مُدافِـعـــــانِ حَــــ ـــریـــم
#دل_آرامم_حسین_ع❤️ ذڪر حسین حال مرا روبراه ڪرد مولاےمن بہ قلب سياهم نگاه ڪرد آقا شنیده ام ڪه بہ صح
12_Narimani_fadaeian-moharam-9410_(8)_(www.rasekhoon.net).mp3
8.93M
#مداحی 🎧
#سید_رضا_نریمانی 👤
من مثل بارونمــ ...🌧
تو مثلـ دریاے .... 🌊💦
شباے روضت شد یه شب رویاے ✨❤️
@sarbazelashkarim
مُدافِـعـــــانِ حَــــ ـــریـــم
#یااباعبدالله❤️ هرگز دلم ز ڪوے #تُ جائےدگر نرفٺ🍃 یڪدم خیالِ روے توام از نظر نرفٺ جان رفٺ و اشتیاق
ؤَ
هَږ
آݩچِه
دٰأرَم
أَز فَضلِ
پَروَردِگٰارِ
حُسِیݩ
أَست!♥️✋
✨| @sarbazelashkarim
خوابش را دید گفت :
چگونه " توفیق شهادت " پیدا کردی؟!
گفت از آنچه دلم میخواست ، گذشتم ....💥✌
#باید_گذشت_از_دنیا_بهآسانی
+ببینم کدوم از ماها گذشته که اینقدر آرزوی شهادت می کنیم؟!⚠
@sarbazelashkarim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون شرح...💔
شهدا شرمنده ایم😔
👇👇
@sarbazelashkarim
#دلگویه❤️🚩
وسط #جبهه و #جنگ یه
گوشهی #خلوت پیدامیکردو
مینشستباخدادردودلمیکرد...
#استغفار وارزوی #شهادت !
توجایگرمونرممنشستمو
تنهادلیلم #حال نداشتنمه،
مدعیمفقط !
#ازشهیدشدنفقطارزوشودارم!
#بهخودتبگیر...
❣| @sarbazelashkarim
💌🕊💌🕊💌🕊
📝#شهیدانه
به شدت عصبانی شد . لب هم به غذا نزد
گفت : دلیلی نداره برای ما که فرمانده ایم چلو کباب بیارند و برای نیرو ها غذای دیگه️
بعد هم دستور داد غذاهارو برگردونند عقب ...!
خیلی به فکر نیروهاش بود 😍
اگه هم بعضی وقتا دو نوع غذا درست می کردن بهترینشو می داد برای اونهایی که توی خط اند
بین بچه ها هم معروف بود ( چلو کباب تو خط ، ساچمه پلو تو شهرک ) ☺️
فرمانده بی ادعا ❤️
#شهید_حاج_حسین_خرازی
👇👇
@sarbazelashkarim
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#شهیدانه🌹
خداوندا،باکرینیستمبرایتگمنامبمانم
چمراننیستمبرایتعارفانهباشم
آوینینیستمعاشقانهبرایتقلمبزنم
همتنیستمکهبرایتزیبابمیرم
مراببخشباهمهنقصهایم
باتمامگناهانملیاقتندارمولی
دلمشهادتمیخواهد،آریشهادت....🍃
#شهادتکجاییکمآوردهام
✨|@sarbazelashkarim
• بنت الحسین..اخت الحسین..
چه شکیل بانو!
دختر حسین..خواهر حسین.. اما..نه..اندکی صبر کن!
به گمانم یک جای کار می لنگد!
عکس و متن همخوانی ندارد..
عکس با میکاپ کامل و حجاب مدرن اما متن با هشتک بنت الحسین!! حی علی الحیا.. رقیه را میشناسی؟!
3ساله جان را میگویم،دختر حسین بود..حجابش الحق مانند مادر، زهرایی!
حی علی الحیا.. ام کلثوم را چطور؟!
همان که از شمر درخواست کرد تا از دروازه ای آنها را وارد شهر کند که تماشاچی کمتری باشد..
هرچند که حرف در گوش شمر خواندن مانند خواندن یاسین در گوش الاغ بود!
حی علی الحیا... از سکینه بگویم برایت؟
همان دختری که از سهل بن سعد درخواست کرد تا به کسی که سر حسین در دست اوست بگوید سر را جلوتر ببرد تا چشم مردم به اهل بیت رسول الله نیفتد..! حی علی الحیا.. از زینب که لابد شنیده ها داری اما..
بگذار او را یکبار دیگر با هم مرور کنیم؛
بانوی صبر..خواهر حسین..مظهر تقوا..گوهر زهرا..حقا که خواهر حسین بود و ثمره ی عشق علی و زهرا..!
قد و قامتش از دید نامحرمان پنهان،
آری همان زینب،زینب بااقتدار..!
که فرمود[آیا این عدل است که زنان و کنیزان خود در پشت پرده و حجاب نگه داری و دختران رسول خدا در حالت اسیری،در حالی که به پوشهایشان هتک حرمت شده چهره هایشان آشکار،آنها را،دشمنان از شهری به شهر دیگر برانند؟!جلوی دید نامحرم بگردانی؟] حی علی الحیا.. هجده ساله ای..بین در و دیوار..!
جلوی چشمان حسنین!
افتاد بر زمین..اما نیفتاد حجاب و حیا..!
انقدرها این امر برایش مهم بود که سفارش کرد هنگام حمل جنازه،محفوظ بماند بدنش از دید نامحرمان..! و اما میخواهم برسیم به اینروزها..
بازار داغ هشتک چادرخاکی ها..
چادر خاکی که تبدیل شده به
نسل چادر با هفت قلم آرایش و میکاپ!
حی علی الحیا..
حی علی الحیا.. کمی درنگ،همین حالای حالا..!
چرا این همه سرعتت بالاست؟
یعنی تو داری؛
از رقیه،ام کلثوم،سکینه..
زینب یا که فاطمه جلو میزنی..؟
با ژست و لبخند..
با رژ و خط چشم..
با طرحی روی دست و صورت..
با چال لپ و عشوه هایی عیان..! بانو سرعتت غیر مجاز شده،
حواست نیست..
محض اطلاع!
#فاطمه_قاف
#جاهلیت_مدرن_عصر_جدید
#حی_علی_الحیا_میرسد_به_گوش!