eitaa logo
سرباز منصور‌‌‌🚩
1.2هزار دنبال‌کننده
458 عکس
2.4هزار ویدیو
18 فایل
#تبادل : @Adminsarbazemansoor • مداحی،سخنرانی،قرآن،اخبار،پخش زنده، اعلام مراسم• ◇سروش: https://splus.ir/httpseitaacoms • ◇تلگرام: https://t.me/sarbazemansoor• ◇ایتا : https://eitaa.com/sarbazemansoor • ♡معنی سرباز منصور یعنی امام زمان♡ رسانه سرباز منصور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمین دور خودش میگرده اما من فقط دور تو میگردم زمان کوتاهه تا جایی که میتونم دلم رو عاشقت کردم دوا وقتی تویی شیرینه دردم (ع)💚 https://eitaa.com/joinchat/980812500C2dfd47021f تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/980812500C2dfd47021f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📋 جنس فاسد گرچه ارزان، باز هم بی‌مشتریست حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جنس فاسد گرچه ارزان، باز هم بی‌مشتریست چشم تاجرها به دنبال مطاع بهتریست داد و فریادم در این بازار هم کاری نکرد مشتریان چشمشان دنبال جنس دیگریست برده‌ها را یک به یک بردند و من جا مانده‌ام لااقل من را بخر، این بد غلام آخریست خانه‌ات از بس حشم دارد دلم را آب کرد هرچه باشد، من هم اینجا آرزویم نوکریست هرکسی در خانه‌ات کاری برای خود گرفت کاش می‌گفتی بیا کار توأم پا منبریست من کجا و خیمه‌ی اهل مناجاتت کجا؟! من نماز و روزه و ذکر قنوتم، سرسریست هرچه بودم هرچه کردم اشکهایم را ببین کار چشمم شب به شب، سقایی و آب‌آوریست من بدم، چشمانم اما کربلایی بودن کار من در روضه‌های کربلا قند پروریست سربلندی قسمت من شد به لطف روضه‌ها قسمت ارباب من بر خاک صحرا بی‌سریست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 خدایا لحظه‌ی تحویل سال است و هراز گاهی حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خدایا لحظه‌ی تحویل سال است و هراز گاهی دلم مثل کبوتر از خراسان سر درآورده است هر از گاهی به قم رفته‌ست تا شیراز اما باز دل من از شمال شرق ایران سر درآورده است مرا با وسعت جغرافیایم آشناتر کن بیاور سفره را که لحظه‌ی تحویل، نزدیک است بیاور دخترم با خود گل لبخند را امشب غمت را زیر چادر در کنار اشک پنهان کن بیاور سیب را آیینه را اسفند را امشب تو حول حالنایت را بخوان آمین آن با من کمک کن دخترم! این سرزمین را قدر بشناسیم دعا کن دخترم تا زینت این بوم و بر باشی که از تقسیم نان با کودک همشهریت خوشحال و از همسایه بیش از خانه‌ی خود با خبر باشی الهی یا محول ! احسن الحالی عنایت کن چه بویی خانه را پر کرده! حالا خوب می‌دانم چرا این سفره را اینقدر با احساس می‌چینی کنار سفره‌ی امسال، شب بو را نمی‌بینم به جایش خوب می‌فهمم چرا هی یاس می‌چینی خدا را شکر، یاس خانه را پرپر نمی‌بینم دم تحویل سال است و من و تو دست بر سینه کنار سفره می‌خوانیم با هم، کوثر از قرآن سلام ای ابر باران زا! سلام ای دختر دریا! سلام ای مادر آب و سلام ای همسر باران! سلام ای فاطمه! امسال، ما را فاطمی‌تر کن سلام ای فاطمه! جایت کنار زینبت خالیست سلام ای فاطمه! امشب علی بسیار دلتنگ است حسینت در کنار سفره لب تشنه است می‌بینی! حسن بیش از همه از دوریت اینار دلتنگ است برای خالیه جای تو ما هم روضه می‌خوانیم نمی‌دانم ولی شاید حسن با خواهرش ‌می‌گفت که تنهایی بی‌مادر، بیا سایه سر ما باش همیشه فاطمه در خانه‌ی ما سفره می‌انداخت بیا زینب! خودت امسال جای مادر ما باش که خواهر در نبود مادر آرامِ برادرهاست غذای دیشب ما دست‌ پخت زینب بود چنان تو و پدرت دخترت کنار علی‌ست میان شانه‌ی تو چند موی سوخته بود نه موی سوخته بلکه طناب دار علی‌ست کنار سفره از آل کساء خواندیم الهی شکر! به آمین دعای یا مقلب یا علی گفتیم همیشه احسن الحال دل ما روضه‌ی زهراست که ما درد دل خود را همیشه با علی گفتیم خدایا بیشتر کن رزق هیئت