#نمازشب
#نماز_هدیه_به_معصومین
می گفت در هر قضیه ای گیر کردید دو رکعت نماز بخوانید و تقدیم کنید به یكی از ائمه؛ مطمئن
باشید که کارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت.
۱۴۶- شهید دکتر مجید شهریاری
📚کتاب شهید علم، ج ۱، ص ۶
╔══════•••• ✿🕊╗
@sarbazekoochak
╚🕊✿ ••••══════╝
#نماز_شب
#نماز_شب_نشسته
بعثی ها برای این که از گسترش فعالیت های فرهنگی آزادگان جلوگیری کنند، در اردیبهشت سال ۶۶از هر اردوگاهی پانزده تا بیست نفر را جدا کردند و در اردوگاهی بسیار کوچک به نام ملحق تكریت ۵ ،کنار اردوگاه افسران جا دادند. سه ماه اول شرایط بسیار دشواری حاکم بود؛ کتک های دسته جمعی، بیگاری های وقت تلف کن، بهانه جویی های پیاپی و محدود کردن برنامه های عبادی. برخی از دوستان اهل #نمازشب بودند. برای آن ها بسیار سخت بود که شب زنده داری و راز و نیاز با خدا را در سحرگاهان ترک کنند. شب اول، عراقی ها دیدند که عده ای پیش از نماز صبح مدتی طولانی ایستاده اند، در یک دست تسبیح می چرخانند و دست دیگر را به حال قنوت گرفته اند.
صبح با شگفتی سر از ماجرا درآوردند؛ تازه فهمیدند که این ها نماز شب می خوانند. اعلام کردند: نماز شب خواندن ممنوع است! کسی هم حق ندارد دیگری را برای نماز صبح بیدار کند.!
#سید_اهل_نماز_شب بود. برمی خاست و نماز می خواند؛ بار اول او را به اتاق خودشان کشاندند.
تهدیدش کردند که نباید برخیزد و کسی را بیدار کند. شب بعد او برخاست و در حالی که برای وضو گرفتن می رفت، با نوک پا چند نفر از دوستانش را بیدار کرد.
نگهبان عراقی دیده بود؛ صبح سید را بردند و او را زدند.از آن شب دیگر او نماز شبش را نشسته می خواند. او با زرنگی خاصی که داشت، دوستانش را بیدار می کرد و آن ها نیز نشسته نماز شب می خواندند. عراقی ها وقتی درمانده شدند، دنباله ی قضیه را رها کردند.
۱۸۶-📚قصه ی نماز آزادگان، ص ۱۷۲ ،خاطره ی عبدالمجید رحمانیان
╔══════•••• ✿🕊╗
@sarbazekoochak
╚🕊✿ ••••══════╝