هدایت شده از ♻ تبلیغات انصـــــار ♻
#داستان_واقعی
⭕️ دو ماه قبل #دختری ناگهان احساس ناراحتی کرد. چنان درد می کشید و حالات او چنان بود که پزشکان تشخیص دادند که درد #زایمان است. او را به یک بیمارستان منتقل کردند، تحقیق بعمل آمد، معلوم شد که #شوهر ندارد. معاینات هم نشان داد که #باردار نیست، اما او همچنان در تخت بیمارستان بخود می پیچید و #ناله می کرد و سراپای وجودش را نیز عرق سردی پوشانده بود. چند ساعتی وقت پزشکان را گرفت، سرانجام آرام شد، لبخندی زد و گفت: راحت شدم، #نوزاد پسر است!! پزشکان ابتدا گمان می کردند که با یک دیوانه سروکار دارند ولی پس از تحقیق متوجه شدند که😱👇👇
...بیشتر بدانید
...بیشتر بدانید
هدایت شده از ♻️تبلیغات انصـــار♻️
🔴 #بانوان_متاهل بخونید👇این مشکل همه خانمها،بعداز #زایمان #زیباییم😢 همسرم کم توجه شده 😔،تصمیم به عمل زیبایی گرفتم😤
https://eitaa.com/joinchat/780795927C33dc3386c5
👆با این کانال مشکل خیلیا حل شده درمورد #زیبایی و مشکلات زنان میتونی اطلاعات بگیری😍بی نیاز از هرچی دکتر😁
همسرم درسته قورتم میده😉 همش بامواد #گیاهی بدنم سفید و سفت شد🤩
#مشاوره_رایگان هم داره
https://eitaa.com/joinchat/780795927C33dc3386c5
هدایت شده از تبلیغات انصار💛
🔴 #بانوان_متاهل بخونید👇این مشکل همه خانمها،بعداز #زایمان #زیباییم😢 همسرم کم توجه شده 😔،تصمیم به عمل زیبایی گرفتم😤
https://eitaa.com/joinchat/780795927C33dc3386c5
👆با این کانال مشکل خیلیا حل شده درمورد #زیبایی و مشکلات زنان میتونی اطلاعات بگیری😍بی نیاز از هرچی دکتر😁
همسرم درسته قورتم میده😉 همش بامواد #گیاهی بدنم سفید و سفت شد🤩
#مشاوره_رایگان هم داره
https://eitaa.com/joinchat/780795927C33dc3386c5
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
#داستان_واقعی
⭕️ دو ماه قبل #دختری ناگهان احساس ناراحتی کرد. چنان درد می کشید و حالات او چنان بود که پزشکان تشخیص دادند که درد #زایمان است. او را به یک بیمارستان منتقل کردند، تحقیق بعمل آمد، معلوم شد که #شوهر ندارد. معاینات هم نشان داد که #باردار نیست، اما او همچنان در تخت بیمارستان بخود می پیچید و #ناله می کرد و سراپای وجودش را نیز عرق سردی پوشانده بود. چند ساعتی وقت پزشکان را گرفت، سرانجام آرام شد، لبخندی زد و گفت: راحت شدم، #نوزاد پسر است!! پزشکان ابتدا گمان می کردند که با یک دیوانه سروکار دارند ولی پس از تحقیق متوجه شدند که...😱👇
https://eitaa.com/joinchat/722010156C2d211f1528
🔞ادامه داستان سنجاق شده☝️☝️
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
#داستان_واقعی
⭕️ دو ماه قبل #دختری ناگهان احساس ناراحتی کرد. چنان درد می کشید و حالات او چنان بود که پزشکان تشخیص دادند که درد #زایمان است. او را به یک بیمارستان منتقل کردند، تحقیق بعمل آمد، معلوم شد که #شوهر ندارد. معاینات هم نشان داد که #باردار نیست، اما او همچنان در تخت بیمارستان بخود می پیچید و #ناله می کرد و سراپای وجودش را نیز عرق سردی پوشانده بود. چند ساعتی وقت پزشکان را گرفت، سرانجام آرام شد، لبخندی زد و گفت: راحت شدم، #نوزاد پسر است!! پزشکان ابتدا گمان می کردند که با یک دیوانه سروکار دارند ولی پس از تحقیق متوجه شدند که😱👇👇
...بیشتر بدانید
...بیشتر بدانید
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
مادرم #دخترزا بوددو توی روستا هرروز کنایه میشنید
من ثریام،نوه ی اسم و رسم دار روستا
مادرم و زن عموم به خاطر چشم و هم چشمی یکسال درمیون #زایمان میکردند
مادر من هرسال دختر بدنیا میاورد و زن عموم #پسر...