رفتن ما را *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋 خسته بود آقا (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خسته بود آقا تازه روی مرکبش، نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش، شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها رفت که صدای گریه توو، خیمه بالا رفت دم رفتن طرفِ، خیمه‌ی زنها رفت تک و تنها رفت تنهایِ تنها بود تنهایِ تنها رفت آرومِ جونِ من زیرِ دست و پا رفت جگرش می‌سوخت خیمه‌ی اهل حرم پشت سرش می‌سوخت وسط معرکه موی دخترش می‌سوخت جگرش می‌سوخت آخر دنیاست سر بردن لباس کهنه‌شم دعواست این صدای گریه‌‌های مادرش زهراست آخر دنیاست روضه سربازه سه شبانه روز، مونده پشت دروازه دیگه روی دشمنا، به خواهرت بازه روضه مَکشوفه اونی که به حضرت عقیله معروفه اومده با دست بسته وسط کوفه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 پشت درب خانه‌ات بر خاک، صورت می‌کِشم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پشت درب خانه‌ات بر خاک، صورت می‌کِشم تا که تحویلم بگیری، از تو مِنَّت می‌کشم بندگان مخلصت آماده‌ی مهمانی‌اند آن قدر خالی است دستانم، خجالت می‌کشم غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه هرچه خواری می‌کشم از دست غفلت می‌کشم کور خوانده نفسِ اماره، دلم در دست علی است هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می‌کشم؟! با ولای مرتضی آقای این عالم شدم بی‌علی یک لحظه هم باشم، حقارت می‌کشم دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می‌کشم تا که چشمم تَر شود یادِ لب خشکِ حسین جای سرمه، بر دو چشمم خاک تُربت می‌کشم دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می‌کشم یک توسل بر رقیه حاجتم را می‌دهد بی‌خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می‌کشم دیده‌ای بابا مرا؟! همراه عمه‌های خود... در سنین کودکی درد اسارت می‌کشم *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 آیا شده بال و پرت آتش بگیرد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیا شده بال و پرت آتش بگیرد هر چیز در دور و برت آتش بگیرد آیا شده بیمار باشی و نگاهت از نیش‌خند همسرت آتش بگیرد آیا شده یک روز گرم و وقت افطار آبی بنوشی… جگرت  آتش بگیرد آیا شده تصویری از مادر ببینی تا عمر داری پیکرت آتش بگیرد می‌گریم از روزی که می‌بینم برادر در کوفه موی دخترت آتش بگیرد می گریم از روزی که می بینم برادر از هرم خاکستر سرت آتش بگیرد آه … از خنکهای گلویت بوسه ای ده تا قبل از اینکه حنجرت آتش بگیرد آقا بس است دیگر مگو از شعله هایت ترسم که جان خواهرت آتش بگیرد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋دو نفر بودن، توو سن بچگی یه صحنه‌هایی رو دیدن (س) (ع) (ع) (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دو نفر بودن، توو سن بچگی یه صحنه‌هایی رو دیدن... یکی اون لحظه‌ای که دور ابی عبدالله رو گرفتند، هرکسی داره با یه چیزی می‌زنه. یکی داره نیزه می‌زنه؛ یکی داره با شمشیر می‌زنه؛ یکی داره سنگ پرت می‌کنه؛ یکی از اون دور داره عصا زنان خودش و می‌رسونه به گودال؛ از قافله‌ی قاتلای حسین عقب نمونه، داره با چوب می‌زنه، با عصا می‌زنه. اما یه عده هم دور گودال حلقه زدند دارن ناسزا میگن. دم خیمه دخترش داره نگاه می‌کنه، شاید اونجا بی‌بی جلو چشای این بچه رو گرفته باشه. بچه نباید صحنه‌ی بد ببینه، یه صحنه‌ی بد ببینه یه عمر توو ذهنش می‌مونه، مخصوصا اگه ببینه پدرش یا مادرش زمین خوردن. همچین که از اسب رو زمین افتاد؛« بسم اللّه و باللّه و علی ملّة رسول اللّه». این صورت و خواست رو خاک بزاره، دم خیمه بچه‌ها دارن می‌بینند هی به همدیگه میگن:« بابامون زمین خورد»... تا صدا اومد بابا زمین خورد عمه دوید چشا رو گرفت. - برید توو