪ ﻧﺒﻮﺩﻡ
ﺑﺎﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﮕﺎﻣﻮ ﺩﻭﺧﺘﻢ ﺑﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﺍﻣﯿﺮﻋﻠﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭼﺎﺩﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﮔﺮﻓﺖ
ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻮﺩ.
ﺟﺎﻟﺒﻪ ﮐﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﯾﻨﺎ ﻗﺪﻣﻮ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻦ.
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﺑﺮﺍﻧﮕﯿﺰ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺑﺎ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭ ﺷﺪﻡ.
ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ : ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺎﺩ
_ ﺍﯾﯿﯿﺶ ،ﭼﺎﺩﺭ ﭼﯿﻪ ﯾﻪ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺒﻨﺪﻥ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﮐﻪ ﭼﯽ . ﻣـﺜﻪ....
ﺑﺎﺑﺎ ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﻣﻦ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪﻡ ﭘﺮﯾﺪ ﻭﺳﻂ ﺣﺮﻓﻤﻮ ﻭ ﮔﻔﺖ :
_ ﺑﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯﺑﺮﺳﯿﻢ ﺑﺪﻭﯾﯿﺪ
ﻭ ﺭﻓﺖ ﻃﺮﻑ ﭘﻠﻪ ﺑﺮﻗﯿﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﻃﺮﻑ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﻫﻢ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ.
_ ﻭﺍﯾﺴﯿﺪ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻮ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﻣﺎﻣﺎﻥ _ ﻭﺍﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ . ﺁﺳﺘﯿﻦ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﯾﮕﻪ، ﻣﺜﻪ ﻣﺎﻧﺘﻮ
ﺩﯾﺪﻡ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﻫﺎ،
ﻣﻨﻢ ﺩﻧﺒﺎﻟﺸﻮﻥ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ
#ادامه_دارد...
نویسنده :
#ح_سادات_کاظمی
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @sarbazegomnam
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️