روزها گذشت تا اینکه ما شش دخترپشت سرهم بزرگ شدیم ..
توی همون روزها بود که به یکباره به خاطر نه گفتن به عشق پسر عموم سر زبون ها افتادم👇
https://eitaa.com/joinchat/394723744Cf4ef57f64d
هدایت شده از تبلیغات گسترده ترابایت
مادرم #دخترزا بوددو توی روستا هرروز کنایه میشنید
من ثریام،نوه ی اسم و رسم دار روستا
مادرم و زن عموم به خاطر چشم و هم چشمی یکسال درمیون #زایمان میکردند
مادر من هرسال دختر بدنیا میاورد و زن عموم #پسر...
روزها گذشت تا اینکه ما شش دخترپشت سرهم بزرگ شدیم ..
توی همون روزها بود که به یکباره به خاطر نه گفتن به عشق پسر عموم سر زبون ها افتادم👇
https://eitaa.com/joinchat/394723744Cf4ef57f64d
هدایت شده از تبلیغات گسترده ترابایت
مادرم #دخترزا بوددو توی روستا هرروز کنایه میشنید
من ثریام،نوه ی اسم و رسم دار روستا
مادرم و زن عموم به خاطر چشم و هم چشمی یکسال درمیون #زایمان میکردند
مادر من هرسال دختر بدنیا میاورد و زن عموم #پسر...
روزها گذشت تا اینکه ما شش دخترپشت سرهم بزرگ شدیم ..
توی همون روزها بود که به یکباره به خاطر نه گفتن به عشق پسر عموم سر زبون ها افتادم👇
https://eitaa.com/joinchat/394723744Cf4ef57f64d
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
⭕️خدا کریمه... بچه خمیره⭕️
تاجری بود که هرچه زن می گرفت بچه دار نمی شد و زنها را به زور طلاق می داد. تا اینکه دختری را عقد کرد.
این دختر مادری داشت آتشپاره و خیلی زرنگ.
بعد از چندی تاجر به مسافرت رفت بعد از آن مادر دختر قدری خمیر درست کرد و روی #شکم دخترش گذاشت و رویش پوست کشید و به دختر گفت:« تاجر که از مسافرت آمد به او بگو من بچه دار هستم.»😳‼️
زمانی که #تاجر_برگشت دختر گفت من باردارم
بعد چند ماه زمان #زایمان فرا رسید ناگهان...😳👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
⭕️خدا کریمه... بچه خمیره⭕️
تاجری بود که هرچه زن می گرفت بچه دار نمی شد و زنها را به زور طلاق می داد. تا اینکه دختری را عقد کرد.
این دختر مادری داشت آتشپاره و خیلی زرنگ.
بعد از چندی تاجر به مسافرت رفت بعد از آن مادر دختر قدری خمیر درست کرد و روی #شکم دخترش گذاشت و رویش پوست کشید و به دختر گفت:« تاجر که از مسافرت آمد به او بگو من بچه دار هستم.»😳‼️
زمانی که #تاجر_برگشت دختر گفت من باردارم
بعد چند ماه زمان #زایمان فرا رسید ناگهان...😳👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
⭕️خدا کریمه... بچه خمیره⭕️
تاجری بود که هرچه زن می گرفت بچه دار نمی شد و زنها را به زور طلاق می داد. تا اینکه دختری را عقد کرد.
این دختر مادری داشت آتشپاره و خیلی زرنگ.
بعد از چندی تاجر به مسافرت رفت بعد از آن مادر دختر قدری خمیر درست کرد و روی #شکم دخترش گذاشت و رویش پوست کشید و به دختر گفت:« تاجر که از مسافرت آمد به او بگو من بچه دار هستم.»😳‼️
زمانی که #تاجر_برگشت دختر گفت من باردارم
بعد چند ماه زمان #زایمان فرا رسید ناگهان...😳👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194