خیمه، برید توو، خیمه کسی بیرون نباشه... شاید به خواهرش فرموده باشه خواهرم! ام کلثوم دم خیمه وایسا کسی از این بچه‌ها بیرون نیاد. مگه نمی‌بینی دور داداش و گرفتند میزنند داداش و... ان‌شاءالله ندیده اون لحظه‌ای که نیزه توو حلقوم باباش زدن. ان‌شاءالله ندیده اون لحظه‌ای که نیزه رو توو پهلوش زدن. ان‌شاءالله ندیده اون لحظه‌ای که اون نامرد رو سینه‌ی باباش نشست. ان‌شاءالله ندیده... منم معتقدم ندیده چون اگه دیده بود همونجا جون می‌داد. اما آخرش اون لحظه‌ای که سر و آوردن توو خرابه هرچی عمه تلاش کرد نبینه نشد، همچین که سر بابا رو دید جون داد... دست توو دست مادر دارن از مسجد برمی‌گردن، نزدیک خونه که رسیدن اون نانجیب جلوی بی‌بی رو گرفت؛ همچنین که رسید به مادر ما، اول یه سیلی توو صورت مادر زد. نامه رو از دست مادر گرفت پاره پاره کرد یه سیلی دیگه... مادر ماست، قَویه به این راحتی که نمیوفته؛ اما نمیدونم چه جوری توو صورت مادر زد یه طرف صورت به دیوار خورد یه طرف صورت به زمین خورد. گوشواره از گوش دراومد... دست مادر و گرفت:« خونه‌مون این طرفه، اینقده رو خاکا نشین»... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. حرف ناگفته چشمان ترش بسیار است اشک او راوی یک عمر غم و آزار است روز و شب گریه کن روضه ی یک مسمار است قلب او زخمی از ضرب در و دیوار است داغهایی که کشیده است همه معروف است پس ببخشید اگر روضه من مکشوف است در نماز شب و هنگام دعا می گرید صبح با گریه او باد صبا می گرید یاد آن کوچه و بی چون و چرا می گرید بعد چل سال بیادش همه جا می گرید قصد این بار من از شعر که آقا بوده قسمت انگار کمی روضه زهرا بوده زهر در تن نه که از غم جگرش می سوزد یاد مادر که بیفتد به سرش می سوزد غرق آتش در و پروانه پرش می سوزد از همان روز حسن با پدرش می سوزد کودکی بود ولی رنج پدر پیرش کرد غم مادر دگر از زندگی اش سیرش کرد نه فقط زخم زبان از همه مردم بوده زهر در بین غم و غربت او گم بوده قاتلش آتش و آن خانه و هیزم بوده دست سنگین همان کافر دوم بوده ابتدا چادر مشکی حرم سوخته بود بعد هم تیر کفن را به بدن دوخته بود داشت آن روز به لب روضه ای از سر می خواند قصه درد و غم و غربتِ حیدر می خواند داشت از سوز جگر روضه مادر می خواند بعد هم روضه جانسوز برادر می خواند چشمش افتاد به چشمان برادر، با آه گفت لا یوم کیومک به ابا عبدا... ((دل من دست خودش نیست اگر می شکند)) قصه کرببلای تو کمر می شکند دل زینب هم از آن رنج سفر می شکند بر سر دیدن تو شام چه سر می شکند صوت قرآن تو در شام شنیدن دارد چوب دست از لب و دندانت اگر بردارد ✍ 👇
مداحی_آنلاین_نماهنگ_پناهم_بده_طاهری.mp3
4.48M
احساسی 🍃پناهم بده کسی رو به جز تو ندارم 🍃پناهم بده برا دیدنت بی قرارم 🎙 👌بسیار دلنشین 💚 ♨️ @Maddahionlin 👈
اکثر الدعا بتعجیل الفرج ای جان جهان جهان جان ادرکنی قیوم زمین و آسمان ادرکنی احیاگر صد دم مسیحا الغوث یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی اکثر الدعا بتعجیل الفرج برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم نه ولی برای عده ای که خوب شد نیامدی خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی اکثر الدعا بتعجیل الفرج دارد زمان آمدنت دیر میشود کم کم جوانِ سینه زنت پیر میشود اکثر الدعا بتعجیل الفرج ایام مناجات https://eitaa.com/joinchat/1334968431C4554d3c81a
مداحی آنلاین - قلبی لر احساسی گلیب - حمید علیمی.mp3
11.11M
🔳 🌴روضه حضرت زهرا(س) 🌴قلبی لر احساسه گلیب 🎙 👌بسیار دلنشین 🔴مرجع رسمی های روز لینک جهت عضویت 🌹👇 https://eitaa.com/joinchat/1334968431C4554d3c81a
مداحی_آنلاین_کوچه_شده_کربلا_حدادیان.mp3
4.75M
🔳 🌴روضه حضرت زهرا(س) 🌴کوچه شده کربلا ... 🎙حاج 👌بسیار دلنشین 🔴مرجع رسمی های روز لینک جهت عضویت https://eitaa.com/joinchat/1334968431C4554d3c81a